هر گاه مزاج اصلی (1) یعنی مادر زادی به خشکی گراید، در همه ی سال های عمر جسم جوان می ماند. اگر این مزاج به سردی یا به تری گراید، در همه ی سال ها به پیران می ماند و جسمی که بدان سال رسد که مزاج سن او در آن ایام مانند مزاج اصلی باشد، حال او بد می شود و به بیماری می گراید.
به عنوان مثال هر گاه مزاج اصلی گرم و خشک باشد، چون از حد کودکی بیرون آید و به جوانی رسد بدحال می شود، از آن جهت که مزاج روزگار جوانی هم گرم و خشک می باشد و هر گاه دو مزاج گرم و خشک در جسمی پدید آید، آن جسم بسیار از اعتدال دور می شود.
هر جسمی که در عمر بدان سال رسد که مخالف مزاج اصلی او باشد در آن ایام نیک حال تر می باشد. چنان که مزاج اصلی سرد و تر باشد، چون به جوانی رسد معتدل می شود از بهر آن که مزاج سال های جوانی گرم و خشک می باشد که ضد سردی و تری است.
اگر مزاج اصلی گرم و تر باشد، در کهنسالی نیک حال تر می باشد؛ زیرا مزاج کهنسالی در قیاس با مزاج سال های جوانی سرد و خشک می باشد و بدین سبب معتدل می گردد.
شناسایی نشانه های مزاج معتدل و نامعتدل
مزاج معتدل و نامعتدل (2) به پنج روش معلوم گردد:
1. اگر طبیب دست به اندام ها نهد، چون سخت گرم باشد در حالی که سببی آشکار در میان نباشد، مزاج گرم است و اگر سرد باشد، مزاج سرد است و اگر معتدل باشد، مزاج معتدل است. به شرطی که شخص یبوست نداشته باشد.
2. طبیب بنگرد اگر گوشت اندام ها سخت باشد، مزاج خشک و اگر نرم باشد، مزاج تر است.
3. طبیب بنگرد اگر بر اندام ها گوشت و پیه برابر هم است، مزاج سرد و تر است و سردی و تری برابر یکدیگر است. اگر چربی بیشتر است، سردی بر تری غلبه دارد و اگر گوشت بیشتر است، تری بر سردی غلبه می کند. بسیاریِ گوشت نشانه ی تری مزاج است و چربی اندک نشان گرمی مزاج است و هر گاه که گوشت و چربی هر دو اندک باشد، نشان گرمی و خشکی مزاج است. ماده ی چربی و فربهی چون در شخص قرین شود، مزاج سرد است.
4. طبیب به موی شخص بنگرد. موی از سه جهت نشانی می دهد:
نخست از بسیاری و کثیفی ( صخیم بودن ) و دوم از رنگ و سوم از جعدی و راستی.
اگر بسیار است و کثیف، مزاج گرم؛ اگر اندک است و باریک، مزاج سرد؛ اگر هر دو معتدل باشد، مزاج معتدل است. اگر جعد است و بر هم شکسته، مزاج خشک است و اگر راست یا صاف است و ناشکسته، مزاج تر می باشد. اگر هر دو معتدل است، مزاج معتدل است. اگر موی سیاه است، مزاج گرم است. اگر سرخ یا اشقر ( سرخ موی ) است، مزاج معتدل است و اگر سرخی میل به سفیدی و زردی دارد، مزاج سرد است.
5. طبیب در رنگ پوست نگاه کند، اگر سرخ است، مزاج گرم؛ اگر سپید است، مزاج سرد؛ اگر رنگی تیره و گرفته دارد، سردی نیک غالب است و اگر سیاه است، مزاج گرم و خشک دارد.
هر گاه که مزاج اندام ها همه با یکدیگر برابر باشد، اندام ها نیز در کوچکی، بزرگی، سردی، گرمی، خوبی و زشتی با یکدیگر برابر باشند و سینه پهن و رگ های فراخ و نبض عظیم و دلاوری و عضلات پیدا و گوشت سخت و رنگی که میل به سیاهی دارد یا به سرخی و بسیاری موی و لاغری، این همه نشان های گرمی و خشکی مزاج است. آنچه بر خلاف این باشد نشان سردی و تری است و آنچه میان این دو باشد، معتدل است.
کلید:
برای شناخت عناصر اربعه و مزاج ها از جدول زیر استفاده می کنیم.
برای شناخت طبع از کف دست استفاده می کنیم. اگر کف دست ( در محل اتصال انگشتان به کف دست در وضع طبیعی بدون کشیدگی یا جمع شدن زیادی کف دست شبیه دست در قنوت ) بر آمده و نرم باشد، شخص طبیعت سرد و تر را دارد و عکس آن گرم و خشک است.
عناصر اربعه
رنگ زبان
|
طبیعت
|
اخلاط اربعه
|
مزه ی دهان
|
آتش
زرد
|
گرم و خشک
|
صفرا
|
تلخ
|
هوا
قرمز
|
گرم و تر
|
خون
|
شیرین
|
آب
سفید
|
سرد و تر
|
بلغم
|
ترش
|
خاک
سیاه
|
سرد و خشک
|
سودا
|
شور
|
پینوشتها:
1. ذخیره، باب سوم از گفتار دوم، ص 9.
2. همان منبع، باب هفتم از گفتار دوم، ص 10.
منبع مقاله :
خدادادی، جمشید، (1391)، خلاصه ی کلید ورود به طب قدیم، تهران: مؤسسه نشر شهر، چاپ چهارم.