نهضت حسینی و رویدادهای عاشورای سال 61 هجری از جمله وقایعی است که بیش از همه رخدادهای تاریخی در فرهنگ مکتوب بشری مطرح بوده است، فرازهایی از تاریخ عاشورا در آثار اغلب نویسندگان و هنرمندان ملل جهان هر چند کوتاه و تحریف شده نشان از اهمیت، بزرگی و شگفت آفرینی این نهضت دارد.
تردیدی نیست که انگیزه های سیاسی و اجتماعی فراوانی برای تحریف این واقعه از همان آغاز وجود داشته که از مهم ترین آنها حاکمیت استبدادی مخوف حزب اموی بر سرزمین های اسلامی آن هم به مدتی نسبتا طولانی بوده است.
علاوه بر این، سایر حکومتهای مستبد و مفسد که منش و روش امویان و فرزندان ابوسفیان را پیشه خود ساخته بودند و فرهنگ جهادی و شهیدپرور حسین بن علی(ع) را در تضاد با منافع خود می دیدند، انگیزه ای نیرومند برای مسخ و تحریف تاریخ و فرهنگ عاشوراداشته اند.
منافع شخصی و گروهی عامل دیگری برای چنین رویکرد شوم نیز گردیده است. شگفت اینکه علی رغم همه این عوامل تاریخ و فرهنگ عاشورا تا به امروز سالمتر از هر رویداد دیگری در دسترس پژوهشگران قرار دارد.
عظمت این حقیقت هنگامی آشکار می گردد که انسان عصر صنعت با وجود بهره مندی از امکانات اطلاع رسانی نوین ناظر خبرسازی و تحریف فزاینده وقایع در رسانه های گروهی می گردد.
رمز این ماندگاری چیست؟
از منظر باورهای دینی، حسین(ع) مظهر اسماء الهی است، یاد او یاد خداست، و این گفته باری تعالی است: «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون ». آری خدای سبحان حافظ نام و یاد و مکتب حسینی است.
اما از جهت تاریخی نیز عوامل بسیاری در صیانت از تاریخ عاشورا سهیم بوده اند، مهم ترین این عوامل نخست اخبار غیبی است که از پیامبر اکرم(ص) و امیرمؤمنان(ع) در باره ماجرای عاشورا به مردم رسیده است و پس از آنها روایاتی است که معصومین(ع) در این باره یادآور شده اند.
بزرگداشت واقعه عاشورا و برگزاری مجالس سوگواری سالار شهیدان توسط آن بزرگواران، سنتی را پایه گذاری کرد که همواره نام و یاد حسین(ع) و یارانش در خاطره ها زنده بماند.
علت دیگر این ماندگاری، اهلبیت حضرت اباعبدالله(ع) و بازماندگان حادثه کربلا بودند، کسانی که خود در آن واقعه عظیم حاضر بودند و رویدادها را به چشم می دیدند. این آزادگان در بند، به هنگام عبور از شهرهای گوناگون، بویژه در شهرهای کوفه و شام پرده تزویر از چهره دشمن دریدند و حقایق را برای همگان عریان ساختند; خطبه های آتشین و افشاگرانه خواهران و فرزندان امام حسین(ع) بویژه روشنگریهای حضرت زینب کبری(س) و امام سجاد(ع)، نمونه ای از این تحریف زدایی و صیانت از تاریخ عاشورا است.
علاوه بر این بزرگواران، کسانی از مجاهدان و جانبازان عاشورا که از معرکه جان سالم بدر برده اند، مشاهدات خود را به دیگران بازگو می کردند که یکی از آنها حسن مثنی فرزند امام مجتبی(ع) است که تا آخرین توان خویش با دشمن جنگید و پس از آنکه بر اثر زخمهای بسیار بی تاب و توان شد و به خاک و خون غلطید بوسیله یکی از بستگان مادری اش در سپاه دشمن، از معرکه بیرون برده شد و معالجه گردید.
همچنین کسان دیگری از اصحاب امام(ع) که به افتخار شهادت نائل نشده و از چنگ دشمن گریخته بودند این رسالت را به خوبی انجام دادند. مانند: «ضحاک ابن عبدالله بن قیس مشرقی » که در میانه راه نزدیک کربلا به امام حسین(ع) پیوست و در روز عاشورا تا آخرین لحظات با شهامت و شجاعت در برابر دشمن به پایداری پرداخت، بگونه ای که تحسین امام را برانگیخت و چون مقاومت خود را بی حاصل یافت، طبق قراردادی که با حضرت اباعبدالله(ع) بسته بود، صحنه رزم را ترک و بر پشت اسبی از پیش آماده جست و از معرکه جان سالم بدر برد.
جالب اینکه مورخان نخستین، بخش مهمی از روایات مربوط به روز عاشورا را از زبان همو نقل کرده اند.
البته، برخی از افرادی که در سپاه دشمن حضور داشتند، نیز بر اثر غرور و یا به جهت تنبه و بیداری وجدان، به افشای وقایع عاشورا پرداختند که «حمید بن مسلم » یکی از آنهاست. به هر حال این روایات به همت دو تن از شاگردان برجسته امام صادق(ع) به نامهای «لوط بن یحیی » معروف به «ابن مخنف » و «هشام بن محمد» مشهور به «کلبی » بطور جداگانه گردآوری شد.
بنا به دلایلی روایات ابی مخنف بیشتر به کتابها راه یافت و بعنوان مرجع و منبع موثق تاریخ عاشورا به تایید علمای عامه و خاصه رسید.
ابی مخنف از خاندان بزرگی است، جد او بنام «مخنف بن سلیم ازدی » نیز از اصحاب علی بن ابی طالب(ع) بود که در جنگ جمل علمداری را به عهده داشت و در همان جنگ به شهادت رسید.
ابی مخنف که از چنین خاندانی برخاسته بود، و از همان آغاز جانش با مهر علی(ع) و خاندان او پیوند یافته بود به جمع اصحاب امام صادق(ع) پیوست و شاید به دستور آن حضرت به گردآوری احادیث بویژه اخبار مربوط به واقعه کربلا همت گماشت. البته اصل این مقتل هم اکنون در دست نیست، فقط روایات او را می توان در کتابهای سیره و تاریخ از جمله «تاریخ طبری » و «ارشاد» شیخ مفید و دیگران یافت.
ناگفته نماند مقتلی را هم اکنون به او نسبت می دهند و به فارسی نیز ترجمه کرده اند، جعلی و فاقد اعتبار است و بقول محدث بزرگوار مرحوم حاجی میرزا حسین نوری برخی مطالب زشت و مخالف اصول مذهب را در بردارد که آن را دشمنان دین و جاهلین به جهت پاره ای از اغراض فاسد در کتاب مزبور داخل کرده اند، بدین سبب از اعتبار و اعتماد افتاده و بر گفته های آن هیچ اطمینانی نیست.
و براستی یکی از شگفتی های بزرگ تاریخ این است که بر خلاف تصور برخی از افراد ناآگاه، موار اختلاف در کتابهای معتبری که به زمان رخداد عاشورا نزدیک بوده اند بسیار ناچیز است. و بیشتر اختلافات و موارد مشکوک به همین چند قرن اخیر مربوط می شود، که شاید از عصر صفویه دورتر نباشد.
متاسفانه از آن دوره به بعد افرادی با انگیزه های گوناگون به جعل روایات و تحریف وقایع و حقایق نهضت عاشورا پرداختند. بعدها مطالب آنان به مذاق برخی از مداحان و روضه خوانها خوش آمد. بخصوص آنان که از این راه ارتزاق می کردند برای گرمی بازار خود به این مطالب ساختگی، شاخ و برگی افزودند و آنها را وسیله فریب عوام قرار دادند.
البته گاه افرادی ناآگاه به انگیزه کسب پاداش به این موارد دامن زده اند و آثار و یا مطالبی نحیف و سست را برای برانگیختن احساسات و عواطف مردم نشر داده اند.
تردیدی نیست که ساده دلی و کژاندیشی سبب گمراهی و گمراهگری آنان شده است زیرا پنداشته اند که تاکید اهلبیت(ع) بر تعزیه داری و تعظیم شعائر حسینی، بهره گیری از هر وسیله ای را برای این هدف مجاز می سازد. درست است که گریاندن مؤمنین بر مصائب حضرت اباعبدالله(ع) از عبادات بسیار پسندیده شرع مقدس است و در این باره روایات صحیح بسیاری از ائمه معصومین (صلوات علیهم اجمعین) وارد شده است. احادیثی که ذاکران و شاعران و مرثیه سرایان و سوگواران حسینی را سزاوار پاداشهای بزرگ می شمارد، این احادیث به اندازه ای فراوان است که فصلهای نسبتا گسترده ای از کتابهای روایی را در بر گرفته است.
اما بر آگاهان پوشیده نیست که از نظر شارع مقدس مقبولیت هر عملی در گرو رعایت تقوا و پرهیز از گناه می باشد.
محدث بزرگ حاجی میرزا حسین نوری(ره) که در عصر خویش پرچم مبارزه با تحریف تاریخ و معارف حسینی را برافراشت در کتاب پر ارج «لؤلؤ مرجان »، با اذعان به مطالب یاد شده عباراتی به این مضمون نگاشت:
«اما چون نقل مصائب حضرت سیدالشهدا(ع) و اصحاب آن حضرت از عبادات بشمار می آید و شرط قبولی عبادات قصد قربت است، سزاوار است ذاکرین مصائب اهل بیت پیامبر(ص) و اصحاب آنها، رضایت حضرت حق را در نطر داشته باشند و نیت خود را به انگیزه های مادی نیالایند. اخلاص در عمل و پرهیز از ریا در عبادات نیز از شرایط صحت است ».
این محدث بزرگوار از این که برخی نادانان و یا عالم نمایان موازین شرعی را در نقل وقایع رعایت نمی کنند و با نام دین و به طمع ثواب، به نشر اکاذیب می پردازند به شگفت آمده، از این رو فصلی از کتاب خود به نقل روایاتی در باره قبح دروغ و سزای دروغگو اختصاص داده است و در پی آن مقتل نگاران و روضه خوانان را به محاکمه کشیده و از آنها پرسیده است که چگونه با وجود این نصوص صریح، برای انجام عملی مستحب، مرتکب گناهی بزرگ می شوند؟ بویژه آنکه دروغ به اوصیا و اهلبیت پیامبر از اعظم کبائر است و چنانکه در احکام صوم آمده مبطل روزه می باشد. او دو کتاب «روضة الشهدا» و «اسرار الشهادة » را مورد انتقاد قرار داده و آن دو را منشا تحریفات و انحرافات در این باره می داند.
اما باید افزود که پیش از دو کتاب یاد شده، روایاتی ضعیف و آثاری مجعول وجود داشته و همانها دست مایه تالیفات اخیر شده است. چنانکه شخصی به نام «حسین بن حمدان خصیبی » متوفای 334 ه که از اهالی حلب بوده و از غلات شیعه به شمار می آمده کتابی تالیف کرده با عنوان «هدایة الکبری » که ضمن شرح زندگی سایر امامان شیعه، فصلی را نیز به قیام امام حسین(ع) اختصاص داد که پر از روایات جعلی و شاذاست، روایاتی که با دو و یا سه واسطه به امام محمد باقر(ع) و امام صادق(ع) می رسد. همچنین داستانهایی در آن آمده است که با روایات صحیح و معتبر تناقض دارد و جعلی بودن آنها آشکار است.
مطالب اینگونه آثار به دیگر کتابها راه یافته و بر سر زبان مرثیه خوانها افتاده و در نتیجه تحریفاتی زشت را در وقایع عاشورا شایع ساخته است. نوشته اند یکی از آثار مجهول مجعول به دست مرحوم فاضل دربندی رسید بی تامل مطالب آن را با مطالبی از روضة الشهدای واعظ کاشفی درآمیخت و به مدد ذوق و سلیقه خویش آن را به نوعی پرورید که بر ذائقه عوام و مرثیه سرایان و روضه خوانان خوش رسید!
مطالبی از شمار عروسی قاسم، جمال ساربان، فضه و شیر، مرغ خون آلود و فاطمه صغری، داستان علی اکبر و لیلا، و قصه پردازیها و خیالبافی های دیگر که نه تنها دروغ بودن همه آنها واضح است بلکه وقوع آن در یک نیم روز غیر ممکن می نماید.
بگذریم از گزارشهای مبالغه آمیزی چون شمار لشکریان کوفیان که او حدود آنان را تا به ششصدهزار سواره رو و دو کرور پیاده رو رسانده است!
و چون وقایع نادرست زیاده از حد نقل می کند، برای این که از تعجب و استبعاد خواننده بکاهد و این شبهه را پیش نیاورد که چگونه در یک نیم روز این همه حوادث روی داده است، ناگزیر طول روز عاشورا را افزایش می دهد و آن را به هفتاد و دو ساعت می رساند!!
این افسانه سازی ها و دروغ پردازیها به همراه مسخ و تحریفهایی که در انگیزه ها و اهداف نهضت حسینی به عمل آمده، چنان ضربه مهلکی بر مکتب اهل بیت وارد کرد که بی مبالغه از ضربات ظلمه و قتله کربلا کمتر نبوده است، و اگر نبود روشنگریهای محدثان بزرگی چون حاجی نوری و تحریف زداییهای مصلحان مجاهدی چون، شهید مرتضی مطهری، سید محسن امین عاملی و دیگر احیاگران تفکر دینی، بخش مهمی از زحمات و جانفشانیهای حضرت اباعبدالله(ع) و شهدای کربلا توسط تحریفگران و منحرفان ضایع شده بود.