ماهان شبکه ایرانیان

غدیر خم در ادبیات فارسی

دیوان شعرای شیعی و سنی لبریز از اوصاف حضرت علی علیه السلام در حاثه غدیر است.

دیوان شعرای شیعی و سنی لبریز از اوصاف حضرت علی علیه السلام در حاثه غدیر است.

هرکدام از این شعرا با سروده هایشان، اظهار ادب و ارادت خود را به ساحت حضرت علی بیان علیه السلام نموده اند که به تعدادی از آن ها اشاره می کنیم:

1. عطار نیشابوری (537-627)

شیخ فرید الدین ابو حامد محمد، ملقب به عطار نیشابوری می نویسد:

گفت پیغمبر به یارای سخن

پیک رب العالمین آمد به من

گفت حیدر را خدا این تحفه داد

بر همه خلق جهان فضلش نهاد

گشت داخل از یقین زوج بتول

در ولایت با خداوند و رسول

2. قاآنی شیرازی

وی از شعرای شهیر و توانمند قرن سیزدهم هجری - عصر قاجاریه - است که در مدح حضرت امیر چنین می سراید: رستگاری جو تا در حشر گردی رستگار

رستگاری چیست؟ در دل مهر حیدر داشتن

همچو احمد پای تا سر گوش باید شد ترا

تا توانی امتثال حکم داور داشتن

ذات حیدر افسر لولاک را زیبد گهر

تاج را نتوان شبه بر جای گوهر داشتن

3. ابن یمین فریومدی (685 - 769)

وی از جمله شاعرانی بود که در حادثه نهضت سربداران به آنها پیوست و در سلک پیروان معتقد این جنبش وسیع اجتماعی درآمد. قصاید ایشان در ستایش ائمه اطهارعلیهم السلام خصوصا امیرالمؤمنین از مشهورترین قصاید است.

مقتدای اهل عالم چون گذشت از مصطفی

ابن عم مصطفی را دان علی مرتضی

بهر اثبات امامت گر بود قاضی عدل

علم و جود و عفت و مردیش بس باشد گواه

وارث شاهی که از تشریف خاص مصطفی

کسوت من کنت مولاه به قد اوست راست

4. محیط قمی

میرزا محمد محیط قمی، ملقب به شمس الفصحاء، از شعرای نامدار اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم ه. ق است. بهترین ویژگی و بارزترین خصیصه شعر قمی آن است که او به غزل مجرد چشم ندارد، بلکه در تمام غزل های خویش به مدح خاندان وحی می پردازد و کمتر غزلی است که لااقل در پایان آن گریزی به مدح اولیای الهی نزده باشد و آن غزل را با مدح یکی از ائمه معصومین علیهم السلام به پایان نبرده باشد.

گرفت عهد ز اشیا، در دو روز رب قدیر

یکی بروز الست و یکی به روز غدیر

گرفت عهد ز ذرات بر خدایی خویش

نخست روز و دویم روز بر خلافت میر

وی سپس به مدح انتصاب نبی اکرم صلی الله علیه وآله توجه نموده و می سراید:

بگفتا هر که منش مقتدا و مولایم

علی است او را مولا، علی است بر او امیر

چنان که هارون از بهر موسی عمران

علی مراست وصی و علی مراست وزیر

5. سوزنی سمرقندی

سوزنی سمرقندی، ملقب به تاج الشعرا، از بزرگترین شعرای قرن ششم هجری است که نسبش به سلمان فارسی می رسد. او در دیوان خود، سیمای امیرالمومنین را این گونه به تصویر می کشد:

ایا مخالف اسلام و راه دین هدی

کشیده گردن از بیعت اولوالارحام

همی ندانی ای کور دل به عمری خویش

که احمد قرشی را وصی که بود و کدام؟

نگر که پای بر کتف مصطفی که نهاد

بتان ز کعبه که افکند و پاک کرد مقام

6. سنایی غزنوی ( 437- 535)

وی حکیمی توانا با اندیشه های بسیار والای عرفانی و انسانی بود که قصیده ای غرا با 186 بیت در وصف و منزلت زوج بتول و ابن عم رسول سروده است که به بخشی از آن اشاره می کنیم:

مر نبی را وصی و هم داماد

جان پیغمبر از جمالش شاد

نائب مصطفی به روز غدیر

کرده در شرع، مر او را به امیر

خوانده در دل و ملک، مختارش

هم در علم و هم علمدارش

7. ابواحسن میرزا

ابوالحسن میرزا، معروف به شیخ الرئیس قاجار که در سروده هایش خود را «حیرت » می نامد از شاعران نامی اواخر دوران قاجار محسوب می شود. میراث ادبی این شاعر عاشق ائمه اطهارعلیهم السلام دست نوشته های متعدد و شیوایی است که در اوصاف امامان همام سروده است.

در ملک ولایت ولی و والی و والاست

هر گونه تصرف کند او از همه بالاست

بایست بداند که علی سید و مولاست

آن کس که مرا مولی، می داند و سالار

وی در معرفی وصایت امیرالمومنین در روز غدیر خم، با شور و شعف زاید الوصفی، سراید:

اعلان وصایت کن و فرمای که الیوم

اکملت لکم دینکم، ای زمره انصار

فرموده نبی کاین حکم از عالم بالاست

امروز چو در رتبه، علی از همه اعلی ست

8.شهریار تبریزی ( 1285- 1367)

سید محمد حسین شهریار تبریزی از شاعران بنام آذربایجان شرقی (تبریز) است که در شاعری استعداد درخشانی داشت. در سراسر اشعاری وی، احساس، عشق و شیفتگی به اهلبیت علیهم السلام موج می زند. سروده ی معروف و شیرین او که به یمن کلام معصوم به وی الهام شده، برگ زرینی در کارنامه ی زندگی اوست:

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

وی در وصف امام شهیدش چنین سروده است:

یا علی نام تو بردم، نه غمی ماند و نه همی

گوئیا هیچ، نه همی بدلم بوده نه غمی

بابی انت و امی

شهریار در مقابل کسانی که مخالف عید غدیر بودند، سخت بر می آشفت و نهیب می زد که:

منکر عید غدیر خم و آن خطبه تنزیل

کر و کور است و عزازیل

با کرو کور چه عید و چه غدیری و چه خمی؟

بابی انت و امی

بی ولای علی و آل، چه فقهی و چه شمی؟

بابی انت و امی

9. صفی اصفهانی ( 1251- 1361)

حاج - شیخ میرزا محمد حسن نعمت الهی، ملقب به صفی اصفهانی، از بزرگترین عرفا و شعرای قرن سیزدهم هجری است که عشق به ائمه معصومین علیهم السلام او را شیفته و شوریده نمود و همواره فکر و ذکر و گفتارش را بر محور تبلیغ و گسترش مبانی مذهب تشیع قرار داد و از هیچ تلاشی در این مسیر فروگذارد ننمود:

چون به خم غدیر از ایزد

بر نبی شد خطاب کی احمد

سر برآر از گلیم و کن بر خلق

فاش اسرار شاه لم یولد

هین نترس از خان و کن ظاهر

آنچه از اسلام باشد آن مقصد

گو بر اسلامیان ندارد سود

بی تولای حیدر این اشهد

10. حکیم ناصر خسرو (394 -481)

وی از جمله شعرایی بود که در شعر خویش به جلالت و مقام علوی آن حضرت در واقعه غدیر خم پرداخت. مرحوم بدیع الزمان فروزانفر در توصیف او می نویسد: «به شاعری نظر نداشت و به لحاظ نشر دعوت و نفوذ عقیدت شعر می گفت.»

بهار دل دوستدار علی

همیشه پر است از نگار علی

علی از تبار رسول است و نبی ات

مگر شیعت حق تبار علی

شریعت کجا یافت نصرت مگر

ز بازوی خنجر گزار علی

عشق به امیرالمؤمنین در جان ناصر خسرو، شعله ای بر افروخته بود که به او حیات و هستی و امید می داد و او را به تحرک و تکاپو وا می داشت:

تن گور تست، خشم مگیر از حدیث من

زیرا که خشم گیر نباشد سخن پذیر

بهتر رهی بگیر که دو راه پیش تست

سوی بینه راه طلب کن یکی خفیر

بنگر که خلق را به که داد و چگونه گفت

روزی که خطبه کرد نبی بر سر غدیر

دست علی گرفت و بدو داد جای خویش

گر دست او گرفت، از دست او مگیر

11. مولوی بلخی ( 604- 672)

مولانا جلال الدین، محمد بن بهاءالدین، محمد بلخی مولوی، مشهور به رومی و ملای روم از دیگر شعرایی است که در اقالیم عشق به ساحت مقدس امیرالمومنین وارد شده و عرض ادب نموده است .

راز بگشا ای علی مرتضی

ای پس از سوء القضا، حسن القضا

چون تو بابی آن مدینه علم را

تو شعاعی آفتاب حلم را

مولوی از حضرت امیر و فرزندانش در مثنوی و دیوان کبیر خود، موسوم به «دیوان شمس » که در فراق عارف بزرگ (شمس تبریزی) سروده است، به تفصیل سخن سرایی نموده و با احترام سروده است:

از علی آموز اخلاص عمل

شیر حق را دان منزه از دغل

ای علی که جمله عقل و دیده ای

شمه ای واگو از آن چه دیده ای

در مروت ابر موسایی به تیه

کآمد از وی خوان و نان بی شبیه

او همچو باقی شیفتگان دربار عصمت با خلوص تمام به این قبله عشق ورزی نموده و سروده است:

ای شاه شاهان جهان، الله مولانا علی

ای نور چشم عاشقان، الله مولانا علی

حمد است گفتی نام تو، ای نور فرخ نام تو

خورشید و مه هندوی تو، الله مولانا علی

آن نور چشم انبیا احمد که بد، بدر دجا

می گفت در قرب دنی، الله مولانا علی

شاهم علی مرتضی، بعدش حسن نجم سماء

خوانم حسین کربلا، الله مولانا علی

12. طوطی همدانی (1330 - 1369)

میرزا ابوالحسن طوطی همدانی، عارف و ادیبی است بزرگ که از مفاخر ادبی شیعه در قرن چهاردهم هجری محسوب می شود. وی از شعرایی بود که در مدایح و مولودی، همواره زبان به ذکر علی و آل علی مترنم می نمود:

بگو به صدق هر نفس گرت دلیست منجلی

علی علی، علی علی، علی علی، علی علی

روا بود که ذکرشان شود به نغمه جلی

علی علی، علی علی، علی علی، علی علی

بگو گرت بود به سر، هوای جان صیقلی

علی علی، علی علی، علی علی، علی علی

سرود دلربا بخوان بدین ترانه جلی

علی علی، علی علی، علی علی، علی علی

و در اثبات جانشینی بلافصل و مدح حضرت امیر می سرود:

پیشوایی بعد احمد غیر حیدر هست، نیست

غیر حیدر جانشینی به پیمبر هست، نیست

نیست کاری خارج از کار خدا در هر دو کون

دست حق در هر دو عالم غیر حیدر هست، نیست

در غدیر خم که شد منصوص از امر خدا

دیگری غیر از علی مولا و سرور هست، نیست

13. فردوسی ( 329 -411)

حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر و استاد بی همتای شعر فارسی و یکی از بزرگترین حماسه سرایان جهان در نیمه اول قرن چهارم; یعنی در سال 329 هق (سال آغاز غیبت کبرای امام عصر عج) در معرفی وجود مهربان حضرت علی علیه السلام چنین نوشت:

چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی

خداوند امر و خداوند نهی

که من شهر علمم علی در اوست

درست این سخن گفت، پیغمبر اوست

14.محمد علی مردانی

از شعرای ولایتی معاصر می توان به پیر عاشورایی، محمد علی مردانی اشاره کرد. وی سراسر عمر خود را در عرصه فرهنگ و ادبیات و عشق و ادب به آستان با سعادت اهلبیت علیهم السلام سپری نموده و در کتاب خویش از اوصاف محبوبش حکایت می نماید و هر ورق آن چشمه ای از دریای عشق و علاقه او به این خاندان است.

شمع راه هدایت است علی

مه برج ولایت است علی

مهر تابان آسمان جلال

گوهر بحر فضل و علم و کمال

حامی دین و حافظ قرآن

مجری عدل و خصم قول ضلال

وی سپس به بیان صفات عالیه حضرت پرداخته و می نویسد:

مظهر سر وحدت است علی

قهرمان شجاعت است علی

منبع فیض خالق سرمد

کان جود کرامت است علی

لوح تفضیل ملک هستی را

رهبر با درایتست علی

15. حسان

حبیب چایچیان، ملقب به حسان، مداح دربار اهل بیت و شاعر آستان قدس ائمه اطهارعلیهم السلام است که از سرایندگان بنام مذهبی محسوب می شود. قریب به اتفاق سروده های وی در مدح و فضیلت امامان معصوم است و تاب تحمل مخالفین خاندان را نه در اجتماع که در شعرش هم ندارد.

پایی که نیست همره مولا، شکسته باد

دستی که نیست یاور آن شاه، بسته باد

تکمیل دین از او شد و نعمت از او تمام

عید غدیر بر همه، یا رب خجسته باد

و در عرض عجز از بیان شخصیت والای حضرت امیرالمومنین علیه السلام می سراید:

در مدح تو ای مظهر اضداد چه گوئیم

بالاست مقام تو و گفتار، قصیر است

با این که تویی پادشه عالم هستی

کرباس ترا، جامعه و فرش تو حصیر است

16.احمد عزیزی

وی از شاعران شوریده ای است که در کمترین زمان و با سروده هایی; نظیر «لاله های زهرایی » جای خود را در میان شاعران اهل بیت پیدا نمود. در قصیده ای در مقام حضرت امیر چنین اظهار می دارد .

ای ز شطرنج حقیقت گشته مات

کیش خود را کن رها بنگر حیات

از علی و آل او جو درد عشق

جفت شش آورده حق، در مزد عشق

آب و رنگ باغ، آب و گل، علی است

صورت آئینه کامل علی است

17. ارمغان بهداروند

شاعر جوانی که قصد دارد با سروده های علوی و حسینی اش، در بین خطه شاعران دربار وحی جایی پیدا کند و تاکنون در سروده های خود کوشش زیادی در بیان مقام و منزلت این خانواده نموده است:

حرف آخر عشق، انتخاب سرخ، مولای سبز پوشی بود

آن گاه غدیر، به خداوند علم و شمشیر اعتراف کرد

و رستنگاه تلاقی، نبوت و امامت

به التیام زخم غربت عشق، هبوط کرده بود

و... او قرینه محمد صلی الله علیه وآله بود.

18. یوسفعلی میر شکاک (1338)

وی شاعری است خوزستانی، از شهرستان شوش و ایفال که در جراید و نشریات، گاهگاهی در عرض ارادت به امامان هدی غزل سرایی و قصیده سرایی می نماید:

ماه، صد آئینه دارد، نیمه شبها در غدیر

روزها گسترد، خورشید خود را بر غدیر

سدرها این سوتر از اندوه کوه افتاده اند

هم عنان با ابرها، افتاده آن سوتر غدیر

نخل ها افتان و خیزان، اشتران خسته اند

سر در اوهام گریز از تشنگی در سر غدیر

او در بیانی شکوه گر از فراموشی حادثه غدیر خم، و به کنج عزلت نشستن مولای متقیان حضرت علی علیه السلام ادامه می دهد:

هیچ کس نشنید گیرم، خود تو نشنیدی مگر؟

وال من والاه گفت، آن روز پیغمبر غدیر

پس چرا صد چشمه آتش فشان، پنهان شدی

چون دل من زیر چتر سرد خاکستر غدیر

تا تمام دشت از پیغام دریا پر شود

می رود از تواحه ای تا واحه دیگر غدیر

همچون من یک جاده غربت یک بیابانی بی کسی .

19. سید رضا مؤید

شاعر مخلص و بی ادعا که در خراسان رضوی و در محضر امام هشتم علیه السلام عرض ارادت می نماید و از دلبستگان مریم قدس رضوی است که دریوان ها روی شاهد این مدعای صادقانه اوست:

از غدیر خم علی را نیست خوشتر کان امام

تاج عزت بر سر از دست پیمبر می زند

وه از آن روز همایون، وه ازین عید سعید

کز فضیلت طعنه بر اعیاد دیگر می زند

در غدیر خم که جای النقطاع پلده هاست

کشتی وحی الهی باز انگر می زند

سید رضا مؤیدهم از غصه فراموشی سریع غدیر، توسط نامردمان، غمگین شده و می سراید:

گر چه آن نامردمردم قدر او نشناختند

بعد پیغمبر علی را از نظر انداختنند

از ولای مرتضی دل را چراغان می کنیم

با علی بار دگر تجدید پیمان می کنیم

چارده قرن امامت بر بشر فرخنده باد

دولت آل محمد صلی الله علیه وآله تا قیامت زنده باد

حسن ختام این دست نوشته را با شعری از حسان بن ثابت - که خود در روز غدیر خم در محضر رسول خدا حضور داشت و از آن حضرت تمنا نمود تا اجازه دهد که او این واقعه را به شعر درآورد و حضرت نیز موافقت نمود - به پایان می بریم

ینادینهم یوم الغدیر نبیهم

بخم فاسمع بالرسول منادیا

فقال: من مولاکم و نبیکم ؟

فقالو: و او یبدوا هناک التعامیا

الهک مولانا و انت بینا

وام تلق منا فی الولایه عاصیا

فقال له: قم یا علی، فاننی

رضیتک من بعدی اماما، و هادیا

فمن کنت مولاه، قهذا ولیه

فکن للذی عادی علیا معادیا

پس از سرودن این شعر در برابر خیل جمعیتی که در اطراف رسول خدا و امیرالمومنین گرد آمد بودند، همگان با «بخ بخ لک یا علی » گفتن به محضر حضرت امیر، به او شاد باش گفتند و ازین تاریخ، غدیر خم هم در عرصه شعر و شعرا وارد گردید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان