نام رایج:
زرشک
نام عربی:
امبرباریس
نام های دیگر:
زارج، زرک (افغانی)، زرنک
ماهیت:
درختی است خاردار و خارهای آَن مثلث یعنی هر جا که خار رسته سه خار با هم رسته و برگ آن شبیه به برگ یاسمین و بزرگتر و باریکتر از آن و گل آن زرد مایل به سفیدی و سرهای آن مجتمع و ثمر آن خوشه دار و طولانی و در خامی سبز و بعد رسیدن سرخ مایل به بنفش و بنفش سیاه می گردد و هنگام رسیدن آن تابستانی است. و بهترین آن منقی از دانه یا بی دانه کوهی آن است.
طبیعت:
سرد و خشک در سوم
افعال و خواص:
با قوت قابضه و تریاقیه، قاطع صفرا و مسکن تشنگی و حرارت معده و جگر و قلیان خون و سیلان آن از اسفل و بواسیر و مقوی دل و جگر و معده حار و مانع ریختن مواد به اعضاء و جهت بواسیر و سیلان رحم مزمن به تنهایی و یا با ادویه حاره مقویه مانند سنبل الطیب و دارچینی و عسل و امثال اینها جهت تفتیح سدّه جگر و رفع استسقاء و تقویت جگر سرد و تر و سردی احشاء و رفع اسهالی که از ضعف جگر و یا به سبب تب بلغمی مزمن به هم رسیده باشد و پوست ریشه آن را آرغیس نامند.
***
بدل:
به وزن آن تخم گل سرخ و دو ثلث آن صندل سفید
مضر:
مضر مبرودالمزاج بلغمی و سوداوی و اصحاب قولنج و ریاح و احتقاق بطن/ در زمان بارداری نباید مصرف شود.
مصلح:
در مبرودین قرنفل و در غیر آن شکر و شیرینی ها
مقدار شربت:
از آب آن تا 20 مثقال و از جرم آن تا 15 مثقال و از دانه آن تا سه مثقال.
هر که را گرمی جگر باشد *** گو طلب آب بوستان افروز
پس بیاشام با شراب زرشک*** وانگهی میل میکنش هر روز
حکیم یوسفی
منبع مقاله :
کمالی نژاد، محمد، (1390)؛ برگ کهن، تهران: چوگان، چاپ اول