چکیده
گفت وگو از دیر باز نیاز انسان اجتماعی بوده، و امروزه راه کاری شایسته برای بررسی و چاره جویی دشواری های موجود به شمار می رود . مقاله حاضر پژوهشی در تبیین بستر و زیرساخت های گفت و گو بین دو دین اسلام و مسیحیت است که بیشتر بر ایجاد راه کارهای عملی برای برقراری روابط سالم اجتماعی و هم زیستی مشترک و پایدار میان مسلمانان و مسیحیان بر اساس بازگشت به اصول ناب و بی آلایش دو دین، تاکید می کند .
نویسنده مقاله که از استادان ممتاز دانشگاه لبنان و از فعالان برجسته بین المللی در زمینه گفت و گوی ادیان و تمدن هاست، در این مقاله، ادیان آسمانی را سرچشمه زلال آزادی، برابری و برادری انسان ها و الهام بخش اصلاحات فراگیر جوامع بشری دانسته است .
کلید واژه ها: اسلام، مسیحیت، گفت وگوی ادیان .
ایمان، عقیده است که تبلور آن در گفتار و کردار است; به عبارت رساتر می توان گفت که ایمان اندیشه، گفتار و کردار است . در این زمینه، دیدگاه اسلام و مسیحیت و نیز آیین های دیگر پیش از آنها، اعم از یکتاپرستی و مانند آن، یکسان است .
چون این سه رکن ایمان، پایه مشترک ادیان و از بعد فلسفی، اجزای هستی انسانی را تشکیل می دهند، پس لازم است به عنوان محور اعتقادات دینی و پایه های ایدئولوژی قلمداد شوند . بدین جهت، تفاوت ادیان و ایدئولوژی ها را از یکدیگر باید با محتوای در بر گیرنده این سه رکن و کارکرد این سه در عرصه زندگی مرتبط دانست .
از این رو، محتوا و کارکرد - با توجه به مطلق بودن تعالیم الهی و نفی نسبیت بشری از آن - با راهبردهای محیطی هر دین و ایدئولوژی پس از گسترش و نفوذ در جهان، الگو می پذیرد .
محتوا که حقایق ایمانی پایداری را در بر می گیرد، در فرم های گوناگونی که با شرایط نزول وحی و یا شرایط تحول بشری متناسب است، پدیدار می شود . بدین سان، فرستادگان خدا برای هدایت مردم فزونی یافتند، و به گفته قرآن: «و رسولان را فرستاد که نیکان را بشارت دهند و بدان را بترسانند تا آن که پس از فرستادن این همه رسولان، مردم را بر خدا حجتی نباشد» . (3) در مقوله قرآنی عبرت آمیز دیگری آمده است: «ما بر هر قومی شریعت و طریقه ای مقرر داشتیم و اگر خدا می خواست همه را یک امت می گردانید و لیکن این نکرد تا شما را به احکامی که در کتاب خود فرستاده بیازماید، پس شما به کارهای نیک سبقت گیرید که بازگشت همه شما به سوی خداست و در آنچه اختلاف می نمایید، شما را آگاه خواهد ساخت » . (4)
این اختلاف که ناشی از فلسفه آفرینش، قانون تحول و نیازمندی های محیط است، در عصر حاضر منجر به ایجاد دو جریان مخالف هم شد: یکی معتقد به گشودن دفتری تازه از روابط مثبت میان فرقه های مسیحی به ویژه میان کلیسای کاتولیک و دیگر ادیان است . چندین سند از اسناد کنگره دوم واتیکان که این شیوه را پی ریزی کرد بر ضرورت برقراری این گونه روابط تاکید کرد، و سند ویژه ای موسوم به بیانیه Nostea Aetate] » را که به ایجاد رابطه میان کلیسای کاتولیک و دیگر ادیان پرداخته، اختصاص داد که پس از این به رویکردها و دیدگاهایش خواهیم پرداخت . اما جریان دیگر، بنیادگرایی است که در این دوران گاه تندروی و گاه میانه روی پیشه می کرد، تا جایی که مناطق وسیعی از خاور نزدیک، میانه و دور را در برگرفت و تاثیرات شگرفی بر شمال آفریقا و آفریقای سیاه برجای گذاشت . این در حوزه دین اسلام . اما در حوزه مسیحیت همانند این جریانی که بازگشت به بنیادها و ریشه ها را تبلیغ می کرد نیز پدید آمد، به ویژه در ایالات متحده آمریکا که در آن جا هم مانند بنیادگرایی اسلامی، دعوت دینی، چهره سیاسی به خود گرفت، هر چند تفاوت هایی بین این دو از نظر خاستگاه ها و انگیزه ها وجود داشته است .
در این جا می توان به مباحثی که پژوهش گران این جریان، همچون رابرت نیبت (Nisbet Rabert) و ویلیام شامبرا ,( William A.Schambra) (سیاست مدار) و دیگران مطرح کردند، اشاره کرد . (5)
اینک که موضوع این تلاش، بررسی آغاز دوره ای از روابط خوب میان ادیان، به ویژه بین مسیحیت و اسلام بوده، بهتر آن است کلامم را درباره راه های امکان پذیر ایجاد روابط میان این دو، با بازگشت به پایه های گفت وگوی مورد تاکید دو دین متمرکز کنم . سعی می کنم به اندازه توان دورنمایی از روش اولیه این گفت و گو را ترسیم کنم .
بستر و زیرساخت های گفت و گو
مفهوم گفت و گو میان ادیان به عنوان پایه و اساس در کلیسای کاتولیک بر اساس نامه فراگیر، (Ecclesiam Suam) پاپ پل ششم که در 6 آگوست سال 1964 منتشر کرد، در نظر گرفته شد . در پی آن، استعمال این اصطلاح گسترش و در خلال کنگره، کاربرد فراوانی یافت . سپس در چهارچوب امور و روابط کلیسا و مسائل دینی و نیز دنیوی و برای نشان دادن روابط مثبتی که باید میان مردم، اعم از افراد و گروه های پیرو ادیان مختلف و ایدئولوژی های متفاوت، حاکم باشد، بهره برداری شد .
مفهوم گفت و گو که اندک اندک به جنبشی پویا بدل شد و اجرای تئوریک و عملی آن به عهده مؤسسه ای که پاپ پل ششم در چهارچوب کنگره دوم واتیکان بنیان نهاد و نام دبیرخانه امور غیر مسیحیان به خود گرفت، در سال 1964 و در عید یادبود نزول روح القدس بر شاگردان حضرت مسیح که پنجاه روز پس از عید پاک است، متبلور شد . از دلایل اهتمام ورزیدن پاپ فقید به این مؤسسه، اعطای شخصیت معنوی و عملی و مستقل از جامعه مقدس مسیحی به این مؤسسه برای تبلیغ دین مسیحیت به دیگر ملل بود . قانون کلیسا (Regimini Ecclesiae) ماموریت این مؤسسه را این گونه ذکر می کند: «بحث درباره روش ها و ابزاری که منجر به گشایش گفتمان با غیر مسیحیان و کوشش جدی برای شناخت دقیق ادیان غیر مسیحی و ارج نهادن به آنها تا این که غیر مسیحیان به طور شایسته به اعتقادات، زندگانی و ارج و منزلت مسیحیت پی ببرند» . (6) در این جا به هیاتی که از سوی مجمع جهانی کلیساها برای گفت و گو با ملت های دارای عقاید و ایدئولوژی های زنده و در راستای تبلیغ و دعوت به انجیل تاسیس شده، اشاره می شود . این دو هیات برای صلاح و رستگاری انسان همکاری کردند . اما کلیسا چگونه به اجرای اصل گفت وگوی عمومی بر پایه دوران نوین روابط نگریست، روابطی که خود خواستار برقراری آن بین مسیحیت و اسلام و از خلال رابطه مورد نظر بین این دو بود .
کنگره گفت و گو - اگر این نام گذاری مناسب باشد - بر آنچه دو طرف را بر پایه ایمان به یگانگی الهی در صورت های گوناگونش گرد هم می آورد و گشودن فصلی تازه از روابط و نیز تلاش مشترک در نگاهداشت ارزش های اخلاقی و اجتماعی، تاکید کرد .
در بخشی از بیانیه کنگره آمده است:
کلیسا به دیده ستایش به مسلمانان می نگرد که خدای یگانه را می پرستند، خدای زنده و بی مانند، بخشنده و مهربان و توانا، شکافنده آسمان ها و زمین که گفتارش را به بشر پرتو افکند . آنها با همه وجودشان در تلاشند فرمانبردار دستورهای خداوند باشند، اگر چه درک آن از دید ما پنهان است . همان گونه که ابراهیم بندگی می کرد که اصولا دین اسلام به او برمی گردد .
مسلمانان، مسیح را به عنوان پیامبر، گرامی می دارند، هر چند که به مقام الوهیتش معتقد نیستند، و نیز مادر مقدسش مریم را ارج می نهند و گاه او را الگوی تقوا می دانند . آنها در انتظار روز رستاخیزند که خداوند به همه مردم که از نو زنده می شوند، رسیدگی می کند . و همین طور پاسداریشان از ارزش های اخلاقی و بندگیشان به بارگاه خداوند بزرگ، به ویژه نماز، زکات و روزه . و اگرچه اختلافات فراوان و دشمنی ها در طول قرن ها، روابط مسیحیت و اسلام را به بن بست کشانده است، این کنگره همگان را به نادیده انگاشتی گذشته و کوشش در برقراری تفاهم دو جانبه و تلاش دو سویه برای پیش برد ارزش های عدالت اجتماعی و اخلاق و صلح و آزادی و گسترش آن که همه مردم را در بر گیرد، ترغیب می کند . (7)
دیگر کلیساها نیز، گفته های کلیسای کاتولیک را تایید کردند .
آداب و اخلاق گفت و گو
اگر چه کنگره دوم واتیکان، گفت و گو را آغاز تازه ای برای ارتباط میان ادیان و ایدئولوژی ها قرار داد و مؤسسه ای را برای پی گیری آن ایجاد کرد تا این اندیشه، تنها مفهومی ذهنی و شعاری ایدئولوژیک باقی نماند، بی تردید، این فکر برخاسته از اصول نهادینه هر دو دین است که می توان در عقیده توحید و پای بندی به برادری انسانی - که جلوه ای خداوندی است - و هدف صلح جهانی برای همه انسان ها، گرد آورد . این اصول، آداب و اخلاقی دارد که در پی توضیح آنیم .
از نظر روابط انسانی، انجیل به چیزی گسترده تر از تسامح و فراتر از گفت و گو دعوت کرد، آن جا که می آموزد:
اما من به شما می گویم به کسی که به تو بدی می کند بدی نکن . و اگر کسی بر گونه راست تو سیلی می زند گونه دیگر خود را به طرف او بگردان . هر گاه کسی تو را برای گرفتن پیراهنت به دادگاه بکشاند، ردای خود را هم به او ببخش . . . شنیده اید که: نزدیکان خود را دوست بدارید و با دشمن خویش دشمنی کنید . اما من به شما می گویم: دشمنان خود را دوست بدارید، نفرین کنندگان شما را دعا کنید و به کسانی که به شما کینه ورزی می کنند، نیکی کنید . به این وسیله شما فرزندان پدر آسمانی خود خواهید شد . چون او آفتاب خود را بر بدان و نیکان یکسان می تاباند، و باران خود را بر درستکاران و بدکاران می باراند . اگر فقط کسانی را وست بدارید که شما را دوست می دارند، پس چه اجری دارید؟ . (8)
این آموزش ها، گذار از خودخواهی و نفس بدخواه، و برای بر قراری روابط اجتماعی و انسانی باارزش است . نمونه آن در چهارچوب دعوت به حق در قرآن از یک سو، این گونه آمده است:
«خلق را به حکمت و برهان و موعظه نیکو به راه خدا دعوت کن و با بهترین طریق مناظره کن که البته خدا (عاقبت حال) کسی که از راه او گمراه شده و آن که هدایت یافته بهتر می داند» . (9) این معنای دیگری نیز دارد و آن نبستن باب گفت و گو و متهم نکردن دیگران به گمراهی است . در انجیل نیز مانند این آمده است: «دیگران را محکوم نکنید تا مورد محاکمه قرار نگیرید» . (10)
از سوی دیگر، قرآن، آداب گفت و گو با اهل کتاب را ترسیم کرده، بیان می کند که توحید، مسلمانان و اهل کتاب را به هم نزدیک می کند و این یکی از پایه های گفت و گو است . در سوره عنکبوت می خوانیم:
و شما مسلمانان با اهل کتاب جز به نیکوترین طریق، بحث و مجادله مکنید، مگر با ستمکاران از آنها و با اهل کتاب بگویید که ما به کتاب آسمانی قرآن بر ما نازل شده و به کتاب آسمانی شما به همه ایمان آورده ایم و خدای ما و شما یکی است و ما تسلیم و مطیع فرمان اوییم . (11)
برای این که قرآن کریم این شور و گرمی دعوت جدید را سامان بخشد و مؤمنان را به دلیل دعوت به خدا از نادیده گرفتن آزادی دیگران بر حذر بدارد، پیامبر خود را به عنوان یاد آورنده مخاطب ساخت، و این که او نمی تواند هرکس را که خواست به راه خدا هدایت کند، بلکه فقط زمینه آماده سازی بندگان خدا را برای هدایت فراهم می آورد:
چنین که هر کس را بخواهی هدایت توانی کرد، لیکن خدا هر که را خواهد هدایت می کند و او به حال آنان که قابل هدایتند، آگاه تر است . (12)
زمینه گفت و گو
هر چند کلیسا تلاش کرد تا از گفت و گو، خاستگاهی برای همکاری میان مسیحیت و اسلام بسازد، به نظر ما، دیدگاه دو دین از لحاظ به کارگیری اعتقادات دینی برای انجام اعمالی نیک در زندگی اجتماعی و دمیدن روح انجیل و قرآن در زندگی مطابقت دارد .
در انجیل آمده است:
نه هر کسی که مرا: خداوندا، خداوندا، خطاب کند به ملکوت آسمان وارد خواهد شد، بلکه آن کسی که اراده پدر آسمانی مرا به انجام برساند . (13)
قرآن نیز می آموزد:
نیکوکاری این نیست که روی به سمت مشرق یا مغرب کنید، چه این چیز بی اثری است، لیکن نیکوکار کسی است که به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان آسمان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آرد و دارایی خود را در راه دوستی خدا به خویشان و یتیمان و فقیران و رهگذران و گدایان بدهد و هم در آزاد کردن بندگان صرف کند و نماز به پا دارد و زکات مال به مستحق برساند و با هر که عهد بسته به موقع خود وفا کند و در کارزار و سختی ها صبور و شکیبا باشد و به وقت رنج و تعب صبر پیشه کند، کسانی که بدین اوصاف آراسته اند آنها به حقیقت راست گویان عالم و آنها پرهیز کارانند . (14)
پس باید گفت وگوی ما، گفت و گویی بر پایه عمل و اجرا باشد، چرا که هر دو دین، ما را به این که دین را در رفتار و کردارمان زنده سازیم و نه فقط با بیان آموزه های آن، فرا می خوانند .
شایان ذکر است که مسیحیت و اسلام هر دو، اصل آزادی عقیده را اعلام کرده و گفته اند که همه مردم، هر عقیده ای را که می خواهند برگزینند، آزادند . اگر چه اختلاف نظر در تفسیر آیه قرآنی «لا اکراه فی الدین » و آیه «و من یتبع غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه » که به ظاهر با آیه قبل مغایرت دارد، بسیار است، و با این که شیخ محمد عبده (1849- 1905م) و شیخ محمد رشید رضا (1865- 1935م) این دو آیه و آیه های دیگر را با در نظر گرفتن اسباب نزول، در راستای اثبات آزادی تفسیر کردند، اما آیه هایی را که آورده ام - آیه 48 سوره مائده، آیه های 44- 46 از انجیل متی - این مورد را به وضوح نشان می دهد .
اما درباره گفتار هر دین مبنی بر این که راه نجات تنها به پیروی از همان دین است و لاغیر، که در آیه قرآنی (هر کس که دینی جز اسلام داشته باشد از او پذیرفته نیست) و آیین مسیحیت (بیرون از کلیسا، نجاتی نیست)، تبلور یافته است، باید گفت که مواضع کنگره دوم واتیکان در این خصوص و آموزه های امام غزالی، برگی نو از پذیرش عملی متقابل در جزئیات می گشاید و آموزه های سنتی کلی را پشت سر می گذارد .
امام ابو حامد غزالی (450- 505 ه) که اهل سنت او را حجة الاسلام لقب دادند و برخی از بزرگ ترین مجتهدان اسلام درباره کتاب احیاء علوم الدین او گفته اند که احیاء چیزی نزدیک به قرآن است . وی در کتاب فیصل التفرقة (15) خود آورده است که غیر مسلمانان هم می توانند رستگار شوند، چنانچه شرایط راست گویی و اخلاص حقیقی در آنها فراهم شده باشد . گفته این پیشوای اهل سنت و دو تن از علمای اسلامی معاصر، یعنی شیخ محمد عبده و شیخ محمد رشید رضا در تفسیر المنار (16) نظر اجتهادی منحصر به فرد نیست، بلکه از نص صریح آیه ذیل که به صورت های گوناگون در قرآن و در سه آیه از سوره بقره (17) و یک آیه از سوره مائده (18) آمده است، سرچشمه می گیرد:
هر مسلمان و یهود و نصارا و ستاره پرست که از حقیقت، به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته از خدا پاداش نیک یابد و هیچ گاه (در دنیا و عقبی) بیمناک و اندوهگین نخواهد بود . (19)
در راستای موضع شجاعانه غزالی - با توجه به شرایط زمانه خود - موضع کنگره دوم واتیکان قرار دارد که به آن استناد کردیم و در مورد ایمان و نجات مسلمانان با غزالی هم عقیده است .
افزون بر این، و در همین راستا، رویکرد امام غزالی به آموزه های حضرت مسیح و استفاده از گفته ها و رهنمون های ایشان، به ویژه در فلسفه اخلاقیش قابل توجه و نشان دهنده راه و روش نمونه و یگانه غزالی است . این را در میراث فرهنگی شیعه، چه در روی آوردن به آموزه ها و راه روش حضرت مسیح و چه در گفت و گویی که به صورت مناظراتی میان دانشمندان مسیحی و دانشمندان و پیشوایان شیعه صورت می گرفته، متجلی می بینیم .
گفتنی است که در این زمینه، نوشته های علمای شیعه، به ویژه دوازده امامی های در استفاده فراوان از سخنان و اندرزهای حضرت مسیح و تجلیل از روش زندگی او چشم گیر بوده است .
بر فراز این گونه ادبیات دینی، گفتار امام علی بن ابی طالب علیه السلام درباره پیغمبران قرار دارد که در مورد حضرت مسیح گفته است:
و اگر خواهی از عیسی بن مریم علیه السلام گویم که سنگ را بالین می کرد و جامه درشت به تن داشت و خوراک ناگوار می خورد . و نانخورش او گرسنگی بود، و میوه و ریحان او آنچه زمین برای چهارپایان رویاند از گیاه . زنی نداشت تا او را فریفته خود سازد، فرزندی نداشت تا غم وی را خورد، و نه مالی که او را مشغول کند . و نه طمعی که او را به خواری در اندازد . مرکب او دو پایش بود و خدمتگزار وی دست هایش . (20)
در زمینه گفت و گوها یا مناظرات، دانشمند معروف شیعی محمد بن علی بن بابویه قمی (در گذشته به سال 280 ه) چهار مناظره میان پیشوای بزرگ مسیحیان در مرتبه «جاثلیق » (21) و پیشوایان شیعه یا روحانیان بزرگ و یا متکلمان آنها آورده است . نخستین مبحث از این دست میان جاثلیق و امام علی بن ابی طالب علیه السلام تقریبا پس از گذشت چهار دهه از هجرت پیامبر انجام شده است . اما این گونه مباحث که صورت مناظره به خود گرفت، در قرن دوم هجری (قرن هشتم میلادی) میان جاثلیق و امام جعفر صادق علیه السلام و سپس امام علی بن موسی الرضا علیه السلام به اوج خود رسید . (22)
دومین موضوعی که در این زمینه باید ملاحظه شود، این است که نویسندگان شیعه از گفتار حضرت مسیح و راه و روش زندگانیش بسیار اقتباس کرده اند .
اگر گفته های امام ابوحامد غزالی را به کناری نهیم، در صحاح اهل سنت، روایتی از مسیح نمی یابیم، در حالی که این مورد در کتاب های شیعیان فراوان است . در اندرزی از امام صادق علیه السلام به عبدالله بن جندب می بینیم که به آیاتی از انجیل متای پیغمبر استناد شده است . این اقتباس در قرن چهارم هجری (دهم میلادی) در کتاب مشهوری به نام تحف العقول عن آل الرسول از نویسنده نامدار شیعی، ابومحمد الحسن بن علی بن الحسین بن شعبة الحرانی (در گذشته به سال 381 ه) فراوان به چشم می خورد . این کتاب لبریز از راز و نیازها، پند و اندرزها گفته های حضرت مسیح است .
این مطلب و مطالب دیگری که به اختصار ذکر کردیم، زمینه خوبی را برای گفت و گویی سازنده و تفاهم عقلانی و روحانی آزادی میان مسیحیان و مسلمانان فراهم می آورد تا آنان را به اصول دینی ناب و زلال نهفته در متن این دو دین بازگرداند .
راه و روش گفت و گو
این گشت و گذار کوتاه در مقوله گفت و گو که می توان آن را بستری تاریخی و بنیادین در روابط میان ادیان، به ویژه میان مسیحیت و اسلام، و نیز نقطه عطفی تاریخی در روند ارتباطات ملت ها و به تبع آن آینده بشریت دانست، ما را به ایجاد شیوه ای آشکار و روشی روشن رهنمون می سازد که نه تنها با پژوهش هایی در کتب آسمانی متکامل می شود، بلکه بر پایه شناخت گسترده زندگی دینی ما می توان بدان دست یافت .
بهتر آن است که بکوشیم کلیاتی را برای این روند ترسیم کنیم، تا این که اندک اندک و به مرور زمان تکامل یابد . این کلیات می تواند موارد ذیل باشد:
الف) موضع اصولی گفت و گو;
ب) زمینه های گفت و گو; امکانات، دشواری ها و ابزارهایش;
ج) بیان فواید و نتایج گفت و گو .
نگاهی گذار به این گستره پهناور که تنها برجستگی هایش به چشم می خورد، نکات زیر را برایم نمایان می سازد:
الف) موضع اصولی گفت و گو
در این زمینه آموزه های والای مسیحیت و اسلام و نیز موضع کلیسا در کنگره دوم واتیکان را بیان کردیم . در این جا اشاره می کنیم که این دعوت از سوی مراجع دینی کشورهای اسلامی پاسخی درخور یافت . در این باره گفتنی است که هیاتی اسلامی از عربستان سعودی که در راس مقدس ترین اماکن مقدس جهان اسلام است، از واتیکان دیدن کرد و این نخستین ارتباط رسمی میان کعبه مسلمانان در مکه مکرمه و پایگاه جاودان مسیحیت در رم بود .
پیش از آن در سال 1964 کاردینال فرانتس کونینگ رئیس اسقف های وین در اتریش از دانشگاه الازهر که بزرگ ترین مرجع دینی سنی در جهان است، دیدن کرد و در برابر گروه دو هزار نفری از دانشجویان و استادان و دانشمندان، سخنانی برخاسته از توصیه های کنگره دوم واتیکان با عنوان «توحید در جهان معاصر» ایراد کرد . این سخنان مهم سهم بسزایی در پیوند قلب ها و دور کردن نگرانی ها ایفا کرد . در مقابل، شیخ حسن مامون مقدم رهبر کلیسا را گرامی داشت و با ذکر این آیه قرآنی سرشار از عاطفه، سخنان خود را پایان بخشید:
و با محبت تر از همه کس با اهل ایمان آنان را خواهی یافت که گویند ما نصرانی هستیم این دوستی نصاری نسبت به مسلمین بدین سبب است که برخی از آنها دانشمند و پارسا هستند و آنها تکبر و گردن کشی بر حکم خدا نمی کنند . (23)
ب) زمینه های گفت و گو; امکانات، دشواری ها و ابزارهایش
1 . به عنوان سر آغاز این مرحله و به دنبال اعلامیه کنگره دوم واتیکان، ما خواهان اعلام پیمان صلح میان ادیان هستیم . فراخوان این چنین پیمانی، آنانی که دین را در خدمت سیاست گرفته اند و به عنوان سلاحی نیرومند به کار می برند تا حدودی ناکام می سازد .
2 . در پی آن، نوبت به اعلام پایان جدال میان پیروان ادیان و نیز میان پیروان فرقه ها و مذاهب در هر دینی به صورت جداگانه می رسد، چرا که جدال متافیزیکی یا کلامی از مهم ترین موانع گفت و گو و از عوامل نابودی عاطفه دینی و سردکننده گرمای ایمان ناب است . ما در این جا مثال مشهور جدال بیزانسیان را یاد می کنیم که در حالی که آنها مشغول جدال درباره جنس فرشتگان بودند، سپاهیان عثمانی به دروازه های قسطنطنیه رسیده بودند . برای تبیین نتایج وخیم جدال، نظر امام غزالی در رد جدال و انتخاب نام احیاء علوم الدین برای کتاب تعیین کننده اش در تاریخ ایمان اسلامی را یادآوری می کنیم . وی با استعانت از نیروی روحانی احیاگرانه، تلاش کرد تا اعتقاداتی که با جدال تضعیف شده بود، پر بار کند . بدین جهت علیه انتشار علم کلام در میان غیر متخصصان حمله کرد و گفتار مشهورش را در کتاب الجام العوام عن علم الکلام منعکس ساخت .
3 . بر شمردن اشتراکات و اختلافات عقیده و اصول و ویژگی های خاص هر دینی .
4 . بررسی نقاط اشتراک و اختلاف و علل آنها، با:
- مطالعه اصول عقاید و شریعت ها و شرایط ظهور یا نزول آنها،
- مطالعه رابطه تاریخی میان ادیان، و رابطه تاریخی میان ادیان وایدئولوژی ها .
5- بحث درباره امکان نزدیکی میان عقاید و شریعت ها در ادیان مختلف و میان مذاهب هر دینی به طور جداگانه; به عنوان مثال در این جا به تلاشی که میان اهل سنت و شیعه امامیه در تشکیل «جمعیت تقریب بین مذاهب اسلامی » که مرکز آن در قاهره و سال های متمادی ریاست آن را برعهده علامه محمد تقی قمی بوده، اشاره می کنیم .
اوج فعالیت این جمعیت در آغاز دهه شصت بوده و مجلات مصری و ایرانی (مانند مجله الاخاء که در سال های 1960- 1963، و سپس در سال های 1976- 1979 ریاست و سردبیریش را برعهده داشتم) خبر می دادند، و نیز در مجله «البینة » که شادروان علال فاسی در مغرب آن را منتشر می کرد .
6 . ترجمه میراث فرهنگی مسیحیت - علاوه بر انجیل - به زبان عربی و گسترش ترجمه فرهنگ اسلامی به زبان های جهانی و به کارگیری رسانه های گروهی برای بیان ناشناخته های هر دو دین و تشویق مؤمنان به شناخت ندانستنی های خود .
7 . تشویق همایش ها و گردهمایی هایی که مجمع کلیساهای جهان و مجامع کلیساهای منطقه ای بر پا می کنند . این عالیت بسیاری از تضادها و دوگانگی های ضدیت برانگیز را برطرف کرد و به سوی اشتراک در نماز و مراسم دینی و جز آن راهبری کرد . اینها گام هایی در راستای ایجاد نزدیکی و پیمودن راه دراز همبستگی است .
8 . اذعان به محال بودن نزدیکی میان برخی اعتقادات و اصول و به تبع آن بسیاری از جزئیاتی که مسیحیت را از اسلام جدا می کند; برای نمونه الوهیت مسیح و عقیده سه گانگی است . در این جا لازم است به اعتقادات احترام گذاشت و از وارد شدن به میدان مجادله درباره آن پرهیز و باید به سوی مشترکات حرکت کرد .
9 . تلاش در فعال کردن علم کلام یا الهیات - همان گونه که ایرانیان و ترک ها آن را می نامند - و پویایی اجتهاد، زیرا جامد ماندن این علوم اسلامی، جلوی تحرک و دگرگونی اجتماعی مسلمانان را می گیرد و روزنه ارتباطی این علوم را با علوم همانند آن در مسیحیت، تنگ می سازد .
10 . بررسی تاثیر پذیری برخی اعتقادات گوناگون از محیط، زمان و عقاید کهن در پرتو روشن گری دانش هایی که در بند پیشین بدان اشاره شد، در راستای آمادگی برای انجام قرائتی نو از انجیل و قرآن و پایه ریزی دیدگاه هایی تازه در دانش هایی که به فهم آنها می انجامد .
اگر در پرتو این دعوت، از مشکل سه گانگی مسیحی و رد آن از سوی قرآن بحث کنیم، و آن را در چهارچوب جغرافیایی و مکان تاریخیش قرار دهیم، برایمان روشن می شود که گروهی از مسیحیان در شبه جزیره عرب (حجاز) در دوره ای پیش از اسلام راز سه گانه پرستی را از رهگذر سه گانگی آمیخته با شرکی که در جنوب شبه جزیره و بر پایه مفهومی فلکی استوار بوده، دریافته بودند . خلاصه مسئله این که گروهی از عرب های جنوب، سه گانگی فلکی را که بر پایه عقیده خدای (ماه) و همسرش (آفتاب) و پسرشان (زهره) (24) استوار بوده، باور داشتند . بدین سان، گروهی از مسیحیان عرب، سه گانه پرستی مسیحی را از عقیده پیشین خود دریافته بودند . قابل توجه در این خصوص این که در آیه ای که سه گانه پرستان را کافر شمرده، نامی از مسیحیان به میان نیامده، بلکه گروهی را به طور کلی کافر خوانده است: (البته کسانی که سه خدا قائل شدند، کافر گردیدند). (25)
11 . تدریس درس دینی در مدارس با روحیه ای دگر اندیشانه، سپس تاکید بر ارزش ها و اعتقادات مشترک میان مسیحیت و اسلام در مرحله درک فکری .
12 . پرورش نسلی از گفت و گو گران متخصص با گنجاندن مطالعات تطبیقی ادیان در برنامه های درسی، به ویژه درس گفت و گو میان ادیان در دانشکده های ادیان، الهیات و فلسفه، و دادن گواهی و مدرک تحصیلی مستقلی در این زمینه .
ج) فواید گفت و گو
1 . بحث درباره ابزار گفت و گو، ما را به تبیین فواید آن در جوامع گوناگون انسانی به اعتبار محیط، تاریخ و عوامل پدید آورنده آن و نیز مسئله دین رهنمون می سازد . اگر ما با کمک همه ابزار امروزی اقدام به برپایی گردهمایی دوره ای در جاهای مختلف جهان به منظور ایجاد جوی مناسب برای گفت و گو، تفاهم و آن گاه همکاری کنیم، می توانیم به تدریج، گوشه گیری و پراکندگی را به کناری نهیم، زیرا اینها در طول قرن های طولانی دشمنی، در اندیشه، سنت ها و آداب و رسوم مردم رسوب کرده است . در آغاز، تحقق این ارتباط، خود به تنهایی پیروزی برای ایمان به حق است .
2 . از فواید این تلاش این است که ما را به بررسی همه جانبه دین و مطالعه هم زمان ادیان دیگر باز می گرداند، و در ما انگیزه فهم، عبادت و روشن بینی در آموزه های دینی و دانش های وابسته را بیدار می کند، و جنبش علمی را که به تبادل افکار و تجارب برای دست یابی به خیر و مصلحت بشریت در تمامی این کره خاکی منجر می شود، بر می انگیزاند .
3 . اذعان به وجود اختلاف و پذیرش آن - علاوه بر پذیرش مشترکات - باعث تهذیب شخصیت انسانی و نیرومندی آن در سایه همکاری با کسانی که با ما اختلاف دارند، می شود و سرانجام، راهی به سوی صلح میان انسان ها و جوامع و کشورهاست . و صلح از اهداف اصلی ادیان است .
4 . اگر چه رفع همه مشکلات انسانی به صورت قاطع، امری دشوار است، گفت و گو می تواند بار این مشکلات را کاهش دهد و بر خشونت آن که باعث تزلزل کشورها و جوامع و به تبع آن تشنج در روابط انسانی و سرانجام، برافروخته شدن آتش جنگ می شود، مهار می زند . چه این که جهان به دلیل وسایل ارتباطی مدرن، از قانون مشهور علمی (به هم پیوستن مایعات) پیروی می کند و هر تکانی در این جا، در همه جای جهان، توفانی بر پا می کند . اگر دین در جامعه حضوری زنده داشته باشد و این حضور وجودی تلقینی و یا مراسمی موروثی نباشد، آن را - همان گونه که هست - به عنوان وسیله ای برای تحقق زندگانی برتر برای مردم در این دنیا که مقدمه ای برای آخرت است، به کار بریم، و نه تنها به عنوان وسیله ای برای آخرت که در هنگام نزول بلا و یا مصیبت و یا ناراحتی در جان و تن بدان دست یازیم، که گویی طلسمی جادویی است که جز در سختی ها بدان پناه نمی بریم .
پی نوشت ها:
*) عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه قم
1) ویکتور الکک، اسس و آفاق لحوار مسیحی - اسلامی، بیروت، دارالسلام، 1996.
2) استاد ممتاز و رئیس مرکز زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه لبنان.
3) رسلا مبشرین ومنذرین لالا یکون للناس علی الله حجة بعد الرسل » (نساء (4) آیه 165.)
4) لکل جعلنا منکم شرعة ومنهاجا ولو شاء الله لجعلکم امة واحدة ولکن لیبلوکم فی ما آتاکم فاستبقوا الخیرات الی الله مرجعکم جمیعا فینبئکم بما کنتم فیه تختلفون » (مائده (5) آیه 48.)
5) نک: "The Public Interest", No.80, Summer 1985.
6) نک: دیدگاه کلیسا نسبت به پیروان دیگر ادیان، واتیکان، دبیرخانه غیر مسیحیان، 1984.
7) همان.
8) انجیل متی 5: 39- 46.
9) ادع الی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة وجادلهم بالتی هی احسن ان ربک هو اعلم بمن ضل عن سبیله وهو اعلم بالمهتدین » نحل (16) آیه 125.)
10) انجیل لوقا 6: 36.
11) ولا تجادلوا اهل الکتاب الا بالتی هی احسن الا الذین ظلموا منهم وقولوا آمنا بالذی انزل الینا وانزل الیکم والهنا والهکم واحد ونحن له مسلمون ولا تجادلوا اهل الکتاب الا بالتی هی احسن الا الذین ظلموا منهم وقولوا آمنا بالذی انزل الینا وانزل الیکم والهنا والهکم واحد ونحن له مسلمون » (عنکبوت (29) آیه 46.)
12) انک لا تهدی من احببت ولکن الله یهدی من یشاء وهو اعلم بالمهتدین » (قصص (28) آیه 56.)
13) انجیل متی 7: 21.
14) لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق والمغرب ولکن البر من آمن بالله والیوم الآخر والملائکة والکتاب والنبیین وآتی المال علی حبه ذوی القربی والیتامی والمساکین وابن السبیل والسائلین وفی الرقاب واقام الصلاة وآتی الزکاة والموفون بعهدهم اذا عاهدوا والصابرین فی الباساء والضراء وحین الباس اولئک الذین صدقوا واولئک هم المتقون » (بقره (2) آیه 177.)
15) فیصل التفرقة، چاپ قاهره، 1901 م، ص 75- 87.
16) تفسیر المنار، چاپ قاهره، 1346 ه، ج 1، ص 335- 336; محمدرشید رضا، مختصر تفسیر المنار، با تکمله و حاشیه شیخ محمد احمد کنعان، بیروت، المکتب الاسلامی، 1984 م، ص 61.
17) بقره (2) آیه های 62، 111، 112.
18) مائده (5) آیه 69.
19) ان الذین آمنوا والذین هادوا والنصاری والصابئین من آمن بالله والیوم الآخر وعمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون » (بقره (2) آیه 62.)
20) و ان شئت قلت فی عیسی بن مریم علیه السلام ، فقد کان یتوسد الحجر و یلبس الخشن و یاکل الجسب. و کان ادامه الجوع، و فاکهته و ریحانه ما تنبت الارض للبهائم. و لم تکن له زوجة تفتنه، و لا ولد یحزنه، و لا مال یلفتة، و لا طمع یذله. دابته رجلاه، و خادمه یداه » (نهج البلاغه، تحقیق دکتر صبحی الصالح، دارالکتاب اللبنانی، بیروت، 1967، ص 227، خطبه 160.)
21) جاثلیق، بنابر منابع عربی اسلامی در شرح احادیث شیعه عبارت است از: پیشوای مسیحیان در هر زمان ». این کلمه معرب از زبان یونانی است و به معنای پیشوای اسقف ها (Catholicos) و یا باتریارک. و امروزه در مورد باتریارک ارامنه ارتودکس استعمال می شود.
22) کتاب التوحید، ص 182، 286، 270، 361، 417- 420، 422.
23) ولتجدن اقربهم مودة للذین آمنوا الذین قالوا انا نصاری ذلک بان منهم قسیسین ورهبانا وانهم لا یستکبرون » (مائده (5) آیه 82.)
24) زهره در متون کهن عرب جنوب، مذکر و در عرب شمال و دیگر سامی های شمالی، مؤنث است.(نک: تاریخ العرب قبل الاسلام، نوشته دکتر جواد علی، ج 5، ص 121.)
25) لقد کفر الذین قالوا ان الله ثالث ثلاثة » (مائده (5) آیه 73.)