علائم و نشانه ها:
-سعی در دشمنی ورزیدن،
-زود خشم و عصبانی،
-مورد تمسخر و سرزنش قرار دادن دیگران،
-سعی در انتقام گرفتن از دیگران،
-عقده گشایی سریع،
-سعی در تحت سلطه و سیطره قرار دادن دیگران،
-شرارت،
-بلاتکلیفی و بی هدفی در بیشتر مواقع،
-دارای روحی بی قرار و عصبی.
عوامل پدید آورنده:
-با مانع مواجه شدن و به هدف نرسیدن کودک،
-به سر بردن کودک در بلاتکلیفی، ناراحتی و تحمل فشار زیاد،
-محرومیت و شکست،
-به سربردن دائمی در ملامت، اذیت و آزار و سرزنش بزرگترها.
-خانواده ی نابسامان و تربیت بد،
-لوس و ننر بودن کودک،
-وجود افراد بد دهن فراوان در محیط،
-به منظور دست یافتن به هدف،
-مورد بی احترامی و بی مهری قرار گرفتن،
-یادگیری از دیگران،
-بی قراری و عصبی بودن کودک،
-ابراز خصومت و دشمنی نسبت به دیگران،
-احساس رنج و اندوه،
-گاهی بددهنی به خاطر انتقام گرفتن،
-ضعف بدنی و روانی،
-خود را محروم و در بن بست احساس کردن،
-خشم و ناراحتی،
-حسادت نسبت به مورد توجه قرار گرفتن دیگران در خانواده،
-مهربانی بی اندازه،
-استفاده زیاد از تنبیه به جای تشویق،
-روش تربیتی نامناسب و غیرقابل قبول درباره کودک،
-دیدن صحنه های نزاع و درگیری و همین طور بددهنی توسط کودک دیگر.
چگونگی عملکرد:
-آموزش رفتار و مراقبت از گفتار کودک،
-مبذول داشتن مهر و محبت لازم به کودک،
-گاهی قهر، اخطار و تنبیه،
-مورد احترام و پذیرش قرار دادن کودک،
-اعتماد بنفس دادن به کودک و تایید و تشویق کارهای پسندیده ی او،
-بی اعتنایی به کودک هنگام بروز بددهنی از او،
-اعلام عدم خرسندی به کودک،
-تلاش در رفع مشکلات کودک،
-محروم کردن در بعضی شرایط،
-محروم کردن کودک از چیزهای مورد علاقه اش،
-پاک کردن محیط کودک(دوری کردن کودک از افراد بددهن)،
-حفظ خونسردی و متانت در برابر کودک،
-سعی در عدم بروز عصیان در کودک،
-از بین بردن زمینه های دشمنی و کینه ورزی در کودک،
-ارزش قائل شدن برای کودک،
-یاددادن کلمات هم وزن و هم قافیه خوب به کودک.
منبع: نجاتی، حسین، (1388)، روانشناسی کودک، تهران، نشر بیکران، چاپ دهم.