آب ریزش چشم:
در ایرانشهر مقداری روغن حیوانی (گاو) با تخم مرغ مخلوط کرده به هم میزنند تا کاملاً مخلوط شود. سپس به مدت یک هفته هر شب هنگام خواب پشت پلک بیمار میمالند (جانب اللهی، 1381: 253).
گل مژه:
در ابیانه مغز نخاع گوسفند بر روی آن قرار میدهند (نظری داشلی برون و دیگران: 456).
چشم درد:
در بافق روغن حیوانی را با شکر جوشانده و میخورند (جانب اللهی، 1384: 123).
در گیلان شیر زن دختر زاییده را در چشم میریزند (میرشکرایی: 471).
در اردبیل شیر گاو یا شیر بز را با گل ختمی آغشته نموده یا شیر زن را با تخم مرغ مخلوط کرده روی چشم میگذارند (وجدانی فر و دیگران: 295).
برفک:
در هزاوه گوشت را کباب میکنند و روی برفک زبان بچه میکشند و جلوی گربه میاندازند، اگر گربه گوشت را بخورد، برفک خوب میشود (ضیغمی: 183).
ترک لب:
در خراسان برای معالجهی ترک لبها سه روز متوالی قبل از صرف صبحانه گودی ناف را با پیه یا روغن چرب میکنند (شکورزاده: 241).
خروسک:
در خراسان مهرهی خر را روی قطعه سنگی میسابند و با شیر الاغ یا شیر دختر (زن دختر زاییده ) مخلوط میکنند و یک قطره از آن را در بینی و یک قطره در گوش طفل میریزند (همان: 244).
گلودرد:
در بافق برای درمان تخم مرغ نیم پز رو یا شیر گاو میخورند (جانب اللهی، 1384:123).
درتهران پیه بز به سینه میمالند (شهری: 5/ 421).
در الموت پیه بز را در کف صابون ریخته و آن را با چاقو ورز میدهند تا خوب نرم شود، سپس بر روی سینه میمالند (حمیدی و دیگران: 231).
در گیلان پیه بز داغ شده را با زردچوبه کوبیده، ترکیب میکنند و روی سینهی بچه میمالند و کمی پیه بز را به بچه میخورانند (پاینده: 254).
در شیراز پیه بزغاله را روی آتش میگیرند تا گرم شود، بعد روی سینهی بچه میمالند (همایونی، 1353: 40).
نیفتادن ناف:
در میبد کشک را میجوند و جویدهی آن را روی ناف میریزند (تحقیقات میدانی مؤلف).
اسهال:
در بافق ماست آب کشیده (ماسینه) میخورند (جانب اللهی، 1384: 123).
در خراسان مغز قلم آهو را خام خام میکوبند و با آش آب غوره میخورند (شکورزاده: 233).
سیا سرفه:
در لرستان شیر الاغ، یا گوشت خرگوش به مریض میدهند (اسدیان خرم آبادی و دیگران: 268).
در خاش، ایرانشهر، شهریار (جانب اللهی، 1381: 254 و 251؛ همو با فانی: 26) و الموت شیر الاغ به بچه میدهند (حمیدی و دیگران: 232).
در ابیانه شیر اسب تجویز میکنند (نظری داشلی برون و دیگران: 455).
در خراسان قبل از هر درمانی یک استکان شیر الاغ یا مادیان به بچه میدهند (شکورزاده: 260).
در گیلان شیر بز یا شیر مادیان را خام به بچه میدهند یا پیه بز را حب میکنند و به بچه میدهند تا سینهاش نرم شود و بتواند سرفه کند (پاینده: 260).
در شیراز شیر الاغ یا شیر مادیان به بچه میدهند (همایونی، 1353: 141). در سروستان کمی دنبه را با نخود میپزند و به کودک میدهند (همایونی، 1371: 473).
در شوش شیر خر یا کباب گوشت خرگوش به مریض میدهند (تراب زاده و دیگران: 145؛ نیز - حشره درمانی).
گوش درد:
در بافق برای درمان مقداری روغن حیوانی در گوش میچکانند ( جانب اللهی، 1384: 123).
در الموت شیر زن دومین زا در گوش میریزند (حمیدی و دیگران: 232).
کردها با پیهی روباه درمان میکنند (صفی زاده: 182).
در تهران پنیر خیلی کهنه را نرم کوبیده با شیر زن ممزوج ساخته لعاب آن را در گوش میچکانند (شهری: 5/ 420).
در لرستان کمی روغن حیوانی در گوش میریزند (اسدیان خرم آبادی و دیگران: 265).
ورود حشره به گوش:
در میبد اگر حشره یا مورچه داخل گوش میشد زنی شیرده شیر را در گوش میدوشید ( تحقیقات میدانی مؤلف).
سل:
در ایلام سل را با شیوهی زیر درمان میکنند:
1. خوردن جوشاندهی خرخرهی خرس همراه با شوربا به توالی
2. خوردن شوربای گوشت سمور
3. خوردن شوربای گوش خرگوش برای درمان سل استخوانی (اسدیان خرم آبادی و دیگران:269).
جذام:
در لرستان برای درمان جذام روغن گراز به خورد بیمار میدهند (همان: 259).
آبسه لثه:
در اردبیل ماست را با آرد مخلوط کرده روی صورت میبندند (وجدانی فر و دیگران: 297).
دندان درد:
در لرستان پیه شکار روی دندانی که درد میکند میگذارند (اسدیان خرم آبادی و دیگران: 263).
کوفتگی:
در بافق برای درمان، روغن حیوانی و زردهی تخم مرغ به محل کوفتگی میمالند (جانب اللهی، 1384: 124).
در ترکمن صحرا شیر مادیان را با آرد خمیر کرده سپس با پارچه روی محل کوفتگی میبندند (حسنی و دیگران، 1381: 332).
مارگزیدگی:
در بافق برای بیرون کشاندن زهر، اول باید محل نیش را کاملاً بشکافند بعد موضع را داخل شیر جوشاندهی گوسفند قرار دهند (جانب اللهی، 1384: 123).
در لرستان تا جایی که ممکن است، به مارگزیده شیر میخورانند (اسدیان خرم آبادی و دیگران: 279).
سرما خوردگی:
در بوشهر با پیه بزغاله بدن بیمار را مالش میدهند (افشار سیستانی 1370: 167).
بواسیر:
در خراسان دو سیر دنبهی گوسفند و یک سیر تره را روی سنگ پاد زهر مالش میدهند و بیست و چهار ساعت همان جا میگذارند بماند روز بعد مخلوط دنبه و تره را از روی سنگ بر میدارند و به موضع بواسیر میمالند و مقداری کوهان شتر و چند کلاه بادمجان هم میخورند (شکورزاده: 237).
خنازیر:
در هزاوه شیر الاغ روی گردن مریض میریزند (ضیغمی: 172).
پا درد:
در هزاوه روغن دنبه کهنه را با پودر مغز گردو مخلوط میکنند و روی محل درد میمالند، برای این منظور از روغن هندی هم استفاده میشود (ضیغمی: 167). در لرستان روغن دنبهی بره گوسفند به موضع درد میمالند (اسدیان خرم آّبادی و دیگران: 278).
در ترکمن صحرا پادرد و رماتیسم را با چربی گوشت اسب درمان میکنند (حسنی، و دیگران، 1381: 332).
در ری روغن تشی (1)(سیخول) یا کوهان شتر را به محل درد میمالند (جانب اللهی و سلیمی مؤید، 1374: 33).
قلب:
در الموت چای غلیظ و ماست گاو را آبدوغ کرده مصرف میکنند (حمیدی و دیگران: 232).
سوزاک:
در خراسان برای درمان گوشت سیخول میخورند (شکورزاده: 261).
ضعف باه:
در اصفهان مایهی خرگوش یعنی شیری که در معدهی بچهی خرگوش شیرخوار است تجویز میکنند (تحقیقات میدانی مؤلف).
قولنج:
در ایران برای درمان قولنج گوشت اسب میخوردند (تاورنیه: 631).
تب روده:
در لرستان و ایلام شیر الاغ میخورند و چند قطره از آن را در بینی میچکانند (همان: 276).
زگیل:
در بابل یک تکه گوشت از حیوان حلال گوشت را هفت بار روی زگیل میکشند و بعد آن را با همان نیت قبلی نزدیک چاه آب در زیر خاک میکنند (رضوانیان: 28).
در روستای اورتابلاغ (زنجان) در روز چهارشنبه از خانهی همسایه گوشت دزدیده و بر روی دانهی زگیل قرار میدهند، سپس آن تکه گوشت را در چاه میاندازند (سپهرفر و دیگران: 238).
کم خونی:
در ایلام با خوردن جگر خام بره یا کباب جگر درمان میکردند (اسدیان خرم آبادی و دیگران: 277).
دندان درآوردن کودک:
در میبد برای بهبود خارش آن قطعه ای از گوشت را نیم پز میکنند و به کودک میدهند تا به نیش کشد (تحقیقات میدانی مؤلف).
نازایی:
در لرستان زن نازا برای درمان پیه پلنگ را در فرج خود میگذارد (اسدیان خرم آبادی و دیگران: 251).
در شیراز زن نازا شیر بز شکری میخورد، برای تهیهی آن بز سفید رنگی که متمایل به زرد بود میدوشیدند، سپس سه قطعه پارچهی تمیز را به فاصله معین از بالا به پایین به سه پایه میبستند به گونه ای که به شکل سه کفه زیر هم در آید، بعد شیر را روی کفهی اول میریختند و کمی سرکه بدان میافزودند، آبی که از پارچهی اول رد میشد روی پارچهی دوم میریخت، سپس به همین نحو وارد پارچهی سوم میشد و بالاخره در ظرفی که زیر سه پایه قرار داشت، میریخت، بعد کمی آب لیمو به آن افزوده و به تدریج میخوردند، عموماً بعد از مصرف مقدار زیادی کاهو این شیر خورده میشد و بعد به راهپیمایی میپرداختند، شیر کفهی اول نیز یعنی آنچه در کفهی اول نیز یعنی آنچه در کفهی اول ته نشست کرده بود به خورد زن میدادند و ته نشستهای کفهی دوم و سوم را به بدن زن میمالیدند. این عمل ده تا پانزده روز ادامه داشت (همایونی، 1353: 26).
در خراسان قدری پیهی گرده را در ظرفی ریخته روی آتش نگاه میدارند تا آب شود بعد مقداری پشم شتر را میشویند و با کمال دقت آن را تمیز میکنند بعد پشم را گلوله میکنند و نخی از وسط آن میگذرانند، پس از آن سر نخ را گرفته و گلولهی کوچک پشم را در پیه مذاب میاندازند و چند بار به راست و چپ میچرخانند، تا کاملاً به روغن آغشته شود بعد آن را در ظرف دیگری در مجاورت هوای آزاد قرار میدهند تا پیه منجمد شود و ذرات گلوله به هم بچسبد، سپس گلوله را به همان حال در دهانهی مهبل قرار میدهند و مراقبت میکنند که نخ از دهانه مهبل بیرون بماند تا هنگام خارج کردن گلوله زحمتی ایجاد نگردد، گاهی به جای مهبل، گلوله را در مقعد میگذارند. این عمل را از روز چهارم قاعدگی شروع میکنند و سه روز متوالی یعنی تا روز هفتم که میخواهند، به حمام بروند، ادامه میدهند (شکورزاده: 122-123).
در شیراز پیر زنان یهودی شیافی از پیه یا دنبه تهیه میکردند که زن آن را در مهبل خود قرار میداد و به مرور آب شده وارد رحم میشد. عقیده داشتند که این شیاف رحم را میشوید و آمادهی بارداری میکند (همایونی، 1353: 27).
در روستای گشانی (تویسرکانی) گوشت خرگوش را به زن میدهند (رستمی و شمس الدینی: 89).
قند خون:
در ترکمن صحرا خوردن شیر شتر را نافع میدانند (حسنی و دیگران 1381: 231).
تاول:
در کنگان به مدت سه روز هر صبح شیر خر میخوردند (شمس الدینی و رستمی: 146).
پینوشت:
1. tasi.
منبع مقاله:
جانب اللهی، محمدسعید، (1390)، پزشکی سنتی و عامیانه ی مردم ایران، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ اول.