علائم و نشانه ها:
-رفتاری غیرصادقانه،
-استفاده از راههای ناروا برای رسیدن به هدف خود،
-اضطراب و نگرانی،
-عدم احترام به حقوق دیگران،
-بی قراری و درشت گویی،
-تنبلی و میل به مقصود رسیدن با راحتی،
-خود را بزرگتر از دیگران پنداشتن و میل به برتری از دیگران،
-شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت.
عوامل پدید آورنده:
-توقعات نادرست و خارج از ظرفیت داشتن از کودک،
-ایجاد ترس از امتحان، رفوزگی و انتقام معلم،
-ناآگاهی و تنبلی،
-برتری طلبی،
-مشغول کردن کودک به کارهای فرعی و به حدی که او نمی تواند به خود بپردازد و به ناچار متوسل می شود به تقلب،
-حفظ آبرو و موقعیت،
-سرگرمی های رنگارنگ،
-عقب ماندگی ذهنی،
-عقب ماندگی درسی،
-میل به جلب توجه،
-نبود یک روش تربیتی صحیح در خانواده و محیط،
درگیری و هرج و مرج در خانواده.
چگونگی عملکرد:
-بذل توجه کافی به کودک،
-آموزش ظوابط و مقررات و همین طور توضیح ارزش های مختلف،
-سد راههای تقلب در کودک و پست شمردن آن،
-از بین بردن موانع و سدهایی که کودک را مجبور می کند به تقلب،
-شناخت علت اساسی تقلب کودک،
-کاستن از توقعات بی جا و افزایش ظرفیت و تحمل کودک،
-پی بردن به محرومیت های کودک و توقع در حد ظرفیت کودک،
-آماده کردن کودک برای به عهده گرفتن شغل،
-هدایت کودک و تفهیم راه شرافتمندانه و زندگی صادقانه با پند و اندرز،
-عدم سرزنش کودک در مقابل دیگران،
-تقویت اعتماد به نفس و خوداتکایی در کودک،
-توضیح مکرر محاسن راستی و درستی،
-آموزش نیل به اهداف با شیوه های آبرومندانه،
-خودداری از تنبیه کودک.
منبع: نجاتی، حسین، (1388)، روانشناسی کودک، تهران، نشر بیکران، چاپ دهم.