فلسفه شکل گیری و بنیان گذاری حوزه های علمیه, تفسیر و تبیین اسلام و گسترش آن و نفوذ دادن آموزه های ناب این آیین حیات بخش به دلهاست. که این مهم, جز از راه تفسیر آیات و بیان سیره رسول خدا ممکن نیست. یعنی رسالت حوزه هاست و وظیفه مهم آنهاست که آیات قرآن را برای تعالی زندگی مؤمنان, شرح کنند و سیره رسول خدا را برای پرتوگیری مؤمنان, آن به آن از آن, به درستی و با جرعه نوشی از سرچشمه های زلال و الهام از قرآن و سخن و سیره معصومان, که جلوه ای از سیره و سخن آن عزیز است, روشن کنند و صیقل داده شده فراروی مؤمنان قرار بدهند, تا زندگی خود را بر آن اساس بسازند و کژیهای آن را راست کنند و به هنجار درآورند و در فراز و نشیبهای زندگی و در لحظه های سخت به آن دژ استوار پناه برند و به جان و روح خویش آرامش دهند. حال باید دید و در آثار پدید آمده از سوی حوزویان, عالمان و فضلا, نگریست و درنگ ورزید که آیا این رسالت بزرگ خویش را به خوبی انجام داده اند و سیره رسول خدا را به روشنی به زندگیها و دلها باز تابانده اند یا نه کوتاهی ورزیده اند؟
با نگاهی به آثار و مطالعه اوضاع اجتماعی و زندگی و خانواده مسلمانان به این نتیجه می رسیم کار بایسته و درخور سیره رسول خدا انجام نگرفته است. چون اگر درباره سیره رسول خدا کار درخوری انجام می گرفت و گروه های حوزوی و تشکیلات و نهاد حوزه, با برنامه ریزی در پی شناخت سیره و بازتاباندن آن به متن جامعه می بودند, امروزه شاهد دگرگونیهای عظیم و پیشرفتهای شگفتی می بودیم و جامعه و خانواده های اسلامی از استواری و رخشندگی بیش تری برخوردار بودند.
نادانی, فقر, بی برنامگی, بی تقوایی, ستم, پایمال شدن حق زنان و کودکان و بی بند وباری و از هم فروپاشیدگی خانواده, این چنین سایه نمی گستراند و ریشه نمی دواند.
جاهلیت, همیشه برای جامعه اسلامی تهدید است. هر چه ما از سیره نبوی دور شویم, به جاهلیت نزدیک شده ایم و فرهنگ جاهلی, تار و پود جامعه اسلامی و خانواده اسلامیان را در خواهد نوردید. بسیاری از رفتارها و کردارهایی که ما در جامعه و خانواده شاهد هستیم, برخاسته و سرچشمه گرفته از فرهنگ جاهلی است که رویارویی با آن و درمان آن, تنها با بازگشت به سیره نبوی ممکن است, رسالتی که بر دوش حوزه هاست. و این حوزه ها هستند که بایدزمینه های بازگشت به سیره نبوی را فراهم آورند. آنی کوتاهی در انجام این رسالت بزرگ, خسرانهای جبران ناپذیری به جامعه اسلامی و روح و روان مؤمنان وارد می سازد و این کوتاهی هر چه به درازا بکشد و غفلت در پی غفلت بروز کند, بازتاب سیره نبوی در زندگی فردی و اجتماعی مؤمنان و اسلامیان کم رنگ و کم رنگ تر شود, بازگشت به سیره نبوی, سخت تر و دشوارتر می گردد و چه بسا به جراحیهای بزرگ و انقلابهای سخت نیاز افتد.
امروزه نیاز است که سیره رسول خدا, عالمانه, دقیق و موشکافانه در بوته بررسی قرار بگیرد و درسهای راهگشا و زندگی ساز از آن گرفته شود, کاری که تنها از عالمان بصیر, آگاه, زمان شناس و درک کننده نیازهای روز زندگی بشری, بر می آید و بس.
خوشبختانه در حوزه معاصر, رگه هایی از این نگاه دیده می شود و آثاری بر اساس همین نگاه, پدید آمده وعرضه شده است که با همه کاستیها, مایه امیدواری است و گاهی در راستای هدف و رسالتی که حوزه بر دوش دارد. گرچه اینها کارنامه حوزه به شمار نمی رود. یعنی کارهایی نیستند که با اشراف و با برنامه ریزی حوزه انجام گرفته باشد, بلکه کارهایی است دانش آموختگان حوزه با احساس مسؤولیت و رسالتی که بر دوش خود احساس کرده اند, انجام داده اند که سعی شان مشکور.
در این مقال, گوشه هایی از تلاش عالمانه علمای معاصر در حوزه سیره شناسی, نمایانده می شود. تلاشهایی که در هیأت کتاب خود را نمایانده و عرضه کرده و در دسترس اهل نظر قرار گرفته است. اما مقاله ها, گفتارها, آن چه در لابه لای کتابهای اعتقادی, تاریخی, اخلاقی, فقهی و تفسیری آمده در این مقال, مجال طرح نیافته, زیرا که اگر طرح می شدند, سخن به درازا می کشید.
کارکرد علما در حوزه سیره شناسی, چه در روزگار پیشین و چه امروز, تنها همان چیزی نیست که در پژوهشهای مستقل سیره پژوهی بازتاب یافته است, بلکه بخشی از بحثهای مربوط به سیره رسول خدا را درگاه بحث از عقاید, نبوت خاصه و… طرح و از آن سخن به میان آورده اند و بخشی در نوشته های تاریخی و بخشی را در نوشته های اخلاقی و…
افزون بر این, بخشی از تلاش عالمان در حوزه سیره شناسی, در ترجمه کتابهای منبع بازتاب یافته که کاری است بزرگ و در خور استفاده و مفید و راهگشا در حوزه فرهنگ و اندیشه و آشنایی با سیره رسول خدا. مانند ترجمه تاریخ یعقوبی, ارشاد مفید, ابن هشام, بخش تاریخ و سیره بحارالانوار و…
ونیز کار بزرگ و ماندگاری که عالمان در حوزه سیره شناسی و شناساندن زوایای وجودی حضرت ختمی مرتبت انجام داده اند, برگذاری کنگره ها و سمینارهای علمی است که اهل فضل با ارائه دیدگاه ها و نتیجه پژوهشهای خود در بالا بردن سطح آگاهی و دانش افراد جامعه و علاقه مندسازی آنان به دین نقش بسزایی ایفا کردند.
این نشستهای علمی که با ابتکار عالمان روشن اندیش در روزگار ما رقم خورده, بسیار اثرگذار بوده و آثار به جای مانده که در مجموعه هایی به چاپ رسیده و در دسترس اهل علم و مطالعه و تاریخ و سیره قرار گرفته, بی گمان در رشد فکری افراد جامعه و در گسترش دادن اخلاق نبوی به لایه های جامعه و برانگیزاندن اهل فکر و دانش برای جدی گرفتن این موضوع و پی گیری آن سخت اثرگذار بوده است.
رویکرد به سیره نبوی پس از انقلاب اسلامی در حوزه های علمیه شتاب بیش تری داشته است.
علت آن روشن است, زیرا حضرت امام خمینی انقلاب اسلامی را بر این شالوده بنیان گذارده و در فراز فراز سخنان و رهنمودهای خود, به سیره آن عزیز استناد جسته و در حقیقت مدینه خود را بر اساس مدینه نبوی بنا کرده است. متفکران حوزه در پرتو این حرکت بزرگ و انگیزانندگی که آن رهبر فرزانه پدید آورد, دست به کار شدند تا سیره رسول خدا را از زوایای گوناگون بررسی کنند; اما بر اهل اطلاع روشن است, هنوز تا قله ای که امام خمینی پیمود, فاصله بسیار است. اگر حوزه و حوزویان, پابه پای امام خمینی در این آوردگاه حرکت می کردند و به درستی زوایای سیره را در این چند دهه پس از انقلاب می نمودند و از آن عالمانه سخن به میان می آوردند و در درسها و بحثها, درسهای آموختنی و کاربردی را از آن می آموختند و به کار می بستند, هم حوزه دگرگونی ژرف می یافت و هم جامعه آراسته به سیره نبوی می شد و با بنیه و توان بیش تر در برابر شبیخون فرهنگی دشمن و فرهنگی جاهلی می ایستاد.
نگاه علمای شیعه به سیره رسول خدا, از زاویه های گوناگون است. بخش مهمی از سیره پژوهی ها, به هدف شناخت اسلام و الگوگیری از رفتار پیامبر, سامان یافته است و بخشهایی به هدف تحریف زدایی از کتابهای تاریخی و یا نقد پژوهشهای مستشرقان.
گروه نخست که به هدف شناخت اسلام و الگوگیری از رفتار پیامبر, به سیره پژوهشی روآورده , به چند دسته, با گرایشهای مختلف, دسته بندی می شود: یا با رویکرد به سیره اخلاقی رسول خدا, یا با رویکرد به سیره حکومتی و سیاسی اجتماعی و یا با رویکردی جامع به قضیه نگریسته اند و گروهی هم به نقل احادیث و یا گفته های تاریخ نگاران درباره رسول خدا, بسنده کرده اند,و گروهی هم, بیش تر به تجزیه و تحلیل روی آورده اند.
ما در این مقال, مروری داریم به نمونه هایی از کارکرد حوزه ٌ معاصر در شناساندن و درس آموزی از سیره رسول خدا. نمونه ها, به ترتیب زمان گزینش شده است, برجستگیها نموده شده و از کاستیها, به اجمال سخن به میان آمده است.
الف. رویکرد علما به سیره رسول خدا, یا انگیزه بازگشت به اسلام.
این موضوع, در دو بخش به بوته بررسی نهاده شده است.
1. بررسی زاویه های ویژه و مورد نیاز جامعه, در مثل فرازهایی که بیان و بازگویی آنها در تحول اخلاقی فرد و جامعه, اثرگذارند و یا فرازهایی که در پی ریزی سیاستی دینی و بنیان گذاری جامعه می توانند تراز و چراغ راه قرار بگیرند.
2. نگاه جامع و همه سویه به سیره رسول خدا. این دسته از عالمان, بر این باورند تا نگاهی جامع و همه سویه به سیره نباشد و این نگاه فراروی حرکت قرار نگیرد, نمی توان بازگشت دقیق به اسلام را انتظار داشت و در اساس بازگشت به اسلام و احکام نورانی آن ممکن نیست, مگر این که تمامی حرکات و رفتار رسول خدا در اداره خانواده, اداره جامعه, جنگ و صلح, معاشرت با مردم و … بسان آیینه, همیشه و همه گاه, پیش روی رهروان راه آن عزیز قرار بگیرد.
ب. سیره پژوهی نقدگرایانه و در رویارویی با خرافه ها و نقد مستشرقان.
ج. اشاراتی به نشستهای علمی تبلیغی درباره سیره پیامبر.
د. یادآوری و سخنی به اجمال درباره کاستیهای موجود در حوزه سیره نگاری در حوزه های علمیه
رویکرد به سیره, به انگیزه بازگشت به اسلام
بیش تر عالمان که به سیره رسول خدا نگاهی افکنده و یا در آثار خود زوایایی از آن را بازتاب داده و یا سیره پژوهی را سرلوحه کار خود قرار داده اند, بازگشت به اسلام اصیل و الگوگیری از سیرت رسول خدا را از انگیزه های مهم و اصلی رویکرد خود, برشمرده اند. چه رسول خدا, آیینه تمام نمای اسلام و زبان قرآن و نماد مکتب است. تمام رفتار پیامبر بر اساس وحی بوده, از این روی, گفتار و رفتارش, همان اسلام است و راه شناخت دین هم, بستگی به شناخت رفتار پیامبر دارد. قرآن, پیامبر را الگوی راه نامیده است:
(و لکم فی رسول الله اسوة حسنه.)1
انسان مسلمان, در راه هایی که بر می گزیند, باید الگو از رسول خدا بگیرد و آن حضرت را راهنما و راهبر خود قرار دهد, تا از گزندها و آفتها رهایی یابد و راه درست از نادرست را بازشناسد. این که این همه تأکید شده بر الگوگیری از رسول خدا و اسوه قرار دادن آن حضرت در زندگی روی این اصل است که انسان در جاده زندگی, هر آن ممکن است بلغزد و از مسیر درست به کژراهه افتد و مسیر نادرستی را در مسائل خانوادگی و اجتماعی و سیاسی برگزیند که گام در جای گام رسول خدا نهادن, سبب می شود, با اطمینان و اعتماد به نفس, در فراز و نشیبهای زندگی, راه خود را برگزیند و از لغزشها به دور ماند و در مسائل فکری و اعتقادی, خرافه, جای دین و باورهای درست و دقیق را نگیرد.
به گفته شهید بهشتی, در درسهای اعتقادی خود در دهه چهل برای دانشجویان ایرانی در آلمان:
(انسان در مورد پایه های اصلی دین از دو جا می تواند شروع کند: یکی خدا و دیگری از پیغمبر و خیلی ها از پیغمبر شروع می کنند…)2
این روش را بسیاری از عالمان روشن اندیش و دقیقه شناس داشته و پی گرفته اند و پیشینه این نوع بازگشت در عصر جدید, به نهضت فکری سیدجمال الدین اسدآبادی برمی گردد. از این دوره نهضت بازگشت به اسلام, شروع شده و نهضت مشروطه و دگرگونیهایی که این نهضت در فکرها, نگاه ها و جهان بینی افراد پدید آورد, به اندیشه بازگشت به اسلام, سرعت بخشید.
مسلمانان, بویژه شیعیان, پس از سالها بازماندن از حرکت های بنیادین و رکود فرهنگی, فکری و اجتماعی و سیاسی, به پا خاستند تا ریشه های عقب ماندگی خود را بشناسند و به درمان برخیزند.
عالمان شیعه, راه نجات از دیو استبداد, رکود و سکون فکری و فرهنگی و وابستگی های اقتصادی و سیاسی را در بازگشت به اسلام و احیای سیرت رسول خدا دیدند و با زبان و قلم, مردم را برانگیزاندند که به نهضت بازگشت بپیوندند و با الگوگیری از رسول خدا, زندگی امروزین خود را سامان دهند.
سید جمال الدین اسدآبادی, طلایه دار نهضت بازگشت, تأکید می ورزید, در سایه پیروی از سیره رسول خدا, مسلمانان قدرت از دست رفته خود را باز می یابند, تفرقه ها و جداییها, به همدلی و همراهی بدل می شود.3
عالمان شیعه در دوران مشروطه, با همین فراخوانی و تأکید و انگیزه, مردم را به صحنه آوردند و بازگشت به قرآن و پیروی از راه و رسم فردی و اجتماعی رسول خدا را تنها راه بهروزی و سعادت جامعه اعلام کردند. پیشگامان نهضت در سخنان خود, برای برانگیزاندن مردم و به حرکت درآوردن آنان در راه خودسازی, تزکیه و دگرگونیهای روحی و در پی آن, اجتماعی و سیاسی, از سخنان و راه و رسم رسول خدا, شاهد و نمونه می آوردند. عالمان دوره های بعدی نیز, راه نجات جامعه اسلامی را از واپس ماندگی, جهل, فقر و فاقه, استبداد, بازگشت به قرآن و احیای سیره نبوی دانسته اند.
آیت الله طالقانی, پس از تصویر فضای سیاه و هولناک دوران رضاخانی و راه های برون رفت از آن نوشته است:
(این محیط تاریک این تأثرات روحی, قهراً به مطالعه بیش تر در آیات قرآن کریم و کتاب شریف نهج البلاغه و تاریخ و سیره پیغمبر اکرم و ائمه هدی(ع) وادارم کرد… کم کم خود را در محیط روشنی دیدم و به ریشه های دین آشنا شدم و قلبم مطمئن گردید و هدف و مقصد را از نظر وظیفه اجتماعی, تشخیص دادم و تا توانستم, به توفیق خداوند از دیگران هم دستگیری نمودم.)4
رویکرد علما به سیره اخلاقی رسول خدا
از هدفهای بنیادین رسولان الهی, تعلیم و تربیت افراد و تهذیب نفوس بوده است. رسول خدا, فلسفه بعثت خود را تمام و کامل کردن مکارم اخلاق اعلام می فرماید:
(انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق.)4
من از سوی خداوند برانگیزانده شده ام, تا بزرگواری و کرامت نفس را [که جزء برنامه انبیای پیشین بوده] تمام و کامل کنم.
علمای شیعه در دورانهای گوناگون, تلاش ورزیده اند, رایَت این اصل بلند را در جامعه برافرازند و مردمرا با محاسن و مکارم اخلاق آشنا سازند و دمادم آنان را به سوی این دو کوثر زلال رهنمون باشند و به گونه ای در دلهای تک تک مردمان دگرگونی بیافرینند که در سرابُستان محاسن اخلاق نمانند, بلکه اوج بگیرند و به بهشت مکارم اخلاق در آیند و قلب و ضمیرخود را به نور آن روشن بدارند. زیرا اگر فرد فرد جامعه مدنی به محاسن اخلاق آراسته می شدند ولی از مکارم اخلاق بهره ای نمی داشتند, آن بهشتی را که رسول خدا در پی بنیان گذاری آن بود, به حقیقت نمی پیوست.
حد ومرز حسن خلق به فرموده امام صادق(ع): به نرمی رفتار کردن با مردم, با ادب سخن گفتن با آنان و در هنگام رو به رو شدن با برادران, بشّاش و گشاده رو بودن.
راوی می گوید به امام صادق(ع) عرض کردم:
(ما حد حسن الخلق؟
قال: تلین جانبک و تطیب کلامک و تلقی اخاک ببشر حسن.)5
این گونه رفتار و رفتاری چون پیشی گرفتن در سلام, عیادت بیماران, شرکت در تشییع جنازه مؤمنان, تسلی دادن مصیبت زدگان و… کارهای بسیار شایسته ای است و از محاسن اخلاق و رواج آنها در جامعه و نفوذ دادن آنها در دلها و آراستن رفتارها به این زیباییها, هدف بعثت انبیا و نبی مکرم اسلام است; اما اینها دلیل بر انسانیت انسان و شرافت انسانی که قوام جامعه به آن است, نیستند; انسانیت و شرف انسانی, گوهری است که از دریای همیشه مواج مکارم اخلاق پدید می آید و مایه روشنی دلها و چشمها می شود.
نشانه های مکارم اخلاق, در روایات بسیاری از رسول گرامی اسلام و امامان, بیان شده است. از جمله آنها, روایتی است از امام صادق(ع) خطاب به ابن جندب, به این شرح:
(یابن جندب! صِل من قطعک و اَعط من حرمک و احسن الی من اساء الیک و سَلِّم علی من سبک و انصف من خاصمک و اعف عمّن ظلمک.)6
بپیوند به کسی که از تو پیوند گسسته, عطا کن به کسی که تو را محروم کرده, نیکی کن به کسی که به تو بدی کرده است. سلام کن به کسی که به تو دشنام داده, انصاف ده درباره کسی که با تو دشمنی ورزیده و ببخش کسی را که به تو ستم کرده است.
علمای شیعه در دورانهای حساس و برهه های سرنوشت ساز, با آراستن خود به مکارم اخلاق, به پا خاستند تا به (نفس)ها, روح کرامت و بزرگواری بدمند و در پرتو قرآن و سنت, به مقام انسانی انسان رفعت بدهند. آثاری که آفریده و تلاشهایی که انجام داده اند, در این راستا بوده, چون آنان به خوبی و روشنی دریافته بودند که بدون پرتوگیری از مکارم اخلاق که قلبها را می رخشاند, نمی توانند جامعه نمونه را پی ریزی کنند.
در حرکتهای بزرگ, علمای شیعه از این اهرم به خوبی بهره بردند. در مَثَل در مشروطه, علمای دین, تا روح مردمان را به مکارم اخلاق نمی آراستند, بی گمان نمی توانستند آن حرکت شورانگیز را پدید آورند. نمونه های بسیاری وجود دارد که می توان در مجالهایی که پیش می آید, نمایاند. ثقة الاسلام تبریزی, با برشمردن دردهای جامعه روزگار خود, برای درمان آنها و جلوگیری از گسترش خودکامگیها, خودسریها, حق ناپذیریها, تکبر و غرور و… مردمان را به سیره رسول خدا توجه می داد و می گفت:
(از خصائص آن حضرت است که سوار الاغ بی پالان می شد و گاه بعضی اصحاب را با خود ردیف می کرد و اطفال را بر دوش مبارک خود سوار می کرد و با آنها بازی می کرد و همیشه, سایرین را بر نفس مبارک خود در خوراک و پوشاک مقدم می دانست.
خداوند نهی فرموده از این که انسان, با تکبر در روی زمین راه برود و رفتن در حال تکبر را منع فرموده جز در حالت جنگ.)7
عالمان دین, اندیشه وران و روشن اندیشان و پژوهشگران حوزوی در دوران معاصر, با آفرینش آثاری در باب سیره, بر آن بوده اند که ویژگیهای اخلاقی و رفتاری رسول خدا را به بدنه جامعه رسوخ دهند و با این روش, مردم را از گزندها و آسیبهای ضد ارزشی دور کنند که به چند نمونه از این دست آثار اشاره می کنیم:
سنن النبی(ص), نوشته علامه سید محمد حسین طباطبایی, ترجمه و تحقیق محمد هادی فقیهی, اسلامیه, تهران.
علامه در دورانی که در نجف اشرف تحصیل می کرده, دست به کاری بزرگ و ابتکاری می زند و اخباری در باب سنن و آداب رسول خدا گرد می آورد که تا آن روزگار چنین اثری و با این ویژگیها, نه در میان اهل سنت, نه در میان تشیع, در دسترس علاقه مندان به سنن و آداب رسول خدا قرار نگرفته بود. در این اثر, روایاتی که در بردارنده روشهای عملی و نشان دهنده سنن و آداب و رسوم زندگی رسول خداست, گرد آمده است, 411 روایت در 21 باب.
کتاب که حدود سال 1350 ه.ق نگارش شده بوده, در نزد علامه به گونه خطی می ماند که آقای محمدهادی فقیهی به سال 1390, یعنی چهل سال پس از نگارش, خدمت علامه می رسد و از ایشان اجازه می خواهد که این اثر را به فارسی ترجمه کند. علامه می پذیرد و آقای فقیهی دست به کار ترجمه می شود. وی در کار برابر سازی روایات کتاب با مدارک, به روایات دیگری در موضوع (سنن) برخورد می کند که از قلم علامه افتاده است, آنها را در جزوه ای می نویسد و به علامه ارائه می دهد. علامه پس از ملاحظه, می گوید: این روایات به عنوان ملحقات به اصل کتاب افزوده شود.
اصل کتاب در برگیرنده 21 باب و 411 حدیث و ملحقات 23 باب و 507 باب است که روی هم رفته 918 حدیث در این کتاب درباره سنن آمده است.
نکته در خور یادآوری این که: مدارک کتاب, کتابهای علمای بزرگ شیعه است و از کتابهای علمای اهل سنت جز چند حدیث که از (احیاء العلوم) غزالی و (درالمنثور) سیوطی, نقل شده, حدیثی برگرفته نشده است.
در این کتاب در سه بخش برنامه های حیات بخش زندگی رسول خدا را بازتاب داده شده است:
1. آداب عبادات, ادعیه و اذکار.
2. آداب عشرت.
3. آداب سفر, غذاخوردن, پوشیدن لباس و… (آداب نفسی و فردی).
در این کتاب, آداب و سنن در اصطلاح فقیهان, یعنی آداب و سنن مستحبی در برابر واجبات, ارائه شده است.
اسناد و روایات, یا از سراختصار, یا از باب تسامح در ادله سنن حذف شده, با این حال, روایات مسند, از روایات مرسل, جدا و نمایانده شده است.
گویا بنای نویسنده و گردآورنده, بر نقل و گردآوری روایات بوده است. ولی پاره ای از روایتها شرح شده است و در مواردی میان گزارشهای مختلف, جمع دلالی و روایی انجام شده و نویسنده, نظر خویش را بیان کرده است.
از آن جا که روش علامه طباطبایی بر پذیرش و توجیه روایات معصومان است, بدون نقد و کالبدشکافی یکایک آنها, در این کتاب پاره ای از روایات سست و بی پایه و روایات نیازمند شرح و تفسیر, راه یافته است, مانند:
روایت جادو شدن پیامبر از سوی یهودیان 8 که باید از آن ابهام زدایی می شد. همان گونه که در المیزان این کار انجام گرفته, آن جا که نوشته است:
(سحر و جنون و اختلال در عقل و اندیشه, با عصمت پیامبر منافات دارد. ولی دلیلی نداریم که پیامبر از نفوذ سحر و جادو در بدن و ایجاد بیماری برخاسته از آن نیز مصون باشد.)9
یا روایات نقل شده درباره کرامت حضرت:
(بلندتر به نظر رسیدن پیامبر از دیگران.
پرواز نکردن پرندگان برفراز حضرت.
پیر نشدن مرکوب حضرت10.
از کتاب سنن النبی, افزون بر ترجمه محمدهادی فقیهی, چندین ترجمه و گزیده, منتشر شده است. علامه, خود گزیده ای از آن را که در بردارنده 180 روایت است در جلد ششم, پس از بحث دقیق و موشکافانه و علمی و راهگشا درباره ادب انبیاء آورده است.11
خلق النبی, نوشته سید محمدجواد غزوی.
کتاب در آغاز دهه 30 نگاشته و چاپ شده و به سال 1334 ش تجدید چاپ شده است.
نثر آن فارسی و روان است و همه آیات و روایات اعراب گذاری شده که استفاده از آن را آسان کرده است. کتاب, بر محور آیات و روایات است و بحثها بر این پایه و مدار ارائه می گردد و در ضمن تحلیلهای کوتاه نویسنده می آید.
چنان که از نام کتاب پیداست, در این اثر اخلاق و خلق و خوی پیامبر بر اساس آیات و روایات, بازتاب یافته است.
نویسنده بر این کتاب مقدمه ای نگاشته در باب خلق و اخلاق و تعیین میزان ملکه های اخلاقی که قرآن, میزان و ملاک اخلاق اسلامی قرار گرفته است, با این عنوانها:
1. حلم و عفو پیامبر و شرحی از آیات و روایات درباره عفو و گذشت.
2. عاطفه و شفقت پیامبر, مهربانی با کودکان, رفتار عاطفه آمیز با زنان, رأفت با بردگان:
(با خادمان و بردگان می نشست و با آنان غذا تناول می کرد. می گفت: این روش و سنت من است و بسیاردرباره ایشان سفارش کرده و می فرمود: اطعموهم مما تطعمون و البسوهم مما تلبسون). در غذا و لباس میان خود و آنان فرق نگذارید, از هر چه خودتان می خورید, به ایشان بخورانید و هر لباسی که می پوشید مانندش را به ایشان بپوشانید.
(و ما زال جبرئیل یوصینی بالممالیک حق ظننت انه سیجعل لهم وقتا اذا بلغوا دلک الوقت اعتقوا).
پیوسته جبرئیل از طرف خدای متعال سفارش بردگان را به من نمود, تا آن جا که گمان کردم که خدا وقتی قرار خواهد داد که چون آن وقت رسید, آزاد شوند.)12
گوشه ای از اخلاق محمد, نوشته سید ابوالفضل مجتهد زنجانی, انتشارات آل عبا.
این اثر, در ابتدا, همراه مقاله های علمی و تخصصی و کارشناسانه شماری از نویسندگان, تاریخ نگاران و سیره شناسان بِنام کشورمان, با عنوان محمد خاتم پیامبران, از سوی حسینیه ارشاد, چاپ و نشر یافته است.
مجتهد زنجانی, با نثری شیوا و روان, با تأکید بر متون تاریخی, آداب و خلق و خوی زیبا و دلپذیر پیامبر را بازتاب داده است. در بیان اخلاق رسول خدا, از کودکی آن حضرت شروع می کند و مرحله به مرحله پیش می رود: در کار تجارت, با ستمدیدگان, با خانواده, با بردگان, نظافت, ادب معاشرت, بخشایش و گذشت, حریم قانون, عبادت, زهد و پارسایی, استقامت, احترام به افکار عمومی.
درباره بخشش و گذشت رسول خدا, نوشته است:
(بد رفتاری و بی حرمتی را نسبت به شخص خود, با نظر اغماض می نگریست. کینه کسی را در دل نگاه نمی داشت. و در صدد انتقام بر نمی آمد. روح نیرومندش که در سطح بسیار بالاتر از انفعالات نفسانی و عقده های روحی قرار داشت, عفو و بخشش را به انتقام ترجیح می داد. حساسیتش در مقابل ناملایمات, از حد حزن و اندوه تجاوز نمی کرد. در جنگ احد با آن همه وحشیگری و اهانت که به جنازه عموی ارجمندش حمزة بن عبدالمطلب روا داشته بودند و از مشاهده آن به شدت متألم بود, دست به عمل متقابل با کشتگان قریش نزد و بعدها که به مرتکبین آن, و از آن جمله زن ابوسفیان دست یافت, در مقام انتقام بر نیامد و حتی ابوقتاده انصاری را که می خواست زبان به دشنام آنها بگشاید, از بدگویی منع کرد. پس از فتح خیبر جمعی از یهودیان, که تسلیم شده بودند, غذایی مسموم برایش فرستادند او از سوء قصد و توطئه آنها آگاه شد; اما به حال خودشان رها کرد. بار دیگر زنی از یهود دست به چنین عملی زد و خواست زهر در کامش کند, او را نیز عفو نمود. عبدالله بن ابی, سر دسته منافقان, که با ادای کلمه شهادت مصونیت یافته بود, در باطن امر از این که با هجرت رسول اکرم به مدینه, بساط ریاست او برچیده شد, عداوت آن حضرت را در دل می پرورانید و با یهودیان مخالف نیز سر و سِرّی داشت و از کارشکنی و کینه توزی و شایعه سازی علیه رسول اکرم, فروگذار نبود. هم او بود که در غزوه بنی المصطلق می گفت: چنانچه به مدینه برگشتیم این طفیل های زبون را (مقصودش مهاجرین است) از خانه خود بیرون می رانیم. یاران رسول اکرم, که دل پرخونی از او داشتند, بارها اجازه خواستند او را به سزایش برسانند. آن حضرت, نه تنها اجازه نمی داد, بلکه با کمال مدارا با او رفتار می کرد و در حال بیماری, به عیادتش رفت و سر جنازه اش حاضر شد و بر او نماز گزارد. در مراجعت از غزوه تبوک, جمعی از منافقان به قصد جانش توطئه کردند که به هنگام عبور از گردنه, مرکبش را رم بدهند, تا در پرتگاه سقوط کند و با این که همگی صورت خود را پوشانده بودند, آنها را بشناخت و با همه اصرار یارانش, اسم آنها را فاش نساخت و از مجازات شان صرف نظر کرد.)
نویسنده پس از آن که درباره عفو رسول خدا, به شرح سخن می گوید, به نکته دقیق اشاره می کند و آن این که عفو پیامبر بی حد و مرز نبود, تا آن جا که رفتار نادرست افراد به شخص وی مربوط می شد, چشم می پوشید,اما همین که رفتار نادرست فرد حریم قانون را می شکست و حق جامعه بر اثر این رفتار نادیده انگاشته و پایمال می شد, به هیچ روی, گذشت نمی کرد.
(از هر نوع بدرفتاری که به شخص مقدسش می شد, عفو و اغماض می نمود, ولی در مورد اشخاصی که به حریم قانون تجاوز می کردند, مطلقا گذشت و مجامله نمی کرد و در اجرای عدالت و مجازات متخلف, هر که بوده باشد, مسامحه روا نمی داشت; چه قانون عدل سایه امنیت اجتماعی و حافظ کیان جامعه است و نمی شود آن را بازیچه و دستخوش افراد هوسران قرار داد و جامعه را فدای فرد نمود.)13
این اثر, هم برای مردم و مسلمانانی که آهنگ آن دارند, رسول خدا را الگوی زندگی اجتماعی و فردی خود قرار بدهند, مفید و راهگشاست, هم برای زمامداران و کارگزاران جامعه اسلامی که خود را بر اساس آن, در حقیقت اسوه قرار دادن رسول خدا, تراز کنند.
همگام با رسول, آشنایی با سیره اخلاقی و رفتاری پیامبر خدا, جواد محدثی, 95 صفحه, انتشارات پویشگر.
نویسنده فاضل و پرتلاش در این کتاب, با نثری زیبا و روان به گوشه ای از خلق و خوی و سیره رفتاری پیامبر در زندگی فردی و اجتماعی پرداخته و رشحه هایی از زیباییهای آن را در قالب جذّاب بیان کرده است.
وی در آغاز, اسوه بودن پیامبر و آموزندگی حالتها و رفتارهای آن بزرگوار را به آیینه ای همانند کرده که نگاه در آن, بسی آموزنده و سودمند است و زیباییها و زشتیهای رفتاری انسان را, نشان می دهد.
و یادآور شده: آنان که به زندگی محمدگونه می اندیشند و در پی اخلاق پیامبرانه اند, بیش تر در این آیینه بنگرند و اگر او اسوه و الگو است, بایسته است از او پیروی کنیم.
عنوانهای مهم کتاب عبارتند از: نقش الگو در خودسازی, رسول خدا(ص) اسوه کامل, شمائل پیامبر در خانه, در اجتماع, جلسات پیامبر, سخن گفتن پیامبر, راه رفتن, آراستگی, لباس و پوشش, خوردن و آشامیدن, ادب عبودیت و سنن مختلف.
, سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت, ج1, تربیت فرزند, سیدعلی حسینی زاده, پژوهشگاه حوزه و دانشگاه, قم, 1385
این کتاب, دربردارنده جستارها و گفتارهایی در باب تربیت کودک, بر اساس دستورها و رهنمودها و سنن رسول خدا و ائمه اطهار است.
نویسنده, با هدف گردآوری سیره های تربیتی و بررسی روش مند و کشف قوانین حاکم بر سیره پیامبر, به استناد قوانین تاریخی و روان شناسی, به بررسی موضوع پرداخته است. در ابتدا, سیره و سنت شرح شده و حجت بودن و نقش تربیتی سیره, بیان شده, آن گاه, پاره ای از نیازهای اساسی کودک و شیوه پاسخ به آنها, مانند:محبت, امنیت, تکریم و… بر اساس سیره پیامبر و اهل بیت, بیان گردیده است.
کتاب, به هدف ارائه منبعی درسی به دانشجویان رشته های تربیتی والهیات, سامان گرفته است. پاره ای از سرفصلهای کتاب, عبارتند از: کلیات و مبانی, زمینه سازی برای تربیت فرزند, توجه به نیازهای اساسی کودک, اصول و روشهای تربیتی و آموزشی فرزند. این کتاب در سال 1380 در سومین کنگره دین پژوهان کشور, در ردیف آثار برگزیده قرار گرفت.
سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت, محمد داوودی, جلد 2, 1381.
این اثر دومین جلد از طرح پژوهشی سیره پیامبر و اهل بیت است که در راستای روشنگری روشهای تربیتی معصومان, در چهاربخش, تدوین شده است.
بخش اول, چگونگی آشنا کردن دانش آموزان با خدا, پیامبر, امامت و معاد.
بخش دوم, چگونگی آموزش نماز و روزه و تلاوت قرآن و نیایش و شیوه های پای بند کردن دانش آموزان به عبادت و رابطه با خداوند.
بخش سوم, روشهای تربیتی در سیره پیامبر و ائمه, مانند موعظه و ارشاد و راهنمایی و تذکر و چگونگی استفاده از امر و نهی.
بخش چهارم, نقش و کارکرد رفق و مدارا در تربیت دینی, نقش والدین و آداب و رسوم فرهنگی و محیط اجتماعی در شکل گیری تربیت دینی.
این کتاب نیز از آثار برگزیده در پنجمین دوره کنگره دین پژوهان کشور بوده است.
,سیره پیامبر اعظم, از نگاهی دیگر, منوچهر حسن الهی, مرکز پژوهشهای صدا و سیما, 1385, 324 صفحه.
این کتاب از پنج بخش و فصلهای گوناگون تشکیل شده است: سیره فردی: در بردارنده سیره حضرت رسول در باب: عبادت, توکل, اطاعت کامل از خداوند, ساده زیستی, رأفت و مهربانی, تواضع و فروتنی, صبر و مقاومت, رعایت بهداشت, نظم و انضباط, تفکر و تدبر, زهد و استقلال و میانه روی, حفظ حدود الهی.
سیره اجتماعی.
سیره اقتصادی.
سیره نظامی.
سیره سیاسی.
ملکوت اخلاق, گلگشتی در 114 جلوه رفتاری و گفتاری پیامبر اعظم(ص), سید حسین اسحاقی, مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما, در 326 صفحه, 1385
مرکز پژوهشهای صدا و سیما در سال 1385, کارهای پژوهشی و تبلیغی گوناگون درباره پیامبر, زیر عنوان (با پیامبر) به انجام رسانده که چند اثر آن, به قلم سیدحسین اسحاقی است. از آن جمله ملکوت اخلاق.
این کتاب با پیش گفتاری در اهمیت و جایگاه تربیتی اسوه و ضرورت پیروی از راه و روش پیامبر آغاز شده است. کتاب, در بردارنده دو بخش است: بخش اول: مروارید نبوت در یک نگاه, شامل روز شمار زندگی پیامبر اعظم, در مکه و سالهای هجرت است. بخش دوم, در بردارنده 114 جلوه رفتاری و گفتاری پیامبر اعظم است که در سه فصل, سامان یافته: اخلاق فردی, اخلاق خانواده, اخلاق اجتماعی.
نویسنده در هنگام طرح هر جلوه رفتاری, با مقدمه ای کوتاه سخن را آغاز می کند و سپس گزارشی از موضوع ارائه می دهد و درسهای شایسته پیروی را می نمایاند: در جلوه 21, که محکم کاری است, می نویسد:
(چون پیامبر گرامی اسلام, کاری را آغاز می کرد, آن را به انجام می رساند و چنین نبود که بخشی از آن را انجام دهد و بخشی دیگر را واگذارد. پیشوای گرامی اسلام در سخنی نورانی می فرماید:
(ان الله یحب اذا عمل احدکم عملا ان یتقنه).
به درستی که خداوند دوست دارد وقتی یکی از شما کاری را انجام می دهد آن را محکم و استوار کند.)
نویسنده پس از نمونه بالا, نمونه دیگری از محکم کاری رسول خدا ارائه می دهد که بسیار درس آموز است و این رفتار رسول خدا به روشنی می رساند که مسلمانان در هر کاری باید محکم کاری را پیشه کنند و کار را دقیق انجام دهند تا نابسامانیها از جامعه اسلامی رخت بربندد.
(داستان تدفین سعد بن معاذ, نمونه ای از محکم کاری پیامبر اعظم است. از امام صادق(ع) روایت شده است که: شماری نزد پیامبر آمدند و خبر دادند: سعد بن معاذ در گذشته است. رسول خدا(ص) برخاست. اصحاب نیز همراه آن حضرت برخاستند. پس حضرت دستور داد سعد را بشویند. چون سعد را شستند حنوط کردند و کفن پوشاندند, در تابوت نهادند و تابوت را به سوی قبرستان حرکت دادند, رسول خدا(ص) پای برهنه و بدون رداء, در پی تابوت به راه افتاد و گاه سوی راست تابوت و گاه سوی چپ تابوت را می گرفت, تا به قبرستان رسیدند پس از کندن قبر, رسول خدا(ص) داخل قبر شد و لحد را چید و آن را با گل محکم کرد و پیوسته می فرمود: سنگ بدهید, گل بدهید! و به وسیله آن, میان خشت ها را محکم می کرد. چون از محکم ساختن لحد فارغ شد و بر آن خاک ریخت و قبر آماده شد, فرمود:
(و انی لأعلم انه سیٌبلی و یصل الیه البلاء و لکن الله یحبّ عبدا اذا عمل عملا احکمه.)
به درستی که من می دانم این قبر به زودی فرسوده می شود و بلا به سوی آن سرازیر می شود, ولی خدا دوست می دارد وقتی بنده ای, کاری را انجام می دهد, آن را محکم و استوار کند.)
خورشید اسلام چگونه درخشید, محمدباقر علم الهدی, 4 جلد.
نویسنده در مقدمه کتاب, بررسی عوامل پیشرفت اسلام و اثرگذاری و دگرگونی آفرین عظیم رسول خدا را در مدت کوتاه, از انگیزه های مهم خود برای نگارش این اثر برشمرده است. او در پی پاسخ به این پرسش است:
چگونه پیامبر عظیم الشأن اسلام, با آن که تهیدست بود و مال و ثروتی دراختیار نداشت و در ابتدا از مردان جز امیرالمؤمنین… و از زنان جز حضرت خدیجه, کسی دعوت او را به اسلام پاسخ نگفت, در مدتی بسیار کوتاه, آن تحول عظیم را در جامعه آفرید.
سمت و سوی مباحث 4 جلد منتشر شده از کتاب درباره فضائل و ویژگیها و سیرت اخلاقی پیامبر است. گویا نویسنده در بحثهای گوناگونی که طرح کرده, هدف اش این بوده که ثابت کند, ارزشهای اخلاقی اسلام و سیره پیامبر از مهم ترین عوامل گسترش اسلام بوده است.
جلد اول کتاب, در 303 صفحه و 3 فصل سامان یافته است:
فصل اول, نگاهی به تاریخ جاهلیت .
فصل دوم, اوضاع مردم پس از بعثت, (مقایسه پیش از اسلام و بعد از اسلام.)
فصل سوم, بررسی عوامل پیشرفت اسلام, شامل عوامل درونی:
1. ایجاد تحول اخلاقی در جامعه
2. پیامبر الگوی کمالات و فضائل.
جلد دوم در 616 صفحه, با بحثهایی چون:
اخلاق پسندیده پیامبر: حلم و بردباری, عفو و گذشت, قناعت و بخشی درباره رذائل اخلاقی و روش آموزنده پیامبر اکرم و خاندان گرامی او.
جلد سوم در 768 صفحه
ادامه بحث از عوامل درونی پیشرفت اسلام: صفت چهارم پیامبر:حیا,
فصل دوم. سیری در انحراف جامعه
فصل سوم. بررسی وضع جامعه.
فصل چهارم. بررسی وضع خانواده
فصل پنجم. ارزیابی فضیلت حیاء.
فصل ششم. چگونه انسان حیا را از دست می دهد.
فصل هفتم. حیای خدایی و پیشوایان پاک و معصوم و صفت شکر.
جلد چهارم این مجموعه, در بردارنده مقوله هایی چون: ورع, صبر و استقامت است.
نویسنده در شرح و تحلیل مطالب اخلاقی, بیش تر از منابع شیعی, بویژه بحارالانوار علامه مجلسی استفاده برده است.
2. سیره رفتاری پیامبر اعظم در خانواده
خانواده مهم ترین رکن جامعه است. اگر خانواده استوار باشد و از گزندها و آسیبها به دور و سالم و شاداب, اجتماع, سالم و از هر گزندی به دور خواهد ماند. اجتماع و جامعه ای در برابر ستیز با حوادث از پای در می آید و از هم فرو می پاشد که بیش از آن, پایه ها, استوانه ها, کانونهای نگهدارنده آن, دچار آسیبها و آفتها شده باشد. هیچ قوم و ملتی بدون شادابی , سلامت, سرزندگی و استواری خانواده نتوانسته سرپا و شاداب بماند ودر عرصه های گوناگون فکری, فرهنگی, اقتصادی وسیاسی بدرخشد.از این روی اسلام به کانون خانواده از هر جهت اهمیت داده و راه های رخنه گری آفتها و آسیبها را بسته و نسبت به آفتها و آسیبها هشدار داده و راه های تواناسازی پایه های آن را به زیبایی نمایانده است. هیچ دین و آیینی بسان اسلام به این کانون گرما بخش بهای لازم را نداده است. این که آیین اسلام مانده و درخشیده, بی گمان در اثرِ استواری و رخشندگی خانواده های اسلامی بوده, همان چیزی که خود اسلام آن را برای پشتوانه خود و جامعه ای که بنا نهاده و سلامت روح و روان مردم, به این شکل زیبا و رخشنده بنیان گذارده است.
اسلام, افزون بر آیاتی که عرضه داشته, الگو, سرمشق و نمونه ای بس روشن هم فراروی اسلامیان گذارده و به آنان فرموده, کانون خانوادگی خود را بر اساس آن تراز کنند و همه گاه, رو به روی آن آیینه بایستند و زشتیها را از چهره خانواده خود بزدایند, تا خانواده ای همیشه زیبا و رخشنده داشته باشند.
بی گمان آسیبها و آفتهایی که اکنون گریبان گیر خانواده های اسلامی است,برخاسته ونشأت گرفته از جدایی, فاصله گیری و دوری گزینی از این آیینه تمام نماست که همانا چگونگی رفتار رسول خدا در خانواده و هدایت و گرمابخشی به آن است.
این رسالت عالمان ربانی بوده است که مردمان مسلمان را به این اسوه راستین و آیینه تمام نما, نزدیک و نزدیک تر کنند که با تأسف تمام باید گفت آن گونه که باید و شاید به این مهم و مقوله بس سرنوشت ساز توجه وافی نشده است و این مسأله بنیادی در کانون توجه اهل علم و آگاهان جامعه قرار نگرفته است, بویژه در حوزه شیعه که انتظار می رفت, از هر جهت به آن توجه شود, توجه نشده است و آثاری که پدید آمده, با همه ارزندگی و روش مندی, آن انتظاری را که اهل فرهنگ و اندیشه و باورمندان به خط راستین اسلام از حوزه ها دارند و علمای دین, برآورده نمی سازند. با این حال, در این مقال, نگاهی به پاره ای از آن آثار می افکنیم و گوشه هایی از تلاشِ تلاش گران این عرصه را می نمایانیم. به امید آن که در آینده, شاهد کارهای قوی تر و بنیادی تردر این باره, در حوزه شیعه باشیم.
زنان پیامبر اسلام, عمادالدین حسین اصفهانی, 456 صفحه, نشر محمد, تهران.
عمادالدین حسین, مشهور به عماد زاده اصفهانی, متولد 1325ق, از نویسندگان متعهد و با کارنامه درخشان در حوزه دین است. وی درباره سیره رسول خدا, چندین کتاب و رساله نگاشته و عرضه کرده است, که از جمله آنها, زنان پیامبر اسلام است که بر اساس نیاز آن روز جامعه اسلامی نوشته و نشر داده است. وی سعی کرده از زاویه های گوناگون نگاه اسلام را به زن, کالبدشکافی کند و با این کار پاسخ در خور ومنطقی به کسانی بدهد که خواسته اند این گونه وانمود کنند که در اسلام, حقوق زن پایمال شده است.
وی در ابتدا, جایگاه زن را در ادیان آسمانی, بویژه اسلام می نمایاند وسپس به مقوله هایی چون: زن در آفرینش, زن و تاریخ زن در ادیان, زن و کشورها, زنان و مادران پیامبران, اسلام و زن, آداب زناشویی, اسلام و تعدد زوجات, حجاب در اسلام, می پردازد.
از جمله مقوله های پیوسته به سیره که در این اثر از آن سخن به میان آمده است, چگونگی تعامل پیامبر اسلام با خانواده و همسران خود است. بحثی که امروز و در همه روزگاران برای خانواده ها راهگشاست و به مردان می آموزد که کانون خانواده را چگونه با تعامل شایسته با همسران خود, گرم نگهدارند و از گزندها در امان بدارند.
این کتاب در دهه 30 ش, به نگارش درآمده و به چاپ رسیده و به سال 1368, از سوی انتشارات محمد, تجدید چاپ شده است.
اعلام النساء, علی محمد دخیّل, دارالمرتضی, بیروت.
اعلام النساء, یا زنان بزرگ اسلام, مجموعه ای است مفید و ارزنده و دارای نکته های اخلاقی و تربیتی و در خور استفاده برای زنان و هر آن کس که بخواهد از سیره زنان بزرگ آگاهی یابد. آن چه در معرفی این اثر مورد نظر ماست, نمایاندن سیره اخلاقی تربیتی رسول خداست, در خانواده و در برخورد با همسران خود که بخشها و جلوه هایی از این مجموعه به بیان زندگی آنان ویژه شده است: خدیجه, ام سلمه و…
سیرهُ رسول خدا در خانواده و برخورد با همسران, آن گاه به درستی روشن می شود و زمینه الگوگیری از آن فراهم می گردد که از زندگی خانوادگی آن حضرت و از روحیه و اخلاق و رفتار همسران ایشان, آگاه باشیم. بدون این شناخت, رفتار رسول خدا در خانه و در برخورد با همسران, آن جلوه ویژه را نخواهد داشت.
در این اثر, چون درباره همسران رسول خدا, به گونه ویژه بحث شده, به طور طبیعی, ویژگیها و سیره رسول خدا در مسائل خانوادگی و در برخورد با همسران, بازگو شده که می تواند برای علاقه مندان به سیره رسول گرامی اسلام, در خانواده و چگونگی همسرداری, راهگشا باشد.
جای خوشوقتی است که این اثر مفید و در خور استفاده به قلم آقایان: فیروز حریرچی و صادق آیینه وند ترجمه شده و زندگی نامه همسران رسول خدا و زنان بزرگ اسلام, فاطمه زهرا, فاطمه بنت اسد, زینب کبری, ام کلثوم و… هر کدام به گونه مستقل از سوی انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده است.
یک بحث تحلیلی و تاریخی درباره همسران رسول خدا(ص), عقیقی بخشایشی, سال 1352 .
همه علاقه مندان و شیفتگان به رسول خدا و باورمندان به دین و آیین اسلام و حتی کسانی که بیرون از دایره این دین انسان ساز و حیات بخش و روشنایی آفرین هستند, در پی آشنایی با زوایای زندگی و خانواده رسول خدایند و می خواهند بدانند این مرد بزرگ که دنیا را دگرگون کرد و در قلبها آن چنان شیدایی و عشق افکند, دارای چگونه خانواده ای بوده است. و افزون بر این, برای ده ها پرسش خود, پاسخهای منطقی, علمی و دقیق و راه گشا بشنوند.
از این روی, شماری از آگاهان و اهل قلم در حوزه شیعه برابر نیازی که احساس کرده و علاقه ای که در افراد, با مشربهای گوناگون دیده اند, به تلاش برخاسته که به گونه ای به این نیاز پاسخ بدهند و به روشنگری زوایایی از زندگی و خانواده رسول خدا بپردازند.
نویسنده در اثر یاد شده, کار خویش را در همین راستا سامان داده و درباره هر یک از همسران رسول خدا, به بحث پرداخته و روی چرایی ازدواجهای متعدد رسول خدا انگشت گذاشته و علت آن را مصلحت گرایی رسول خدا انگاشته است که باید دید و بررسی کرد که این نظر, که کم و بیش, یک نظر کلیشه ای است و بسیاری از کسانی که درباره ازدواجهای رسول خدا, بحث کرده اند, آن را یا پذیرفته و یا این که بهای بیش تری به آن داده اند, تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است.
نویسنده در باب ازدواجهای رسول خدا, دیدگاه های صاحب نظران بزرگ اسلام را آورده و عنوانهایی را به بحث ایشان ویژه ساخته است: محمد رشید رضا و ازدواجهای پیامبر. کاشف الغطاء و ازدواجهای پیامبر. نظر علامه طباطبایی درباره ازدواجهای پیامبر.
شیوه همسرداری پیامبر به گزارش قرآن و سنت, احمد عابدینی, 159 صفحه, ناشر: هستی نما.
برای انسان مسلمان, گزارش قرآن و سنت از هر پدیده و رویداد و گزاره تاریخی, حجت و بایسته عمل برابر آن است. به هیچ گزارشی نمی توان اعتماد صددرصد کرد و آن را تراز رفتار و زندگی و مبنای تصمیمها قرار داد, مگر گزارشی که از این دو سرچشمه, چشمه گرفته باشد. بهترین و دقیق ترین سرچشمه ای که می توان برای آشنایی با زندگی رسول خدا, بویژه شیوه همسر داری آن حضرت, به آن اعتماد ورزید و از آن پرتو گرفت, همانا قرآن و سنت است, نه گزارش این و آن. نویسنده با همین نگاه, شیوه همسرداری رسول خدا را به گزارش قرآن و سنت, سامان داده و با توجه به این که همسران رسول خدا از قبیله های مختلف و کم و بیش دارای فرهنگها و آداب و سنن ناهمگون بودند, کوشیده است از شیوه رفتاری رسول خدا با همسران, به عنوان الگویی تربیتی برای جامعه اسلامی و خانواده ها, درسهای آموزنده و راهگشا, ارائه کند.
از مقوله ها و گزاره هایی که در این اثر, به بوته بررسی نهاده شده, فلسفه تعدد همسران پیامبر است که فراز زیر بخشی از آن را می نمایاند:
(به هنگام بیان فلسفه تعدد همسران پیامبر اکرم(ص) روشن می شود آن حضرت به خاطر خواسته های شخصی, یا رسیدن به مال و منال و یا برای استعمار زنان و بهره بری از آنها در کارهای کشاورزی و دامپروری ازدواج نکرده است. اساساً این دیدگاه های منفی که اکنون مطرح است در آن زمان مطرح نبوده و به همین جهت, مخالفان فراوانی که پیامبر در صدر اسلام داشت و بر هر کار پیامبر, اشکال می گرفتند و اهل بهانه جویی و اشکال تراشی بر حضرت بودند, هیچ کدام این مسأله را به عنوان عیب و ایراد بر او وارد نکردند.
ابوسفیان,که سر سخت ترین دشمن آن حضرت است, آن گاه که حضرت با دختر وی ازدواج می کند, از فرط شادمانی می گوید: (ذلک الفحل لا یرغم انفه) پشت این مرد بر زمین مباد.
این سخن, با کلام خواهر عمر و بن عبدود, همانند است که وقتی بر کشته برادرش وارد شد و دید کشنده عمرو, زره و وسائل جنگی او را به غنیمت نبرده است, گفت: مصیبت تو برایم آسان شد; چون به دست جوانمردی کشته شده ای که مال دوست و مقام پرست نبوده است.
ابوسفیان می گوید: پشت این مرد (پیامبر اکرم) بر خاک مباد, شکست و خواری بر او مباد, او چقدر بزرگوار است. ما با او می جنگیم, ولی او در حق ما رؤف و مهربان است که حاضر است دخترم را به همسری بپذیرد. روشن است این ازدواجها, مشکلاتی برای پیامبر ایجاد می کرد که هر کسی حاضر به تحمل چنین مشکلاتی نبود. تحمل این مشکلات, پیامبر را در چشم مخالفان و دشمنان, کرامتی والا بخشیده است.)
3. سیره تبلیغی پیامبر
رسوخ دادن آموزه های دین در دلها و دگرگون کردن حالها, ذهنها و اندیشه ها و رساندن انسان به پایه و مرتبتی که با خواسته های نفس خود به رویارویی برخیزد و یا با آدابها و سنتهایی که با نفس اماره هماهنگی تام دارند و یا در اصل برخاسته از لجن زار هواها و هوسهای نفسانی اند, در افتادن و آنها را دم به دم کنار زدن و از آنها دوری گزیدن, کاری است شگفت, بس توان فرسا, سخت و مشقت بار که خداوند کسانی را برای به انجام رساندن این رسالت برگزیده است, با این ویژگیها: دارای هوش و استعداد بالا, دید و نگاه ژرف, مقاوم بسان صخره در برابر موجهای شکننده تبلیغی و جنگ روانی دشمن علیه توحید, برخوردار از استقامت بالا, آشنای به شگردهای دشمن و سران جبهه مخالف و چیره بر کار خود, با روش مندی فوق العاده و برنامه ریزی دقیق.
دقیق شدن در سیره این مردان بزرگ و رسولان الهی, بویژه رسول گرامی اسلام, رسالتی است بزرگ بر دوش عالمان که وارث انبیاء اند.
عالمان وحوزه های دینی, که عهده دار هدایت انسانها به سرچشمه توحیدند, تنها با الگوگیری از سیره رسول خداست که می توانند راه نفوذ اسلام را به دلها بگشایند و باز دارنده ها را از سر راه بردارند و انسان را به مقامی که سزاوار آن است, برسانند.
به همین جهت عالمان و دانش آموختگان حوزوی, با توجه به سیره تبلیغی نبوی, آثاری را نگاشته و عرضه کرده اند. در حقیقت, در این اندیشه بوده اند که سیره تبلیغی رسول خدا را از آن جا که اثر گذار بوده و نتیجه بخش و دگرگون آفرین, در حوزه ها بگسترانند و حوزویان را با آن روش نیکو و هماهنگ با فطرت آشنا سازند.
در این جا و در این مجال, به پاره ای از این دست آثار, یعنی آثاری که سویه بیان سیره تبلیغی آنها, دامنه گسترده ای دارد, اشاره می کنیم:
مبعث حضرت رسول, جلال الدین همایی.
نویسنده در این اثر, که متن سخنرانی اوست درباره مبعث حضرت رسول, در صدد برآمده علت سرعت و دامن گستری اسلام را در جهان روشن کند.
وی, پس از سیری کوتاه از ولادت حضرت, تا بعثت, وارائه بحثی درباره بعثت, از مراحل دعوت پیامبر سخن می گوید و پیروزی حضرت را بر مشکلات فرهنگی و اجتماعی عرب و شکستن سدهای فرهنگی راه را, از معجزات رسول گرامی اسلام می شمارد.
در نگاه نویسنده, تربیت توده های خشک و متعصب عرب و آشنا کردن آنان با توحید, عدالت, مساوات و ایثار, از به سخن درآوردن ریگ و زنده کردن مردگان, بالاتر و مهم تر است; چه کدام سنگ, سخت تر از دل عربان جاهلی یافت می شود, آنان که به دستان خود, فرزندان شان را زنده به گور می کردند. اینان, در سایه تعالیم پیامبر, قدم به قدم به وادی فرهنگ و تربیت پا نهادند و درجات معنوی را پیمودند.
او, از این که به حقایق اسلام توجه نمی شود و جای توجه به حقایق اسلام را مطالب سست, بی محتوا و واهی درباره خدا و ائمه اطهار گرفته, ابراز نگرانی می کند و با دریغ و افسوس می نویسد:
(ای کاش, به جای مطالب واهی و بی اساس, که درباره زندگانی حضرت رسول و سایر ائمه دین گفته و نوشته شده است و هنوز هم می گویند و می نویسند, به حقایق امور اسلام توجه می شد, تا عظمت این دین مبین و اهمیت دعوت صاحب شریعت, بهتر معلوم و آشکار می گشت.)
نکته دقیق و در خور توجه در این سخنرانی این که به نکوهش مردم عرب به خاطر تعصب و تصلبی که داشتند نمی پردازد, بلکه می گوید شاید پسندیده هم باشد. هر قوم و ملتی این چنین است.
اما با آن تعصب شدید و سخت و غیر قابل نفوذ قوم عرب ,اسلام توانسته نفوذ کند و از لایه های سخت تعصب بگذرد , دلیل بر عظمت دعوت اسلام است:
(باری نکته ای عرض می کنم: تعصّب و تصلّب در حفظ مذهب و آداب و رسوم ملی, ملامت و نکوهش ندارد. بلکه تا حدی پسندیده و مستحسن هم هست. بنابراین, شاید قوم عرب را به تعصّب و تصلّبی که در حفظ دین و شعائر قدیم خود داشته اند, مذمت کنیم و بگوییم چرا (لیّن العریکه) و (سلس القیاد) نبودند که هر چه گفته می شد, زود قبول کنند. بلکه برعکس, باید به این نکته توجه داشت که هر قدر تعصب و دیر باوری عرب و سخت کوشی آنها در نگهداری مذهب آبا و اسلاف شان بیش تر باشد, عظمت و اهمیت دعوت اسلامی و پیشرفت محیرالعقول آن, بیش تر معلوم و مستدل می گردد.
تحول مذهب و تغییر دین و آیین یک ملت که در قرون متوالی با آن خو گرفته اند و تبدیل عقاید و رسومی که در خون و رگ و ورید جماعتی جایگزین شده است, کار آسانی نیست. مبارزه کردن با آداب دیرینه ملتها, کار سهل و ساده ای نباشد. پیغمبر اسلام بر ضد دین و آیین و آداب و رسوم جاهلی چند صد ساله عرب قیام کرد. می خواست تمام شؤون ملیت و قومیت عرب جاهلی را زیر و رو کند. با قومی وحشی و درنده خو سر و کار داشت که از علم و سواد بهره ای نداشتند.
در بت پرستی و مخالفت با هر چیزی و هر کسی که بر خلاف آیین آنها قیام می کرد, سخت ایستادگی می نمودند. در حقیقت این خود یکی از معجزات بزرگ آیات بینات پیشوای اسلام است که در میان چنان قومی جاهل و خشن و متعصب ظهور کرد و عاقبت حرف خود را به کرسی نشاند.)
سیری در سیره نبوی, استاد شهید مطهری, صدرا.
از استاد شهید, درباره تاریخ اسلام و سیرت رسول خدا, نوشته هایی سودمند, راهگشا و تحقیقی به جا مانده است. از جمله دو مقدمه بر کتاب محمد خاتم پیامبران, ختم نبوت, موضوع پیامبر اکرم در کتاب وحی و نبوت, از مجموعه: مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی و کتاب سیری در سیره. این کتاب, چند گزاره مهم و سودمند را در بر دارد, از جمله مقدمه استاد بر کتاب محمد خاتم پیامبران و هشت سخنرانی و چند یادداشت پراکنده از ایشان در باب سیره پیامبر.
روش استاد در سیره, بسان دیگر پژوهشهای استاد, تحقیقی تحلیلی است. استاد افزون بر گزارش سخنان و سیره پیامبر, به علل و آثار و شیوه رفتاری پیامبر پرداخته و از آن, دستمایه ای برای رفتار و عمل امروز ما, بویژه الگوی تبلیغی حوزه به دست داده است.
استاد, با کند و کاو در سیره اخلاقی, اعتقادی, سیاسی رسول خدا, سبک و روش حضرت ایشان را به عنوان قانون دائمی و همیشگی و در خور پیاده شدن در هر زمان, شناسانده و بیان کرده است:
(سیر, غیراز سیره است. سیر, یعنی رفتار. هر کسی در عالم, همچنان که گفتار دارد, رفتار هم دارد. ولی سیره, عبارت از سبک و اسلوب و متد خاصی است که افراد صاحب اسلوب و سبک و منطق در سیر خودشان به کار می برند. سیره پیغمبر, یعنی سبک پیغمبر(ص) متدی که پیغمبر در عمل و روش برای مقاصد خودش به کار می برد. بحث ما در مقاصد پیامبر نیست… بحث ما در سبک پیغمبر است. مثلاً پیغمبر تبلیغ می کرد, روش تبلیغی پیغمبر, چه روشی بود. سبک قضاوتش, چه سبکی بود. پیغمبر, مثل همه مردم دیگر, زندگی خانوادگی داشت… فرزندانی داشت. سبک پیامبر در زن داری چگونه بود؟ سبک پیغمبر در معاشرت با اصحاب و یاران و به اصطلاح مریدها, چگونه بود؟ پیغمبر, دشمنان سرسختی داشت, سبک و روش پیغمبر در رفتار با دشمنان چه بود؟)
در نگاه استاد, سیره از منابع اصیل اسلام است و اگر بخواهیم اسلام را در اصالت خود بشناسیم, باید زندگی و راه و رسم نبی گرامی اسلام را به روشنی و خوبی بشناسیم و آن حضرت, پیروی کنیم.
وی یاد آور می شود: یکی از آسیبهای بزرگ تفکر اسلامی, این فکر خطرناک است که پیامبر و امامان نمی توانند الگوی ما باشند و میان ما و آنان دیوار بلندی از معنویت وجود دارد که ما را از پیمودن راه آنان باز می دارد.
استاد, دقیق و عالمانه این تفکر خطرناک را رد می کند و همگان را به این نکته روشن و ناب رهنمون می شود , نکته ای که با اندک درنگ, دریافته می شود: پیامبران از نوع بشرند و آنان با دستمایه معنوی به این مرتبت رسیده و مراحل کمال را پیموده اند; از این روی, خداوند آنان را الگوی بشر قرار داده و مسلمانان را به مطالعه راه و رسم و سبک و متد زندگی آنان برانگیزانده است:
(یکی از منابع شناخت نظر اسلام, شناخت سیره اولیاء و پیشوایان از شخص پیغمبر اکرم, تا ائمه اطهار و به عبارت دیگر, سیره معصومین است. گفته های شان به جای خود, شخصیت شان, یعنی سیره و روشش شان منبعی است برای شناخت. سیره پیغمبر برای ما, یک منبع الهام است و نیز سیره ائمه.
لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر و ذکر الله کثیرا.)
استاد بحق, کم توجهی عالمان و حوزه های علمیه و فرهیختگان را نسبت به سیره, ستم بزرگ می داند و می نویسد, این ظلم, بسان همان ظلمی است که ما به قرآن کریم کرده ایم:
(ما ظلمی, نظیر ظلمی که در مورد قرآن کرده ایم در مورد سیره پیغمبر و ائمه اطهار کرده ایم. وقتی می گویند پیغمبر چنین بود, می گوییم او که پیغمبر بود!…
همان طور که قرآن را برداشتیم به طاقچه بالا گذاشتیم و به طاق آسمان کوبیدیم, سیره انبیاء و اولیاء, مخصوصاً سیره پیغمبر اکرم و ائمه معصومین را برداشتیم و به طاق آسمان کوبیدیم. گفتیم او پیغمبر است.
نتیجه اش این است که اگر یک عمر برای ما تاریخ پیغمبر بگویند, برای ما درس نیست.)
استاد, در این اثر, بحثهای سودمند و مورد نیاز امروز اهل تحقیق و جست و جو و علاقه مندان به سبک و متد رسول خدا را مطرح می کند, از جمله: بحثهایی درباره انواع سیره, منطق پیغمبر, رابطه سیره و اخلاق, کیفیت استخدام وسیله, ارزش تبلیغ و مبلغ در سیره پیامبر, روش تبلیغ…
استاد در حوزه تبلیغ دین, بحثهای گسترده ای را درروش های تبلیغی پیامبر و جاذبه های سیره نبوی در گسترش اسلام عرضه کرده است, از جمله بلاغ مبین, اخلاص, پرهیز از تکلف, موازنه تبشیر و انذار, نرمش در مسائل شخصی و صلابت در مسائل اصولی را از روشهای تبلیغی رسول خدا دانسته است.
محیط پیدایش اسلام, شهید سید محمد حسینی بهشتی, دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
این اثر در بردارنده سلسله گفتارهای شهید بهشتی است که در سالهای 1345 و 1346, در مرکز اسلامی هامبورگ آلمان, در جمع دانشجویان ایراد شده است. سخنان و جستارهایی که امروز نیز راهگشاند و جا دارد که به طور جدی طرح شوند; زیرا که شهید بهشتی, متفکری بود با اندیشه بلند, همه سو نگر, دقیق اندیش و آشنای به نیازهای فکری و فرهنگی روز و آن چه دیگران در آیینه می دیدند, وی در خشت خام می دید و برداشتی که از اسلام, تاریخ اسلام, سیره نبوی داشت, چنان زلال بود و روح انگیز و انگیزاننده که در هر زمان و مکان و در هر موقعیت می تواند طرح شود و از آنها درسهای مورد نیاز و لازم گرفته شود.
شهید, برای این که سیره رسول خدا و درس آموزی آن را به روشنی بنمایاند, به مسائلی چون: زادگاه پیامبر خدا, قبائل عرب, یهود و نصارا, جزیرة العرب, ایران باستان, ادیان بزرگ, مصر باستان, حبشه پیش از اسلام, توجه کرده, تا خواننده را در فضای مورد نظر خود وارد سازد. چون گویا بر این باور بوده که بدون فضاسازی نمی تواند آن گونه که باید و شاید, جایگاه و چگونگی اثرگذاری رسول خدا را روی تک تک افراد جامعه و محیط, ترسیم کند و زوایای آن را روشن سازد.
در بحث از عوامل موفقیت پیامبر, عوامل گوناگون را به بوته بررسی نهاده است و از آنها بهره هایی که به کار امروز جامعه اسلامی می آید, برده است, از جمله: ایمان قاطع, لیاقت و کاردانی, عدم درماندگی, ملاحظه شرایط ویژه سیاسی, جواب قطعی به روز, وجود خلأ سیاسی در شرایط اجتماعی آن روز. در فرازی, درباره ایمان پیامبر به هدف می نویسد:
(ایمان قاطع: شروع کننده نهضت به کار خود ایمان داشت.
مادام که رهبر یک جنبش به کار و حرکت خود ایمان قاطع نداشته باشد, پیروزی آن جنبش بسیار بسیار مشکل است و یا باید بگوییم اصلاً پیروزی جنبش, یک نوع شانس است و نمی شود روی آن حساب کرد.)
در بخشی دیگر, روی این نکته انگشت می گذارد که هدف پیامبر و آینده اش روشن بود. ابهامی در کار پیامبر نبود و در تاریکی حرکت نمی کرد. افراد مؤمن به خود را با ظن و گمان و شاید, به پیش نمی برد و برای هر مسأله ای راه حق روشن داشت و این یکی از عوامل موفقیت اسلام بود.
(در دعوت به اسلام, از همان آغاز تا پایان, یعنی از موقعی که نهضت را شروع کرد, تا موقع وفات, پیامبر به تمام مسائلی که در زمان ایشان مطرح می شد, جواب روشن گفت. در طول زمانی که پیغمبر در مکه بود; یعنی در تمام این مدت 13 سال, شما آیات و مطالب مربوط به حکومت, مالیات, اداره, نماز جمعه و امثال آنها را نمی بینید… عبادت خدا, نماز, روزه, مسائل اخلاقی و این گونه مسائل و بیش تر مبارزه با شرک و خودپرستی و فساد اخلاق است…
وقتی پیامبر به مدینه آمد, به آن مسائل, راه حل قاطع و روشنی از نظر تعالیم اسلام, نشان داده است. بنابراین اگر بخواهیم با لغتهای امروز مطلب را بیان کنیم, می توانیم ایدئولوژی اسلام در زمان پیغمبر, از اول نهضت تا آخر نهضت, همیشه به سؤالات, جواب قطعی قانع کننده و روشن می داد و این جزء عوامل موفقیت نهضت اسلام است.)
اگر نگاه حوزه ها و تاریخ نگاران حوزوی ما به سیره رسول خدا, به گونه عالمانه و دقیق از این زاویه باشد, دگرگونی فکری ژرفی در حوزه ها پدید خواهد آمد و درسها و بحثها و مناظره های علمی, جهت خاصی پیدا خواهند کرد و دستاورد خوشایندی برای جامعه اسلامی و مؤمنان به بار خواهد آورد.
اخلاق تبلیغ در سیره رسول الله, سید مرتضی حسینی, مرکز جهانی علوم اسلامی, 176صفحه, 1425ق.
اخلاق, در تبلیغ و رساندن پیام و آگاهی دینی دادن به مردم و در عملیات بازسازی روح و روان, حرف اول را می زند و مهم ترین و کارآمدترین عنصر در امر پیام رسانی دینی و آشناسازی ژرف و دگرگون کننده افراد با آموزه های دینی است.
اخلاق, یعنی سلوک خردمندانه و ارزش مندانه و ترازمند و همخوان با آموزه ها و ارزشهای دینی, خود تبلیغ دین است و انسانها را, بدون هیچ هزینه و غوغایی, علاقه مند به دین می کند و آنان را به سوی ریشه های این روشنایی می کشاند.
امروزه اگر به جای هزینه های گزاف و ساختمانها و بناهای لوکس و پرهزینه برای تبلیغ دین, به روش رسول خدا و سیرت آن عزیز در امر تبلیغ اقتدار بشود و اخلاق تبلیغی در متن تبلیغ قرار بگیرد و پیام رسانان و مبلغان به اخلاق دینی, به طور همه جانبه, آراسته گردند, بی گمان تبلیغ جایگاه خود را باز خواهد یافت و در دلها اثر ژرفی خواهد گذاشت ,بس ماندگار.
آن چه دلها را دگرگون می کند و در هدایت و ارزش گرایی و دین مداری افراد اثرگذار است, رفتار و سیره روشن و هماهنگ با آموزه های دینی است, نه زرق و برقها و شکوه ها ی دروغین و بی محتوا و چشم پر کن.
انسانهایی که شیدا و واله دین و آیین شده و در برابر دستورهای دینی سر فرود آورده و در راه دین جان نثار کرده اند, هیچ کدام آنان, بر اثر دیدن ساختمان های لوکس و پرهزینه و تشریفات, دگرگون نشده اند آن چه آنها را دگرگون کرده سادگی, بی آلایشی, دنیا گریزی و باورهای عمیق مبلغان و پیامبر رسانان دینی بوده است.
حوزه ها در همیشه و در همه ادواز زندگی, چه در دوره هایی که از توانایی مالی نابهره مندند و چه در دوره هایی که برخوردارند و قدرت دارند و حکومت گران صالح پشتوانه های سترگی برای آنها هستند و دست شان کم و بیش باز, باید سادگی را پیشه سازند و به دور از زرق و برق و کارهای پرهزینه کم سود به حال فرهنگ و اندیشه, و سازندگی و تهذیب افراد, با پیروی از سیره رسول خدا, دست به کار احیای اخلاق تبلیغی بشوند و به این امر مهم حیات ببخشند که بدون حیات بخشیدن به اخلاق تبلیغی, که با احیای اخلاق تبلیغی نبوی, ممکن می گردد, تبلیغ دین, سرانجام نمی گیرد. در باب اخلاق تبلیغی نبی اکرم, چند اثر در حوزه علمیه و به خامه اهل علم نگاشته شده که سُرور آفرین است و امیدواریم از این پس به این مقوله مهم, بیش تر توجه شود و آثار مفید و راهگشا تری عرضه گردد, تا اخلاق تبلیغی در تبلیغات دینی نهادینه گردد.
در اثر یاد شده, که به مناسبت هفتمین جشنواره شیخ طوسی نشر یافته است, نویسنده به بیان زوایای اخلاقی تبلیغی رسول خدا پرداخته و موضوع را در سه بخش سامان داده است:
بخش اول: کلیاتی درباره اخلاق تبلیغ و سیره و بیان مفاهیم مورد گفت و گو و پیشینه تبلیغ در میان انبیاء.
بخش دوم: اخلاق فردی مبلغ, بر اساس اخلاق تبلیغی رسول خدا: ایمان, علم, اخلاص, ورع, ساده زیستی, شجاعت, آراستگی, استقامت و…
بخش سوم: اخلاق اجتماعی تبلیغ: تواضع, حسن خلق, پیشگامی در امور و شرح صدر.
, عنصر تبلیغ در رسالت پیامبر اکرم, قربان عطاپور, 144 صفحه, نشر اعتدال, قم 1384.
امروزه, یکی از بحث های مطرح در تبلیغ, چگونگی ارتباط با مخاطب است. از چه روزنی باید به خانه ذهن و فکر مخاطب وارد شد, تا هم رانده نشوی و غریبه و بیگانه به شمار نیایی و هم اثر گذار باشی. یعنی مخاطب احساس کند که خودی هستی و پیامی از راستی, درستی و روشنایی داری.
نویسنده در این اثر سعی کرده در این باب راه حلی بدهد; از این روی, پس از بیان هدف تبلیغ, ویژگیهای مبلغ و وظیفه هایی که به عهده اوست و آداب تبلیغ, روشهای رسول خدا را در تبلیغ, مانند: خطابه, مکان و زمان, ایجاد انتظار در مخاطب و … را بازگو و بیان کرده که به گونه ای, با چگونگی ارتباط با مخاطب پیوستگی دارد. نوع خطابه, زمان و مکان مناسب برای القاء سخن و ایجاد انتظار و راهکارهای آن, اگر مورد بررسی قرار بگیرد, بی گمان نتیجه بخش خواهد بود و شاید روزنی بگشاید برای چگونگی ارتباط با مخاطب.
4. سیره پژوهی, با رویکرد قرآنی
قرآن, زلال ترین و اصیل ترین سرچشمه پیغمبرشناسی است. هیچ سرچشمه ای به روشنایی و زلالی قرآن, برای شناخت سیره و سیرت رسول خدا وجود ندارد; از این روی, باید به قرآن چنگ زد و بر آبشخور آن فرود آمد و از زلال آن نوشید و تنها این نور و آن چه به طور مستقیم از آن پرتو می گیرد, سندیت دارد و می توان برای شناخت زوایای زندگی فردی و اجتماعی رسول خدا و چگونگی طرح پیام و آشناسازی مردم با ژرفای آن, جهل زدایی, روشنایی پراکنی و صفا دادن دلها و ذهنها, به آن استناد جست و تکیه کرد و بر این اساس, احکام زندگی فردی و اجتماعی را سامان داد و برنامه های حکومتی و چگونگی اداره جامعه را پی ریخت. این, همان چیزی است که در سیره نگاری و سیره پژوهی ما از آن غفلت شده و بهای لازم به آن داده نشده است. یعنی سیره نگاری ما در پرتو قرآن شکل نگرفته و سامان نیافته است که اگر این پدیده مهم روی می داد و به گونه جدی دنبال می شد, بی گمان بسیاری از قله های به ظاهر فتح ناشدنی, اکنون فتح شده بود. با این حال, در این غوغای بی توجهی به قرآن, دانشوران و عالمانی, در باب سیره پژوهی و سیره نگاری, قرآن را سر لوحه کار خود قرار داده و به توفیقاتی دست یافته اند, از جمله می توان به کتابهای زیر اشاره کرد که دستاورد بزرگِ توجه و تکیه و استناد به قرآن در سیره نگاری و سیره پژوهی است.
معالم النبوة فی القرآن الکریم, جعفر سبحانی, 561 صفحه, 1393/1351.
استاد جعفر سبحانی از پیشگامان سیره نگاری و سیره پژوهی در روزگار ماست و با قلم شیوا و پژوهشهای استوار خود, گام بلندی در این راه, که متروک می نمود, برداشت و افقهای جدیدی را به اهل قلم و تحقیق و علاقه مندان به سیره ناب رسول خدا گشود.
او, با نگارش فروغ ابدیت, در حقیقت, سکه به نام محمد(ص) زد و آن را در بازار اندیشه و فرهنگ گستراند و رواج داد.
استاد گام بلند دیگری که برداشته, نگارش تفسیر موضوعی است که جلد سوم آن را به رسول خدا ویژه ساخته است.
این اثر را جعفر الهادی تعریب کرده است و بر آن, بزرگانی چون; علامه طباطبایی, علامه محمد تقی تستری تقریظ نوشته اند.
کتاب, دارای هشت فصل به شرح زیر است:
فصل اول: رسالت جهانی پیامبر. در این بخش, استاد پس از طرح آیات قرآنی, از نامه های رسول خدا به سران قبیله ها و پادشاهان کمک گرفته و به پرسشها پاسخ داده است.
فصل دوم: خاتمیت.
فصل سوم: طرح شبهه هایی درباره خاتمیت و پاسخ به آنها. در این بخش به شش شبهه که بیش تر از سوی مستشرقان طرح شده, پاسخ داده شده است.
فصل چهارم: پرسشهایی در باب خاتمیت. در این بخش این پرسش طرح شده: اگر اسلام آخرین دین و محمد(ص) آخرین فرستاده خداست, پاسخ شریعت به تطورات اجتماعی و فرهنگی نوین جامعه های بشری, چگونه خواهد بود و اسلام, چسان با مقتضیات زمان و مسائل نوپیدا, رو به رو خواهد شد؟
استاد, با استناد به قرآن و روایات ثابت کرده: اسلام, جهانی و ابدی است. در قرآن و سنت معیارها و ملاکهایی وجود دارد و نهفته که اسلام را توانا می سازد با زمان حرکت کند و چون آفتاب, هر روز زنده تر از دیروز برای مردم نورافشانی کند.
فصل پنجم: امیّت پیامبر.
فصل ششم: علم غیب در قرآن.
فصل هفتم: اختصاص علم غیب به خداوند.
فصل هشتم: سیرت, صفات و اسماء نبی اکرم در قرآن.
, منشور جاوید, تفسیر موضوعی قرآن کریم, استاد جعفر سبحانی, دارالقرآن الکریم, قم.
استاد جعفر سبحانی, با پژوهش, جست و جو و تلاش گسترده ای که در زندگی و سیره رسول خدا داشته است به حقایق قطعی و روشنی از سیره آن عزیز دست یافته و در آثار خود عرضه کرده است. با این حال, به این مقدار از تلاش و جست و جو و پی گیری اسناد و اخبار متواتر, بسنده نکرده و حرکت بنیادی تری را در شناساندن زوایای شخصیتی و سیره رسول خدا, آغاز کرده است. وی با پی ریزی تفسیر موضوعی منشور جاوید, بنای استواری را در سیره رسول خدا, بنیان گذارده و با ویژه ساختن جلد هایی از این اثر به این مهم, مشعلی فروزان فرا راه جست و جوگران و اهل تبلیغ و علاقه مندان به مشی و رفتار آن بزرگوار, افروخته است. با این حال, اذعان دارد که کار فردی در این امر بس مهم, چه بسا کاستیهایی داشته باشد:
(شکی نیست که ترسیم نیمرخی از زندگی آخرین سفیر الهی, با استناد به آیات قرآن, کار یک گروه تحقیقی است که از طریق احاطه بر قرآن و درک اشارات و رموز دقیق آن, بتواند کار شایسته ای انجام دهد و طبعا کار فردی, دارای آن مزیت نخواهد بود. ولی این مطلب مانع از کوشش ما در حد توان نخواهد بود.)
در جلد چهارم منشور جاوید, که به سال 1364 به چاپ رسیده, از صفحه 9 تا 178 به بررسی پدیده بسیار شوم نفاق از نگاه قرآن پرداخته و سیره رسول خدا را در برابر جریان بس خطرناک نفاق در برهه های گوناگون, نمایانده و درسهایی از سیره رفتاری پیامبر را در برابر جبهه نفاق و منافقان ارائه داده که مفید و درس آموز است. گزاره هایی چون: سران نفاق در مدینه, خیانتهای منافقین در جریان جنگ بدر, خیانتهای منافقین در جنگ احد, نقش منافقین در ماجرای بنی نضیر, منافقین در جنگ احزاب, حزب نفاق و جنگ بنی المصطلق, حزب نفاق و داستان افک.
نویسنده پس از ارائه تحلیلی در باب چگونگی شکل گیری نفاق در مدینه, به روشهای رسول خدا در خنثی کردن توطئه های مرموزانه منافقان اشاره کرده و روشن ساخته است کار کرد دقیق, ظریف و از سر درایت رسول اکرم با قدرت طلبیها, رفتارهای حق جانبانه منافقان و روشن ساختن نیتهای شوم آنان بر توده های مسلمان, از شاهکارهای سیره رفتاری پیامبر است:
(از جمله در غزوه بنی المصطلق, عبدالله بن ابی, در صدد بود با ایجاد اختلاف میان مهاجرین و انصار, پیروزی مسلمانان را به شکست تبدیل کند و شیرینی آن را به کام آنان تلخ سازد. او با بهره گیری از نزاعی ساده میان دو نفر از مهاجرین و انصار, در صدد بود آن را به بحرانی سراسری میان همه مهاجرین و انصار بدل سازد و انصار مدینه را که پناهگاه اسلام و مسلمانان بودند, علیه پیامبر و یاوران مهاجر او بشوراند که پیامبر خدا, با بهره گیری ا زاصل تغافل, موضوع را کوچک انگاشت و به جای مجازات گوینده (عبدالله بن ابی) که در آن وقت اثر منفی در میان قبیله اش را در پی داشت, فرمان داد در گرمای روز, سپاه اسلام کوچ کند و راه مدینه را پیش گیرند.
پیامبر, در یک وقت غیر مناسب, فرمان حرکت را صادر کرد تا همگان راه مدینه را در پیش بگیرند و هرگز موفق به گفت و گو پیرامون حادثه نشوند. سپاهیان اسلام, در باقی مانده همان روز و شب و بخشی از فردای آن روز را راهپیمایی کردند و آن چنان خسته شدند که وقتی فرمان فرود, صادر گردید و بدن آنها در زمین قرار گرفت, همگان در خواب عمیقی فرو رفتند و پس از مدتی که بیدار شدند, دیگر حادثه تلخ, اثر تند و حاد خود را از دست داده بود.)14
در جلد ششم منشور جاوید, مقوله ها و گزاره های زیر به بوته بررسی نهاده شده است:
1. زندگانی پیامبر(ص) از ولادت, تا بعثت.
2. زندگانی پیامبر(ص) از بعثت تا هجرت.
3. زندگانی پیامبر از هجرت تا رحلت.
استاد پس از این سه بخش, بحث از عصمت پیامبر را پیش می کشد و به یک یک شبهه ها و آن چه را مخالفان در رد عصمت نبی اکرم آورده و گفته اند, پاسخ می دهد:
بخش دیگری که در این اثر در خور توجه است, وظایف مسلمانان نسبت به پیامبر است:
1. اطاعت از پیامبر:
(… در حالی که رسول گرامی یاد آور و آموزنده و پیام رسانی بیش نیست, گاهی از جانب خدا دارای مقام امامت شده و (مفترض الطاعه) می گردد که با توجه به آن, خود, شخصاً دارای مقام امر و نهی می شود.
در این قلمرو, پیامبر فقط گزارش گر وَحی و پیام رسان الهی نیست, بلکه رئیس دولت اسلامی است که برای تنظیم امور امت, باید به نصب و عزل فرماندهان و قاضیان و اعزام سپاه و عقد معاهدات بپردازد.
رسول گرامی, آن گاه حقیقتاً دارای امر و نهی می گردد که از طرف خدا به عنوان زمامدار مسلمانان, قاضی و داور آنان, و مدیر کلیه شؤون اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و دینی معرفی گردد. در این هنگام است که او علاوه بر اطاعت طریقی, دارای حق اطاعت موضوعی می گردد که فرمانبری از دستورات او, مایه پاداش و نافرمانی, موجب کیفر می گردد.
قرآن, روی اطاعت پیامبر در موارد زیادی تکیه می کند و بر مفسر محقق لازم است میان دونوع اطاعت (طریقی و موضوعی) فرق بگذارد و آیات را بر دو نوع تقسیم کند:
الف. گروهی که بر اطاعت رسول فرمان می دهند, قرائن گواهی می دهد که مقصود از اطاعت او, همان انجام دستورات الهی است که او تبلیغ می کند, مانند انجام فرائض و دوری از محرمات. در این صورت, اطاعت رسول, راهی است برای اطاعت خدا و خود رسول در حقیقت, اطاعت و عصیانی ندارد.
ب. گروهی که او را به عنوان (ولی الامر) و فرمانده و قاضی و داور معرفی می کند و دست او را در تنظیم امور اجتماع باز نهاده و به او حق امر و نهی می دهد. در چنین مواردی, اطاعت او, خود موضوعیت پیدا می کند و دارای احکام و خصائص می گردد. )15
2. احترام پیامبر:
(تکریم بزرگان و ارج نهادن بر شخصیتهای الهی, با اعتقاد به عبودیت و بندگی آنها, تعظیم خدای سبحان است. احترام آنان, نه تنها از این نظر است که انسانهای کاملی بودند که راه سعادت را به روی انسانها گشودند, بلکه در بزرگداشت آنها, انگیزه دیگری در کار است که عارفان را به احترام و تعظیم آنها وامی دارد و آن, ارتباط محکم و پیوند استوار آنها با خداست که آنی با او به مخالفت برنخاسته و پیوسته مجریان فرمانهای خدا و پویندگان راه کوی او بودند. روی این اساس, هر نوع تکریم و تعظیمی که از اعتقاد به قداست و طهارت آنها از گناه و اخلاص و عشق آنان به کسب رضای حق و فداکاری و جانبازی آنان در گسترش آیین او, مایه بگیرد,در حقیقت تعظیم خدا و عشق به اوست و اگر آنان را دوست می داریم و احترام می گذاریم از این نظر است که آنان خدا را دوست داشته و به او عشق می ورزیدند و خدا نیز آنان را دوست می داشت.)16
3. مجادله با پیامبر ممنوع.
4. رعایت وقت پیامبر.
5 ایذاء پیامبر حرام.
6. وظیفه مسلمانان درباره همسران او.
7. وظیفه مسلمانان نسبت به فرزندان او.
8. درود بر پیامبر.
9. خیانت بر پیامبر حرام.
10. درخواست استغفار از پیامبر.
(درهای رحمت خدا و مغفرت و آمرزش او, به روی بندگان باز است. این فیض گاهی بدون واسطه و احیاناً از طریق اولیای او به افراد می رسد. از این جهت قرآن, گنهکاران را دستور می دهد که برای تحصیل مغفرت او, حضور پیامبر برسند و از او درخواست کنند که درباره آنان از خدا طلب مغفرت کند و در این حالت, دعای او مستجاب می باشد و در پوشش مغفرت خدا قرار می گیرند…
همان طور که فیض مادی از طریق اسباب ظاهری به انسانها می رسد, مثلاً اشعه حیات بخش به وسیله خورشید در اختیار ما قرار می گیرد, همچنین فیض معنوی خدا, گاهی بدون واسطه و گاهی از طریق پیامبران و اولیای خدا به انسانها می رسد.)17
موضوع دیگری که استاد در این جلد از منشور جاوید از آن به شرح سخن به میان می آورد و زوایای آن را به بوته بررسی می نهد, معجزات پیامبر در قرآن است, نویسنده در این بخش, به این پرسش پاسخ می دهد: آیا پیامبر غیر از قرآن معجزه دیگری داشته است یا خیر؟
وی معجزات پیامبر را یک به یک برمی شمرد و از قرآن, آیه هایی که به وقوع آنها دلالت دارند, ارائه می دهد و بدین وسیله پاسخ در خور و قانع کننده به منکران وقوع کارهای خارق العاده و معجزه از سوی رسول خدا, می دهد.
معجزه ها و کارهای خارق العاده ای که برای رسول خدا برشمرده شده و به باور نویسنده و بسیاری از مفسران بزرگ, آیات قرآنی بر آنها دلالت می کنند و گواه بر آنها هستند, عبارتند از:
شق القمر (قمر/ 12), معراج (اسراء/1) مباهله با اهل باطل (آل عمران/ 61) و…
خاتمیت: از مقوله های مهم و در خور بحث, که درگاه سخن از سیره رسول خدا, از آن سخن به میان می آید, گزاره خاتمیت است. قرآن بر این که محمد مصطفی(ص) خاتم پیامبران است و شریعت کامل را به بشریت عرضه داشته و کتاب او, آخرین کتاب آسمانی است, بُرّا و قاطع به آن گواهی می دهد و هر شک و شبهه ای را از ذهنها می زداید. از جمله: احزاب, آیه 40, فرقان, آیه 1, فصلت, آیه 41 و 40; انعام, آیه 19; سباء آیه 28.
استاد سبحانی, با طرح آیات یاد شده و تفسیر آنها, و نقل دیدگاه مفسران بزرگ, در حقیقت بیش تر به تفسیر آیات خاتمیت می پردازد و گواه های قرآنی, در این باره ارائه می دهد و با دقت و استدلالهای روشن راه بر هر تفسیر و تأویل ناروا و نادرست از این آیات شریفه را می بندد و زمینه را برای بحثهای گسترده تر و پاسخ گویی به شبهه ها آماده می سازد.
آگاهی از غیب: از بحث های مهم که در هر زمان و مکان جای طرح دارد و نیاز به روشنگری و شبهه زدایی از ذهنها, آگاهی پیامبر خدا از غیب است. این که در مرحله نخست و در گام آغازین, این مسأله در ذهنها جا بگیرد که: عالم به غیب, به گونه نامحدود و بی پایان, تنها خداست. اولیای الهی, بویژه پیامبران رشحه ای از آن را دارند و آن هم ذاتی نیست و از ذات آنان نجوشیده بلکه, مانند دیگر آگاهی ها از برون بر ذات آنان تراویده و آن چه از پس پرده غیب می گویند, به اذن الهی است:
(قرآن, پیامبر گرامی را انسان آگاه از غیب معرفی می کند. به طور مسلم این آگاهی از درون ذات او نجوشیده, بلکه مانند دیگر علوم و آگاهی های او, از برون بر او القا شده و به وسیله وسائل, از پس پرده غیب به اذن الهی گزارش می دهد.
از آن جا که گروهی از بی خبران مقام اولیاء, آگاهی پیامبر را از غیب, یک نوع الوهیت تصور کرده اند و چنین وانمود می کنند که آگاهی از غیب از آن خداست و کسی در این وصف, شریک و همتای او نیست, لازم است قدری در این باره به صورت موجز سخن بگوییم, تا حقیقت روشن گردد. ولی اجمالاً یادآور می شویم: آن چه که از آن خدا بوده و نشانه الوهیت است, علم نامحدود و بی پایان اوست, نه علم محدود و مکتسب از دیگری و علوم اولیای الهی از مقوله دوم است, نه از مقوله اول.)18
این بخش نکته های آگاهی بخشی دارد و روشنگر است و با اندک درنگ در استدلالها, آیات شریفه اقامه شده, سخن بزرگان و سرآمدان دانش و منطقی که بحث روی آن استوار گردیده, روشن می شود ورای این جهان, جهان اسرار آمیز غیب هم وجود دارد و بشر با همه پیشرفتی که داشته, هنوز بسیاری از رموز آفرینش, در پس پرده است و از آنها بی خبر. علم نمی تواند همه پرده ها را پس بزند. در یک میدان محدودی می تواند به تاخت و تاز بپردازد و در ورای آن میدان, بی گمان, از تک و تا باز می ماند و نمی تواند جولان بدهد. کسانی که سرمست از باده علم, به انکار جهانهای دیگر و جهان غیب برخاسته اند, از سر غرور و جهلی است که در باتلاق آن گرفتار آمده اند. هم انکار غیب و ناباورانه به آگاهی کسانی از آن, بویژه رسولان الهی, در نگریستن دور از خرد و معیارهای خردمندانه است و هم حد و مرزی برای دایره آگاهی رسولان الهی و اولیاء قائل نشدن. بهترین, دقیق ترین و درست ترین معیار همان است که در آیات شریفه قرآن جلوه گر شده و نویسنده این اثر, روی آن انگشت گذاشته است و تأکید دارد:
1. (عالم الغیب فلایظهر علی غیبه احداً الاّ من ارتضی من رسول فانه یسلک من بین یدیه و من خلفه رصدا.)19
[او] دانای غیب است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی کند مگر بندگانی که از آنان خشنود باشد که عبارتند از فرستادگان او. خدا برای فرستادگان خود, از جلو و پشت سر, نگهبان قرار می دهد.
2. (و ما صاحبکم بمجنون و لقد رآه بالافق المبین و ما هو علی الغیب بضنین)20
محمد دیوانه نیست و فرشته را در افق روشن دیده است و او بر غیب بخیل نیست [علم غیب را که بر او القاء می شود , اگر صلاح باشد, به شما می گوید و بخل نمی ورزد و از شما پوشیده نمی دارد]
3. (و اذا اسرّ النبی الی بعض ازواجه حدیثاً فلما نبأت به و اظهر الله علیه عرف بعضه و اعرض عن بعض فلما نبأها به قالت من انبأک هذا قال نبانی العلم الخبیر…)21
پیامبر, رازی را به یکی از همسران خود گفت [و به او سفارش کرد آن را فاش نکند] ولی او, راز پیامبر را به دیگری گفت. خدا پیامبر را از جریان آگاه ساخت و به او خبر داد که همسرش, راز او را به دیگری گفته است. پیامبر با این که آگاه شد همسرش همه راز را به دیگری گفته است, اما به قسمتی از آن اشاره کرد و به قسمت دیگر اشاره نکرد.
[همسرش] پرسید چه کسی تو را از ین جریان آگاه ساخته است؟
[رسول خدا] گفت: خدای دانا و آگاه مرا آگاه ساخت.
صفات پیامبر در قرآن: در آثار بسیاری و به خامه نویسندگان و اهل فضل و اطلاع, صفات و ویژگیهای رسول خدا, ترسیم شده از این زاویه که شاید بتوانند به رمز پیروزیهای شگفت آن حضرت در عرصه های گوناگون , بویژه در دگرگونی قلبها پی ببرند. استاد جعفر سبحانی در بخشی که به این امر ویژه ساخته و در این بخش صفات آن بزرگوار را از نگاه قرآن به بررسی پرداخته واین مطالب را به خوبی رسانده که پیامبر خاتم اگر این ویژگیها را نمی داشت, بی گمان نمی توانست بر دشواریهای فراوان رهبری چیره شود و تمدن نوین و استوار را بر شالوده ارزشها بنا نهد:
(رهبری پیامبر گرامی, به خاطر جهانی بودن آن از یک طرف و خاتم و آخرین سفیر بودن او از طرف دیگر, با دشواریهای فراوانی همراه بود. اقوامی که هدایت آنها را بر عهده گرفته بود, از نظر فرهنگ و تمدن , آگاهی و بینش, اخلاق و انضباط, در یک سطح نبودند. خود این اختلاف, امواجی از مشکلات را در طریق رهبری او پدید آورده بود. به خاطر پیروزی بر این سختیها, او را با استعدادی بس فراوان, که مظهر مجموعه ای از کمالات انسانی بود, آفرید و پس از چهل سال تربیت, زیر نظر بزرگ ترین فرشته از فرشتگان جهان, او را به رهبری برگزید.)22
صفاتی را که نویسنده از لسان قرآن بر شمرده, بی گمان در آن رهبری شگفت انگیز و هدایت مردمان بی فرهنگ و به دور از تمدن اثر ژرف داشته اند و ارکان رهبری و هدایت گری رسول خدا بر آن شالوده ها و ارکان, استوار بوده است. اگر این صفات و ویژگیها در رسول اعظم نمی بودند, یا کم رنگ می بودند, به هیچ روی, دنیا شاهد آن درخشش عظیم, گسترده و ژرف نبود و این همه دگرگونیها در دنیا رخ نمی داد و در یک کلام, دنیا در تاریکی می ماند . جمع این صفات در یک انسان, هر بیننده و شنونده ای را به فکر فرو می برد و به اندیشیدن وا می دارد که نباید قضیه معمولی باشد. این صفات, حکایت از این دارد که محمد(ص) آسمانی است. اندیشه اش رفتارش, معاشرتهایش, همه و همه در آسمان شکل گرفته و برای هدایت انسانها به سرچشمه های روشنایی, در وجود آن نازنین جلوه گر شده است.
محمد(ص) زیر نظر بزرگ ترین فرشته الهی تربیت شده بود و مکارم و محاسن اخلاقی را آموخته بود, آن گاه از سوی خدا برای هدایت بشر برگزیده شد:
(و لقد قرن الله به صلی اللّه علیه و آله من لدن ان کان فطیما اعظم ملک من ملائکته یسلک طریق المکارم و محاسن اخلاق العالم لیله و نهاره.)23
هنگامی که از شیر گرفته شد, خدا بزرگ ترین فرشته از فرشتگان را, شب و روز همنشین او فرمود, تا راه های بزرگواری را پیمود و خویهای نیکوی جهان را فراهم نمود.
در منشور جاوید, صفات رسول خدا, از لسان قرآن, بدین ترتیب آمده است:
1. علاقه و دلسوزی به هدف. (کهف/6; نمل/70; یس/76)
(علاقه به هدف, عامل خود کاری است که مدیر یک مجتمع بزرگ و یا کوچک را به سعی و تلاش, و تفوق بر مشکلات وادار می سازد و غبار سنگین را از چهره جان او پاک می کند و اگر مدیر از درون به کاری که برای آن گمارده شده است, احساس علاقه نکند, چنین مدیریتی فاجعه انگیز است.)24
2. مظهر خلق عظیم(آل عمران/159; فصلت/34 35; قلم/3 6)
(مراتب عطوفت و مهربانی رسول گرامی(ص) در فتح مکه به روشنی تجلی نمود. آن گاه که بر مردم مکه, که سالیان درازی او را اذیت کرده و نبردهای خونینی بر ضد او راه انداخته بودند, دست یافت در چنین شرایطی رو به آنان کرد و گفت:
ما ذا تقولون؟ ما ذا تظنون؟
چه می گویید و چه درباره من می اندیشید؟
مردم اسیر و بهت زده, ناگهان, به یاد جوانمردی و بزرگی و خلق عظیم او افتادند و همگی گفتند:
لا نظن الاخیراً اخ کریم و ابن اخ کریم.
جز نیکی درباره تو نمی اندیشیم. تو را برادر بزرگوار و فرزند برادر بزرگوار خود می دانیم
در این لحظه, موجی از رحمت سراسر مردم مکه را فرا گرفت.
رسول خدا رو به همگان کرد و فرمود:
لا تثریب علیکم الیوم یغفرالله لکم و هو ارحم الراحمین.
امروز سرزنشی بر شما نیست. خدا همگان را می بخشد. او بخشاینده است.
سپس فرمود:
رسالت مرا تکذیب کردید و مرا از خانه ام بیرون کردید, ولی با این همه, من بند بردگی از گردن شما باز می کنم و اعلام می کنم:
اذهبوا و انتم الطلقاء.
بروید. همه شما آزاد شده هستید.)25
3. صبر و بردباری(مدثر/7; احقاف/35).
4. نیایش نیمه شب (اسراء/79; مزمل/1 8, 20; طه/ 2 3.)
(روح خضوع و حالت نیایش در انسان, رمز شعور و نشانه آگاهی او از وجود قدرت بزرگ و علم بی پایان, در صفحه هستی و تعلق ذاتش به آن مقام بزرگ است. احساس وابستگی به وجود برتر, انسانها را به ابراز خشوع وا می دارد و سرانجام, خشوع در قالب عبادت تجلی می کند. ولی نیایش گران, گروه واحدی نیستند که آنها را گروه های مختلفی تشکیل می دهد. گروهی برای رفع نیاز و جلب سود و یا بیم از عذاب, به این احساس (لبیک) می گویند, در حالی که گروه دیگری که از معرفت بیش تری برخوردارند, به خاطر درک کمال مطلق و مهری که به خدا می ورزند به پرستش او می پردازند. البته اختلاف در انگیزه ها, تأثیری روی اصل قداست عمل نمی گذارد, بلکه همگان, در پرتو اصل (و لکل درجات مما عملوا و ما ربک بغافل عما یعملون)27 در پیشگاه خدا مأجور و مثاب و دارای پاداش بزرگ می باشند.)27
استاد در ذیل آیات شریفه 1 8 سوره مزمل می نویسد:
(قیام در دل شب, نباید با نمازگزاردن پایان پذیرد, بلکه باید با تلاوت قرآن, آن هم به صورت ترتیل که در آن به الفاظ و معانی, کاملا توجه می شود, همراه گردد. اگر بنده حق, با گزاردن نماز, با خدا سخن می گوید و ارتباط برقرار می کند, خدا هم از طریق قرآن, که سخن اوست, با بنده خود سخن می گوید و در نتیجه ارتباط برقرار می گردد و این مطلب با جمله (و رتّل القرآن ترتیلا) بیان شده است.
در آیه بعدی, به راز این تکلیف (عبادت نیمه شب) اشاره شده است و آن این که به همین زودی بار ی گران و مسؤولیتی خطیر که تحمل و ابلاغ رسالت است, بر تو القاء خواهد شد و برای انجام آن, لازم است به خود سازی بپردازی و ارتباط مستمر با مبدأ قدرت برقرار کنی.)28
5 علم و آگاهی گسترده (نساء / 113)
(آدم, نخستین پیامبر الهی است که به حکم آیه : (و علّم آدم الاسماء کلّها) از اسرار هستی آگاه گشت و علمی را فرا گرفت که فرشتگان را از آن بهره ای نبود و بدین جهت بر آنها برتری جست و مسجود آنان قرار گرفت و خاتم پیامبران, به اتفاق روایات و امت اسلامی, برترین پیامبران و سرآمد آنها به شمار می رود. از این جهت, باید از نظر کمالات نفسانی و ملاکات فضیلت و برتری, بالاتر از آدم ابوالبشر باشد.
برید یکی از شاگردان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل می کند: یکی از دو بزرگوار, بر وسعت علم و آگاهی پیامبر, به آیه زیر استدلال فرمود:
(و ما یعلم تأویله الاّ الله و الراسخون فی العلم).29
تأویل متشابه, یا قرآن را جز خدا و راسخان در علم نمی دانند.
امام فرمود:
(و رسول الله افضل الراسخین فی العلم قد علّمه الله عز و جل جمیع ما انزل علیه من التنزیل و التأویل و ما کان الله لینزل علیه شیئا لم یعلمه تأویله.)
6. مایه مصونیت مردم از عذاب (انفال/ 33).
7. شفیع روز جزا:
(اعتقاد به شفاعت, در صورتی می تواند سازنده باشد که دور از هر نوع عوام فریبی, تفسیرشود و حساب شفاعتی که قرآن و حدیث و یا عقل و خرد, ما را به سوی آن دعوت می کند, از شفاعتی که در اذهان برخی از دورافتادگان از تعالیم اسلام وجوددارد, جدا گردد, زیرا گاهی تفسیرهای غلط برای شفاعت از طرف افراد ناروا, مردم را از درک حقیقت شفاعت باز می دارد و ما را به یاد شعر شاعری حاجب نام می اندازد که فکر می کرد در روز رستاخیز دست علی درباره شفاعت گنهکاران آن چنان باز است که علاقه مندان وی, به اطمینان شفاعت اش هر چه بخواهند می توانند گناه کنند. از این جهت, به افتخار امام, قصیده ای سرود که نخستین بیت آن این است:
حاجب اگر معامله حشر با علی است
من ضامنم تو هر چه بخواهی گناه کن
ولی همین شاعر, طبق گفته خویش, در عالم رؤیا امام را به خواب دید و خشم حضرت را از سرودن چنین شعر خرافی, حس کرد و امام خواستار آن شد که قسمت دوم از شعر خود را عوض کند و چنین بگوید:
حاجب اگر معامله حشر با علی است
شرم از رخ علی کن و کم تر گناه کن
خواه این جریان, حقیقت داشته باشد و یا افسانه و پنداری بیش نباشد, حقیقت همین است که در این داستان آمده است.
جوانان عزیز و علاقه مندان به مکتب پیامبر, باید معارف دینی خود را از دانشمندان محقق و کتابهای اصیل اسلامی بگیرند تا شفاعت حقیقی را از شفاعت تحریف یافته به خوبی بازشناسند و به گفته هر درویش معرکه گیر, یا داستان سرای حرفه ای یا نوشته های مبتذل, که به خامه افراد فاقد صلاحیت نوشته می شود, اعتماد نکنند.)30
9. صاحب کوثر.
10. شاهد بر اعمال امت.
استاد, پس از این بخش, که به صفات نبی اکرم ویژه شده است, دو بخش دیگر از زندگی رسول خدا را می گشاید و کتاب را به پایان می برد:
1. عصمت پیامبر پیش از بعثت.
2. پیامبر در مدینه.
شماری بر این پندارند که عصمت رسول خدا دوره رسالت را در بر می گیرد و پس از بعثت حضرت از گناه مصون بوده است.
اینان به یک سری از آیات شریفه استدلال جسته اند, از جمله:
1. (و وجدک ضالا فهدی) (الضحی/6)
2. (و الرجز فاهجر) (مدثر/5)
3. (و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان و لکن جعلناه نورا نهدی به من نشاء من عبادنا و انک لتهدی الی صراط مستقیم.) (شوری/52)
استاد به تفسیر این آیات شریفه می پردازد و برداشت غلط منکران عصمت رسول خدا را در پیش از بعثت, رد می کند. نقد ایشان بر این گروه و پاسخ از شبهه آنان, منطقی و برهانی است و راه را بر بهانه جوییها و ستیزه های باطل می بندد. دست کم, علاقه مندان و باورمندان را از هجوم شبهه ها در امان می دارد.
بخش پایانی این جلد که پیامبر در مدینه است, از بخشهای خواندنی است و آگاهی های ژرفی به خواننده می دهد و چون گامی است نو و تحلیلی است جدید و با تکیه بر آیات قرآن سامان گرفته, افقهای جدیدی را به روی خواننده و جست و جوگر نکته سنج می گشاید و به او, به روشنی می نمایاند حقیقت چیست و در کجا و به چه انگیزه هایی و از سوی چه کسانی تحریف صورت گرفته است. استاد, در ابتدا تفاوت دو محیط مکه و مدینه را بیان می کند, پس از آن ویژگیهای آیات مدنی را برشمرده و بحث مهم قرآنی خود را روی عنوانهای زیر متمرکز کرده و بحث مفیدی را ارائه داده است:
1. مهاجرت مردم به مدینه از دور و نزدیک
2. واکنش یهود از تمرکز قدرت در مدینه
3. مناظرات یهود با پیامبر
4. مناظرات با مسیحیان نجران
5 نبرد مقدس با مشرکان و یهودیان
6. تشریع فرائض و احکام و تعیین وظایف
7. نقش نفاق و تلاشهای منافقان در عهد مدنی
8. اعزام مبلغان و قاریان به اطراف مدینه.
9. اعزام سفیران به اطراف جهان
10. تنظیم قرار داد و عقد پیمان با سران قبائل عرب
11. هجوم بی سابقه ملت عرب برای پذیرش اسلام
منشور جاوید, جعفر سبحانی, ج7.
در جلد هفتم, بازتاب سیره رسول خدا در قرآن و شناساندن آن حضرت از چشم انداز قرآن, ادامه می یابد.
بررسی سیره رسول خدا از نگاه قرآن, هرگونه تحریف و باور غلط را درباره رسول خدا, از بین می برد و در این نگاه و بررسی, سیره رسول خدا با افسانه ها در نمی آمیزد, زمینه های اتحاد و برادری بین مسلمانان را فراهم می آورد و نگاه ها و دیدگاه های مسلمانان را به هم نزدیک می کند و می نمایاند اگر محور قرآن باشد , توطئه و ترفند و شگردهای ویران گر فتنه گران, خنثی می شود و قلمها و سینه های پرکینه ای که شیعه را جدای از اسلام و قرآن, قلمداد می کنند, در بن بست خفت باری گرفتار می آیند.
شیعه هر چه به قرآن نزدیک شود, به مکتب اهل بیت که مایه قوام آن است, نزدیک تر شده است. این جلد از منشور جاوید, در واقع کامل کننده بررسی حیات رسول خدا در مدینه است که جلد ششم به آن ویژه شده بود.
در این جلد دو عنوان محور بحث قرار گرفته و محور دیگری هم به آن افزوده شده است.
دو محور و عنوان اصلی عبارتند از:
1. جدال با اهل کتاب
2. نبرد با مشرکان
و محور افزوده شده عبارت است از:
تشریح آیین پیامبر پیش از بعثت.
جدال رسول خدا با اهل کتاب
رسول خدا, در مهم ترین جدالهایی که با اهل کتاب داشت, روی توحید تأکید ورزید و آنان را به حفظ خط مشترک فرا خواند و انحراف آنان را از توحید, به درستی و روشنی نمایاند. به همگان فهماند رکن اصلی, بلکه همه تار و پود دین به توحید است. وقتی باور به توحید از هم گسسته باشد, چگونه دین باقی می ماند و دینداری به حقیقت می پیوندد.
این حرکت توحیدی و رویارویی با شرک, آن شرکی که اهل کتاب به آن گرفتار بودند, بر اهل کتاب سخت آمد و موضع گرفتند. مناظره و گفت و گو های روشنگر, نقشه های آنان را نقش برآب می کرد. مجادله ها و گفت و گوهای رسول خدا با اهل کتاب, روشنگر بود و باورهای غلط, تحریف گونه و شرک آلود اهل کتاب را آشکار می ساخت و این, آنان را از این که زیر لوای توحید و به نام توحید در بین مردم میدان داری کنند و فخر بفروشند و خود را برتر قلمداد کنند, به شدت باز می داشت و آنان را به انزوا می راند و پایگاه هایی که داشتند, یکی پس از دیگری فرو می ریخت.
پیامبر, به فرمان خدا, در مجادله راه اصولی و دقیقی را پیش کشید و چنان منطقی بود که اگر از روی انصاف به آن می نگریستند, بی گمان از باتلاق شرک به در می آمدند. رسول خدا, در مجادله با اهل کتاب, آنان را به خط مشترک میان تمام پیامبران فرا می خواند. می فرمود اگر پذیرش نبوت من بر شما دشوار است, دست کم, خط مشترک میان تمام پیامبران را حفظ کنید و آن یکتاگرایی است:
(قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولّوا فقولوا أشهدوا بانّا مسلمون.)
این روش رسول خدا در مجادله بود که انحرافات اهل کتاب را نمایاند. در حقیقت رسول خدا به اهل کتاب یاد آور شد: آیین من توحیدی است و ضد شرک است, شما اگر در ادعای خود صادق هستید و پیرو عیسی و موسی اید, یعنی اهل توحیدید, بیایید به این کلمه مشترک, به این باور راستین که بین ما و شما یکی است, چنگ بزنیم و از این که شما یهودیان, عزیر را پسر خدا بدانید و شما مسیحیان, عیسی مسیح را خدا بینگارید, یا فرزند خدا و یا به اقانیم ثلاثه باور داشته باشید بپرهیزید و دامن بگیرید و دوری بگزینید.
استاد سبحانی, مجادله رسول خدا را با اهل کتاب, سنجیده, دقیق و عالمانه می نگارد و زوایای بحث را می کاود و آیه هایی که شرک اهل کتاب را آشکار می سازند و عقاید و باورهای غلط آنان را رو می کنند, فرادید می نهد و اعتراف حضرت مسیح را به توحید و عبودیت برابر قرآن بازگو می کند.
(هیچ انسانی نمی تواند عبادت و نیایش مسیح را انکار کند. به طور مسلم, نیایش او برای خودنبود, برای شخص دیگر بود که خدای او به شمار می رفت.
امام هشتم در بحث خود با (جاثلیق) می گوید: همه چیز مسیح خوب بود, تنها یک عیب داشت و آن این که عبادت چندان نداشت!
جاثلیق گفت: او عابدترین مردم زمان خود بود.
امام پرسید: او چه کسی را پرستش می کرد؟ آیا خود, یا غیر خود را؟
اولی متصور نیست, طبعا غیر از خود را عبادت می کرد که بنده او بود.)31
در این اثر, قوم یهود شناسانده می شود, ترفند ها و دسیسه های گوناگون این قوم روشن می گردد و موضع و چگونگی برخورد رسول خدا با یهودیان بیان می گردد که برای امروز جامعه اسلامی و مسلمانان و فردا و فرداهای آنان, راهگشا و درس آموز است. از اهل کتاب, یهودیان, بیش ترین آزار و اذیت و فتنه گری را نسبت به مسلمانان داشته اند که قرآن آنها را افشا می کند و در حقیقت چهره آنان را باز می شناساند. مسلمانان و سران اسلامی اگر این درس را از قرآن بیاموزند و دشمنانی را که قرآن, چهره های آنان را نمایانده, در هر زمان و مکانی بشناسند و از آنان دوری گزینند, در باتلاق فتنه های آنان فرو نخواهند رفت.
در بخش دوم, نبردهای مسلحانه رسول خدا با مشرکان شرح می شود, آن هم برابر آیات قرآن. در این روش, حقایق نمود می یابند. سیره صلح خواهی و انسان دوستی رسول خدا, آشکار می شود و دستاوردهای بزرگی به دست می آید. سیره رسول خدا در جنگ و در هنگامه نبرد, از مهم ترین و درس آموزترین فرازهای حیات رسول خداست که نه تنها برای مسلمانان می تواند درس آموز, راهگشا و مفید باشد که برای غیر مسلمانان, آنان که انسان دوست اند و برآنند کاری برای کم شدن دردها و آلام انسانها انجام بدهند, بسیار کارساز خواهد بود. رسول خدا, در گرماگرم جنگ, در هنگامه های نبرد, آنی از مسائل انسانی غفلت نمی ورزد و این درسی است بزرگ برای امروزیان. جنگهای رسول خدا با مشرکان, با این که دفاعی بود; اما در دفع دشمن و جلوگیری از شبیخونها و حمله های گاه و بی گاه او, به هیچ روی, خشم بر آن حضرت و اصحاب چیره نمی شد, که بر اثر آن مسائل انسانی را نادیده بینگارد و دست به انتقام بگشاید.
(نبردهای مسلحانه او با مشرکان و بت پرستان, عموما به صورت دفاعی, یا تنبیه متجاوز و خنثی کردن توطئه دشمن, یکی دیگر از ابعاد زندگی اوست. و این حقیقت در صورتی روشن می شود که هر یک از غزوات او, با اتکای به آیات قرآن و تاریخ مسلم, مورد تحلیل قرار گیرد.)32
بخش پایانی کتاب را, آیین پیامبر پیش از بعثت تشکیل می دهد که نویسنده می کوشد بر اساس دلیلهای روشن, ثابت کند رسول خدا در دامن موحدان رشد و نمو کرده و ذره ای از غبار شرک بر سیمای آن بزرگوار ننشسته است و قلب او, همیشه و در همه حال, از هجوم شرک در امان بوده است.
استاد سبحانی در این بخش, پژوهش در خور توجه, دقیق و عالمانه ای درباره نیاکان نبی اکرم ارائه می دهد و با برهانها و دلیلهای خدشه ناپذیری, این نتیجه را به دست می دهد که نیاکان رسول خدا, به خدای واحد اعتقاد داشته و از هر گونه شرک و بت پرستی به دور بوده اند.
محمد فی القرآن, سیدرضا صدر, 264 صفحه, مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی, قم.
آقای سیدرضا صدر از چهره های برجسته, بنام و صاحب قلم حوزه, در کارنامه علمی خود, آثار مفید و درخور استفاده ای دارد که محمد فی القرآن از آن جمله است.
مؤلف محترم در مقدمه عالمانه ای که بر این اثر دارد, از صفحه 21 تا 39, با عبارتهای موجز و گویا, مروری دارد به ویژگیهای شخصیتی و کارنامه سیاسی, اجتماعی و اقتصادی رسول خدا و آن گاه با ترتیبی ویژه, بشارتهای انبیای پیشین به آمدن پیامبر اسلام, اجداد و نیاکان پیامبر, کودکی و جوانی پیامبر, امیّت پیامبر, اخلاق پیامبر, زهد پیامبر, اعجاز قرآن, روشهای تربیتی و انسان سازی پیامبر, رسالت و ویژگیهای تبلیغی پیامبر و خاتمیت پیامبر. مؤلف در بحث از ویژگیهای منذر و مبلغ, لازم و بایسته دانسته که منذر و مبلغ به ویژگیهایی چون: رحمت و مهربانی, علم, عقل و حکمت, شجاعت و اقدام, اطمینان به پیروزی, صبر و استقامت, هماهنگی گفتار و رفتار, فداکاری و جهاد, آراسته باشد و پای بند. سپس به اثبات این ویژگیها در رسول خدا پرداخته است.
نویسنده در این اثر پژوهشی, از منابع روایی و تفسیری و تاریخی شیعه و سنی, بهره گرفته و پس از تفسیر آیات, و استنباط نکته های اعتقادی, اخلاقی و فقهی و بهره گیری از آنها برای تدوین تاریخ و سیره پیامبر, از دیگر منابع هم برای کامل کردن بحث بهره گرفته است.
تجزیه و تحلیل و استفاده های نو و هماهنگ با زمان و نقد مکتبهای غیر اسلامی از ویژگیهای این اثر است. نویسنده, با شناختی که از دشواریها و بازدارنده های راه رشد و تکامل مردم و جامعه دارد, درگاه ساماندهی این اثر به تلاش برخاسته در پرتو آیات قرآن و سیره پیامبر, راه حلهایی برای از میان برداشتن بازدارنده ها و مهار دشواریها ارائه دهد. و سیره رسول خدا از متن تاریخی به دستورالعملی جاوید و به روز و راهنمای عمل دگرسازد. از باب نمونه, در ذیل کریمه:
(یتلوا علیهم آیاته لیزکیهم.)
درباره رسالت آموزشی و تربیتی نبی اکرم نوشته است:
(واژه (یتلوا) اشاره دارد به این که محمد(ص) کلام خدا را به لفظ, به مردم رسانده و تنها مفهوم آن را گزارش نکرده است. خداوند به او فرموده: (اقرء) رسول خدا برابر این دستور, قرآن را قراءت می کند, تا آن را مردم بشنوند و در آن تفقه و تعقل کنند و همانا گام اول از رسالت جهانی پیامبر, تلاوت آیات است و تلاوت, اعلام رسالت خدایی اوست; چه هر پیامبری, معجزه ای دارد و معجزه جاوید محمد(ص) قرآن است و تلاوت قرآن, اعلام رسالت است… معجزات دیگر رسولان الهی, محدود به مرزهای جغرافیایی و تاریخی است.
تبدیل شدن عصای موسی(ع) به اژدها, تنها در مصر بوده و زنده شدن مردگان به دست عیسی(ع) در فلسطین و این معجزه ها و رویدادها را تنها اندکی از مردم دیده و برای دیگران حکایت کرده اند. ولی معجزه محمد در هر زمان و مکان موجود است; چه او پیامبر همه مردمان جهان است.
کلمه(یتلوا) به فعل مضارع, در بردارنده دو پیام است: جمله اسمیه, دلالت بر دوام و جاودانگی دارد و جمله فعلیه دلالت بر زایش و تجدد. رسالت محمد, جاوید و همیشگی است و هماره در حال زایندگی و جوشش و پویایی است.
محمد, خاتم پیامبران است و با تلاوت آیات قرآن, مردم را به نمونه های اعلای حیات جاوید, فرا می خواند.
او, مردم را به اصول و باورهای استوار و اصیل دعوت کرده است. او, بشر را به ایمان, به مبدأ و معاد هدایت کرده است.
او, مردم را به حکمت, عدالت, رشد و پویایی رهنمون شده است. تلاوت آیات قرآن, از سوی او, راهی است برای اصلاح اندیشه و هدایت بشریت, برای پیمودن راه حق و سرکوبی باطل.
و یزکیهم: تزکیه جانها, گام دوم بعثت پیامبر است. چه هدف از فرستادن پیامبران از جانب خداوند, آن است که از بشر انسان بسازند. زیرا بشر, حلقه وصل و واسطه انسان و حیوان است.
همانا پیامبران بشر را به پیشگامی در راه رسیدن به انسانیت فرا می خوانند. پیامبران, پرچمداران تمدن و پیشگامی اند وبا همه وجود, با واپس گرایی در ستیزند. ارتجاع و گذشته گرایی, همان بازگشت به حیوانیت است. رسیدن به مرز انسانیت, تنها با پیمودن سه مرحله, انجام می پذیرد:
1. پاکی دلها
2. پاک کردن دلها از پستیها و رذالتها.
3. پاکیزه کردن و پاک نگهداشتن رفتار و کردار.)
پیام قرآن, زیر نظر آیت الله ناصر مکارم شیرازی, 427 صفحه.
تفسیر موضوعی قرآن از گامهای بلند و جدیدی است که در حوزه علمیه قم, به همت, تلاش و پی گیری گروهی از نویسندگان و زیر نظر آقای مکارم شیرازی, برداشته شده و دریچه هایی از معارف قرآنی را به روی علاقه مندان, اهل علم و تحقیق و کسانی که بر آنند آن به آن از قرآن الهام بگیرند و زندگی خود را سامان بدهند, گشوده است و بحق نقش بسزایی در گسترش فرهنگ قرآن و آموزه های این کتاب مقدس, داشته است.
جلد هشتم از این مجموعه مفید ویژه شده به نبوت خاصه و پیامبر اسلام که در این بخش, راه و رسم رسول خدا برای شیفتگان آن بزرگوار, نمایانده شده است. در مقدمه کتاب, در حدود پنجاه صفحه مروری شده به تاریخ پیدایش اسلام و عوامل پیشرفت آن. این مقدمه دراز دامن از آن جهت نگاشته شده که پی بردن به نکته ها و اشاره هایی که آیات شریفه درباره رسول گرامی اسلام دارند, بستگی به آگاهی هایی از تاریخ پیدایش اسلام دارد. پس از این که آگاهی های لازم را از تاریخ اسلام, نویسندگان این اثر, به خوانندگان می دهند, بخشی را زیر عنوان پیامبر اسلام در قرآن, می گشایند و در این بخش, چهره پیامبر از کودکی تاپایان عمر در قرآن مجید مورد بررسی قرار می گیرد.
پیش از به میان کشیدن آیات قرآن درباره رسول خدا, محیط دعوت, بتها در عقاید عرب, فقر شدید عرب, عبادات عجیب آنان, خرافات در میان آنان و فساد اخلاقی قوم عرب, بر اساس آیات قرآن بررسی می شود و آن گاه دوران کودکی پیامبر, آغاز دوران بعثت, ماه های آخر عمر مبارک پیامبر از زبان قرآن بازگو و شرح شده که بسیار سودمند, نکته آموز و آگاهی بخش است.
افزون بر این که انسان علاقه مند به آگاهی از زندگی رسول خدا را به آن زندگی سرتاسر زیبایی, اوج و شکوه آشنا می سازد,می آموزد, چگونه باید گزارش داد و اطلاع رسانی کرد و پیامی را به افراد رساند. از درازگویی باید پرهیخت, نکته های درس آموز, راهگشا, زندگی ساز, عمق بخش به باورها, زداینده شبهه ها و ابهامها را بازگو کرد و آن چه مورد نیاز نیست و شاید شبهه آفرین و ابهام زا باشد, به کنار نهاد. قرآن در همه گزارشهای خود و بیان رویدادها و واقعه ها, این اصل را رعایت می کند. از دوران کودکی رسول خدا, به اجمال می گذرد و تنها نکته های مورد نیاز را بیان می کند; اما وقتی به دوران بعثت می رسد, به شرح سخن می گوید و زوایای رویداد را می کاود.
در بحث از دوران بعثت, دلایل صدق ادعای پیامبر و اعجاز قرآن, از بحث های مهم و بسیار روشنگر است که به هر باورمند و مؤمن به دین, آرامشی خاص می بخشد و باور او را می گستراند و عمق می بخشد و هر ناباورمند با انصافی را به اندیشه وا می دارد و بی گمان هر ناباورمندی اگر از روی انصاف و به دور از حُبّ و بغض به قضیه بنگرد و به آیات قرآن, با درنگ نظر افکند, به صدق دلایل ادعای رسول خدا پی خواهد برد.
و نیز بحثهایی چون: شاخه های اعجاز قرآن: اعجاز قرآن از نظر فصاحت و بلاغت, اعجاز قرآن از نظر معارف الهی, اعجاز قرآن از نظر علوم روز, اعجاز قرآن از نظر تاریخ, اعجاز قرآن از نظر وضع قوانین, اعجاز قرآن از نظر اخبار غیبی, اعجاز قرآن از نظر تضاد و اختلاف, که در این اثر طرح شده اند, در هر محفل و مجلسی, در هر زمان و مکانی جای طرح دارند و همچنان نو و انگیزاننده اند و کهنگی در ساحَت آنها راه ندارد. از این روی, حوزه های علمیه می توانند و باید با زمینه سازیهای لازم, اعجاز قرآن را در محافل و گردهماییهای علمی طرح کنند و از دانشمندان هر رشته علمی بخواهند به قرآن از دریچه دانش خود بنگرند که هم به دامنه آگاهی ها بیفزایند و هم با روشنگری و باز کردن زوایایی از اعجاز قرآن به ایمانها و باورها ژرفا ببخشند و بی ایمانی و ناباوری را ریشه کن سازند. بسیاری از بی ایمانیها, الحادها و مادی گراییها, از ناآگاهی سرچشمه می گیرند که اگر حوزه ها و عالمان آگاه, روشن اندیش و دلسوز, برنامه ریزی کنند و به پاخیزند و به بیان اعجاز قرآن, از چشم اندازهای گوناگون و به روز بپردازند, دستاوردهای بسیار خوشایند, روشنایی آفرین و اثرگذار در فکر فرد و جامعه, بهره امت اسلامی خواهد شد.
نویسندگان راه های دیگری را هم, غیر از اعجاز قرآن, برای صادق بودن نبی اکرم در ادعای خود بر شمرده و در بوته بررسی نهاده اند, مانند: کارهای خارق عادتی که از آن حضرت سرزده است. یا قرینه های گوناگونی که از زندگی, ویژگیهای اخلاقی و علمی و محتوای دعوت و برنامه های آن حضرت وجود دارد. با کنار هم نهادن و گردآوری آنها, راه بر هر نوع انکاری بسته می شود.
باری, شناساندن نبی گرامی اسلام از این راه های علمی, دقیق و برابر با واقع, آشنا کردن مخاطب بایَد و بیضای معنوی آن حضرت و چگونگی زندگانی بخشیدن پیامبر اسلام بدین وسیله به (روح) های مرده, بهترین, هموارترین و دقیق ترین راه است برای آشنا ساختن نسل نوخاسته با نبی گرامی اسلام.
سیره رسول اکرم در قرآن, آیت الله جوادی آملی, در دو جلد, ج اول, 400 صفحه, ج دوم 432 صفحه نشر اسراء.
آیت الله جوادی آملی, قرآنی می اندیشد. تار و پود اندیشه اش با آیه های شریفه قرآنی در هم تنیده شده است. قرآن و معارف قرآنی , همه گاه, در هر مجلس و محفلی, در هر جمع و گروهی. در هر سمینار و کنگره ای و چه آن گاه که بر کرسی تدریس است و چه آن گاه که بر کرسی موعظه و خطابه, بر زبان اش جاری است که حکایت از جریان دَمادَم قرآن بر ذهن و قلب ایشان دارد.
تا انسانی, قرآن و آیه های شریفه آن, بر ذهن و قلب اش جاری نباشد و جان اش را در تسخیر خود نداشته باشد, این سان آیات شریفه, بر زبان اش جاری نمی شود.
قرآن, شبان و روزان, نَم نَم و به نَزم بر جان این عالم ربانی می بارد که این سان ترنم سخن او (جان) ها را برمی انگیزاند و به آبشخور وحی فرود می آورد.
ساربان (روح)ها شدن و آنها را منزل به منزل راندن و وادی به وادی سیردادن, کاری است سخت و توان فرسا و تنها از کسانی ساخته است و بر می آید که بدانند و دریافته باشند, روح با کدام آهنگ, آوا و نوا, به حرکت درمی آید و راه های دور و دراز و پر فراز و نشیب و گردنه های دشوار گذر را می پیماید. درگاه حُدی, او باید چه پیامی را با چه محتوا و درونمایه زمزمه کند که روح را برانگیزاند, زیرا تا روح برانگیزانده نشود و به وجد نیاید, جسم, گام از گام بر نمی دارد و راه منزل مقصود را پیش نمی گیرد. استاد, راهی را که پیش گرفته, اثر گذار است و دگرگون آفرین. این اثر گذاری و دگرگون آفرینی را در شاگردان, شنوندگان و نیوشندگان کلام او می توان دید و این همه به برکت قرآن است و آثار قرآنی که عرضه داشته است.
ایشان جلد 8 و 9 از مجموعه تفسیر موضوعی قرآن کریم را, به سیره رسالتی رسول خدا ویژه ساخته است. وی, با نگاه دقیق, همه سویه, عالمانه, موشکافانه به آیاتی که درباره رسول خدا نازل شده, فصل جدیدی در سیره نگاری گشوده و این مطلب مهم را به روشنی نمایانده و ثابت کرده که شناخت حقیقت رسول خدا, بدون شناخت قرآن ممکن نیست:
(شناخت پیغمبر, بدون شناخت قرآن, ممکن نیست و همان گونه که شناخت حقیقت قرآن مقدور بسیاری از افراد نیست, شناخت حقیقت پیغمبر نیز چنین است و آن چه در حدیث آمده که رسول خدا را جز خدا و علی بن ابی طالب(ع) کسی نشناخت, ناظر به این بخش از معرفتهای نوری است, چون کسی تا ام الکتاب را نشناسد, پیغمبر را نمی تواند بشناسد; زیرا پیغمبر, همان طور که در نشئه کثرت, قرآن را در مرحله عربی مبین از خداوند آموخت, در نشئه وحدت, نیز آن را در مرحله ام الکتاب از خداوند تلقی کرد. پس رسول اکرم, همه علوم و معارف قرآن را واجد است و شناخت او, بدون شناخت همه مراحل قرآن, مخصوصاً مرحله ام الکتاب آن میسر نبوده. اقتدا کردن به آن حضرت, بدون شناخت وی, ممکن نیست.
هر کس به اندازه راهی که در شناخت قرآن و در نتیجه معرفت پیامبر طی کرده, می تواند به آن حضرت اقتدا کند و هر کس که صراط مستقیم را, که حدی از آن عربی مبین و حد دیگرش ام الکتاب است, به اندازه شناخت خود طی کند, به همان میزان به پیغمبر اکرم اقتدا کرده, به خدا نزدیک می شود.)33
این اثر قرآنی, که به سیرٌ رسالتی رسول خدا آکنده است, در ده بخش سامان یافته است, بدین شرح:
بخش اول: شاخصه های برتری رسول اکرم بر پیامبران.
بخش دوم: احتجاجهای توحیدی رسول اکرم.
بخش سوم: سیره توحیدی و شؤون رسول اکرم.
بخش چهارم: سیره رسالتی پیامبر اکرم.
بخش پنجم: عصمت, اعجاز و معراج.
بخش ششم: رسالت جهانی پیامبر.
بخش هفتم: سیره احتجاجی پیامبر اکرم.
بخش هشتم: سیره پیامبر اکرم در یاد معاد.
بخش نهم: سیره رسول خدا در توجه به قرآن.
بخش دهم: وصایا و مواعظ پیامبر.
نویسنده در فصل دوم, در زیر عنوان: (دعوت عاقلانه و عالمانه به دین) در فرازی نوشته است:
(همه دعوتها و ادعاهای رسول اکرم(ص) آمیخته با استدلال بود. زیرا رسالت از طرف خدایی که دارای حجت بالغه است, همراه با استدلال بالغه خواهد بود. (فلله الحجة البالغه) امت این رسول هم باید از حجت بالغه برخوردار باشد, لذا خدای سبحان, به دنبال دستور تحویل قبله به مسلمانان صدر اسلام فرمود: (لئلا یکون للناس علیکم حجة) ما قبله را دگرگون کردیم, تا دیگران علیه شما احتجاجی نداشته باشند و خطاب به مسلمانان فرمود: (و لا تجادلوا اهل الکتاب الا بالتی هی احسن) با ارباب ملل و نحل و صاحبان مذاهب گوناگون, از راه جدال احسن به مجادله برخیزید, نه جدال باطل و نیز فریب جدال باطل آنها را نخورید و چون دین اسلام, بر اساس علم و عقل استوار است, همه را عاقلانه و عالمانه, خصوصاً اهل کتاب, یعنی یهودیان و مسیحیان را, به اصول اسلامی آشنا نمایید.
قرآن کریم, اهل کتاب را به دو گروه تقسیم می کند:
گروهی متعصب و قسیّ, که هم از نظر بینش, دارای تعصب و حمیّت باطل اند و هم از نظر منش و رفتار, گرفتار قساوت.
و گروهی, با انصاف و اهل گرایش به حق, که حق را تشخیص داده, آن را می پذیرند. در معارف علمی از تحجّر و در احکام عملی از ابتلای به تعصّب خام به دورند. اگر معارف و احکام اسلامی به سمع منصفان اهل کتاب برسد, چه بسا حق را تشخیص داده, به آن گرایش پیدا کنند. چون خدا, دارای حجت بالغه است. رسول او هم, حجت بالغه دارد. امت اسلامی نیز از نصاب بلوغ استدلالی و احتجاج برخوردارند. قهراً سراسر کتاب و سنت را تفکر و استدلال تام عقلی تشکیل می دهد. آن چه مربوط به تعبّد است غیر مستقیم به عقل مبرهن بر می گردد و آن چه مربوط به تعقل است, یعنی اصول و معارف اولیه دین با براهین عقلی تماس مستقیم دارد.
5 رویکرد سیاسی و اجتماعی به سیره پیامبر(ص)
نخستین رویکرد به سیره پیامبر(ص) در حوزه معاصر, رویکرد سیاسی و اجتماعی بوده است; چه نیاز روز این مسأله را ایجاب می کرده است. مشروطه, قانون گذاری, شورا, به صحنه آوردن مردم, نیاز به یک پشتوانه سترگ, بنیادین و استواری داشت و الگویی و سرمشقی که بتوان فرا راه قرار داد و به مردم فهماند حرکت و دگرگونی که بناست پدید آید از این سنخ است. بسیاری از عالمان آن دوران در نبشته هایی که ارائه داده و سخنرانیهایی که ایراد کرده اند, برای راهی که در پیش گرفته بودند, بیش تر به سیره رسول خدا تمسک جسته اند. در متن سخنرانیهای به جای مانده ورساله های در دسترس, به روشنی می توان این سیر را در نگاه به سیره رسول خدا دید.
علامه میرزا محمدحسین نائینی, یکی از مبانی مشروعیت حکومت مشروطه را سیره پیامبر قلمداد می کند. وی, تنها راه رهایی از ورطه های هولناک فقر و فاقه, ستم, نابرابری و… را پیروی از سیره رسول خدا می داند و بر این نکته تأکید دارد در دولت مشروطه , مردم و حاکمان در بهره وری از بیت المال و امکانات عمومی, یکسان اند, بسان حکومت نبوی و هنگامی که رسول خدا, حاکم بر جامعه اسلامی بود.
این روش در بیان سیره, از بهترین روشها بود. زیرا مردم پای پای زندگی روزمره اشان, با سیره رسول خدا آشنا می شدند, درس می آموختند و دست به اقدام می زدند و برای پایان دادن به نابسامانیها به تلاش برمی خاستند و به طور عینی اثرگذاری سیره رسول خدا را در زندگی خویش می دیدند.
علامه نائینی برای شناساندن راه و جهت حرکت مشروطه, به هماهنگ سازی یکایک خواسته های مشروطه خواهان با سیره رسول خدا می پردازد. از جمله در باب مساوات, که مشروطه خواهان روی آن بسیار تأکید می ورزیدند و رایَت آن را در هر اجتماعی بر می افراشتند, می نویسد:
(مساوات در حقوق را از داستان فرستادن دخترش زینب, حُلی و زیور موروثه از مادرش خدیجه (س) را به مدینه منوره برای فکاک شوهرش ابی العاص بن ربیع, نزد امیر مسلمین و گریستن آن حضرت به مشاهده آن و بخشیدن و ارجاع تمام مسلمین حقوق شان را به آن معظمه باید استفاده نمود که به چه دقت مقرر فرموده اند.
دوم, مساوات در احکام را از امر به تسویه فیما بین عم اش عباس و پسر عم اش عقیل (با این که بالجبوریه ایشان را به جنگ [بدر] آورده بودند) با سایر اسرای قریش, حتی در بستن دستها و بازوهای شان باید سرمشق گرفت که اصلاً جهت فارقه و متمایزه در کار نیست.
سیم, درجه مساوات در مقاصه و مجازات را از برهنه فرمودن دو کتف مبارک بر فراز منبر در همان قرب ارتحال, با اشتداد مرض و حاضر فرمودن تازیانه یا عصای ممشوق برای مقاصه نمودن سواد (به محض ادعای آن که در بعضی اسفار, هنگامی که برهنه بوده, تازیانه, یا عصای مزبور از ناقه تجاوز و به کتف اش رسیده) و بالآخره قناعت او به بوسیدن خاتم نبوت که در کتف مبارک بود.
و از فرمایش حضرت اش که در مجمع عام, برای استحکام این اساس مبارک, محالی را فرض و فرمود: اگر از صدیقه طاهره, سید النساء, فاطمه زهرا(س) سرقت سرزد, دست مبارک اش را قطع خواهم نمود. باید استنباط نمود که به کجا منتهی و تا چه اندازه برای امت اش آزادی در مطالبه حقوق را مقرر فرموده اند.)34
این نگاه و برداشت از سیره رسول خدا, درگاه برافراشته شدن رایَت حرکت بزرگ مردی علیه نابرابری و تبعیض و رویارویی با حاکمان تبعیض گرا, در عالمان و مصلحان دورهای بعدی هم اثرگذارد و رویه شد, تا برای برانگیزاندن مردم علیه ناعدالتیها, نا برابریها, رویارویی با شاهان مستبد و ناهنجاریهای اجتماعی به آن تمسک بجویند و استدلال کنند. از مشروطه به بعد, سیره نبوی در بسیاری از آثار اجتماعی و سیاسی که از چشم انداز دین نگاشته شد, بازتاب یافت و سطح آگاهی جامعه اسلامی را بالا برد و سیره نبوی را از لابه لای آثار کهن به متن جامعه و محفلهای سیاسی و اجتماعی آورد.
در حقیقت, عالمان دین برای شکستن فضای خفقان آلود پس از مشروطه و آگاهاندن مردم از وظیفه و مسؤولیتی که دارند, به قرآن و سیره رسول خدا, پناه بردند. امام خمینی که از طلایه داران بزرگ این حرکت بود, دمادم, حوزه ها و مردم را به الگوگیری از رسول خدا فرا می خواند.
آن مصلح بزرگ, با برشمردن راه و رسم پیامبر خدا, بویژه کارکرد آن حضرت در جهت نظام سازی و برپاداشتن عدالت اجتماعی, مردم و حوزه ها را به پدیدآوردن حکومتی همانند و نزدیک به حکومت نبوی, برمی انگیزاند.
سخنرانیهای امام, پیش و پس از انقلاب اسلامی, آکنده از این مقوله است. در این آثار و نوشته ها, سیره حکومتی, سیاسی و اجتماعی رسول خدا به درستی بازگو شده و درسهای لازم از آنها گرفته شده است:
امام, برای برانگیزاندن مردم و حوزه ها و روحانیان, به سیره رسول خدا, به گونه دقیق, ژرف و همه سویه تکیه کرد و تمسک جست و این نگاه ژرف را به دیگران انتقال داد و حرکتی بزرگ بر اساس سیره نبوی پدید آورد و جامعه ای را برابر آن اسوه زیبا و رخشان بنیان نهاد و رایَتهای آن را در جای جای این مرز و بوم افراشت.
سیره نبوی در کلام امام خمینی, معمار بزرگ انقلاب اسلامی, درخشش و جاذبه ویژه ای دارد. هر برگی از آن سرفصل نوینی است برای جامعه ای که بناست بر آن شالوده بنا شود.
گزیده ای از نوشته ها و سخنان امام درباره سیره سیاسی و اجتماعی رسول گرامی اسلام, از سوی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام, زیر عنوان (سیره نبوی) تنظیم و نشر یافته است که به روشنی نگاه ژرف و همه سویه و دگرگون آفرین امام را به سیره پیامبر اعظم می نمایاند.
این اثر در چهار فصل سامان یافته است: شخصیت پیامبر, نبوت پیامبر, حکومت پیامبر, جنگهای پیامبر. در پایان خاطرات و فتاوای مربوط به پیامبر گرامی آمده است.
در فرازی به نقل از کشف الاسرار امام آمده است:
(پیامبر(ص) تشکیل یک حکومت عادلانه که پایه اش بر قوانین آسمانی استوار بود, داد. و پس از بیست و چند سال کوششهای طاقت فرسا با گفتارهای منطقی الهی و سیره و کردار عادلانه و اخلاق بزرگ جالب قلوب و نیروهای شگرف آسمانی و زمینی و جانبازی فداکاران در راه آئین مقدس خدایی, موفق به یک تشکیلات با اساسی شد که پایه اش با عدالت و توحید بر قرار بود و پیغمبر اسلام, چنانچه می دانید و در تواریخ جهان خوانده اید, تا آخرین روز زندگانی اش, به کوشش در راه انداختن چرخهای توحید خدا و توحید کلمه و توحید آرا و عقاید خودداری نکرد, تا پایه دین و آیین و نظام مدینه فاضله استوار و برقرار شد.)35
امام در کتاب ولایت فقیه, به شرح, در باب نظام سیاسی و اجتماعی پیامبر, سخن گفته است که در اثر برگرفته از آثار ایشان (سیره نبوی) نمونه هایی از آن, آمده است:
(رسول اکرم(ص) که در رأس تشکیلات اجرایی و اداری جامعه مسلمانان قرار داشت, علاوه بر ابلاغ وحی و بیان و تفسیر عقاید و احکام و نظامات اسلام, به اجرای احکام و برقراری نظامات اسلام همت گماشته بود, تا دولت اسلام را به وجود آورد. در آن زمان, مثلاً به بیان قانون اجرا اکتفا نمی کرد. بلکه در ضمن به اجرای آن می پرداخت….)36
امام در سخنرانیهای علمی, دقیق و حماسی خود پس از انقلاب اسلامی, بارها از سیره سیاسی رسول خدا سسخن به میان آورده است و بر مسائل مهمی که آن گرامی در پی پیاده کردن و گسترش آنها بوده تأکید ورزیده و در آن باره به روشنگری پرداخته است. از جمله مقوله هایی که امام درگاه سخن از سیره رسول خدا, توجه ویژه روی آنها داشته, عبارتند از:
تشکیل حکومت, تلاش برای اجرای عدالت اجتماعی و برپایی حکومت قانون, اهرمهای قدرت در سیره نبوی, تعامل حکومت پیامبر با مردم و اقلیتهای مذهبی, مسجد, مرکز سیاست اسلامی.
زندگانی پیشوای اسلام, عمادالدین حسین اصفهانی (عمادزاده) شرکت سهامی طبع کتاب.
عمادزاده از نویسندگان پرکار در حوزه سیره نبوی و تاریخ اسلام بود و آثار گوناگونی در این حوزه به جای گذاشت. وی در همه نوشته های خود, تنها راه حل مشکلات فردی و اجتماعی مسلمانان را درالگوگیری از سیره رسول خدا می داند و بر آن تأکید می ورزد. دمادم کارنامه اسلامیان را در صدر اسلام, که زیر بیرق رسول خدا بودند, می نمایاند که آکنده از دانش خواهی و عدالت طلبی است و یادآور می شود:
آنان در سایه عمل به قرآن و سنت نبوی به قله های فرهنگ و تمدن فراز رفتند و خود را از فرهنگ جاهلی دور ساختند و از بدویت, پا به عرصه تمدن شگفت گذاردند.
در فرازی از کتاب (زندگانی پیشوای اسلام) او آمده است:
(شرح حال و سیره زندگانی حضرت رسول الله, تاریخ, جغرافیا, احکام, عبادات, عقود, ایقاعات, حکایات, قصص, فنون رزم, آداب و رسوم و شؤون زندگی و اطلاع از عوالم پس از مرگ, سیاست جهانداری, وظیفه و تکالیف فردی و اجتماعی, فضائل انسانی, وقوف بر رذائل و احتراز از آن و کلیه عوامل رشد و ترقی را به آدمی می آموزد.)
روحانیت و اسلام, محمدباقر کمره ای, انجمن تبلیغات اسلامی, فروردین 1323, 269 صفحه.
نویسنده در این اثر, که آن را پس از شهریور 1320 نگاشته, طرح نظام سیاسی اسلام را, با تکیه و رویکرد دقیق به سیره رسول خدا, پی ریخته است. چون بر این عقیده بوده که قانونها و برنامه های اسلام, که در سیره رفتاری, عملی و حکومتی رسول خدا جلوه گر شده, در هر زمان و مکانی, در خور پیاده شدن است و ویژه عصر رسول خدا نیستند و اسلام برای همه زمانها و مکانها برنامه دارد و قانونهایی در خور اجرا و پیاده شدن.
نویسنده تلاش می کند بنمایاند تعلیمات اسلامی می تواند جهانی پر از صلح و صفا و به دور از خونریزی ایجاد کند و راه خردمندانه ای را برای زندگی آرام و به دور از تنشها و درگیریهای بنیان سوز, فراروی مردمان جهان بگشاید.
وی در بخش تشکیلات عمران و آبادی, با اشاره به روش پیامبر در تأسیس حکومت در مدینه می نویسد:
(هجرت در اسلام, رمز مدنیت وتشکیل اساس عمران و آبادی است. پیغمبر اسلام, خواست عربان بیابان گردی که پایه زندگی خود را روی صحرانوردی قرار داده و دسته های چادرنشینی خانه به دوش به وجود آورده بودند… و برای چاه و چشمه آب و مرتع و گیاه, خون همدیگر را می ریختند و غارت گری و چپاول را یکتا پشتیبان زندگی و فضیلت مردانگی خود می دانستند, گرد یکدیگر جمع شوند و ده و شهر بسازند و قبائل مختلفه با هم بیامیزند, تا خوی بیابان گردی از مغز آنان بیرون رود و تعصب ایلی از سر آنان به در شود و به جای آ ن یک عاطفه خیرخواهی مطلقی که نتیجه پرورش دین است, جای گیرد و زندگی آنها به کارهای اجتماعی و صنعتی و پیشه وری و بازرگانی که مبادی تمدن است, بپیوندد.)
افق اعلی, میرزا خلیل کمره ای.
این اثر در دهه چهل نگاشته شده است. بخش مهم آن به نبردهای رسول خدا ویژه شده است. نویسنده, با هوشیاری, نکته سنجی و باریک اندیشی به تجزیه و تحلیل جنگهای رسول خدا می پردازد و نکته های ارزنده راهبردی, سیاسی اجتماعی و اخلاقی از آنها استنباط می کند و به علاقه مندان و اهل تحقیق ارائه می دهد.
در اهمیت ویژه ای که وی به جنگهای رسول خدا داده همین بس که در این اثر, از صفحه 108, تا 268, در حدود 160 صفحه را به نبرد طائف ویژه ساخته است.
فراریان جنگ هوازن, به طائف پناه برده بودند. پیامبر طائف را به محاصره سپاه خود در آورد و سپس بدون پیروزی و چیره شدن بر طائف, دست از محاصره کشید و به مدینه بازگشت.
سپسها, طائف بدون جنگ, در برابر اسلام سر فرود آورد. در این جا پرسشی که مطرح است این که چرا رسول خدا, بدون پیروزی دست از محاصره طائف برداشت و به مدینه بازگشت؟
آقای کمره ای به این پرسش پاسخ می دهد. وی, پس از تحلیل شرایط روانی, فرهنگی و اجتماعی حاکم بر مسلمانان, نتیجه می گیرد: یکی از انگیزه های رسول خدا در پایان دادن به محاصره طائف, حس غرور و دنیاخواهی بود که سخت مسلمانان را تهدید می کرد. تهدیدی که بسیار جدی بود و خطر و آسیبی بزرگ برای مسلمانان. رسول خدا با این اقدام بزرگ بر آن بود که مسلمانان را هشیار سازد, جنگهایی را که او رهبری می کند, برای آزادسازی انسانها از اسارت جهالت و بندگی بتهاست, نه رسیدن به لذتهای دنیوی و ثروت و دارایی قوم مغلوب و شکست خورده. زیرا که بنای به نقل کمره ای رسول خدا شنیده بود شماری از مسلمانان در پی زنان زیبا روی طائف اند و شماری دل در گرو زیورهای آنان دارند.
افزون بر این, گمانه دیگری که کمره ای می زند این است: رسول خدا می خواست با پایان دادن به محاصره طائف درجه اطاعت پذیری مسلمانان را بسنجد.
سرانجام این که زمینه برای پیروزی همه جانبه مسلمانان, با تنگ کردن حلقه محاصره و طول دادن آن, نبود.از این روی, پیامبر به محاصره پایان داد و به مدینه بازگشت که بعدها اهل طائف, با میل و رغبت به اسلام گردن نهادند و این پیروزی بزرگی برای رسول خدا بود و دستاوردی از تدبیر و آینده نگری.
نمونه ای که آقای کمره ای از دنیاگرایی حاضران در محاصره طائف گزارش می دهد و بر این نظر است که این گونه موارد, سبب شد رسول خدا به محاصره پایان دهد, بدین شرح است:
(توقعات بانوان مسلمین که در لشکرگاه بودند, متوجه حُلی و حلل زنان طائف بوده که بلکه پیغمبر آنها را به آنان واگذارد.
بانو خویله, بنت حکیم بن امیه سلمی, که زن عثمان بن مظعون, فقید اسلام, بود. در آخرین روزهای محاصره, از رسول خدا خواستار شد که وقتی طائف فتح شد… زر و زیور یکی از دوزن طائف را به او وابگذارد: یا از بادیه بنت غیلان, یا زینت آلات فارعه بنت عقیل را; چه که ایشان در میان زنان ثقیف, به کثرت زر و زیور و شیک پوشی معروف بوده اند.
پیغمبر فرمود: اگر فتح طائف, مقدّر شده باشد! اما اگر اجازه فتح نرفته باشد, چه باید کرد؟)
کمره ای در ادامه نتیجه می گیرد: آن چه مهم است, هدف است. چه بسا برای رسیدن به هدف باید نرمش نشان داد:
(استقامت, دیده بر نگرفتن از هدف است که گاهی شخص, مستقیم در جاده منعطف, پیچ و خم جاده را می پیچد, ولی دیده از هدف بر نمی گیرد و این ملاحظه که دیده به هدف دارد و آن را می طلبد, هر چند در پیچ و خم جاده منعطف, انعطاف پیدا می کند, مستقیم است. یعنی خواهان خط قائم است و اگر چه هنوز نیافته. اساساً معنای طلب همین است که هنوز نیافته و می طلبد…
استقامت در این مقصد, گاهی با مقاومت نمی سازد. بلکه گاهی مقاومت در جنگ, شخص پیامبر را از هدف دور می کند. پس, نه هر مقاومتی استقامت است, بلکه گاهی خمیدگی و انعطاف در خط استقامت در هدف و در طریق هدف و در جهت هدف است.)37
6. رویکرد فقهی به سیره پیامبر(ص)
فقه شیعه آکنده است از سخنان رسول گرامی اسلام. علمای شیعه بر این عقیده اند سخنان امامان معصوم(ع) از آن روی حجت است و در خور عمل, که سخن رسول گرامی اسلام است. افزون بر این, فقیهان شیعه به سیره رسول خدا, در جای جای کتابهای فقهی خود استناد جسته اند که این برجستگی خاصی به پژوهشهای فقهی می بخشد.
علامه نائینی و دیگر فقیهان مشروطه, برای مشروعیت بخشیدن به مجلس شورا و رأی اکثریت, به سیره حضرت رسول در رایزنی با یاران در جنگ احد استفاده جسته اند.
گروهی دیگر از علما, در پاسخ به اهل سنت و شبهه هایی که از سوی آنان درباره پاره ای از احکام شرعی ویژه شیعه وپیروان اهل بیت طرح شده است, به سیره رسول خدا استناد جسته اند که روشنگر و آگاهی بخش است. علامه سید محسن امین, سید شرف الدین جبل عاملی, علامه امینی, علامه عسکری و… از این زاویه به سیره نگریسته اند.
سیرتنا و سنتنا. سیرة نبینا و سنته, عبدالحسین امینی, مطبعة الاداب, نجف.
این کتاب رهاورد سفر علامه امینی به سوریه و دیدار با شماری از علمای اهل سنت در یکی از کتابخانه های حلب است.
در این دیدار علمای اهل سنت از علامه می پرسند: دلیل مشروعیت پاره ای از رفتارهای شیعیان, مانند عزاداری برای حسین بن علی, سجده بر خاک چیست؟
علامه در پاسخ این افراد, کتاب سیرتنا را نگاشت و در آن ثابت کرد: رسول خدا, گریه بر مردگان را روا شمرده و خود بر مرگ افرادی گریه کرده است. افزون بر این, بارها در منزل همسرانش و در خانه فاطمه بر کشته شدن حسین و رنج و مصیبتی که برای فرزندان آن عزیز, در آینده و پس از او, پیش می آید گریسته است.
این موردها را علاّمه امینی, از کتابهای خود اهل سنت نشان داده است.
در پایان ثابت کرده سجده بر خاک, برگرفته از سیره رسول خداست و این رفتاری که شیعیان دارند; ادامه سیره رسول خداست.
صاحب نظران, نویسندگان و عالمان شیعه, درباره سیره رسول خدا در خصوص حج, وضو, نماز و… نگارشهای مستقلی انجام داده اند, از جمله:
, الحج فی السنة, واعظ زاده خراسانی, تعریب محمدعلی آذر شب.
آگاهی از سخنان و سیرت رسول خدا در حج و انجام این فریضه بزرگ, نیاز فوری مسلمانان در هر برهه تاریخی است. شیعه در این بخش, زلال ترین منبع را در اختیار دارد. بیش ترین روایات حج رسول خدا, و حجة الوداع, که در آن بیش از پنجاه دستور شرعی ثابت شده است, از طریق اهل بیت و امام صادق, به دست ما رسیده است. صحیح ترین و کامل ترین روایات در میان روایات, روایات حج است.
همگام با پیامبر در حجةالوداع, حسین واثقی, 360 صفحه, 1385
در این اثر, ابتدا, حج رسول خدا, جزء به جزء, شرح و تفاوت حج اسلام با حج جاهلی بیان می شود و آن گاه به دستورهایی که پیرامون مناسک حج, میقات, رمی, شیوه طواف رسیده و آن چه تشریع شده, پرداخته می شود.
از هجرت تا وفات, علی اکبر قرشی.
ویژگی این اثر, بررسی سیره رسول خدا, از زاویه آشنایی با چگونگی تشریع احکام شرعی, فلسفه احکام, شرایط تاریخی و جغرافیایی نزول آیات احکام است: این که نماز جمعه, در چه شرایطی تشریع شد و چگونه رسمیت یافت. یا نماز مسافر, از کدام سفر آغاز گردید, نماز خسوف و کسوف در رابطه با چه پیش آمدی تشریع شد. خمر در چه جریانی حرام شد و …
در این پژوهش آمده: احکام اسلامی, بیش تر در مدینه, پس از استقرار حاکمیت پیامبر تشریع شده است, البته به تدریج و پس از فراهم شدن زمینه های پذیرش, یک به یک حکمهای شرعی, ابلاغ گردیده است.
در سال نخست هجرت: نماز جمعه, نماز میت, وصیت, اذان, تحریم ازدواج با کافران, تشریع شده است.
در سال دوم, نماز قصر, تحویل قبله, روزه رمضان, اعتکاف, انفال, خمس, زکات فطره, نماز عید.
در سال سوم, عقیقه و زکات.
در سال چهارم, تحریم خمر, حد شرب خمر, رجم, حد سارق.
در سال پنجم, نماز خسوف, نسخ یکی از احکام روزه, تیمم, حج.
در سال ششم,نماز استسقاء, حکم محارب, حکم ظهار.
در سال هفتم, تشریع چندین حکم در خیبر, نماز جعفر طیار.
در سال هشتم, احکام سوره ممتحنه, روابط مسلمانان با کافران.
سال نهم, احکام فاسق, لعان.
و…
7. گردآوری, سخنان و نامه های رسول خدا
در حوزه های علمیه, از قدیم, تاکنون کارهای پراکنده ای از سوی عالمان و محققان در حوزه و قلمرو سخنان رسول خدا انجام گرفته; اما نه آن گونه که انتظار می رود. زیرا انتظار این بود که حوزه ها در سایه سار سخنان و نامه های رسول گرامی اسلام, تلاشها و برنامه های تبلیغی و ارشادی خود را سامان دهند و به پیش ببرند. چون این انتظار, به هر دلیل, در خور شأن و مقام رسول خدا انجام نگرفته و ساختار حوزه ها بر اساس سخنان راهبردی آن رهبر الهی شکل نگرفته, امروزه, در عرصه های موردنیاز, نمی توانند نقش آفرینی کنند.
پیامبر, نیاز آن روز و روزگاران بعد بود. پیامبر کاری کرد که مردمان این نیاز را احساس کنند و دریابند بدون او, راه رهایی را نخواهند یافت و آرامش روح و روان را به دست نخواهند آورد و در جهنم خود ساخته برای همیشه خواهند ماند.
حوزه باید با روشهای پیامبرانه و وحیانی به مردمان بفهمانند انسانهای ساخته شده و صیقل یافته در بوته های ذوب ارزشهای والای دینی, آشنای به مبانی دینی, نیاز آنان و جامعه ای هستند که در آن می زیند. هیچ کس, بدون بهره گیری از رهنمودهای آنان, راه از بی راه باز نخواهد شناخت. اگر حوزه ها بتوانند این احساس نیاز را به (جان) ها فرو ریزند, مهم ترین گام را در پی ریزی جامعه سالم برداشته اند. برداشتن این گام بزرگ, تنها در پرتو سخنان رسول خدا ممکن است: زیرا آن عزیز, با شناخت دقیقی که از فطرتها و خواسته های فطری انسانها داشته, همیشه و همه گاه, و در هر شرایطی, لب به سخن گشوده و یا دستور داده نامه ای از زبان او نگاشته اند. به هر حال, با همه کمبودها, کاستیها و کوتاهی ها, گامهایی در راستای گردآوری سخنان و نامه های رسول خدا از سوی عالمان دینی برداشته شده که از برجسته ترین آنها در زیرنام می بریم:
مکاتیب الرسول, علی احمدی میانجی, در 4 جلد, مؤسسه دارالحدیث الثقافیه, چاپ اول.
این اثر بزرگ و در نوع خود بی مانند, با تلاش, پشتکاری و پژوهش گسترده محقق نامی مرحوم علی احمدی میانجی در فاصله سالهای 1369 ق تا 1418/1327 1376, انجام گرفته که برگ زرینی است در کارنامه ایشان و افتخاری برای حوزه علمیه که یکی از دست پروردگان آن, این کار بزرگ را سامان داده و نامه های رسول خدا را پس از تحقیق و جست و جوی بسیار, به زیور طبع آراسته و در اختیار علاقه مندان و اهل فضل گذارده است.
نویسنده, انگیزه خود را از این گردآوری, درس آموزی از رسو ل خدا, اسوه قرآنی و مشعل هدایت, برای احیای جامعه ترازمند, بَرین و نمونه, بیان کرده و شناخت او که این مشعل را افروخته, زیرا که شناخت والاگهر, و بهره وری از رهنمودهای سیاسی, اجتماعی و عبادی آن بزرگوار, مایه پیشرفت و رسیدن به علم و تمدن و نجات جامعه از هر تباهی و پلیدی است:
(مهم ترین چیزی که بر هر مسلمانی بایسته است, بلکه بر هر انسان و دانشمند و مصلح و متفکر اجتماعی, که در پی پیروزی جامعه خود بوده و بر هر رهبر سیاسی که در پی رهبری جامعه است و بر هر مورخ پژوهش گر که در پی کاووش از ملتهای گذشته و علت پیروزی و شکست آنهاست… آن است که در زندگی پیامبر اعظم به جست و جو و پژوهش برخیزد و آن را به دور از وابستگیها و هوی و هوسها بررسی کند, تا در پرتو آن, بر اسباب و علل پیروزی و ترقی جامعه دست یابد.
مهم ترین چیزی که خداوند متعال در قرآن, مردم را بدان سفارش فرموده است, کندو کاو درباره تاریخ و امتهای گذشته و عبرت گرفتن از آن است و چه تاریخی سزاوارتر از تاریخ پیامبر اسلام.)
محقق محترم, در پی این هدف, به جست و جوی نامه های رسول خدا, به کارگزاران خود, پادشاهان و فرمانروایان و … برآمده و با تلاش فراوان, نامه های آن حضرت را از منابع گوناگون سنی و شیعه, گردآورده و پس از سند شناسی با ابزارهای علمی, گزارش صحیح را شناسانده و آن گاه به شرح آن پرداخته و در مواردی تحلیل هم کرده است.
نامه های پیامبر را به دو بخش تقسیم کرده است:
1. نامه هایی که به املای رسول خدا و خط علی بن ابی طالب تنظیم شده است.
2. نامه هایی که برای دعوت به اسلام به این سوی و آن سوی و برای پادشاهان و فرمانروایان فرستاده شده و نیز نامه هایی که رسول خدا برای کارگزاران خود ارسال کرده و در آنها به بیان وظایف آنان پرداخته است.
از این نامه ها, 255 نامه, عین متن و الفاظ آنها به دست نیامده و 299 نامه عین متن و الفاظ آنها به دست آمده است.
این اثر, در چاپ جدید از سوی دارالحدیث, در چهار جلد, به زیور طبع آراسته گردیده, با یک مقدمه و پانزده فصل و خاتمه و فهرستهای گوناگون.
در مقدمه, پس از یادآوری نکته های شش گانه مورد نیاز, اسامی کارگزاران حضرت و جای مأموریت آنان آمده است که شمار آنان به 362 نفر می رسد.
و پانزده فصل و خاتمه که درونمایه سه جلد را ویژه خود ساخته, بدین شرح است.
الفصل الاول: فی افتتاحه(ص) کتبه ببسم الله الرحمن الرحیم.
الفصل الثانی: فیما کان یشرع به کتبه بعد البسمله.
الفصل الثالث: فی بلاغة کتبه.
الفصل الرابع: فی الالفاظ الغریبة الموجودة فی کتبه.
الفصل الخامس: فی انه(ص) کان یکتب ام لا.
الفصل السادس: فی کتّابه.
الفصل السابع: حول الکتب التی لم تصل الینا نصوصها.
الفصل التاسع: حول کتبه المودعة عند اهل بیته(ع) المشتملةعلی: کتابة الحدیث, الکتب المودعة, نصوصها الواصلة الینا.
الفصل العاشر: فی کتبه للدعوة الی الاسلام.
الفصل الحادی عشر: فی کتبه الی عماله و أمرائه.
الفصل الثانی عشر: فی عهوده و مواثیقه.
الفصل الثالث عشر: فی کتبه فی الاقطاعات.
الفصل الرابع عشر: فی کتبه فی الموضوعات المختلفه.
الفصل الخامس عشر: فی کتبه التی لم تکتب.
الخاتمه: فی الکتب المختلفة المنسوبة الیه.
و جلد چهارم در بردارنده فهرستهای گوناگون است: فهرست آیات, فهرست نامه های رسول اکرم, فهرست احادیث, فهرست اعلام, فهرست قبائل و اماکن, فهرست اشعار, فهرست مصادر.
کلمة الرسول الاعظم, سید حسن شیرازی, دار صادر, بیروت 1387 ق. 462 صفحه.
سخنان رسول اکرم در این اثر به گونه موضوعی آمده است. در مقدمه, بحث گسترده ای درباره اهمیت سخنان و سیره رسول خدا مطرح شده است و نتیجه گرفته شده: گفتار, رفتار, و تقریرات رسول خدا حجت است و جامعه اسلامی, بایستی در زندگی فردی و اجتماعی خود از راه و رسم نبی گرامی اسلام بهره گیرد.
در این اثر, سخنان رسول اکرم در ده موضوع تنظیم شده است.
1. سخنان پیامبر درباره وحی و توحید, 2. مسائل مربوط به نبوت, 3. قرآن و عترت, 4. معارف, 5 مواعظ, 6. وصایا, 7. سیاسیات, 8 . رسائل,9 . متفرقات.
, منهاج الشریعه, مسند الرسول الاعظم, شیخ یحیی فلسفی دارابی شیرازی, در دو جلد 1391 ق.
نویسنده از کتابهای روایی شیعه, بویژه کافی, تهذیب, امالی صدوق و بحارالانوار, روایات رسول خدا را گردآورده و به ترتیب آنها بر اساس موضوع پرداخته است.
آقای یحیی فلسفی, وکیل آیت الله سید محسن حکیم در استان فارس بوده که پس از نگارش کتاب المعارف القرآنیه و حدیث ثقلین, به نگارش مسند رسول خدا روی آورده و کار شایان تقدیری را به جامعه علمی و علاقه مندان به سخنان رسول خدا تقدیم کرده است.
جلد اول در 467 صفحه نگارش یافته, در بردارنده مباحث و مقوله هایی چون: فضل العلم, کتاب التوحید, عدل, معاد, مؤمن و کافر.
جلد دوم در 265 صفحه, سامان یافته و 390 باب در موضوع یاد شده را در خود جای داده است.
در مجموع با 1528 روایت, دو جلد آذین بسته شده و مؤلف در مواردی, میان روایات متعارض را جمع کرده است.
, موسوعة النبی الاعظم, محمدهادی امینی, دارالزهراء, بیروت 1415 ق.
در این موسوعه, سخنان نبی اکرم, به گونه موضوعی با نظم و ترتیب ویژه ارائه شده است.
مؤلف انگیزه خود را از نگارش این اثر, چنین بیان می کند:
(سخنان رسول اکرم در کتابهای لغوی, حدیثی, تاریخی و فقهی پراکنده بود و جوینده را برای دستیابی به سخنان رسول خدا, با مشکل رو به رو می کرد و نویسنده برای حل این مشکل و دسترسی آسان به روایات آن حضرت, دست به کار شد و با جست و جو در کتابهای گوناگون حدیثی, تاریخی و فقهی, توفیق یافت سخنان پیامبر را, اعم از خطبه ها, کلمات حکمت آمیز و سخنان فقهی را به ترتیب موضوع در چند جلد گردآورد ودر دسترس علاقه مندان قرار دهد.)
کتاب دارای این ویژگیهاست:
1. ترتیب کتاب به شیوه کتابهای اربعه, مانند کافی است, از کتاب عقل و جهل آغاز می شود و به کتاب حدود و دیات, پایان می پذیرد.
2. بیش تر روایات از منابع شیعی برگرفته شده وگاه به منابع حدیثی و تاریخی دیگر مذاهب اسلامی, ارجاع داده شده است. در بین منابع شیعی, بحارالانوار علامه مجلسی, اساس کار قرار گرفته است.
3. حدیثها با سلسله سند, بدون کم و کاست ثبت شده و در مواردی که نیاز به شرح لغوی, یا فقهی بوده, در پانوشت, لغت شرح و نکته های فقهی, بیان شده است و نسخه بدلها هم آمده است.
4. مآخذ روایات, به طور کامل آمده وافزون بر شماره مسلسل حدیث در متن موسوعه, شماره احادیث برابر منبع اصلی هم ذکر شده است.
دو جلد از این مجموعه سه جلدی را انتشارات الزهرا چاپ کرده است.
منابع شیعی, روایتهای بسیار راهگشا و زندگی ساز از رسول گرامی اسلام را در گنجینه خود جای داده اند که بیرون آوردن و عرضه کردن آنها به بسیاری از پرسشها پاسخ می دهد, بسیاری از شبهه ها را از ذهنها می زداید و بسیاری از گره های کور و دشوار زندگی فردی, اجتماعی و سیاسی مسلمانان را می گشاید.
جای خالی چنین موسوعه ای که باتکیه بر منابع شیعی, سخنان رسول خدا را در موضوعات و گزاره های گوناگون, بازتاب دهد, در جامعه علمی و فرهنگی شیعی خالی بود که به همت و تلاش آقای امینی جامه عمل پوشید; اما حوزه شیعه نباید به همین بسنده کند که راه کمال بخشیدن به آن, با توجه به فراوانی سخنان رسول گرامی اسلام در منابع شیعی, همچنان باز است و می توان موسوعه های دیگری به گونه گسترده تر و پردامنه تر, سامان داد و نیز می توان همین موسوعه را از هر حیث کامل کرد و با جست و جوی بیش تر, کاستیهای آن را برطرف کرد.
سنن النبی, زیر نظر استاد کاظم مدیرشانه چی, در ده جلد, آستان قدس رضوی.
سنن و آداب رسول گرامی اسلام, همیشه مورد توجه کسانی بوده که دغدغه رفتار اخلاقی مردم را داشته اند و در این اندیشه بوده و هستند که با چه راهکارهایی رفتارها را ترازمند سازند.اینان بر این باورند که اگر سنن و آداب نبوی گسترش یابد و جرعه جرعه زلال آن به کام (جان) ها فرو چکانده شود, جامعه و در پرتو آن فرد, از گزندهای گوناگون, که همیشه در کمین فرد و جامعه اند, در امان خواهند بود; زیرا سنتها و آداب رسول الله, اگر جان را در هاله خود بگیرند, جان انسان را رویین تن می کنند و به او توانی می بخشند که بتواند در برابر شبیخون سنتها و آداب جاهلی و اخلاق زشت و تباهی آفرین بایستد و از مرز خود با تمام توان, پاسداری کند و دروازه های آن را با قدرت به روی بیگانه, که همانا آداب و سنتهای خلاف فطرت و تباهی آفرین است, ببندد. در این باور, تنها کسانی می توانند (جان) خود را از گزند های جاهلی در امان بدارند که با سنتها و آداب نبوی برای (جان) خود زره بسازند و خود را در پناه آن دژ گسست ناپذیر بدارند. از این روی, تلاش می ورزند, سنتها و آداب نبوی را گسترش بدهند و عطر آن را به (جان) ها بیفشانند که (سنن النبی) در همین راستا نگارش و پی ریزی شده است. کاری مبارک و بزرگ و نمایان گر همتهای بلند و دغدغه های مقدس. همتها و دغدغه هایی که اگر نسیم دل انگیز آنها همیشه بر کوی (جان) های شیفته بوزد, رفتارهای زشت, سنتهای جاهلی, به انزوا رانده می شوند و کوی (جان)ها را ترک می گویند.
در این مجموعه ده جلدی, روایاتی که در باب احکام و اخلاق فردی و اجتماعی از رسول خدا نقل شده, چه واجب , چه مستحب, و رفتارها و تقریرهای آن گرامی, در ردیف سنن, ثبت شده اند.
روش کار, بر تنظیم موضوعی سخنان پیامبر است که از دو منبع و سرچشمه مهم برگرفته شده اند: وسائل الشیعه و مستدرک الوسائل, از طهارت شروع و به کتاب قصاص و دیات پایان پذیرفته است. منبع اصلی در حاشیه ذکر و واژه های مبهم, شرح شده است. برجستگی این اثر از دیگر آثاری که زیر این عنوان نگارش یافته اند در این است که سنن به اعم از واجب و مستحب تعریف شده است و دیگر آن که روایات معصومین, بویژه علی بن ابی طالب, جزو سنن النبی به شمار آمده است, شاید از این باب که سخنان امامان, همان سخنان رسول خداست.
زیرا هر یک از آنان, از پدران شان از جدشان رسول الله, روایت می کنند, در مَثَل امام باقر(ع) می فرماید:روایت می کنم که پدرم, امام سجاد و وی از پدرش امام حسین و وی از پدرش, علی بن ابی طالب و وی از رسول خدا. روی این حساب تمام سخنان ائمه اطهار, همان سخنان رسول خداست و در شمار سنن آن حضرت.
سنن الرسول الاعظم, سید محمود مدنی, محمود شریفی, محمود لطیفی, سید حسین سجادی تبار, محمود احمدیان, نشر معهد باقر العلوم.
در همه روزگاران, انسان نیاز به اسوه دارد. اسوه ای که رفتار و گفتار او را برفراز جاده زندگی بر افرازد و همیشه و در همه حال زندگی خود را با آن تراز کند. آن چه را هماهنگ با رفتار و گفتار اسوه می یابد, بیش از پیش توانا سازد و دامنه آن را بگستراند و بر زیباییهایش بیفزاید و آن چه از رفتار, کردار و سخنان خود و چگونگی زندگی, ناهمخوان و ناهماهنگ با اسوه می بیند, به تلاش برخیزد از چهره خود بزداید و چهره خود را آن به آن, به نور اسوه بیاراید.
بهترین راه برای ساختن انسانها و رهاندن آنان از تیرگیها و زندان بس دهشت انگیز نفس اماره, نمایاندن چهره اسوه های الهی است. آنان را که قرآن اسوه نامیده و یا چنان زوایای زندگی آنان را نمایانده که انسان یقین می کند راه سعادت, جز باگام گذاردن در جای گام آنان, به روی اش آغوش نمی گشاید. نویسندگان این اثر بزرگ, رایت اسوه نگاری را افراشته و گام نخست را در اسوه افرازی, استوار برداشته اند که همانا نگارش چهره اسوه نیک و راستین قرآنی, محمد رسول الله (ص) است. این گام, که 938 برگ را به خود ویژه ساخته در بردارنده 2823 حدیث است. جاری شدن این مقدار حدیث, آن هم در باب سنن رسول گرامی اسلام به شریانهای جامعه, اگر به درستی زمینه های پذیرش آن مهیا گردد, نهضت فکری و فرهنگی بزرگی است که بی گمان, اثر ماندگار در روح و روان افراد خواهد گذارد.
این اثر, که مجموعه نخست از سنن معصومین است, در پنج فصل سامان یافته است:
فصل اول: اوصاف, القاب و شمایل پیامبر.
فصل دوم: اصول معارف, سنن پیامبر در ارتباط با اصول عقاید.
فصل سوم: عبادت, قراءت قرآن, دعا و ذکر.
فصل چهارم: اخلاق و آداب.
فصل پنجم: سنن پیامبر درباره احکام, از طهارت تا ارث.
کتاب, با مقدمه ای درباره ضرورت الگو گرفتن از رسول خدا آغاز می شود و تلاش نویسندگان بر این بوده که به گونه دقیق روایاتی را گرد آورند, ویژه سنن; یعنی گفتار و رفتاری از رسول خدا را به عنوان سنن آن حضرت برافرازند و زوایای آن را آشکار سازند که دلالت بر مداومت و استمرار داشته باشد:
کان یقرأ فی الرکعتین من المغرب سورة الانفال.
و یا:
کان للنبی له اخ فی الجاهلیة, اسمه الخلاص بن علقمه و کان النبی یقرظه.
و یا:
کان رسول الله یکره الذبح و اراقة الدم یوم الجمعه, قبل الصلوة الاعن ضرورة.
بیش تر روایات کتاب, برگرفته از کتابها و منابع شیعی است. سندها, جز در موارد طولانی, ثبت شده است. پاره ای از روایات, به گونه گزینشی آمده و به علت طولانی بودن, از نقل همه روایت خودداری شده است.
173 مصدر کتاب, در پایان کتاب, به شرح, آمده است.