درس هایی که از مادران شاغل می توان آموخت

شاید بی‌ربط به نظر بیاید اما بین زندگی مادران و کسب و کارها رابطه‌ی جالبی وجود دارد. حتی شاید مادر بودن در محیط‌های کاری امری منفی به نظر بیاید. اما نکات جالبی است که می‌شود از مادران شاغل و زندگی آن‌ها یاد گرفت.

یاد بگیرید چه وقت فشار بیاورید و چه وقت رها کنید

کریستا کوارولز مدیر یک شرکت و مادر 2 فرزند می‌گوید: بخش اعظمی از مادر بودن کشتی گرفتن میان یک دوگانگی است که آیا به کودک خود فشار بیاورید یا اینکه او را به حال خود رها کنید. 

یک مدیر هم در مواجه موقعیت‌هایی که مربوط به انتخاب بین منافع شرکت و کارکنان است دچار همین دوگانگی می‌شود. من به مدیران توصیه می‌کنم محتاطانه عمل نکنند. به این معنی که از گفتن حقایق تلخ به خاطر پیامد‌های آن، ابایی نداشته باشید.

البته این توصیه به معنای استفاده از راه‌‌حل‌های افراطی نیست چرا که همیشه راهی برای برقراری دیپلماسی وجود دارد. خیلی اوقات از یک رویداد درس‌هایی را فرا گرفته‌ام که امکان آن وجود داشت زودتر به آن پی می‌بردم اگر مدیر مجموعه آن حقیقت تلخ را با من در میان می‌گذاشت. گاهی اوقات لازم است سراغ کارمند خود بروید و به او حقیقت تلخ را بگویید وگرنه عدم کارایی او در آن زمینه خاص به کل مجموعه و خود او آسیب خواهد زد.

برقراری ارتباط شخصی کلید موفقیت است

لیزی ویدهلم مشاور ارشد شرکت پاندورا و مادر 3 پسر می‌گوید: اگر من خودم را با شخصیت خاص هر کدام از فرزندانم تطبیق ندهم و با آن‌ها وقت نگذرانم در خانه آشوب به پا خواهد شد. مدیران هم با چنین چالشی در محیط کار روبرو هستند. برطرف کردن مشکلات کاری نیازمند قسمت‌های مساوی از دیپلماسی، سیاست کاری، کنجکاوی و همدردی است.

او می‌افزاید: تیم من در پاندورا توانستند از اشتباهاتی که من در خانه مرتکب می‌شدم استراتژی‌های خوبی برای محیط کاری ترسیم کنند. همین‌جا باید اشاره کنم بهتر است هر چه زودتر شکست بخورید.

وقتی با گروهی کار می‌کنید که شخصیت‌های مختلفی دارند بهتر است به موقیعت‌های شخصی و اجتماعی آن‌ها بیشتر دقت کنید و اگر چالشی به وجود می‌آید برای آن‌ها روشن کنید که شما برای کمک در دسترس هستید. هر فردی علایق و انگیزه‌های مختلفی دارد. جالب این‌جاست که هر چقدر زمان بیشتری برای اعضای تیم خود بگذارید آن‌ها سپاسگزار زمان و تلاشی که شما به خرج می‌دهید، خواهند شد و در این صورت روابط شما بیشتر گسترش خواهد یافت.

موقعیت‌های رقابتی را متعادل سازید

کتی هوچول معاون فرماندار نیویورک و مادر 2 کودک اشاره می‌کند: یکی از نقش‌های حیاتی یک مادر، برطرف‌کننده نزاع‌های موجود بین کودکان است. خصومت‌هایی که بین کودکان رخ می‌دهد فرق زیادی با چالش‌هایی که در محیط کاری پیش می‌آید ندارد.

این چالش‌ها در محیط کار پایان دنیا نیستند. با توجه به تجربه‌های قبلی به دنبال این هستم تا به کارمندان ارزش‌هایی مثل: احترام گذاشتن به نظرات و شرایط نژادی و اعتقادی مختلف را آموزش بدهم. به کارمندان هم مثل کودکان می‌توان با ذکر مثال آموزش داد. شما باید به کارمندان نحوه‌ی بحث کردن با احترام را یاد بدهید.

از جنسیت خود به عنوان یک نکته مثبت بهره‌برداری کنید

ملیسا کوشنر مادر 3 کودک و مدیری با سابقه‌ی 10 ساله اشاره می‌کند: اینکه در اتاقی پر از مرد شما تنها زن باشید گاهی اوقات می‌تواند به نفع شما تمام شود. چرا که مردها عموماً در اتاق به نظرات سایر مردها گوش می‌دهند و شما به عنوان یک زن می‌توانید از زاویه‌ای متفاوت به مسائل نگاه کنید که همین موضوع سبب جلب توجه آن‌ها خواهد شد. این موضوع می‌تواند فرصت‌هایی را برای شما ایجاد کند که سایر مدیران مرد از آن بی‌بهره‌اند. 

مردها و زن‌ها یک سازمان را به صورت متفاوتی اداره می‌کنند که اتفاق خوبی است. رهبران می‌توانند از یکدیگر درس‌های ارزشمندی را یاد بگیرند. تجربه‌ی من نشان داده که حضور مرد و زن برای مدیریت ضروری است.

مادر بودن می‌تواند شما را به رهبر بهتری تبدیل کند

اگر شما کودکی نداشته باشید چندان عجله‌ای برای خانه رفتن ندارید. ولی زمانی که مادر هستید باید در ساعت‌های خاصی منزل باشید. این فشار و نیرو سبب می‌شود در محیط کار بهره‌وری بالاتری پیدا کنید و از انجام امور غیرضروری بپرهیزید و روی امور مهم تمرکز کنید.

مادر بودن همچنین باعث می‌شود تا کارها و امور را در محیط کار به دیگران واگذار کنید که در نهایت برای ایجاد اعتماد و بالا رفتن مهارت‌های کارکنان ضروری است.

نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید

اغلب به شما می‌گویند که به عنوان یک زن بهتر است در محیط کار درست مثل مردان رفتاری تهاجمی از خود نشان بدهید. نصحیت من این است که این کار را نکنید!

ملیسا کوشنر اشاره می‌کند: شخصاً در طبیعت من خشونت معنایی ندارد. اینکه از من بخواهید تهاجمی عمل کنم چیزی نیست که به آن باور داشته باشم. یک مربی زمانی به من گفت: رشد کن و مهارت‌های جدید را یاد بگیر اما هیچ وقت به صورت اساسی تغییر نکن. از نظر من تهاجمی عمل کردن یعنی از اینکه به دیگران نه بگویم نترسم. همین طور دیگر از اینکه تقاضای پول و منابع مالی بکنم اضطراب ندارم. 

مهم است که رشد کنید و روی نقاط ضعف خود تجدید نظر داشته باشید. اما این مهارت‌های جدید نباید شخصیت شما را تغییر بدهند. قوی باشید نه به معنای فردی تهاجمی بلکه روی چیزی که به آن باور دارید با قدرت بایستید.

منبع: workforce ،theglobeandmail