علائم و نشانه ها:
-کینه توزی،
-سخت گیری و ستم گری،
-اعتقاد صرف به حرفهای خود و عدم توجه به نظر دیگران،
-برخورداری از عزت نفس ضعیف،
-دارای روابط اجتماعی متزلزل،
-برتری طلب، زورگو، مردد، تلقین پذیر،
-دارای شخصیتی انعطاف ناپذیر، متعرض و خودخواه،
-دارای انگیزه ها و احساسات آنی و زودگذر،
-خشک و جدی در برابر قانون و همیشه معیار خود را ملاک قرار دادن،
-نداشتن تحمل افکار و نظرات دیگران،
-پافشاری روی نظرات حتی نادرست،
-دارای رفتاری خشن و پرخاشگر،
-ابراز عقیده در مقابل افراد ضعیف،
-احساس کمبود محبت،
-داشتن احساس تردشدگی و مورد قبول قرار نگرفتن.
عوامل پدید آورنده:
-نبودن یک نظام تربیتی صحیح در خانواده و عدم آموزش راه و رسم ابراز عقاید به کودک،
-نادیده گرفتن نیازهای کودک،
-تحمیل افکار، عقاید و اعمال انضباط شدید(گاهی)،
-عدم تائید والدین،
-تقلید،
-عدم رشد فکری(عامل مهم)،
-بی مهری والدین و دیگران به کودک،
-تجارب از برخورد نادرست دیگران با کودک.
چگونگی عملکرد:
-نزدیک کردن کودک به دیگران،
-کمک به کودک برای کسب بینش اجتماعی بیشتر،
-آموزش راههای مؤثر ترک تعصب به کودک،
-ایجاد محیط صمیمی و پرمحبت در خانواده،
-آشنا کردن کودک با حقایق موجود در جامعه،
-بالا بردن سطح آگاهی کودک،
-آشنایی با موازین علمی،
-تمرین احترام به عقاید دیگران، گذشت، فداکاری، محبت،
-مسافرت گروهی و بحث های آزاد،
-استوار بودن روابط خانوادگی بر پایه ی گذشت، ایثار و فداکاری،
-شناسایی علت اصلی تعصب،
-بکار نبردن تبعیض در ارتباط با کودک،
-شرکت دادن کودک در بازی های گروهی،
-آشنا کردن کودک با ضوابط و مقررات اجتماعی و عقاید دیگران،
-تمجید از صفات پسندیده و ارتباط دوستانه و خیرخواهانه کودک با دیگران،
-آشنا کردن کودک با وظایف انسانی و واداشتن او به بیان نظرات خود در جمع،
-ایجاد زمینه برای همکاری کودک با دیگران،
-ایجاد زمینه مناسب برای آزاد فکر کردن و اجتماعی فکر کردن،
-آشنا کردن کودک با وضعیت زندگی، وقایع و جریانات مختلف،
-آشنا کردن کودک با ضوابط و مقررات گروهی،
-فراهم کردن زمینه و رشد احساس تعلق در کودک.
منبع:نجاتی، حسین، (1388)، روانشناسی کودک، تهران، نشر بیکران، چاپ دهم.