شناسه : ۳۷۲۶۸۱ - پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۰۴:۳۲
خطبة امام حسین(ع) برای اصحاب
جابر از امام باقر(ع) نقل کرده که فرمود: امام حسین(ع) پیش از شهادت به اصحاب خود فرمود: رسول خدا(ص) به من فرمود: فرزندم! تو به زودی در «کربلای» عراق برده می شوی و آن سرزمینی است که آن پیامبران و اوصیای پیامبران با هم دیدار کنند و«عمورا» نام دارد تو را در آن جا به شهادت می رسی و نیز با تو جماعتی از یارانت که از شوق دیدار حقّ درد شمشیر و نیزه را حس نک ...
جابر از امام باقر(ع) نقل کرده که فرمود: امام حسین(ع) پیش از شهادت به اصحاب خود فرمود: رسول خدا(ص) به من فرمود: فرزندم! تو به زودی در «کربلای» عراق برده می شوی و آن سرزمینی است که آن پیامبران و اوصیای پیامبران با هم دیدار کنند و«عمورا» نام دارد تو را در آن جا به شهادت می رسی و نیز با تو جماعتی از یارانت که از شوق دیدار حقّ درد شمشیر و نیزه را حس نکنند به شهادت می رسند و این آیه را تلاوت فرمود:
و فرمودیم! ای آتش! بر ابراهیم خنک و سلام باش1
آن جنگ بر تو و بر آنان نیز خنک و سلام خواهد بود.
سپس تا آن زمان که خدا خواهد انتظار می کشم، آن گاه از زمین جدا شده همچون خروج امیرمؤمنان(ع) و قیام قائم ما و حیات رسول خدا(ص) برآیم.
سپس از نزد خدا گروهی آسمانی بر من فرود آیند که قبلاً به زمین نیامده اند و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و سپاه فرشتگان بر من آیند.
محمّد(ص) و علی(ع) و من و برادرم و همة آنان که خدا برایشان منّت دارد در کجاوه های پروردگار بر اسبان دو رنگی ـ که از نورند و به کسی سواری نداده اند ـ فرود آییم.
سپس محمد(ص) پرچم خود را به اهتزاز در آورد و آن را با شمشیر خود به قائم ما بسپرد. سپس ما پس از آن تا خدا خواهد می مانیم.
سپس خدا از مسجد کوفه چشمه ای از روغن و شیر و آب بجوشاند.
سپس امیرمؤمنان(ع) شمشیر رسول خدا(ص) را به من داده مرا به شرق و غرب عالم برانگیزد به هیچ دشمن خدا نمی گذرم مگر که خونش را می ریزم و هیچ بتی را نمی نهم مگر که می سوزانم تا به دیار هند درآیم و آن را بگشایم.
دانیال و یونس [یوشع] نزد امیرمؤمنان(ع) آیند و گویند: خدا و پیامبرش راست فرمودند و خدا با ایشان هفتاد نفر را به سوی بصره برانگیزد و آنان دشمنان خود را از پا افکنند و یک بار نیز به روم انگیزد و آن را برایشان بگشاید.
سپس هر جانوری که خدا گوشت آن را حرام فرموده می کشم تا بر زمین، جز پاکیزه ها نمانند. و بر یهود و نصارا و دیگر ملت ها می پردازم و آنان را میان اسلام و شمیر، آزاد می گذارم هر که اسلام آورد بر او منت دارم و هر که اسلام نپذیرد خدا خونش را بریزد و کسی از شیعیان ما نمی ماند مگر که خدا فرشته ای را نزد او فرستد تا خاک را از چهره اش ببرد و همسران و منازلش را در بهشت بشناساند.
بر زمین، کور و زمین گیر و گرفتاری نمی ماند مگر آن که خدا به برکت ما اهل بیت ناراحتی او را برطرف کند و برکت ها از آسمان بر زمین آید تا درختان، میوه های خدا خواستة خود را سرشار آرند و میوه های زمستان را در تابستان و میوه های تابستان را در زمستان مصرف کنند و آن است فرمودة خدای متعال:
چنانچه اهل کتاب ایمان آورند و تقوا پیشه کنند ما برکات آسمان و زمین را برایشان بگشاییم، ولی تکذیب کردند و ما نیز ایشان را به اعمالشان گرفتیم.2
سپس خدا به شیعیان ما کرامتی بخشد که هیچ چیز بر زمین و در زمین برایشان پنهان نماند تا آن جا که یک نفر از ایشان اراده کند اخبار خود داند پس آنان را به آگاهی آن چه کنند خبر دهد.