مقوله اصلاحات و اصلاح طلبی مدتی است که در کشور ما تنور گرمی یافته و برخی با استفاده از آن نان خود را برگرفتند! و همچنان برمی گیرند!
روح سخن در باب اصلاحات همان است که مقام معظم رهبری مدظله فرمودند: اصلاحات اسلامی آری، اصلاحات آمریکائی هرگز .
اصلاح طلبی آمریکایی عبارت است از دین زدایی، ارزش زدایی، ولایت زدایی، اصلاح طلبی آمریکایی عبارت است از بیگانه مداری، تلاش برای براندازی نظام اسلامی، و عبور از خطوط قرمز نظام اسلامی .
اصلاح طلبی اسلامی عبارت است از تلاش همه جانبه برای سامان دادن امور کشور در تمامی ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اداری و نظامی و . . .
اصلاح طلبی اسلامی عبارت است از «ضابطه مداری » در برابر «رابطه مداری و رشوه مداری » .
اصلاح طلبی اسلامی عبارت است از تلاش برای تامین زندگی در حد کفاف «تامین نیاز» برای تمامی کسانی که در سایه نظام اسلامی زندگی می کنند .
اصلاح طلبی اسلامی عبارت است از تلاش گسترده در جهت رشد و ارتقاء دینی ومعنوی مردم «الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوة و آتوا الزکاة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبة الامور» آنان که وقتی در زمین اقتدارشان می دهیم نماز را برپا می دارند و زکوة می پردازند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند و عاقبت امور از آن خداوند است .
پرواضح است که اصلاح طلبی آمریکایی دقیقا نقطه مقابل اصلاح طلبی اسلامی قرار دارد .
این تقسیم از اصلاح طلبی برگرفته از متن قرآن است .
در قرآن کریم منطق انبیاء چنین آمده است .
«ان ارید الا الاصلاح ما استطعت . . .» (1)
اراده ای جز اصلاح تا آنجا که بتوانم ندارم .
این همان اصلاح طلبی اسلامی به تعبیر مقام معظم رهبری مدظله است از طرفی در قرآن آمده است که وقتی به منافقان گفته می شود زمین را به فساد نکشید می گویند: «انما نحن مصلحون » (2) آنها فساد خویش را اصلاح می نامند این همان است که اصلاح طلبی آمریکایی نامیده شد .
امام علی (ع) در کلمات درربار خویش فراوان از اصلاح و اصلاح طلبی سخن گفته است .
حضرت در سخنی خود را اصلاح طلب می نامند:
در نامه ای به معاویه می نویسد:
«و ما اردت الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب » (3) من قصدی جز اصلاح در حد توانایی ندارم و موفقیت من تنها به لطف خداست و توفیقی را جز از خدا نمی خواهم . حضرت در سخنی دیگر از جمله اهداف خویش را در بدست گرفتن حکومت، ایجاد اصلاح در جامعه معرفی می کند، «اللهم انک تعلم انه لم یکن الذی کان منا منافسة فی سلطان و لا التماس شی ء من فضول الحطام ولکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک فیامن المظلومون من عبادک و تقام المعطلة من حدودک .» (4)
پروردگارا تو می دانی آنچه ما انجام دادیم نه برای این بود که ملک و سلطنتی به دست آوریم و نه اینکه از متاع پست دنیا چیزی تهیه کنیم بلکه بخاطر این بود که نشانه های از بین رفته دینت را باز گردانیم و اصلاح را در شهرهایت ظاهر کنیم تا بندگان ستمدیده ات در امان قرار گیرند و مقررات تعطیل شده اسلامی اجرا گردد .
در این سخن امام علی (ع) اصلاح طلبی را تفسیر کرده اند که اصلاح واقعی جامعه در سایه دو امر است 1 - ایجاد امنیت در جامعه به گونه ای که مظلوم در امان بوده بتواند براحتی احقاق حق کند . حضرت فرمود:
«فانی سمعت رسول الله (ص) غیر مرة قال لن تقدس امة لاتؤخذ فیها حق الضعیف عن القوی غیر متعتع » (5) همانا چند بار از پیامبر شنیدم که پاکیزه (و سرافراز) نیست امتی که در آن حق ضعیف از قوی بدون لکنت زبان گرفته نشود .
2 - اجرای احکام دینی . در این سخن مراد مولی از حدود معنای عام آن است نه تنها معنای خاص که در مقابل دیانت قرار دارد . مقصود اجرای تمام احکام دینی است اصلاح طلبی مولی علی (ع) با دین مداری، ارزش مداری حضرت عجین است .
اصلاح طلبی مولی با «عدالت مداری » عجین است اصلاح طلبی مولی با «دشمن ستیزی » عجین است .
اصلاح طلبی علوی تلاش در جهت حاکمیت ارزشها است حضرت در اولین خطبه حکومتی خویش سخن از انقلاب همه جانبه و حاکمیت ارزشها و ارزشی ها دارد:
«والذی بعثه بالحق لتبلبلن بلبلة و لتغربلن غربلة ولتساطن سوط القدر حتی یعود اسفلکم اعلاکم و اعلاکم اسفلکم و لیسبقن سابقون کانوا قصروا و لیقصرن سباقون کانوا سبقوا» . (6)
سوگند به خدایی که پیامبر را به حق مبعوث ساخت به سختی مورد آزمایش قرار گرفته غربال می شوید و همانند محتویات دیگ هنگام جوشش زیرورو خواهید شد آنچنان که بالا به پایین و پایین بالا قرار خواهد گرفت آنان که به راحتی در اسلام سبقت داشتند و کنار رفته بودند بار دیگر سر کار خواهند آمد و کسانی که با حیله و تزویر خود را پیش انداخته بودند عقب زده خواهند شد . اصلاح طلبی علوی تلاش در جهت اقامه حق و از صحنه بیرون راندن باطل است نه تلاش در جهت حاکمیت خارج و باند خاص .
عبدالله بن عباس گوید در سیر حرکت مولی برای نبرد با پیمان شکنان در محلی بنام ذی قار محضرش مشرف شدم در حالی که حضرت مشغول وصله کردن کفش خود بود به من فرمود «ما قیمة هذ النعل » ارزش این کفش چقدر است گفتم ارزشی ندارد حضرت فرمود: «والله لهی احب الی من امرتکم هذه الا ان اقیم حقا او ادفع باطلا» (7)
به خدا سوگند همین کفش بی ارزش برایم از حکومت بر شما محبوب تر است مگر اینکه با این حکومت حقی را به پا دارم و یا باطلی را دفع نمایم .
اصلاح طلبی علوی به کار بردن تمام توان در جهت اجرای عدالت همه جانبه است . در این راستاست که درخواست نزدیک ترین کسان خویش را در جهت امتیاز بیشتر از بیت المال رد می کند . درخواست عقیل برادرش، ام هانی خواهر رضاعی اش، عبدالله بن جعفر دامادش و آنچنان بر این امر پا می فشارد که «قتل فی محراب عبادته لشدة عدالته » عدالتش مشهدش می شود .
اصلاح طلبی علوی عبارت است از شایسته سالاری در سپردن مسئولیتها . منطق مولی علی (ع) این است که : «من احسن الکفایة استحق الولایة » (8) آن کس که درست از عهده اداره امور برآید شایستگی ولایت را دارد .
و بیشترین تاکید حضرت به کارگزاران خویش این است که در انتخاب همکاران تعهد و تخصص را مدنظر قرار دهید . اصلاح طلبی علوی مقابله با توطئه گرانی است که در پی براندازی نظام اسلامی اند و در این جهت تا آنجا پیش می رود که سکوت و عدم مقابله با آنان را در حد کفر می داند: «و لقد ضربت انف هذا الامر و عینه و قلبت ظهره و بطنه فلم ارلی فیه الا القتال او الکفر بما جاء محمد صلی الله علیه » . (9)
من بارها این موضوع (نحوه رفتار با معاویه) را بررسی کرده ام و پشت و روی آن را مطالعه نموده ام دیدم راهی جز پیکار و یا کافر شدن نسبت به آنچه پیامبر اسلام آورده ندارم .
اصلاح طلبی علوی دادن آزادی معقول به همه مخالفان تا آنجا که درصدد براندازی نباشند .
حضرت به خوارج نهروان که بی ادبانه ترین رفتار را با آن جناب داشتند فرمود:
«لکم عندنا ثلاث خصال لانمنعکم مساجد الله ان تصلوا فیها و لا نمنعکم الفی ء ما کانت ایدیکم مع ایدینا و لا نبداکم بحرب حتی تبدانا» (10)
شما نزد ما سه چیز دارید: 1 - مانع نماز خواندن شما در مسجد نمی شویم . 2 - حقتان را از فی ء بیت المال قطع نمی کنیم مادامی که دستتان در دست ماست (یعنی دست به توطئه عملی علیه حکومت نزدید) 3 - تا شما جنگ را آغاز نکردید ما نبرد نمی کنیم (ما آغازگر جنگ با شما نیستیم) . (11)
در اصلاح طلبی علوی آزادی بیان همراه با برخورد قاطع با توطئه گران است .
در اصلاح طلبی علوی باید کارگزاران نظام اسلامی با فرهنگ خدمتگزاری انس داشته باشند، مسئولیت را امانت بدانند، استبدادگرا نباشند، با مردم مهربان و صمیمی بوده، منش مردمی داشته باشند، از برخورد تبعیض آمیز و دوگانه با مردم بپرهیزند و بکوشند بندگان صالح خدا را در راس مسئولیتها بگمارند . (12)
و روح و جان اصلاح طلبی همان است که حضرت هدف اول حکومت خویش بیان کرد که «لنرد المعالم من دینک » بازگرداندن نشانه دین به حکومت . دین منزوی را به صحنه آوردن بالاترین جلوه اصلاح طلبی علوی است همان که اصلاح طلبی اسلامی نامیده شد . و در راس اهداف استکبار در جهت مطرح کردن اصلاح طلبی آمریکایی کنار زدن دینی است که بحمدالله با به صحنه آمدن ملتی بزرگ را از یوغ استکبار رهانید و اینک بیش از بیست سال است همانند سر و قامت کشیده در برابر دنیای توطئه ایستاده است . سران استکبار در پی منزوی کردن این دین اند! آنان با دین منزوی، دینی که محدود در مسجد، محراب و منبر، و مدرسه و . . . باشد کاری ندارند . آنان با دین زنده جان دار که در مقابل استکبار نستوه و مقاوم باشد، در ستیزند آنان با دینی که می گوید ذلت در برابر بیگانه گان هرگز در ستیزند و متاسفانه برخی از ناآگاهان یا مغرضان داخلی هم ساز بیگانان را می نوازند . آیا «دین را افیون توده ها و حکومتها خواندن » همنوایی با اصلاح طلبی آمریکایی نیست؟ آیا این توجیه که اگر نهاد دین و قدرت ادغام شد، دین افیون می شود اهانت به حکومت امیرمؤمنان علی (ع) نیست؟ در حکومت حضرت قدرت در دین ادغام شد . آیا این دین افیون می شود؟
ممکن است بگویند که امام علی (ع) معصوم بود ولی آیا همه کارگزاران حضرت هم معصوم بودند؟ بی تردید این نوع هجمه به دین از مصادیق بارز اصلاح طلبی آمریکایی است .
آیا این سخن که:
«دین رسمی و ایدئولوژی حکومتی در کشور ما به تدریج کفگیرش به ته دیگ خورده و نمی تواند پاسخگوی نیازهای آدمی باشد و به تدریج معلوم می شود که امر شریعت یک امر شخصی است و سیاست راهش را از دیانت جدا می کند» .
دقیقا در راستای اهداف کسانی که حکومت لائیک را در کشور دنبال می کنند نیست؟ آیا اصلاح طلبی آمریکایی غیر این است؟
آیا این سخن که:
«دوران مدرن دوران حکومت و رهبری عقل است و دین باید به زندگی خصوصی باز گردد . رهبری ائمه و پیامبر هم به خاطر آن بود که هنوز مردم آن زمان، عقل را مرجع استناد خود قرار نداده بودند» .
چیزی جز دین ستیزی و حذف دین از صحنه حکومت است؟ براستی اگر سران استکبار می خواستند در رابطه با دین سخن بگویند از این جسورانه تر سخن می گفتند؟ بی تردید «دین ستیزی » در راس اهداف استکبار است و این را در پوشش اصلاح طلبی پی گیری می کنند .
اصلاح طلبی که آمریکا و اذنابش در پی آنند . امام علی (ع) اصلاح طلبی را می پسندد که از دین شروع و به دین ختم شود ابتدا سخن از «لنرد المعالم من دینک » است و در پایان هم «تقام المعطلة من حدودک » .
البته در سایه تفسیر دین با تفسیر علوی سعادت دنیا و آخرت انسان تامین است .
بحمدالله در کشور ما نه تنها کفگیر حکومت دینی به تک دیگ نخورده بلکه سرافرازتر از گذشته به سیر پرنشاط خود ادامه داده و می رود انشاءالله با همت وپشتکار مسئولان و مردم در نظام اسلامی اسوه و الگوی مشتاقان حکومت اسلام در جهان گردد .
اگر هیچ دلیلی بر موفقیت حکومت دینی در کشور ما نبود، مگر اینکه بعد از بیست سال در برابر دنیای توطئه ها مثل سرو قامت کشیده همچنان ایستاده است ، همین کافی بر موفقیت آن است اگر در این کشور حکومت دینی حاکم نبود بی تردید حاکمیت در برابر این همه توطئه کمر خم می کرد .
دعوای اصلی اینان حکومت دینی نیست، بلکه اصل دین است آنان «دین » را نمی پسندند «و لایزالون یقاتلونکم حتی یردوکم عن دینکم ان استطاعوا» (13) آنقدر با شما می جنگند تا شما را از دینتان برگردانند اگر بتوانند .
که به یاری خداوند نخواهند توانست . دین نیاز بشر و گوهر سربلندی و عظمت انسان در تمامی ادوار است هرچه بشر به پیشرفت عقلانی خود ادامه دهد نیازش به دین بیشتر خواهد شد زیرا که این دین است که سیاست و قدرت در جهت رشد جامعه و دمت به مردم هدایت می کند و در غیر این صورت پیشرفت فن آوری به جای آنکه در خدمت انسانها باشد بلای جانشان می شود .
بترس آنگه که دزدی با چراغ آید
چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا
اصلاح طلبی علوی که همان اصلاح طلبی اسلامی است اساسی ترین محور آن «دین مداری » است و بدون این اصل نام اصلاحات ، همان اصلاح طلبی اموی و به تفسیر روز اصلاح طلبی آمریکایی است .
در اصلاح طلبی اموی دین منزوی است و هر آنچه جلوه ضد دینی دارد باز گرم می یابد . امام علی (ع) در نامه ای که به مردم مصر به هنگام نصب مالک اشتر مرقوم فرموده می فرماید: «و انی الی لقاء الله لمشتاق و حسن ثوابه لمنتظر . . .» من مشتاق ملاقات با پروردگارم و در انتظار پاداش حضرتش بوده امیدوارم .
یعنی در پی دنیا و جلوه های آن نیستم، برای من دنیا بی ارزش است ولکن حضرت راز تلاش در باب حکومت را چنین بیان می کند که:
«ولکننی آسی ان یلی امر هذه الامة سفهاؤها و فجارها فیتخذوا مال الله دولا و عباده خولا والصالحین حربا والفاسقین حزبا . . . ; (14) از آن اندوهناکم که سرپرستی حکومت این امت به دست نابخردان و گنهکاران بیفتد پس بیت المال را به غارت برده (همانند اموال شخصی با آن رفتار کنند) و بندگان او را به بردگی گرفته و در نبرد با صالحان قرار گیرند و فاسقان را به عنوان دار و دسته خویش برگزینند حاکمیت نابخردان، استفاده ناشایست از بیت المال با مردم همانند برده برخورد کردن، با ارزشی ها برخورد کردن و میدان دادن به غیر ارزشی ها، از مصادیق بارز اصلاح طلبی اموی و آمریکایی است . تمام تلاش امام علی (ع) این است که با اصلاح طلبی اسلامی جلوی این منحرفان را بگیرد و باید تمام تلاش رهروان راه مولی هم همین باشد چنین باد انشاءالله .
