Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
«به درستی که
دشمن ترین انسان ها نسبت به مؤمنان، یهودیانند(2)».
تورات و عهد عتیق(3)
تورات یعنی تعلیم و بشارت، کتابی است آسمانی که بر پیامبر
عظیم الشّأن، حضرت موسی علیه السلام نازل شده است. ولی یهودیان، این کتاب را تحریف
کرده و خرافات و افسانه های زیادی در آن جای دادند، به طوری که امروز به صورت یک
کتاب مضحک و عجیب در آمده است.
نویسندگان
تورات، اشخاص مجهول الهویّه و گمنامی هستند که قرآن درباره ی آنها می فرماید: «پس
وای بر کسانی که از پیش خود چیزی نوشته و به خدای متعال، نسبت دهند تا به بهای
اندک و متاع ناچیز دنیا بفروشند. وای بر آنها از آن نوشته ها و آنچه از آن به دست
آرند». (بقره/ 78).
الف. خدا در نظر یهود
خداوند،
در کتاب مقدس یهود، همانند انسان است(4). گیس و لباس دارد(5)،
دو پا دارد(6) و مانند انسان راه می رود(7). از آسمان به
زمین فرود آمده و به هر کجا که بخواهد می رود و جایی را برای سکونت و زندگی خویش
مسکن قرار می دهد(8)،... بدون نشانه نمی تواند خانه ی مؤمنان را از
خانه ی کفار تشخیص دهد(9) و از خیلی چیزها بی خبر است(10)،
پیمان خود را می شکند(11)، از کرده ی خویش پشیمان می شود(12)،
گاهی غصه می خورد و بر کاری که کرده است اندوهگین می شود(13)، با انسان
کشتی می گیرد(14) و در عین اینکه سه تا است، یکی است، یعنی هم یگانه
است و هم سه گانه(15). مار از او راستگوتر است(16). از
آسمان ها به زمین آمده، بین کلام مردم تفرقه می اندازد، چون از وحدت کلام آنها
می ترسد(17). چیزی را می گوید و باز تغییر می دهد(18).
ب. پیامبران در نظر یهود
پیامبران
(کتاب مقدس!) دست کمی از خدایان آن ندارند. مثلاً بعضی از آنها:
1. با
زنان نامحرم زنا می کنند، چنانچه به حضرت داوود علیه السلام نسبت داده اند(19).
2. با دختران خود زنا می کنند و به حضرت لوط علیه السلام نسبت
می دهند(20).
3. مردم را فریب می دهند و آنها را می کشند و زنهایشان را به
همسری درمی آورند. این عمل را هم به حضرت داوود علیه السلام نسبت می دهند(21).
4. با خداوند کشتی می گیرند، چنانچه به حضرت یعقوب علیه السلام
چنین نسبت می دهند(22).
5. کارهایی را که خداوند نهی کرده انجام می دهند، چنانچه به
حضرت سلیمان علیه السلام نسبت می دهند(23).
6. قلب هایشان به جانب بت متمایل می شود، چنانچه به حضرت
سلیمان علیه السلام نسبت می دهند(24).
7. برای پرستش بت ها، خانه می سازند و این مطلب را نیز به حضرت
سلیمان علیه السلام نسبت داده اند(25).
8. خداوند می خواهد آنها را بکشد، چنانچه به حضرت موسی
علیه السلام نسبت می دهند(26).
9. ستمکار هستند و به کشتار کودکان و افتادگان و گاوان و
گوسفندان، فرمان می دهند(27).
10. با خداوند درشتی و خشونت می کنند، چنانچه این موارد را هم
به حضرت موسی علیه السلام نسبت دادند(28).
11. سال های متمادی بین مردم، لخت و پابرهنه راه می روند.
چنانچه به پیروان پیامبر نسبت داده اند(29).
12. به گردن های خویش بند و یوغ می گذارند و این را هم به ارمیای
نبی نسبت می دهند(30).
13. خداوند فرمانشان می دهد تا نان آلوده به نجاسات انسانی
بخورند.
14.
خداوند به آنها دستور می دهد که سر و صورت خود را بتراشند و این دو مورد را هم به
حزقیال نسبت می دهند(31).
15. خداوند امرشان می کند تا زن زنازاده را به همسری درآورند و
گفته اند که یوشع علیه السلام چنین کرده است(32).
16. مردم را به پرستش بت ترغیب کرده و خود بت می سازند و
می گویند که این عمل را هارون علیه السلام هم انجام داده است(33).
17. از راه زنا متولّد شده اند. چنانچه به یفتاح پیامبر چنین
نسبت داده اند(34).
18. شراب می نوشند و مستی می کنند. چنانچه به حضرت نوح
علیه السلام نسبت داده اند(35).
19. دروغگو هستند، چنانچه به پیامبر سالخورده، حضرت نوح
علیه السلام نسبت داده اند(36).
20. یکی از صفات حضرت یعقوب علیه السلام را گفته اند که نبوّت
را به زور از خداوند گرفته است(37).
ج. قسمت هایی از متن تورات
1. من
گفتم که شما خدایانید و جمیع شما فرزندان حضرت اعلی، لیکن مثل آدمیان خواهید مرد(38).
2. اقوام غیر اسرائیل به جماعت خدا راه نخواهند یافت و
هیچ کدام از آنها به میان جامعه ی خداوندی وارد نخواهند شد(39).
3. شراب نخور، بلکه به غریبه ای که درون دروازه تو باشد بده یا
به اجنبی بفروشد. زیرا که تو برای یهوه -خدایت- مقدس هستی(40).
4. دختران خود را به غیراسرائیلی ندهید و دختران آنها را به
جهت پسران خود و یا به جهت خود نگیرید(41).
5. حدود تو را از بحر فلسطین و از صحرا تا نهر فرات قرار می دهیم؛
زیرا ساکنان آن سرزمین را به دست شما خواهیم سپرد و ایشان را از پیش خود خواهید
راند. با ایشان و خدایان ایشان عهد مبند(42).
6. به
سرزمین کنعانیان تا نهر فرات داخل شوید. اینک این زمین را پیش روی شما گذاشتم، پس
داخل شده و زمینی را که خداوند برای پدران شما، ابراهیم، اسحاق و یعقوب است، قسم
خورده که به ایشان و بعد از آنها به ذریّه ی ایشان بدهد، به تصرّف درآورید(43).
7. و امت ها را به میراث تو خواهم داد و اقصای زمین را ملک تو
خواهم گردانید، ایشان را به عصای آهنین خواهی کشت، مثل کوزه گر آنها را خرد خواهی
نمود(44).
8. گوشت بخورید و خون بنوشید. گوشت ساران را خواهید خورد خون
رؤسای جهان را خواهید نوشید(45).
9. ایشان را مانند گوسفندان برای ذبح بیرون بکش و ایشان را به
جهت روز قتل تعیین نما(46).
10. خداوند بر یعقوب ترحّم فرموده، اسرائیل را بار دیگر
برخواهد گزید و ایشان را در زمین هایشان آرام خواهد داد و غربا به ایشان ملحق شده،
با خاندان یعقوب ملحق خواهند گردید و قوم ها (غیریهودیان) ایشان را به مکان خودشان
خواهند آورد و خندان اسرائیل ایشان (غیریهودیان) را در زمین خداوند، بنده و کنیز
خود خواهند ساخت و بنی اسرائیل، اسیرکنندگان خود را اسیر و بر ستمکاران خویش
حکمرانی خواهند نمود(47).
تلمود(48)
خاخام های یهودی در طول سال های متمادی، شرح ها و تفسیرهای
خودسرانه و گوناگونی بر تورات نوشته اند که همه ی آنها را خاخام «یوخاس» در سال
1500 م جمع آوری نموده و به اضافه ی چند کتاب دیگر که در سال های 230 و 500 م
نوشته شده بودند به نام «تلمود» یعنی تعلیم دیانت و آداب یهود، جمع آوری کرد.
این کتاب
نزد یهود، بسیار مقدّس و در ردیف «تورات» و «عهد عتیق» قرار دارد (بلکه از تورات
هم بالاتر است چنانچه «گرافت» می گوید: بدانید که گفتار خاخام از گفتار پیامبر،
بالاتر است.)
برای
اینکه بیشتر به خودپرستی و آرمان های ضدانسانی یهود پی ببریم، خوب است چند جمله ای
از این کتاب را به دقت مطالعه کنیم(49):
1. روز دوازده ساعت است:
در سه
ساعت اول آن، خداوند شریعت را مطالعه می کند.
در سه
ساعت دوم احکام را صادر می کند.
در سه
ساعت سوم جهان را روزی می دهد.
در سه
ساعت آخر هم با حوت دریا، که پادشاه ماهی هاست، بازی می کند.
هنگامی که
خداوند امر کرد «هیکل» را خراب کنند خطا کرده بود، به خطای خویش اعتراف کرده و به
گریه در آمد و گفت: «وای بر من که امر کردم خانه ام را خراب کنند و هیکل را
بسوزانند و فرزندان مرا تاراج نمایند».
خداوند از
اینکه یهود را به چنین حالی گذاشته سخت پشیمان است و هر روز لطمه به صورت خود
می زند و زار زار گریه می کند، گاهی از چشمانش دو قطره اشک به دریا می چکد و
آن چنان صدا می کند که تمام اهل جهان صدای گریه ی او را می شنوند و آب های دریا به
تلاطم و زمین به لرزه درمی آید.
هرگز
خداوند از کارهای ابلهانه، غضب و دروغ برکنار نیست.
2. قسمتی
از شیاطین، از فرزندان آدم هستند. آدم، زنی داشت از شیاطین به نام «لیلیث» که مدت
130 سال همسر آدم بود. شیاطین از نسل او متولّد شدند!
«حوّا» در
این مدت 130 سال جز شیطان فرزندی نزایید زیرا او هم همسر یکی از شیاطین شده بود.
انسان
می تواند شیطان را بکشد به شرط اینکه خمیر نان عید را نیکو به عمل آورد. (خمیر نان
عید از خون غیریهودیان ساخته می شود).
3. ارواح
یهود، از ارواح دیگران افضل است، زیرا ارواح یهود جز خداوند است! همچنان که فرزند،
جز پدرش می باشد، روح های یهود نزد خداوند عزیزتر است زیرا ارواح دیگران شیطانی و
مانند ارواح حیوانات است. نطفه ی غیریهودی مثل نطفه ی بقیّه ی حیوانات است.
4. بهشت،
مخصوص یهود است و هیچ کس به جز آنها داخل آن نمی شوند؛ ولی جهنّم جایگاه مسیحیان و
مسلمانان است و جز گریه و زاری چیزی عاید آنها نمی شود، زیرا زمینش از گِل و بسیار
تاریک و بدبو است.
پیامبری
به نام مسیح نیامده است و تا حکم اشرار (غیریهود) منقرض نشود، ظهور نخواهد کرد و
هر وقت که او بیاید زمین، خمیر نان و لباسی پشمی می رویاند، در این وقت است که
سلطه و پادشاهی یهود بازگشته و تمام ملت ها مسیح را خدمت خواهند کرد! آن زمان هر
یهودی دو هزار و هشتصد برده و غلام خواهد داشت.
5. بر
یهود لازم است که املاک دیگران را خریداری کند(50) تا آنها صاحب ملک
نباشند و همیشه سلطه ی اقتصادی برای یهود باشد و چنانچه غیر از یهودی بر یهود
تسلّط پیدا کند، یهود باید بر خود گریه کند و بگوید: وای بر ما، این چه ننگی است
که ما زیردست و جیره خوار دیگران شده ایم.
پیش از
آن که یهود نفوذ و سلطه ی کامل خود را به دست آورد لازم است جنگ جهانی برپا و دو
ثلث بشر نابود شود و در مدت هفت سال یهود اسلحه های جنگ را خواهد سوزانید و
دندان های دشمنان بنی اسرائیل به مقدار بیست و دو ذرع که تقریبا هزار و سیصد و
بیست برابر دندان های عادی می شود، از دهانشان بیرون خواهد آمد. هنگامی که مسیح
حقیقی پا به عرصه ی وجود خواهد گذارد یهود آنقدر ثروت و مال خواهند داشت که کلید
صندوق هایشان را بر کمتر از سیصد الاغ نتوان حمل کرد!
کشتن
مسیحی از واجبات مذهبی ماست(51) و پیمان بستن با او یهودی را ملزم به
ادا نمی کند. رؤسای مذهب نصرانی و هر که را که دشمن یهود است، در روز باید سه
مرتبه لعن کرد.
«یسوع
ناصری» (حضرت مسیح علیه السلام ) که ادعای پیامبری کرده و نصاری (مسیحیان) گولش را
خوردند، با مادرش مریم که او را از مردی به نام «باندار» به زنا آورده بود، در آتش
جهنم می سوزند. کلیساهای نصاری که در آن سگ های آدم نما به صدا درمی آیند به
منزله ی زباله خانه است.
6.
اسرائیلی ، نزد خداوند بیش از ملایکه، محبوب و معتبر است. اگر غیریهودی، یک یهودی
را بزند چنان است که به عزّت الهیّه جسارت کرده است و جزای چنین شخصی جز مرگ چیز
دیگری نیست و باید او را کشت.
اگر یهود
نبود، برکت از روی زمین برداشته می شد و آفتاب ظاهر نمی شد و باران نمی بارید.
همچنان که انسان بر حیوانات فضیلت دارد، یهود نیز بر اقوام دیگر فضیلت دارد.
نطفه ای که از غیریهودی منعقد می شود، نطفه ی اسب است. اجانب (غیریهودیان) مانند
سگ هستند و برای آنها عیدی نیست، زیرا عید برای اجنبی و سگ خلق نشده است. سگ افضل
از غیریهودی است، زیرا در اعیاد باید به سگ نان و گوشت داد ولی نان دادن به اجنبی
حرام است. هیچ قرابت و خویشی بین اجانب نیست مگر در نسل و خاندان الاغ قرابتی است؟
خانه های
غیریهودی به منزله ی طویله است. اجانب دشمن خداوند و مثل خنزیر(خوک) قتلشان مباح
است. اجانب برای خدمت کردن یهود، به صورت انسان خلق شده اند. یسوع مسیح، کافر است
زیرا از دین، مرتد گشت و به عبادت بت پرداخته است لذا هر مسیحی که یهودی نشود،
بت پرست و دشمن خدا خواهد بود و از عدالت، خارج است و انسانی که بر غیر یهود
کوچکترین ترحّمی روا دارد، عادل نیست.
غش و
خدعه کردن با غیریهودی منع نشده است. سلام کردن بر کفار (غیریهودیان) اشکال ندارد
به شرط اینکه در دل، او را مسخره کرده باشد.
7. چون
یهود با عزّت الهیّه مساوی هستند، بنابراین تمام دنیا و هرچه در اوست، ملک آنها
می باشد و حق دارند که بر آن تسلّط کامل یابند. دزدی از یهودی حرام است و از
غیریهودی جایز می باشد، چون اموال دیگران مانند رمل های(شن های) دریاست و هرکس
زودتر بر آن دست گذاشت او مالک است.
یهود،
مانند زن شوهردار است و همچنانکه زن در منزل به استراحت می پردازد و شوهر، خرجی او
را می دهد، بی آنکه در کارهای خارج از منزل با او شرکت کند، یهود هم به استراحت
پرداخته و دیگران باید آنها را روزی بدهند.
8. هرگاه
یهودی و اجنبی شکایت داشته باشند، باید حق را به جانب یهودی داد اگرچه بر باطل
باشد. بر شما جایز است مأمورین گمرک را غش بنمایید و برای او قسم دروغ بخورید...
از خاخام «سموئیل» یاد بگیرید. سموئیل از مردی اجنبی، کاسه ای از طلا به قیمت چهار
درهم خرید درحالی که فروشنده نمی دانست که آن طلاست. با این حال یک درهمش را هم
دزدید!
ربودن
اموال دیگران به وسیله ی ربا مانعی ندارد زیرا خداوند، شما را به گرفتن ربا از
غیریهودی امر می فرماید. به کسانی که یهودی نیستند قرض ندهید مگر آنکه نزول بگیرید
در غیر این صورت قرض دادن به غیریهودی جایز نیست و ما مأموریم که به آنها ضرر
برسانیم.
حیات و زندگانی
دیگران، ملک یهود است، چه رسد به اموال آنها! هرگاه غیریهودی احتیاج به پول داشته
باشد، آن قدر باید از او ربا و نزول گرفت تا تمام دارایی خود را از دست بدهد.
9.
غیریهودی هرچند صالح و نیکوکار باشد، او را باید کشت. حرام است غیریهودی را نجات
بدهید، حتی اگر در چاهی بیفتد، باید فورا سنگی بر در آن گذاشت. اگر یکی از اجانب
را بکشیم مثل این است که در راه خدا قربانی کرده ایم. اگر یک نفر یهودی کمکی به
غیریهودی بکند، گناهی نابخشودنی مرتکب شده است و اگر غیریهود در دریا در حال غرق
شدن است نباید نجاتش بدهی زیرا آن هفت ملتی که در زمین «کنعان» بودند و بنا بود
یهودیان آنها را به قتل برسانند، همه ی آنها نابود نشدند و ممکن است آن شخصی که در
حال غرق شدن است از آنها باشد.
تا
می توانید از غیریهود بکشید و اگر دستتان به کشتن او رسید و او را نکشتید مرتکب
خلاف شده اید. هلاک کردن مسیحی، ثواب دارد و اگر کسی نمی تواند او را بکشد، لااقل
سبب هلاکتش را فراهم نماید. کسانی که مرتد شوند (یهودیانی که از آیین یهود سر باز
زنند) اجنبی و اعدامشان لازم است مگر آن که برای خدعه به دیگران مرتد شده باشند(52).
10. تعدی کردن به ناموس غیریهودی مانعی ندارد، زیرا کفار مثل
حیوانات هستند و حیوانات را زناشویی نیست. یهودی حق دارد، زن های غیرمؤمنه (زنانی
که یهود نباشند) را به غضب برباید و زنا و لواط با غیریهودی عقاب و کیفری ندارد.
برای یهودی مانعی ندارد تسلیم امیال و شهوات خویش شود.
11. قسم
خوردن جایز است، خصوصا در معاملات با غیریهود. اصول قسم خوردن برای قطع نزاع،
تشریع شده است اما نه برای کفار، زیرا آنها انسان نیستند. جایز است انسان شهادت
زور بدهد (با اینکه می داند حق با یهودی نیست، ولی شهادت دروغ بدهد) چنانچه لازم
است اگر می توانید بیست قسم دروغ بخورید، ولی برادر یهودی خویش را در معرض خطر
قرار ندهید. بر یهود واجب است روزی سه مرتبه مسیحیان را لعن کنند و دعا کنند تا
خداوند آنها را نابود سازد. بر ما لازم است که با نصاری، مانند حیوانات معامله
کنیم. کلیساهای نصاری، خانه ی گمراهان است و خراب کردن آنها واجب و ضروری است.
12. ملت
برگزیده ی خداوند ماییم و لذا برای ما، حیوانات انسان نمایی خلق کرده است، زیرا
خدا می دانست که ما احتیاج به دو قسم حیوان داریم یکی حیوانات بی شعور و غیرناطقه
مانند بهایم و دیگری حیوانات ناطقه و با شعور مانند مسیحیان و مسلمانان و بوداییان
و برای آن که بتوانیم از همه ی آنها به اصطلاح سواری بگیریم، خداوند ما را در
جهان، متفرق ساخته است و برای همین ما باید دختران زیبا و خوشگل خود را برای
پادشاهان و وزرا و شخصیت های برجسته ی غیریهود، به تزویج درآوریم تا به وسیله ی
آنها بر حکومت های جهان، تسلط داشته باشیم! چنانچه معلوم شد، یهود یک حزب خطرناکی
برای فریب دادن مردم است که آن هم به صورت مذهب و آیین درآمده است(53).
جنایت ها
یهود
دارای دو عید مقدس است که این عیدها بدون تناول خون تمام نمی شوند:
عید یوریم
در مارسPurim.
عید فصح
در آوریلPassover.
هرساله
افراد زیادی قربانی این دو عید «مقدس» می شوند، به نمونه های زیر توجه فرمایید:
1. روز
چهارشنبه، سال 1840 م کشیش ایتالیایی، آقای اپ، فرانسوا، انتون توما به اتفاق
خدمتکار خود ابراهیم از خانه بیرون آمده و ناپدید می شوند. پس از تحقیق و جستجوی
بسیاری که از طرف ملت و دولت شروع شد، معلوم می شود که کشیش بیچاره به دست یهود به
قتل رسیده است. سلیمانِ سرتراش که یکی از متهمین بود در اعترافات خود چنین اظهار
داشت که نیم ساعت از مغرب گذشته بود که خدمتکار داوود هراری وارد شده و درخواست
کرد که فورا خود را به خانه ی داوود برسانم. من هم فورا خود را به منزل او رساندم
در آنجا هارون هراری، اسحاق هراری، یوسف هراری، یوسف لینیوده، خاخام موسی
ابوالعافیه، خاخام موسی بخوریو دامسلونکی و داوود هراری (صاحب خانه) را دیدم که
جمع بودند، من به مجرد اینکه وارد منزل شدم و کشیش «توما» را دست و پا بسته دیدم،
فهمیدم برای چه مرا احضار کرده اند.
خلاصه پس
از آن که من وارد شدم، درهای منزل را بسته و طشت بزرگی را حاضر نمودند و از من
خواهش کردند که او را بکشم. ولی من امتناع کردم. داوود گفت: پس تو و بقیه سرش را
بر طشت نگه دارید تا ما کارش را یکسره کنیم. در این وقت کشیش را پیش آورده سرش را
از بدنش جدا کردند و جسد بی جانش را به انبار برده و با هیزم آتش زدیم. سپس جسد او
را قطعه قطعه کردیم و در کیسه های بزرگی جای داده و در صرافی واقع در اول خیابان
یهود، دفن نمودیم. مأموریتمان که تمام شد به ابراهیم، خادم کشیش وعده دادند که اگر
این سرّ را برای کسی فاش نکند او را از مال خودشان داماد خواهند کرد.
بازپرس
سؤال کرد:
استخوان هایش
را چه کردید؟
- با
دسته ی هاونگ، خرد کردیم!
- سرش را
چه کردید؟
- با
دسته ی هاونگ، خرد کردیم!
-
روده هایش را چه کردید؟
- آنها را
قطعه قطعه کرده و در یکی از صرافی های نزدیک، دفن کردیم!
آنگاه
بازپرس رو به اسحاق هراری کرد و پرسید:
-آیا به
اعتراف «سلیمان»، اعتراض دارید؟
- آنچه
سلیمان می گوید صحیح است، ولی شما نمی توانید این عمل را جرم محسوب کنید، زیرا یکی
از مراسم مذهبی ما در این عید، استفاده از خون غیریهود است.
- خون
کشیش را چه کردید؟
- در شیشه
کرده و به خاخام موسی ابوالعافیه دادیم.
- در
مراسم مذهبی شما، در چه چیزی از خون استفاده می شود؟
- در خمیر
نان عید.
- آیا
همه ی یهود باید از این نان استفاده کنند؟
- نه، ولی
چنین نانی باید نزد خاخام بزرگ موجود باشد.
2. در سال
1823 روز «عید فصح» در شهر Valisob واقع در شوروی سابق کودک دو ساله ای ناپدید شد و پس از یک هفته
جستجو، جسد بیجان او را در یکی از لجن زارهای خارج شهر پیدا کردند و با آن که آثار
فروبردن میخ و سوزن بر آن نمایان بود ولی قطره ای خون بر لباس هایش وجود نداشت و
چنانچه بعدا معلوم شد، جسد را بعد از قتل، شسته بودند.
خانمی که
تازه یهودی شده بود(54) و در این قصه، متّهم بود در اعترافات خود چنین
گفته است:
ما از طرف
یهود، مأمور شدیم که این کودک مسیحی را ربوده و در ساعت معیّنی در منزل یکی از
آنها حاضر کنیم. هنگامی که ما با این کودک وارد منزل شدیم، دیدیم همه، دور میزی
نشسته و منتظر ما هستند.
طفل را
روی میز گذاشته و با قدری شکلات و بیسکویت و شیرینی، سر او را گرم کردیم، کودک
بیچاره همین که مشغول خوردن شد، یکی از آنها میخ تیز و درازی را در رانش فرو برد.
صدای دلخراش کودک، بلند شد، هراسان به یکی از آنها پناه برد، او هم نامردی نکرد و
با سوزن درازی که در دست داشت کمرش را مجروح کرد. طفل باز فریادی زد و به سومی
پناه برد، او هم سینه اش را سوراخ کرد و خلاصه آن قدر میخ و سوزن به تنش فرو کردند
که همان جا جان سپرد. سپس خونش را در شیشه کرده و به خاخام بزرگ تسلیم کردند.
3. در یکی
از روزهای گرم تابستان، یهودیان به یکی از خانه های مسلمانان فلسطینی حمله کردند.
در مورد این واقعه دختر بزرگ آن خانواده، چنین می گوید:
وقتی
سربازان یهودی وارد منزل ما شدند، چنان وحشت زده شده بودم که می خواستم هلاک شوم. خواهر
کوچکم به گوشه ای فرار کرد و پدر و مادرم، فریاد می زدند و کسی نبود که به ما کمک
کند. مردان وحشی و حیوان صفت و قسی القلب یهود، پدرم را با لگد و مشت و ته تفنگ
کشته و ما را دست و پا بسته، کشان کشان از خانه، بیرون آوردند.
در روزی
که قشون معاویه به شهر انبار حمله کردند و زینت زنان مسلمان و ذمّی را ربودند،
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بالای منبر رفته و فرمودند: به خدا قسم اگر کسی در
شنیدن این فاجعه بمیرد، من ملامتش نخواهم کرد.(مجله معارف، شماره 17)
* برگرفته
از کتاب «دنیا بازیچه ی یهود» اثر آیت اللّه سید محمد شیرازی.
1. مائده،
آیه 82.
2. تورات،
در ابتدا به شریعت موسی یا اسفار پنجگانه ی او اطلاق می شد. اما به مرور زمان،
دامنه ی آن توسعه یافت، تا جایی که اسفار دیگری از پیامبران بنی اسرائیل و
کتاب های تاریخی مربوط به تاریخ این پیامبران و اسفار ادبی و شعری را نیز در بر
گرفت.
3. سفر
پیدایش، اصحاح اول، آیه 36.
4. سفر
دانیال، اصحاح هفتم.
5. سفر
خروج، اصحاح 24.
6. سفر
پیدایش، اصحاح 3.
7. سفر
خروج، اصحاح 19 و مزامیر 132، آیه 13.
8. سفر
خروج، اصحاح 12، آیه 12.
9. سفر
پیدایش، اصحاح 3.
10.
سموئیل اول، اصحاح 2، آیه 30.
11.
سموئیل اول، اصحاح 15، آیه 10.
12. سفر
پیدایش، باب 8.
13. سفر
پیدایش، باب 34.
14. سفر
پیدایش، اصحاح 18، آیه اول و اصحاح 19، آیه اول.
15. سفر
پیدایش، اصحاح سوم، آیه 30.
16. سفر
پیدایش، باب 11، آیه 11.
17. سفر
پیدایش، اصحاح 6، آیه 6.
18.
سموئیل دوم، اصحاح 11، آیات متفرقه.
19. سفر
پیدایش، اصحاح 29.
20.
سموئیل دوم، اصحاح 11.
21. سفر
پیدایش، اصحاح 29.
22. اول
پادشاهان، اصحاح 11.
23. اول
پادشاهان، اصحاح 11، آیه 1.
24. اول
پادشاهان، باب 11.
25. سفر
خروج، اصحاح 4، آیات متفرقه.
26. اعداد
اصحاح 31، آیات متفرقه.
27. سفر
خروج، اصحاح 32، آیه 31.
28. سفر
اشیاء، باب 20، آیه 2.
29. سفر
ارمیا، باب 27، آیه 1.
30. سفر
حزقیال، اصحاح 4 و 5، آیات 1و 12.
31. سفر
یوشع، اصحاح اول.
32. سفر
خروج، باب 32.
33. سفر
داوران، باب 11، آیه 1.
34. سفر
پیدایش، اصحاح 9.
35. اول
پادشاهان، اصحاح 13، آیه 11.
36. سفر
پیدایش، اصحاح 32.
37. سفر
تثنیه، باب 10، آیه 15.
38. سفر
تثنیه، باب 23، آیات 1 تا 3.
39. سفر
تثنیه، باب 14، آیه 21.
40. سفر
نحمیا، باب 13، آیه 25.
41. سفر
خروج، باب 23، آیه 31.
42. سفر
تثنیه، باب 1، آیات 7 و 8.
43.
مزامیر، باب 2، آیات 8 و 9.
44. سفر
حزقیال، باب 39، آیه 18.
45. سفر
تثنیه، باب 20، آیه 3.
46.
اشعیا، باب 14، آیات 1 تا 3.
47. این
کتاب هولناک در اصل چند جلد بیشتر نبوده اما از هشت قرن پیش، به دوازده جلد افزایش
یافته و امروز شامل 36 جلد در قطع وزیری می شود. تلمود انبار شرارت های یهود است.
کار تألیف آن حدود دو قرن، پیش از جمع آوری اسفار تورات، آغاز شد. از دو قرن پیش
پس از جمع آوری اسفار و رواج آن و بازگشت از بابل، باب تورات بسته شد و تلمود با
افسانه ها و اساطیر عجیب و غریب خود بر تورات فائق آمد و آن را تحت الشعاع خویش
قرار داد. همه ی بذرهای ناپاکی در تلمود است. (پروتکل های دانشوران صهیون، اثر
عجاج نویهض، آستان قدس رضوی، 1373، ص 42).
48.
برگرفته از کتاب «خطر الیهودیّة العالمیّه».
49. به
علت قوانین اقتصادی خاصی که در آئین یهودیان می باشد، آنها ثروتمندترین مردمان
جهان می باشند. برای نمونه فقط در آمریکا، بیشتر از 80% ثروت و منافع این کشور در
قبضه ی یهودیان می باشد. (انفجار در آمریکا، اثر جو کام، ص 4)
50. دین
توحیدی حضرت موسی علیه السلام در طول قرن های متمادی به وسیله ی زورمندان و
چپاولگران، تحریف شد و عملاً در خدمت سلطه و ستم درآمد و بدینترتیب چیزی که به نام
دین یهود در دست است آن مرام و مسلکی نیست که رسول خدا حضرت موسی علیه السلام برای
نجات بندگان و بردگان و مستضعفین، مبلّغ آن بود. ظهور و بعثت حضرت عیسی
علیه السلام نیز نشان دهنده ی آن است که حکّام زمان، تعالیم حضرت موسی را به نفع
خود دگرگون ساخته و از پوسته ی ظاهری دین به عنوان ابزاری جهت تحمیق توده های مردم
استفاده می کردند. نکته ی قابل توجه این است که ضدخدایانی که در هنگام بعثت حضرت
عیسی علیه السلام لباس یهودیت به تن کرده بودند، آن حضرت را که مبلّغ همان پیام خالص
توحیدی و مرام حضرت موسی علیه السلام بود، به شدیدترین وجه، مورد اذیّت و آزار
قرار دادند و سرانجام به خیال خود وی را (و در واقع فرد دیگری را به جای او) کشتند
و بدین ترتیب کاملاً ثابت کردند که خط توحیدی و ضد استکباری پیامبران الهی، با آن
یهودیّتی که آنها مدعی آن بودند، از زمین تا آسمان فاصله دارد.(جنایت جهانی، اثر
شمس الدین رحمانی، نشر پیام نور، چاپ دوم، 1381، ص 14)
51.
یهودیان به این شیوه توانسته اند نفوذ گسترده ای در میان مسلمانان و مسیحیان داشته
باشند تا جاییکه تا بالاترین سطوح روحانیّت مسلمانان و مسیحیان، خود را معرفی و
وانمود به آن کرده اند و بعد از آن با دقت و حوصله ی زیاد، کمر به تحریف آیین
اسلام و مسیحیت بسته اند. قسمت عمده ی تحریفات و کاستی هایی که در اسلام و مسیحیت
وجود دارد از طریق یهودیان و با ترفندهای خاصی که آیین یهودیّت به آنها آموخته به
وجود آمده است و این یکی از مخفی مانده ترین و مظلومانه ترین پرونده های موجود در
تاریخ است که سخن گفتن از آن، موجبات مرگ و نابودی بسیاری از انسان های آزاد را در
طول ادوار مختلف، فراهم آورده است.
52. تمام
این تعلیمات در تجاوز یهود در 1967 م بر مردم مسلمان، عملی گردید.
53 در
آیین یهود یک غیریهودی نمی تواند یهودی شود و یهودیان که معتقد به اصالت نژادی
هستند، او را به عنوان یهودی، قبول ندارند و تنها کسی را یهودی اصیل و واقعی
می دانند که از پدر و مادر یهودی، متولد شده باشد. ولی این مطلب را مخفی نگاه
می دارند و غیریهودیان را به ظاهر در آیین یهود وارد کرده و از آنها برای مقاصد
شومشان استفاده می کنند.