جهانی شدن و خانواده

نویسنده، مهم ترین تغییرات در سطح جهانی را تغییراتی می داند که در زندگی خصوصی انسان ها صورت می گیرد; مانند روابط خانواده . این تغییرات دشوارترین و نگران کننده ترین نوع دگرگونی و چه بسا استحاله برای بشر است . البته این تغییرات در جهان به صورت نابرابر انجام می پذیرد و در کشورهایی که دولت های اقتدارگرا یا گروه های بنیادگرا دارند، این تغییرات کندتر صورت می گیرد .

در سال های اخیر، بسیاری از ازدواج های سنتی به طلاق می انجامد; ولی در غرب، بحث جدی تر است; در آنجا خانواده محل درگیری است و انسان غربی با از دست دادن بهشت خانواده، دچار ناراحتی و دلتنگی است . اروپای گذشته زنان را جزء دارایی شوهران و پدران می دانست و طبق قانون، مانند احشام بودند . در این جامعه، زنان و فرزندان حقی نداشتند . هیچ رابطه عاطفی میان مرد و زن و والدین و فرزندان وجود نداشت و بیشتر خانواده ها، داشتن فرزند را برای بهره مندی اقتصادی می خواستند . ازاین رو، مرگ ومیر کودکان زیاد بود . بیشتر ازدواج ها، برای تولید نسل بود و کسی که دارای فرزند بیشتری بود، خانواده استوارتری داشت . البته در این خانواده ها پاکدامنی و عفت زنان مهم بود که ایده پسندیده ای است; ولی امروزه مردان و زنان با هم برابرند و بیشتر ازدواج ها بر اساس روابط عاطفی صورت می گیرد . در خانواده امروزی، نه تنها فرزند سود اقتصادی ندارد، بلکه هزینه های زیادی بر عهده والدین می گذارد .

در حال حاضر، یک سوم کودکان در غرب از راه رابطه نامشروع به دنیا می آیند; بیشتر زنان بچه دار شدن را دوست ندارند . شمار افراد مجرد بسیار است; درحالی که در گذشته، مجرد زندگی کردن به ویژه برای زنان عیب و باعث تمسخر بود .

پس با وجود اینکه رابطه عاطفی و احساسی، و در نتیجه، صمیمت جای گزین پیوندهای قدیمی شده، مشکلاتی نیز به وجود آمده است . در این مورد، نویسنده برای محکم کردن رابطه خانواده راه حلی پیشنهاد می کند: باید در خانواده رابطه ای از نوع دمکراسی حاکم باشد که در آن، افراد خانواده بی پرده با هم سخن می گویند و چیزی را در بین خودشان پنهان نمی کنند; راحت حرف خود را می زنند وهیچ گونه زور و فشاری در کار نیست . البته این دمکراسی به معنای تضعیف وظایف خانوادگی و سیاست های عمومی خانواده نیست; بلکه به عنوان تمکین قانون و پذیرش اعمال آن است . در این خانواده اگرگفته می شود که فرزندان در مقابل پدر و مادر برابرند، به معنای بی اقتدار شدن والدین و بی احترامی و بی نظمی نیست . در این خانواده هم درگیری و برخورد پیش می آید; ولی اصل مهم تساوی زن و مرد است و حق دوطرف محترم بوده و هرکدام خواهان موفقیت طرف مقابل است .