ماهان شبکه ایرانیان

استراتژی زیبا در قالب دانشگاه

با معرفت عامیانه و معرفت علمی معمولی، نمی توان از مرحله معرفت شهودی و فناء فی الله، سخن گفت.کسی که راه را نرفته و راه را نمی شناسد، چگونه می تواند از شناخت و معرفت فردی سخن بگوید که راه را شناخت و پشت سر گذاشت وبرای دستگیری دیگران به جامعه انسانی برگشت؟

درآمد:

با معرفت عامیانه و معرفت علمی معمولی، نمی توان از مرحله معرفت شهودی و فناء فی الله، سخن گفت.کسی که راه را نرفته و راه را نمی شناسد، چگونه می تواند از شناخت و معرفت فردی سخن بگوید که راه را شناخت و پشت سر گذاشت وبرای دستگیری دیگران به جامعه انسانی برگشت؟

مقام علمی و انقلاب علمی امام صادق (ع) چیزی نیست که با معرفت انسان معمولی یا معرفت کودکانه، آن هم در قالب واژه ها بیان گردد.

به گفته تیموتی لیری (Timothy leary) :«کلمات انجماد واقعیت هستند» با واژه های سرد و یخچالی، نمی توان به عاطفه ها گرما بخشید و عشق حقیقی را به قلم آورد.

با واژه ها، در حد معرفت کودکانه، می توان مقام علمی و انقلاب علمی و فرهنگی فردی چون امام صادق (ع) را شناخت یا شناساند.

کسی که «ذو فنون و ذو علوم » می باشد، سخن گفتن در مورد مقام علمی و انقلاب علمی و فرهنگی وی کار آسانی نیست.

به هر تقدیر، در این مقال و مقاله کوتاه، تلاش شد تا سیمای انقلاب علمی امام، به نوشتار درآید، تا از این طریق بتوان به عظمت امام صادق (ع) و مقام علمی و انقلاب علمی وی واقف و آگاه گشت.

سخن از مقام علمی امام معصومی چون امام صادق (ع)، سخن از «عشق حقیقی است » .

عشقی که آغوشش همیشه و بر روی همه باز است.

به قول مولانا:

هرچه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق آیم خجل باشم از آن

در این نوشتار مختصر، درصدد برآمدیم مقام علمی، انقلاب علمی و گستره گرایشهای مختلف علوم در دانشگاه بزرگ امام صادق (ع) را بررسی کنیم.ولی در سده دوم هجری قمری، آنقدر عظمت کار و استراتژی امام، بزرگ بود که بعد از گذشت هزار و سیصد سال، یک انسان معمولی، اگر بخواهد در مورد آن سخن بگوید، با شرمندگی و خجالت مواجه می گردد.ما کجا و امام صادق کجا؟

ولی باید به قول معروف اشاره کرد که:

«عشق حقیقی نیازها و خواسته ها را تشخیص می دهد.» امید است جامعه بشری عموما و جامعه شیعی خصوصا، نیاز خود به امامان را تشخیص دهند و از این دریای نورانی و پرفیض بهره ببرند.

شناخت صورت: حضرت جعفر صادق (ع)

نام: جعفر (ع) .

لقب: صادق.

کنیه: ابوعبدالله.

نام پدر: محمد (ع) .

نام مادر: ام فروه.

تاریخ ولادت: هفدهم ربیع الاول، سال هشتاد و سوم هجری.

مدت امامت: سی و چهار سال.

مدت عمر: شصت و پنج سال.

تاریخ شهادت: بیست و پنجم شوال سال 148 هجری.

قاتل: منصور.

محل دفن: بقیع (مدینه منوره) . (1)

تحدی تحسین آمیز:

همه امامان (ع)، همسان قرآن مجید، صاحبان تحدی و مبارزه جویی بودند. (2)

علی بزرگ (ع)، بنیانگذار این «تحدی » بود که از آن، باید به «تحدی امامت » نام برد.

سخن آشنای علی (ع) که فرمودند:

«سلونی قبل ان تفقدونی » (3) ،

بهترین گواه بر این تحدی است.تحدی که همه انس و جن در مقابل آن اظهار عجز می کنند.

تحدی که فقط از دو قرآن، یعنی: کتاب کریم - ثقل اکبر - و قرآن ناطق - ثقل اصغر - پذیرفته است.

اگر فضای حاکم بر جوامع عصر امامان (ع) آمادگی داشت، امامان (ع) هر کدامشان آمادگی تحدی بزرگی داشته اند و می توانستند جوامع انسانی را به یک جامعه بزرگ آرمانی و ایده آل تبدیل کنند.

غیر از پیامبران و اهل بیت (ع) که در واقع «با معجزه علمی و علم لدنی » تحدی و مبارزه جویی می کردند، کسی شایستگی ندارد چنین سخنی را ادعا بکند.

اکنون که «عصر ماهواره » را تجربه می کنیم، چنین ادعایی از جانب هر کس صورت پذیرد، خنده آورتر، جلوه می کند...

در همین رابطه آیت الله جوادی آملی می فرمایند:

«تحدی، اختصاصی به اعجاز قرآن کریم ندارد، بلکه معجزات پیامبران گذشته نیز همواره همراه تحدی بوده است و آن رسولان الهی همیشه به مردم زمان خود می گفتند که هر کس در حقانیت این معجزه تردید دارد و آن را کاری بشری می داند، نه از سوی خداوند، اگر می تواند شبیه آن را بیاورد.» (4)

تنها در صورت بین تحدی پیامبران (ع) و امامان (ع) فرق است که تحدی امامان از نوع

«سلونی قبل ان تفقدونی »

است و تحدی پیامبران به صورت دیگر.در معنا و سیرت، بین تحدی امامان و پیامبران فرق وجود ندارد.

این معجزه علمی و تحدی امامان، معجزه جاویدانی است که تا قیام قیامت، پایدار و استوار خواهد ماند.

غیر از امامان (ع)، احدی نمی تواند یک چنین ادعایی داشته باشد.

چون یک قانون الهی و علمی است که:

«ان تعدوا نعمة الله لاتحصوها»

اگر نعمت های خدا را برشمارید، هرگز نمی توانید آن را احصاء کنید. (5)

هرچه زمان بگذرد و هرچه علم بشری رشد و پیشرفت بیشتری پیدا بکند، بشریت بیشتر متوجه اسرار حاکم بر عالم هستی خواهد گشت و به عجز و جهالت و ناتوانی خویش بیشتر واقف خواهد شد.

و بالاخره بشریت، زمانی باید به جایی برسد که: «بداند که نمی داند» و اعتراف به عجز و ناتوانی بکند...

امام صادق (ع)، کشاف اسرار علوم و بحر حقایق می باشد.

در برابرش، عقول به حیرت افتاده و زبانها به گنگی گراییده است. (6)

مقام علمی امام جعفر صادق (ع)، تحدی تحسین آمیز و تحدی بزرگ بود.کسی که گنج علم ومعرفت الهی و صاحب منتهای مقام علم و اصول (7) است، چگونه تحدی نکند؟ !

کسی که با یک «استراتژی زیبا» ، اولین و بزرگترین دانشگاه تاریخ را بنیان گذارد، چگونه و چرا تحدی نکند؟ ...

این سخن یک دوست نیست، سخنی است که دوست و دشمن بدان اعتراف دارند.

در این رابطه عارف محیی الدین عربی می گوید:

«صلوات خدا و ملایک و حمله عرش و جمیع خلقش در زمین و آسمان، بر استاد عالم و سند وجود، مرتقای معارج و منتهای صعود، بحر مواج ازلی و سراج وهاج ابدی، ناقد خزاین معارف و علوم، عقول و نهایت فهوم، عالم اسماء و دلیل طرق آسمان، وجود جامع حقیقی و عروه وثقای وثیقی، برزخ برازخ و جامع اضداد، نور هدایت ارشاد خدا و مستمع قرآن از قایلش، کاشف اسرار مسایلش، مطلع شمس ابد، جعفر بن محمد، علیه صلوات الله الملک الاحد.» (8)

آلوسی می گوید:

ابوحنیفه از اهل سنت است و معترف است که اگر دو سال شاگرد امام صادق (ع) نبود، هلاک می شد.

و در جای دیگر ابوحنیفه می گوید:

«ما رایت افقه من جعفر بن محمد» هیچ مردی را فقیه تر از جعفر بن محمد ندیدم.

چنان انقلاب علمی امام صادق (ع) نضجی به خود گرفته بود که از همه شهرها و آبادیها، برای کسب علم و دانش به محضرش می شتافتند.در هر محفل و مجلس از سخنان درر بارش نقل می کردند.

موافق و مخالف حتی ملحدین و مادیهای آن عصر تماما اذعان و اعتراف داشتند که آن امام عالی مقام در علم ودانش و فضایل و مکارم، از تمام مردم جهان برتر و بالاتر است. (9)

به هر صورت، در مورد عظمت مقام علمی و «انقلاب علمی و فرهنگی » ، امام آنقدر مطالب گفته و نوشته شده که در تالیف مستقل باید بیان شود.

در پایان باید اعتراف کرد به اینکه:

«سلونی قبل ان تفقدونی »،

شعار تحدی همه امامان (ع) است و مقام علمی و انقلاب علمی و فرهنگی امام صادق (ع) خود تحدی بزرگ است.

پیشینه دانشگاه در اسلام:

بعثت رسول اسلام (ص) با تحولات و تغییرات بنیادی، اصولی و بزرگ آغاز شد.

در واقع، اسلام با یک «انقلاب فرهنگی بنیادی » آغاز شد و در یک برنامه زمان بندی شده، طی بیست و سه سال، قرآن مجید می بایست توسط استاد بزرگ قرآن یعنی رسول اسلام (ص) برای عموم مردم، با یک «سبک و سیاق » ویژه ای تدریس و تفسیر می شد.

مکه و مدینه، دو سرزمین سنبل و نمادگونه ای بودند که بصورت نمونه گیری قرآن مجید در آن سرزمین نازل و تدریس و تفسیر شد.وگرنه «کتاب کریم » برای تمام اعصار و برای تمام عرصه های زندگی کل بشریت می باشد...

بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص)، رسالت اسلامی، از مرحله نبوت به مرحله دیگری به نام «امامت » تغییر یافت و هر کدام از امامان با یک استراتژی ویژه ای، به حفاظت از رسالت دست زدند.مثلا امام سجاد (ع) با یک استراتژی بسیار زیبا، آغاز به کار کرد که سه محور اساسی و اصولی کار امام عبارتند از:

1- دعا.

2- گریه! .

3- تربیت و آموزش بردگان وسپس آزاد ساختن آنها.

دانشگاه رسمی در تاریخ اسلام، از زمان امام باقر (ع)، پایه گذاری شد.

«پیشوای پنجم طی مدت امامت خود، در همان شرایط نامساعد، به نشر و اشاعه حقایق و معارف الهی پرداخت و مشکلات علمی را تشریح نمود و جنبش علمی دامنه داری به وجود آورد که مقدمات تاسیس یک دانشگاه بزرگ اسلامی را که در دوران امامت فرزند گرامیش امام صادق (ع) به اوج عظمت رسید، پی ریزی کرد.» (10)

«امام صادق (ع)، با توجه به فرصت مناسب سیاسی که به وجود آمده بود، و با ملاحظه نیاز شدید جامعه و آمادگی زمینه اجتماعی، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش امام باقر (ع) را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته های مختلف علوم عقلی و نقلی آن روز، شاگردان بزرگ و برجسته ای همچون: هشام بن حکم، محمد بن مسلم، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، مفضل بن عمر، جابر بن حیان و...تربیت کرد که تعداد آنها را بالغ بر چهار هزار نفر نوشته اند» (11)

در واقع، امام باقر (ع) علوم را شکافت و هزار نفر جوان مستعد و دانش جوی لایق و شایق جمع آوری فرمود و بنیاد علوم و مکتب اسلام را بر وجود آنان بنا نهاد و اساس علم و دین را بر آنها تعریف نمود و حس طلب ایشان را تحریک کرد و به کسب دانش تحریص و تشویق فرمود و این هزار نفر طلبه و سرمایه مکتب جعفری و مدرسه صادقی گردیدند.(12)

امام صادق (ع) با انتخاب استراتژی زیبا به نام دانشگاه، کارکرد و عملکرد پدر بزرگوارشان را «نهادینه » کردند وبا بوجود آوردن «فرهنگ شیعی » شیعیان و اعتقادات ناب آنها را بیمه کرد.

امام صادق (ع)، از طریق دانشگاه بزرگ، بیش از سی (30) سال زحمت و رنج، منابع و دایرة المعارف بزرگ دینی را به وجود آوردند که همیشه در مراکز علمی بزرگ دنیا نورافشانی می کنند...

«السلام علیک یا صادقا مصدقا فی القول والفعل; درود بر تو ای صادق مصدق در گفتار و کردار.» (13)

علل انتخاب استراتژی زیبا، در قالب دانشگاه:

امام صادق (ع) در سال صد و چهارده (114) به امامت رسید.

دوران امامت او مصادف بود با اواخر حکومت امویان که در سال 132 به عمر آن پایان داده شد و اوایل حکومت عباسیان. (14)

به عبارت دیگر:

دوران امامت امام صادق (ع)، مصادف و مواجه شد با عصری که سلسله سیاه (41- 132) نود و یک ساله بنی امیه در حال فروپاشی بود و سلسله (132- 640) پانصد و دوازده ساله عباسیان در حال شکل گیری. (15)

عصر امام صادق (ع)، منحصر به فرد بود.روزگاری که باید از آن به «عصر طلایی انقلاب علمی فرهنگی » نام برد.

1- روزگاری که باقی مانده اموی، در حفظ مقام خویش و اعمال شهوات خود می کوشیدند و طرفداران بنی عباس برای روی کار آوردن آنها جد و جهد می نمودند. (16)

2- از آنجا که بنی امیه در این مدت گرفتار مشکلات سیاسی فراوانی بودند، لذا فرصت ایجاد فشار و اختناق نسبت به امام شیعیان را (مثل زمان امام سجاد «ع ») نداشتند. (17)

3- عباسیان نیز چون پیش از دستیابی به قدرت، در پوشش شعار طرفداری از خاندان پیامبر و گرفتن انتقام خون آنان عمل می کردند، فشاری از طرف آنان مطرح نبود.

4- از نظر فکری و فرهنگی نیز عصر امام صادق (ع) عصر جنبش فکری و فرهنگی بود.در آن زمان شور و شوق علمی بی سابقه ای در جامعه اسلامی به وجود آمده بود و علوم مختلفی اعم از علوم اسلامی یا علوم بشری [عقلی ونقلی] پدید آمده بود، به طوری که هر کس یک متاع فکری داشت به بازار علم ودانش عرضه می کرد.

بنابراین تشنگی علمی عجیبی به وجود آمده بود.

5- آزادی و ضریب فکر و عقیده در اسلام.

6- محیط آن روز اسلامی، یک محیط کاملا مذهبی بود و مردم تحت تاثیر انگیزه های مذهبی بودند.تشویقهای پیامبر اسلام به کسب علم، و تشویقهای قرآن به علم، تعلم، تفکر و تعقل. (18)

7- کشت زار علومی که به دست امام محمد باقر (ع)، شکافته و باز شده بود.

8- تنوع علوم و تضارب آراء:

در این رابطه، دکتر سید جعفر شهیدی می گویند:

نیمه دوم سده نخستین هجری، عصر گسترش علم و پرورش عالمان در ایالت های اسلامی است.

از یک سو کتابخانه های پزشکی، داروسازی، کیمیا (شیمی) از سریانی به عربی ترجمه شد و مواد اولیه در اختیار دانشمندان قرار گرفت، و آنان به بحث و تجربه در این علم ها پرداختند.از سوی دیگر بحث در علوم عقلی و مساله قضا و قدر و صفات باری تعالی که سالیانی چند پیش از آن در کوفه آغاز شده بود رو به کمال نهاد.در پایان سده نخست، مکتب کلام در بصره و کوفه رونق فراوان داشت، و گفتگو درباره خدا و صفات او، از علم، قدرت و اراده، سخن روز بشمار می رفت.مدینه بیشتر مرکز تحقیق در علم فقه، قرآن و تفسیر بود.

اما متکلمانی نیز با تفکرهای خاص در این شهر بسر می بردند.

در عراق ابوحنیفه نعمان ثابت (50- 80) هجری، مذهب فقهی خود را که براساس قیاس در احکام بود، پایه گذارد. (19)

در چنین دوره ای امام صادق (ع) چه رسالتی را در پیش رو داشت؟

9- آمادگی آرمانی و تعالی بخش، در امام صادق (ع) :

آمادگی علمی امام صادق (ع)، در حدی عالی بود که در دوره نوجوانی امام نظریه پردازی می کرد.نظریه های علمی هزار سال قبل را رد می کرد وقانون علمی بیان می کرد که در آن هزار سال از معاصران خود جلو بود. (20)

صاحب بن عباد در همین رابطه می گوید:

در اسلام، دانشمندی بزرگتر از جعفر صادق بوجود نیامد.

10- مذهب و عقاید و آرایی که پس از سقیفه بالاخص بعد از جنگ نهروان و ظهور خوارج بروز کرد و به دنبال آن، شبهات و عقاید موهومی که توام با خرافات بوجود آمده بود. (21)

11- در واقع، عصر امام صادق (ع)، این سخن رسول خدا که فرمودند:

«ستفرق امتی علی ثلاث و سبعین فرقة کلهم فی النار الا الواحدة; بزودی امت من، به 73 فرقه تقسیم می شوند; جز یک فرقه و گروه، بقیه اهل عذاب و داخل آتش جهنم می شوند.مصداق داشت و متحقق شده بود.

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند عماد الدین، حسین اصفهانی، شهیر به عمادزاده، در کتاب «زندگانی حضرت امام صادق (ع)» ، جلد دوم، 174 فرق اسلامی را ذکر می کند که از میان این فرقه ها، آنهایی که در عصر امام ششم فعالیت داشتند و متشکل و منشعب و مشارالیه بودند، چهار فرقه بودند: عبارتند از: 1- مرجئه 2- معتزله 3- شیعه [با شاخه های متعدد] 4- خوارج.

12- در واقع، فتنه های فرهنگی که جرقه آن زیر «سقف سقیفه » زده شده بود و تمام توان، بکار گرفته شده بود تا اسلام را به صورت «پوستین وارونه » وحشتناک و در عین حال «اموی پسند» جلوه دهند، در زمان امام صادق (ع)، به بار نشسته بود.

13- مدینه اولین شهریست که آل محمد را شناختند...از این جهت اموی و عباسی به آنجا از آن جهت که اصحاب پیغمبر و خاندان رسول خدا (ص) در آنجا نشو و نما یافته اند; توجه داشته و می کوشیدند در درجه اول، هر فکری پیدا می شد; تحمیل بر مردم مدینه کنند و لذا فقهای مدینه قابل اعتناء و اهمیت بوده و از طرف خلفا مقرری داشتند و جلب توجه آنها می شد.

در عهد عباسی که مرکز خلافت از دمشق به عراق رفت، آنها فقها را زیر نظر خود گرفته تا آراء و افکار آنها منطبق با تمایلات آنها بشود و مسیر احکام الهی را با سیاست خود منطبق نمایند. (22)

14- استاد مرتضی مطهری، در رابطه با عوامل مؤثر در نشاط علمی زمان امام صادق (ع) می فرمایند:

«در زمان امام صادق (ع)، نشاط علمی فوق العاده ای پیدا شد و همان نشاط علمی منشا شد که «جنگ عقاید» داغ گردید و برای هر مسلمان پاک نهادی لازم بود که در این جنگ عقاید به سود اسلام وارد شود و از اسلام دفاع کند.» (23)

سه عامل مؤثر در نشاط علمی زمان امام صادق (ع)، عبارتند از:

1- محیط آن روز اسلامی یک محیط صد در صد مذهبی بود و مردم تحت تاثیر انگیزه های مذهبی بودند.

2- نژادهای مختلف وارد دنیای اسلام شده بودند که اینها سابقه فکری و علمی داشتند.

3- عامل سوم که زمینه را مساعد می کرد «جهان وطنی اسلامی » بود، یعنی اینکه اسلام با وطنهای آب و خاکی مبارزه کرده بود و وطن را وطن اسلامی تعبیر می کرد که هر جا اسلام هست آنجا وطن است و در نتیجه تعصبات نژادی تا حدود بسیار زیادی از میان رفته بود، به طوری که نژادهای مختلف با یکدیگر همزیستی داشتند و احساس اخوت و برادری می کردند. (24)

به هر تقدیر، در یک گیر و دار اینگونه، رسالت امام، چه ایجاب می کرد؟

امام صادق (ع)، چه استراتژی را می بایست انتخاب می کرد؟ با توجه به آنکه اسلام دین «کتاب محور» و «انسان ساز» است و رسالت امامت و امام هم بر آن محور می چرخد و زمینه هم برای «انقلاب علمی و فرهنگی » هموار است و معلم کبیر، امام صادق (ع) هم استاد بی نظیر تمام قرنها و اعصار است، چرا امام «از فرصت طلایی برای انقلاب فرهنگی » استفاده نکند؟

چه استراتژی برای یک امام مناسبتر از «استراتژی دانشگاه » که یک امام معصوم مستقیما خود، معلم کبیر آن دانشگاه باشد و حرفهایی در آن بزند و بحثهایی در آن مطرح کند که همسان قرآن دارای شان نزول، تفسیر و تاویل باشد و برای همه زمانها پیام داشته باشد؟ !

این بود خلاصه ای از نکات لازم، پیرامون «علل انتخاب استراتژی زیبا، در قالب دانشگاه » که عوامل مختلفی زمینه ساز انتخاب این استراتژی بود.استراتژی خونین اما شیرین، در قالب دانشگاه بزرگ.

گستره گرایشهای مختلف علوم، در دانشگاه امام صادق (ع) :

در این قسمت از مقال، این نکته جالب توجه و قابل تذکر است که دانشگاه امام صادق (ع) را، با هیچ دانشگاهی مقایسه نکنیم.

مقایسه دانشگاه بزرگ امام صادق (ع)، با هر دانشگاه بزرگ دنیا، مقایسه ای است بی مقیاس و قیاس مع الفارق.

اگر دانش بشری و دانشگاه، در دنیا پیشرفت و گسترش یافت، که چنین هم هست، و اگر دانش بشری به...تلویزیون، ویدئو، اینترنت، ماهواره و...دسترسی پیدا کرد، و اگر قرن و عصر حاضر را، عصر سرعت، عصر ارتباطات، عصر اطلاعات، عصر صنعت و تکنولوژی، عصر تمدن و گفتگوی تمدنها، نام می برند، در مقابل پیامدها و پدیده های بزرگی مانند: قرن دیوانه، عصر استرس و بیماری صنعتی، عصر جهنم روانی، اعتیاد در اینترنت، خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسؤولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن و حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند.معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهم السلام سازگار نیست، دامن حرمت و پاک روحانیت از آن منزه است و تا ابد هم باید منزه باشد. (اول ذیحجه 1407) سرقت در اینترنت، اختلاس در اینترنت، فحشا و فتنه های فرهنگی در اینترنت، فحشا و ماهواره و...هم مطرح است; تا جایی که کارشناسان، از پخش دو هزار کانال فیلم ماهواره ای خبر می دهند که اولا قابل کنترل و پیگیری نیست.

ثانیا اکثر آنها سر از فحشا و فتنه بیرون می آورند.

با این مقدمه کوتاه، اصل بحث را تعقیب می نمائیم، تا با چشیدن قطره ای از اقیانوس بیکران دانشگاه معلم کبیر، جان تشنه خویش را سیرآب سازیم.

ولی باید اعتراف کرد، قصه ما در این نوشتار، قصه کودکی را می ماند که برای کار بزرگ برخیزد و آن را به شوق تمام سامان بخشد، لیکن ثمره اهتمام او همان معرفت کودکانه است.

یکی از نکات جالب پیرامون «دانشگاه امام صادق (ع)» ، بحث تنوع علوم و گستره گرایشهای مختلف علوم است که در آن وجود داشت.

«حضرت صادق (ع) از مقتضیات زمان و مکان استفاده کرده و مکتب جعفری را گشود و آن حقایق علمی را به مردم آموخت و آن درجات و مقام روحانی و دقایق لطیفه معنوی را که مولود و محصول علم و دانش است به مسلمین ارائه داد.» (25)

من خاکی که ازین در نتوانم برخاست از کجا بوسه زنم بر لب آن قصر بلند (26)

به هر تقدیر گستره گرایشهای مختلف علوم در زمان امام صادق (ع) و در دانشگاه بزرگ وی آنقدر زیاد بود که در این زمینه ابن خلکان درباره جابر بن حیان چنین می نویسد:

«ان لجابر بن حیان خمس ماة رسالة ذکر انه تلقی ما فیها من علم عن الامام الصادق.» او می گوید:

«من پانصد علم از امام صادق گرفتم و هزار ورق در آن فنون نگاشتم.» (27)

اینک مروری می نمائیم بر گرایشهای علوم در دانشگاه امام صادق (ع) .

در یک تقسیم کلی به سه دسته تقسیم می شوند که عبارتند از:

1- علم الهی (عقلی) .

2- علم طبیعی (تجربی - حسی) .

3- علم ریاضی (عقلی - تجربی) .

اما علم الهی (عقلی) :

در این قسمت از علوم، گرایشهای متعدد و متنوع در دانشگاه امام صادق (ع) تدریس می شد، عبارتند از:

1- علم قرائت قرآن.

2- علم تفسیر.

3- علم حدیث.

4- علم فقه.

5- علم کلام.

6- علم فلسفه.

7- علم روان درمانی و روان شناسی.

8- علم ادبیات منظوم.

9- علم تاریخ و باستان شناسی.

10- علم درس اخلاق.

11- علم حقوق.

12- و....

اما علم طبیعی (تجربی - حسی) :

علوم طبیعی شامل تمام گرایشهای علوم طبی (پزشکی) و طبیعی است که رشته های زیادی از آن علوم، در دانشگاه امام صادق (ع) تدریس می شد.

محورهای مهم آن گرایشها عبارتند از:

1- زمین شناسی و جغرافیا.

2- نبات شناسی. (گیاه شناسی) .

3- علوم کشاورزی و فلاحت.

4- جانورشناسی.

5- نجوم شناسی و هیئت.

6- علوم پزشکی و طبابت.

7- کیمیا.شامل فیزیک، شیمی و مکانیک.

6- علوم پزشکی، شامل گرایشهایی مانند:

6- 1- کالبد شکافی و تشریح بدن.

6- 2- داروشناسی.

6- 3- بهداشت فردی و اجتماعی.

6- 4- میکروب شناسی.

6- 5- معالجه امراض و... (28)

بیماریها و دردهایی که امام علاج فرمود:

1- سرفه 2- سل 3- گلو درد 4- زکام 5- بادهای داخل بدن 6- درد مثانه 7- درد مفاصل 8- سلس البول 9- اسهال 10- عرق النساء 11- جروح و قروح 12- حصبه 13- دردشکم 14- درد پشت 15- بواسیر 16- طغیان بلغم 17- یبوست مزاج 18- کثرت عطش 19- مسمومیت 20- وباء 21- جذام - خوره 22- برص، پیسی 23- بهق 24- بلة و رطوبت 25- فالج 26- لقوه 27- خفقان 28- درد طحال 29- ذات الجنب 30- چشم درد 31- سردرد 32- موی چشم 33- درد پا و رماتیسم 34- ضعف باه 35- عقرب زدگی و غیره 36- تب 37- درد دندان 38- جنون و صرع 39- دهان درد 40- کرم معده 41- اسهال خونی 42- و...29

داروهایی که امام (ع) تجویز و استعمال نموده اند (گیاهان دارویی) :

1- سیاهدانه 2- بنفشه 3- قارچ 4- فلفل سفید 5- نشادر 6- صبر 7- کافور 8- حنظل 9- الکاشم 10- ارز 11- اسپند 12- سماق 13- جاورس 14- شکر 15- الکندس 16- سرکه 17- عنبر 18- هلیله سیاه 19- دارچین 20- زنجبیل 21- الکراث - نوعی سبزی 22- گردو 23- پنیر 24- روغن 25- مویز 26- عناب 27- شلغم 28- کدو 29- ترب 30- کاهو 31- کرفس 32- سیر 33- پیاز 34- باقلا 35- هویچ 36- سبزی 37- و....

اما علم ریاضیات (عقلی - تجربی و حسی) در این تقسیم هم، گرایشهای متعدد و متنوع در دانشگاه بزرگ معلم کبیر، تدریس می شد که از جمله شاخه های آن عبارتند از:

1- هندسه 2- حساب 3- جبر و مقابله 4- مثلثات 5- مکانیک اعداد حروف 6- عقود 7- انامل و... (29)

روان پزشکی - روان درمانی :

امام صادق (ع)، ذوفنون و ذو علوم بود.

معلم کبیر بی نظیر بود وخواهد بود.

معلم عوالم و جهانیان بود...

روان شناس و روان پزشک عالیمقام و آرمانی بود.

از لابلا و لایه های کلام نورانی امام صادق (ع) روان درمانی، روان پزشکی و بهداشت روانی، موج می زند و می بارد.

نمونه هایی از روان پزشکی امام صادق (ع) عبارتند از:

1- درمان غضب 2- درمان کذب و دروغ 3- درمان حسد 4- درمان خود ستایی 5- درمان خلف وعده 6- درمان زیاده خواهی و تکاثرطلبی 7- درمان مراء و جدال 8- درمان مدپرستی 9- درمان تجمل پرستی 10- درمان خودباختگی 11- درمان بداخلاقی 12- و...

این بود مروری کوتاه و فهرست وار بر گستره گرایشهای مختلف علوم، در دانشگاه بزرگ امام صادق (ع) .اما باید اعتراف و اذعان داشت که «نمی » از آن اقیانوس بیکران نمایان و نمودار نگشت.

«مدرسه علمیه و دانشگاه جعفریه که در نیمه دوم قرن دوم تاسیس شده، بیش از سیزده قرن ادامه دارد و حوزه علمیه آن منشعب به هزاران کشور و شهرهای اسلامی شده و دست بدست منتقل و توسعه داده می شود.

در مدرسه علمیه جعفری بیش از دوازده هزار دانشجو تربیت شد [حدود سی و چهار سال در مکتب امام جعفر صادق (ع) ] که از کلاس اول تا آخرین حد اجتهاد و استنباط به رهبری امام پیمودند و آنها جهان اسلامی را از علم و دانش سیراب کردند.

چهار هزار نفر آنها در یک عصر شروع به تدریس و آموختن کرده و یک صدا گفتند: حدثنا جعفر بن محمد الصادق (30) .»(31)

در پایان باید متذکر شد که:

اهمیت مکتب جعفری در این بود که شاگردان خود را، اول تربیت می کرد و آنگاه تعلیم می نمود و همه را چنین آموخت که علم را برای «عمل » بخوانند و دانش را برای خدمت به دین و حفظ شرافت نفس و ناموس اجتماع فراگیرد.

ولی باید سؤال کرد، که با وجود این همه عظمتها و قداستها، گناه این همه عقب افتادگی و واپس گرایی افراد و ملتها از آن کیست و به حساب کیست؟ !

خلاصه و نتیجه:

وقتی با فضای فکری قرن دوم، زندگی علمی، استراتژی و انقلاب علمی و فرهنگی امام جعفر صادق (ع)، بررسی می گردد، بسیار عظمت آفرین است.آن همه گرایشها، در یک دانشگاه ساده - از نظر ساختمانی - و بسیار کم هزینه، معجزه آسا است.تدریس رشته ها و گرایشهای مختلف و متنوع، به روز و نیاز روز و کاربردی در یک فضای علمی بسیار ساده، بی آلایش و بسیار کم هزینه، آن هم در سده دوم بسیار مهم و جالب توجه و تعجب آمیز است.

اگر دانشگاه امام صادق (ع)، از نظر مدت زمانی و با اهداف و برنامه امام، بدون هیچ مانع تراشی و وقفه استمرار پیدا می کرد، تا به چه درجه ای از رشد علمی و فرهنگی می رسید و انسانهای جهان چه بهره هایی از آن استاد، از آن شاگردان و دانشجویی و از آن دانشگاه می بردند؟ ! اگر آن دانشگاه با همان هدف و برنامه، در سراسر دنیا شعبه و شاخه می زد چه؟ آن وقت سرنوشت فرهنگ به کجا ختم می شد؟ ! ...تفکر بزرگی را طلب می کند!

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان