ماهان شبکه ایرانیان

میلاد حضرت امیر(ع)

حضرت علی(ع) روز جمعه سیزدهم رجب سال سی عام الفیل ــ ده سال قبل از بعثت پیامبر(ص) ــ در خانه کعبه ولادت یافت. این فضیلت و شرافت را خداوند به حضرتش عطا کرد و در طول تاریخ کسی جز ایشان به این افتخار نایل نیامد.

ولادت حضرت علی(ع)

حضرت علی(ع) روز جمعه سیزدهم رجب سال سی عام الفیل ــ ده سال قبل از بعثت پیامبر(ص) ــ در خانه کعبه ولادت یافت. این فضیلت و شرافت را خداوند به حضرتش عطا کرد و در طول تاریخ کسی جز ایشان به این افتخار نایل نیامد.

در کعبه شد پدید و به محراب شد شهید نازم به حسن مطلع و حسن ختام او

دانه مروارید

فاطمه بنت اسد در هاله ای از نور الهی غرق بود. درد حمل او را فراگرفته بود. به نزدیک کعبه آمد و با خدای خود به راز و نیاز پرداخت. ناگهان دیوار کعبه شکافته شد و فاطمه بنت اسد داخل کعبه آن میعادگاه عاشقان و یکتاپرستان شد و پس از چند روزی، در حالی که فرزندش علی را چون دانه مرواریدی بر روی دست داشت، از درون کعبه بیرون آمد.

چو کعبه دید مادرش، به احترام حیدرش شکافت در برابرش، شکوه و عزّ و فرّ، نگر
به کعبه زادگاه او، خداست تکیه گاه او به اولین نگاه او، به بهترین بشر، نگر

خورشیدی از زمین

شب انتظار به سر آمد و سپیده بر روی زمین لبخند زد. خورشید در آسمان ظاهر شد و آرام آرام می رفت تا پرتوش را بگستراند و بر نیمی از کره زمین بتابد. اما به یک باره از تابیدن باز ایستاد و در برابر پرتو خورشیدی که از زمین تابیدن گرفته بود، سر فرود آورد. در این زمان مولودی در کعبه دیده به جهان گشود که انوار ملکوتی اش دیوارهای کعبه را شکافت و پرتو افشاند و شعاع تابناکش همه جا را پوشاند. این مولود، علی(ع) بود.

پدر و مادر حضرت علی(ع)

پدر حضرت علی(ع)، ابوطالب، از فصحای عرب، بزرگ مکه و رئیس بنی هاشم بود. سراپای وجود ابوطالب کانونی از عطوفت، مهربانی، شجاعت و بردباری و خدمتگزاری آیین توحید بود و مادرش فاطمه بنت اسد زنی با شخصیت و مملو از معرفت و محبت و عشق به خدا بود. او بعد از خدیجه اولین زنی است که به پیامبر خدا(ص) ایمان آورد.

علی(ع) در خانه پیامبر(ص)

خشکسالی عجیبی در مکه رخ داد و زندگی بر ابوطالب سخت شد. پیامبر(ص) با عموی خود عباس که ثروت و امکانات مالی او بیش از ابوطالب بود به گفتگو پرداخت و هر دو توافق کردند که هرکدام یکی از فرزندان ابوطالب را به خانه خود ببرد تا در روزهای سختی گشایشی در کار ابوطالب پدید آید. از این رو عباس، جعفر را و پیامبر اکرم(ص) علی(ع) را به خانه خود بردند.

درک حقایق

علی(ع) بر اثر توجه دائمی پیامبر اکرم(ص) و عنایت خداوند از طهارت نفسانی و روح بلند انسانی برخوردار شد و به مقامی رسید که کمتر کسی به آن دست یافته است. آن حضرت حقایقی را می دید که دیگران نمی دیدند و صداهایی را می شنید که دیگران نمی شنیدند. حضرت علی(ع) در این باره می فرمایند: «در همان دوران کودکی به هنگامی که در غار حرا در کنار پیامبر(ص) بودم، نور وحی و رسالت را که به سوی آن حضرت سرازیر بود می دیدم و بوی پاک نبوت را از او استشمام می کردم».

پیشگامی در اسلام

از افتخارات بی نظیر و مهمی که در تاریخ برای حضرت علی(ع) به یادگار مانده است، پیشگامی او در اسلام و ایمان است. او در خانه کعبه تولید یافت و در خانه پیامبر(ص) پرورش یافت و در سن ده سالگی به پیامبر خدا(ص) ایمان آورد.

فداکاری و ایثار در شب هجرت

فداکاری و ایثار حضرت علی(ع) در شب هجرت به اوج خود رسید. دشمنان رسول خدا(ص) در توطئه ای شوم طرح ترور آن حضرت را ریختند. حضرت علی(ع) برای حفظ جان رسول خدا(ص) و استمرار ندای توحید در اقدامی شجاعانه در بستر حضرت محمد(ص) خوابید و جان خویش را سپر بلا ساخت و با این عمل خویش نقشه سران شرک و کفر را نقش بر آب کرد. خداوند کریم جان فشانی حضرت علی را ستود و خشنودی خود را در ضمن این آیه این گونه بیان فرمود: «در میان مردم کسانی هستند که جان خود را برای خشنودی خدا می فروشند و خداوند نسبت به بندگان خود مهربان است».

عظمت حضرت علی(ع)

پس از بنای مسجدالنبی، یاران پیامبر(ص) در اطراف مسجد برای خود خانه هایی ساختند که یکی از درهای آنها به مسجد باز می شد. پیامبر گرامی(ص) به فرمان خدا دستور داد که تمام درهایی را که به مسجد باز می شد، به جز در خانه علی(ع)، ببندند و این حکایت از عظمت مقام حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) دارد؛ به گونه ای که برخی از یاران پیامبر آرزو داشتند که ای کاش این فضیلت نصیب آنها شده بود.

شجاعت همراه با عدالت و پرواپیشگی

جبهه نبرد یکی از تجلی گاه های شخصیت علی(ع) است. در این جبهه ها، نه فقط شجاعت بلکه عدالت، زهد و پرواپیشگی حضرت به خوبی مشاهده می شود. انسان های شجاع در تاریخ زیاد دیده شده اند، اما شجاع زاهد و عادل و عارف، آن هم در این حد و مرتبه، هرگز به چشم نمی خورد. وقتی انسان می خواند که آن حضرت پهلوان ترین فرد کافران را به خاک افکند اما در کشتن او تعلل ورزید تا خشمش فرو کشد، مات و مبهوت می ماند که او چگونه بشری است.

فتح خیبر

در جنگ خیبر قلعه های یهودیان یکی پس از دیگری فتح می شد. در بین این قلعه ها دو قلعه «وطیح و سلالم» باقی مانده بود که هنوز جنگاوران آن دو قلعه مقاومت می کردند. رزمندگان اسلام بیش از ده روز با یهودیان، دست و پنجه نرم کرده، هر روز بی نتیجه به لشکرگاه بر می گشتند. در این هنگام بود که پیامبر فرمود: «این پرچم را فردا به دست کسی می دهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول نیز او را دوست می دارند. او فتح و پیروزی را با قدرت به دست خواهد آورد».

همه منتظر بودند که ببینند این سردار پرافتخار کیست که ناگاه سکوت پرانتظار همه اصحاب و سرداران با این جمله پیامبر(ص) که فرمود: «علی کجاست» درهم شکست و همه فهمیدند پیامبر پرچم را به دست حضرت علی(ع) خواهد داد.

دانش حضرت علی(ع)

حضرت علی(ع) در برابر دیدگان هزاران نفر بر بالای منبر رفت و فرمود: «بیش از آن که مرا از دست دهید سؤالات خود را از من بپرسید».

راستی چه کسی می تواند این ادعا را، آن هم در حضور هزاران نفر بکند. تنها، کسی جرأت گفتن صادقانه چنین سخنی را دارد که دارای دانشی عمیق و فراگیر باشد و آن فرد کسی جز علی(ع) نیست.

دلاوری حضرت علی(ع)

دلاوری حضرت علی(ع) به حدی بود که نام تمام ناموران پیش و پس از خود را به بوته فراموشی سپرد. آنچه حضرت علی(ع) در این زمینه از خود به جای گذاشت تا روز قیامت ضرب المثل خواهد ماند. در دلاوری حضرت همین بس که ایشان در هیچ میدانی پشت به دشمن نکرد و صحنه نبرد را ترک نگفت.

نهج البلاغه

نهج البلاغه، و به طور کلی کلام علی(ع) پس از گذشت قرنها هنوز ویژگی خاص خود را دارد. زنگ از آیینه دل ها می زداید و انسان های خداجو را به سر ذوق می آورد.

عالمان و دانشمندان بسیاری از فرق و مذاهب مختلف شرح و تفسیرهای زیادی بر این کتاب بزرگ نوشته اند و همگی با کمال عجز اعتراف دارند که نتوانسته اند حق مطلب را ادا کنند.

سخنان امام خمینی(ره) درباره حضرت امیر(ع)

تولد عدالت

[سیزده رجب] روزی است که عدالت در عالم متولد شده است. روزی است که امیرالمؤمنین(ع) به دنیا آمدند که مظهر همه عدالت ها و اعجوبه عالم هستند و از صدر عالم تا ابد به جز رسول اکرم کسی به فضیلت او نیست.

علی(ع) اعجاز خلقت

این موجود یک اعجازی است که نمی شود در اطراف او آنچه هست صحبت کرد، هرکس به اندازه فهم خودش و به اندازه نظری که دارد در این باب صحبت کرده است و حضرت غیر از این معانی است؛ یعنی ما نمی توانیم برسیم به آن جایی که بتوانیم از ایشان به آن جور که هستند مدح کنیم.

خضوع و خشوع ملائکه

ملائکه بالشان را زیر پای امیرالمؤمنین(ع) پهن می کنند؛ چون مردی است که به درد اسلام می خورد؛ اسلام را بزرگ می کند. اسلام به واسطه او در دنیا منتشر می شود و شهرت جهانی پیدا می کند. با زمامداری آن حضرت جامعه ای خوشنام و آزاد و پر حرکت و پر فضیلت به وجود می آید.

انسان نمونه

این علی(ع) که در هر جا می رویم اسم او هست، پیش فقها وقتی می رویم فقه علی، پیش زاهدها وقتی می رویم زهد علی، پیش صوفی ها وقتی که می رویم آنها هم می گویند تصوف علی، پیش ورزشکاران هم که می رویم آنها هم می گویند که علی و با اسم علی شروع می کنند. این علی همه چیز است. یعنی در همه ابعاد انسانیت درجه یک است و لهذا هر طایفه ای خودشان را به او نزدیک می کنند.

شدت عدالت و اوج عاطفه

حضرت امیرالمؤمنین(ع) بعد از این که دست دو نفر دزد را قطع می کند، چنان نسبت به آنان عاطفه و محبت نشان می دهد و معالجه و پذیرایی می کند که از مداحان حضرت می شوند؛ یا وقتی می شنود ارتش غارتگر معاویه خلخال از پای یک زن اهل ذمّه در آورده اند به قدری ناراحت می شود و عواطفش جریحه دار می گردد که در نطقی می فرماید اگر از تأثر این واقعه انسان بمیرد قابل سرزنش نخواهد بود.

نهج البلاغه

ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگ ترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ما است.

جلوه ای از روح امام علی(ع)

کتاب نهج البلاغه که نازله روح اوست برای تعلیم و تربیت ما خفتگان در بستر منیّت و در حجاب خود و خودخواهی خود ـ معجونی است برای شفا و مرهمی است برای دردهای فردی و اجتماعی و مجموعه ای است دارای ابعادی به اندازه یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانی از زمان صدور آن تا هرچه تاریخ به پیش رود.

گمنام ترین سرباز

نامدارترین سرباز فداکار اسلام، امیرالمؤمنین است و او گمنام ترین سرباز است. با کدام تفکر عرفانی، فلسفی، سیاسی و کدام قلم و زبان و بیان، بشر این سرباز گمنام را معرفی کند و بشناسد و بشناساند؟

پیروی از حضرت علی(ع)

شما که داعیه پیروی از حضرت امیرالمؤمنین(ع) دارید، لااقل در زندگی آن مرد بزرگ کمی مطالعه کنید. ببینید واقعا هیچ گونه پیروی و مشایعتی از آن حضرت می کنید؟ آیا از زهد، تقوا، زندگی ساده و بی آلایش آن حضرت چیزی می دانید و به کار می بندید؟ آیا از مبارزات آن بزرگوار با ظلم و بیدادگری و امتیازات طبقاتی، و دفاع و پشتیبانی بی دریغی که از مظلومین و ستمدیدگان می کرد و دستگیری هایی که از طبقات محروم و رنجدیده اجتماع می نمود چیزی می فهمید؟

سخنان مقام معظم رهبری درباره حضرت امیر(ع)

درس جاودانه

این ولادت با سعادت و مبدأ یک برکت الهی بر بشریت را به همه آزادگان عالم، مخصوصا مسلمین جهان و بالاخص به مردم مؤمن و فداکار کشور عزیزمان تبریک عرض می کنم. وجود امیرالمؤمنین(ع) از جهات متعدد و در شرایط گوناگون برای همه نسل های بشر، یک درس جاودانه و فراموش نشدنی است؛ چه در عمل فردی و شخصی خود، چه در محراب عبادتش، چه در مناجاتش، چه در زهدش، چه در محو و غرق شدنش در یاد خدا و چه در مبارزه اش با نفس و شیطان و انگیزه های نفسانی و مادی.

دیگری را بفریب

این جملات از زبان امیرالمؤمنین در فضای آفرینش و فضای زندگی انسان، همچنان پرطنین است: «یا دنیا... غُرّی غَیری» ای جلوه های دنیا، ای زیبایی های پرجاذبه، ای هوس هایی که قوی ترین انسان ها را به دام خود می کشید، بروید کس دیگری غیر علی را فریب بدهید. علی بزرگ تر و بالاتر و قوی تر از این حرف هاست و بنابراین یکایک انسان های بیدار، در لحظه لحظه زندگی امیرالمؤمنین و در ارتباطش با خدا و معنویت، درس های فراموش نشدنی پیدا می کنند.

قامت استوار علی(ع)

مقام معظم رهبری در مورد فداکاری و تلاش حضرت علی(ع) در راه خدا می فرمایند:

«آن وقتی که هیچ کس در میدان نمی ماند، او می ماند. آن وقتی که هیچ کس به میان قدم نمی گذاشت، او می گذاشت. آن وقتی که سختی ها مثل کوه های گران، بر دوش مبارزان و مجاهدان فی سبیل اللّه سنگینی می کرد، قامت استوار او بود که به دیگران دلگرمی می بخشید. برای او، معنای زندگی همین بود که از امکانات خدا داده، از قوّت جسمی و روحی و ارادی و کلاً از آنچه که در اختیار اوست، در راه اعلای کلمه حق استفاده کند و حق را زنده نماید».

جامعه علوی

ما می خواهیم دنیا و زندگی و نظام ما به گونه یی بشود که امیرالمؤمنین در راه آن مبارزه و زندگی و جهاد و حکومت کرد. ما می خواهیم در نظام ما عدل اسلامیِ کامل حکم فرما بشود. هر کسی که در این نظام زندگی می کند باید مجاهدت نماید تا اگر در رأس جامعه امیرالمؤمنین(ع) قرار می داشت، جامعه و نظام ما لایق او می بود، ما باید این طور حرکت کنیم.

خدمت به مستضعفان

امیرالمؤمنین برای خدا و در راه او کار می کرد، به درد مردم می رسید، مردم را دوست می داشت و خدمت به آنها را وظیفه خود می دانست. با این که حکومت او در جهت خدمت به مستضعفان بود، به این اکتفا نمی کرد؛ شب ها هم، تنها و به صورت خودی، به کمک یکایک مستضعفان می رفت. این زندگی امیرالمؤمنین(ع) است.

ظلم ستیز

علی(ع) در هر سطحی، با هر نامی و زیر هر پوششی، ظلم ستیز بود. زندگی دشوار امیرالمؤمنین را نگاه کنید. این جنگ های اوست؛ ببینید با چه کسانی جنگید؛ چه طور جنگید؛ با چه صلابتی جنگید؛ آنها چه کسانی بودند؛ زیر چه نام ها و عنوان های فریبنده ای پنهان شده بودند. اما وقتی تشخیص می داد که این ظلم و باطل است، درنگ نمی کرد. این راه ماست؛ راه دشواری که باید آن را طی کنیم. این راه یکایک کسانی است که ادعای پیروی از امیرالمؤمنین(ع) را می کنند؛ راه مقابله با ظلم و ظالم، در هر سطحی و با هر کیفیتی.

شخصیتی با ابعاد نامتناهی

در مورد شخصیت علی بن ابی طالب(ع) هرچه گفته شود، کم گفته شده است؛ چون آن شخصیت، شخصیت قابل احاطه ذهنی و بیانی نیست؛ یعنی نمی شود با بیان، ابعاد نامتناهی آن شخصیت الهی را توصیف کرد.

اوج خوبی ها

شخصیت امیرالمؤمنین(ع) ترکیبی از عناصری است که هر کدام به تنهایی یک انسان عالی مقام را اگر بخواهد به اوج آن برسد، به زانو در می آورد. زهد امیرالمؤمنین و بی رغبتی او نسبت به شهوات زندگی و زخارف دنیایی، یکی از این عناصر است. علم آن بزرگوار و دانش وسیع او که بسیاری از بزرگان مسلمین و همه شیعه بر آن اتفاق دارند که بعد از نبی اکرم(ص) کس دیگری غیر از امیرالمؤمنین از آن علم برخوردار نبوده است، یکی از این عناصر است. فداکاری آن بزرگوار در میدان های مختلف ــ چه میدان های نظامی و چه میدان های اخلاقی و سیاسی ــ یکی از این عناصر است. عبادت آن بزرگوار یکی دیگر از این عناصر است. عدل و دادگری امیرالمؤمنین ــ که پرچم برافراشته شاخصی برای عدل اسلامی است ــ یکی دیگر از این عناصر است. رأفت آن بزرگوار نسبت به ضعیفان ـ اعم از فقرا، کودکان، غلامان و کنیزان، زنان و از کارافتادگان ـ یک وادی عظیم و یکی دیگر از ابعاد شخصیت امیرالمؤمنین است.

زهد و بی رغبتی به دنیا

امیرالمؤمنین زهد و بی رغبتی به دنیایش مَثَل است. شاید برجسته ترین و یا یکی از برجسته ترین موضوعات نهج البلاغه، زهد است. همین امیرالمؤمنین در طول 25 سال مابین رحلت پیامبر و رسیدنش به حکومت، از مال شخصی خود کارهای آبادسازی می کرد، باغ درست می کرد: چاه حفر می کرد، آب جاری می کرد، مزرعه درست می کرد. عجیب این است که همه را هم در راه خدا می داد.

بیداری و پایداری

امیرالمؤمنین از اوایل نوجوانی تا هنگام مرگ دو صفت «بصیرت» و «صبر» را با خود همراه داشت؛ بیداری و پایداری. او یک لحظه دچار غفلت و کج فهمی و انحراف فکری و بد تشخیص دادن واقعیت ها نشد. از همان وقتی که از غار حرا و کوه نور پرچم اسلام به دست پیامبر برافراشته شد و کلمه «لا اِلهَ الّا اللّه» بر زبان آن بزرگوار جاری شد و حرکت نبوت و رسالت آغاز گردید، این واقعیت درخشان را علی بن ابی طالب(ع) تشخیص داد. پای این تشخیص هم ایستاد و با مشکلات آن هم ساخت.

مظلوم ترین چهره تاریخ

هیچ ضعفی از هیچ طرف، در شخصیت امیرالمؤمنین(ع) نیست؛ در عین حال یکی از مظلوم ترین چهره های تاریخ است. مظلومیت در همه ی بخش های زندگی اش بود. در دوران نوجوانی، مظلوم واقع شد. در دوران جوانی ـ بعد از پیامبر ـ مظلوم واقع شد. در دوران کهولت و خلافت، مظلوم واقع شد. بعد از شهادت هم، تا سال های متمادی بر سر منبرها از او بدگویی کردند و به او نسبت های دروغ دادند. شهادت او هم مظلومانه است.

شناخت حضرت علی(ع)

علی ای که من و شما عاشق او هستیم، دنیا عاشق اوست، مسیحی عاشقانه برایش کتاب می نویسد، آدمی که به مبانی دینی هم عملاً خیلی پایبند نیست درباره او زبان ستایش باز می کند، این علی را شما چرا از دور نگاه می کنید؛ نزدیک بروید. هرکس این قله ی دماوند را که از دور نگاه کند می گوید به به، عجب چیزی است! قدری از این پیچ و خمها بالا برو، ببینم چه کاره ای. باید نزدیک شد؛ باید راه افتاد؛ باید حرکت کرد. امروز بشریت به همین خصلت هایی که امیرالمؤمنین پرچمدارش بود احتیاج دارد. این خصلت ها با پیشرفت علم، با پیشرفت تکنولوژی، با پدید آمدن روش جدید زندگی در دنیا کهنه نمی شود.

الگوی کامل

امیرالمؤمنین(ع) یک الگوی کامل برای همه است. جوانی پرشور و پر حماسه او الگوی جوانان است؛ حکومت سراسر عدل و انصاف او، الگوی دولتمردان است؛ زندگی سراپا مجاهدت و سراپا مسؤولیت او، الگوی همه مؤمنان است؛ سخنان حکمت آمیز و درس های ماندگار او، الگوی عالمان و دانشمندان و روشنفکران است.

حضرت علی(ع) از نگاه دیگران

حضرت علی(ع) از نگاه سیدرضی

من که نهج البلاغه را گردآوردم، تنها بر این قصد بودم که مقام امیرالمؤمنین علی(ع) را در سخن و بلاغت نشان دهم؛ با این که او نیکویی ها و برتری های بی شماری دارد که در آنها به آخرین درجه کمال رسیده و از همه انسان های بزرگ پیشین که از آنان سخنان حکمت آمیز به یادگار مانده، پیشی گرفته است.

حضرت علی(ع) از نگاه خطیب خوارزمی

علی همان کسی است که شبانگاه در محراب می گریست و روز با چهره ای خندان در گرد و غبار میدان جنگ فرو می رفت، او از زرد و سرخ بیت المال دستش تهی بود. او همان شکننده بتها بود.

حضرت علی(ع) از نگاه جرج جرداق مسیحی

دلاوری ها و قهرمانی های امام علی(ع) فقط منحصر به میدان کارزار نیست؛ بلکه او در روشن اندیشی، پاکی وجدان، سحر بیان، عقل و کمال و انسانیت، شور و حرارت ایمان، بلندی همت و فکر، هواداری از رنج دیده ها و ستم کشیده ها در برابر خودکامگی و ستم پیشگان و فروتنی در مقابل درخشش هرگونه حقی نیز قهرمان بود و همه این قهرمانی ها هرچند زمان بگذرد، همیشه پناهگاه پرمایه ای است، برای این که امروز و هر روز دیگری که شوق ما برای پی ریزی جامعه و زندگی سعادتمندانه تشدید شود به سوی آن رو می کنیم.

علی(ع) مظهر عدالت

دکتر طه حسین دانشمند و نویسنده بزرگ مصری در کتابش تحت عنوان علی و فرزندانش می نویسد:

علی(ع) می خواست عدالت را در بالاترین درجه در میان مردم برقرار کند و هیچ فردی را بر دیگری ترجیح ندهد. لازم می دانست که اموال مسلمین را حفظ کند آن را در جای خود مصرف کند، اجازه نمی داد که مردم دست به بیت المال دراز کنند و همچنین اجازه نمی داد که از بیت المال برای خود و خویشان و نزدیکانش بیش از قوت لایموت برداشت شود تا آنجا که می توانست حتی کمتر از دیگران برای خود بر می داشت.

مرد بزرگ

استاد فؤاد البستانی مسیحی در کتاب خود تحت عنوان علی بن ابی طالب می نویسد: «علی(ع) دارای شخصیت جذابی است که مورخان و دانشمندان درباره آن قلم فرسایی کرده اند، سالکان و زاهدان به هدایت او راه پیموده اند و بسیاری از اُدَبا در زیر پرچم حضرتش قدر برافراشته اند... شگفتا عظمت این مرد بزرگ تا چه حد است!

برگزیده اشعار

جشن میلاد

جشن فرخنده میلادِ علی است دلِ ما خوش، همه با یادِ علی است
کعبه زایشگرِ آبادِ علی است حرم حق، دلِ آبادِ علی است
خلق را چشم، به امداد علی است دلِ ما شاد، به ارشادِ علی است
چشم ما روشن از این مولود است بر همه عید علی، مسعود است

مرتضی جندقی (فخرایی)

میلاد فخر عالم

میلاد فخر عالم و سردار اتقیاست روز ظهور راستی و مردی و سخاست
عیدی است بس گرامی و روزی است بس بزرگ دولت نصیب گیتی و گیتی به کام ماست
روزی چنان بُوَد که بدان تا بروز حشر گر روزگار بالد و نازش کند رواست

عماد خراسانی (عماد الدین برقعی)

جمال بوتراب

در حریم کعبه نور آفتاب افتاده است یا فروغی از جمالِ بو تراب افتاده است؟
می زند دریای رحمت مرحبا گویا در آن گوهری با یازده درّ خوشاب افتاده است
سیزده روز از رجب بگذشت و ماهی چارده در حرم از چهره پاکش حجاب افتاده است

دکتر قاسم رس

درخشش اختر

امشب گشود رحمت حق، بر جهان دری بر آسمان فضل، درخشید اختری
نورِ خدای، تیرگی از خاکیان زدود بر گمرهان رسید، هم از غیب رهبری
دریای آفرینش، موجی شگرف زد زاد این محیط ژرف، درخشنده گوهری

محمدعلی ناصح

نور خدایی

بر بیت خدا، نور و صفای دگر آمد این کیست که در خانه حق، بی خبر آمد
این نور خدایی است، که نازل به حرم شد یا لطف نهان بود و کنون جلوه گر آمد
مِهر است مگر می دمد از رخنه دیوار؟ ماه است مگر کز افق کعبه برآمد؟
سِر اللّه اعظم، سبب سجده بر آدم در قبله گه آخر، ز پس پرده درآمد

حسان

علی بود

تا صورت پیوند جهان بود، علی بود تا نقشِ زمین بود و زمان بود، علی بود
آن قلعه گشایی که درِ قلعه خیبر بر کند به یک حمله و بگشود، علی بود
آن گُردِ سرافراز، که اندر ره اسلام تا کار نشد راست نیاسود، علی بود
آن شیر دلاور، که برای طمع نفس بر خوان جهان، پنجه نیالود، علی بود

مولوی

نشد وصف جمال او تمام

پس بود در مدح و توصیفش همین یک افتخار لا فَتی الاّ عَلی، لا سیف الاّ ذوالفقار
من چه گویم مدح او، جایی که قرآن مادح است کی همانندش ببیند چشم پیر روزگار؟
روزها شب شد، نشد وصفِ جمال او تمام در شمارِ فصل او فرسوده شد لیل و نهار

حبیب چایچیان (حسان)

همای رحمت

علی ای همای رحمت، تو چه آیتی خدا را که به ما سوا فکندی، همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی، همه در رُخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم، اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد، سرچشمه بقا را
مگر ای سحاب رحمت، تو بباری، اَر نه دوزخ به شرارِ قهر سوزد، همه جانِ ما سوا را
برو ای گدای مسکین، در خانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا

محمدحسین شهریار

علی بود

آن شاه که بر دوش نبی زد بـه حرم گـام

آن شـاه که او کعبـه تـهی کـرد ز اصنـام

آن شاه که هر دم ز خدا می شدش الهام

آن شــاه سـرافـراز کــه انــدر ره اسـلام

تا کـار نشد راست نیـاسـود، علـی بـود

مولوی

در بحر شرف، گوهر یکدانه علی ست بر مسند دین، امیر و فرزانه علی ست
در مکه ظهور کرد تا بر همه کس معلوم شود که صاحبِ خانه علی ست

نیر تبریزی

نبرد حضرت علی(ع) با عمروبن عبدود

از علی آموز اخلاص عمل شیر حق را دان مُنزّه از دَغل
در غزا بر پهلوانی دست یافت زود شمشیری برآورد و شتافت
او خدو انداخت بر روی علی افتخار هر نبیّ و هر ولیّ
او خدو انداخت بر رویی که ماه سجده آرد پیش او در سجده گاه
در زمان شمشیر انداخت آن علی کرد او اندر غزایش کاهلی
گشت حیران آن مبارز زین عمل از نمودن عفو و رحم بی محل
گفت بر من تیغ تیز افراشتی از چه افکندی مرا بگذاشتی

مولوی

پاسخ حضرت علی(ع) به عمروبن عبدود

گفت من تیغ از پی حق می زنم بنده حقم نه مأمور تنم
شیر حقم نیستم شیر هوا فعل من بر دین من باشد گوا
من چو تیغم و آن زننده ی آفتاب مارَمیتَ اذ رَمیتَ در حراب
رخت خود را من ز ره برداشتم غیر حق را من عدم انگاشتم

مولوی

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان