ماهان شبکه ایرانیان

زرّین نامه رضوی

اقبال روزافزون جهان به ویژه ایرانیان به طب اصیل سنّتی و بازگشت به طبیعت سالم، لزوم واکاوی طب اسلامی و وحیانی را ضروری می‌سازد

زرّین نامه رضوی
اقبال روزافزون جهان به ویژه ایرانیان به طب اصیل سنّتی و بازگشت به طبیعت سالم، لزوم واکاوی طب اسلامی و وحیانی را ضروری می‌سازد. آموزه‌های قرآن در ارتباط با تغذیه و بهداشت کم نیست. از این گذشته پیشوایان بزرگ جامعه بشری، همواره بر ضرورت تغذیه صحیح و شیوه درست زندگی پای فشرده‌اند. واکاوی‌های پی‌درپی در حوزه متون دینی ما را با هزاران فراز و آموزه در ارتباط با طب، تغذیه و زندگی سالم آشنا می‌سازد.
در میان سلسله معصومان بیش از همه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، مولا علی (علیه السلام)، امام باقر (علیه السلام)، امام صادق (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) در عرصه پزشکی و بهداشت افاضه فرموده‌اند. آن بزرگان برحسب مقتضیات زمان به تبیین حقایق درباره علم الابدان پرداخته‌اند. بی‌شک تا پیش از اسلام، در هیچ آیینی نسخه‌های طبی و آموزه‌های بهداشتی به صورت مدوّن تا این اندازه نبوده است. پزشکان سایر ملل به این حقیقت گواهی داده‌اند. از آن جهت آموزه‌های طبی معصومان و امامان (علیهم السلام) متمایز و ژرف است؛ زیرا که به سرچشمه فیّاض الهی متصل است. رسایی، کوتاهی، روایی و سادگی آموزه‌ها و توصیه‌های پزشکی معصومین: بیشترین غنا را برای جهان اسلام در حوزه طب و بهداشت فراهم نمود.
متن طب الرضا (علیه السلام) به باور بزرگان دوره خلافت مأمون مانند یوحنای ماسویه، جبرئیل بختیشوع و صالح بن بهلمه هندی، شایسته‌ترین و عمیق‌ترین متن طبی بوده است. درست است که متن این رساله کوتاه بوده و در زمان قدیم صادر شده است اما به خاطر اتصال آن به مبدأ الهی، امروزه می‌تواند به عنوان پژوهشی ژرف در حوزه طب و بهداشت سرآمد متون باشد.
رساله‌ای در باب تندرستی و رعایت صحّت بدن خطاب به مأمون عباسی از حضرت رضا (علیه السلام) به دست ما رسیده است. این رساله در تاریخ با عنوان «رساله ذهبیه» با «رساله المُذهبة» معروف شده است. مأمون دستور داد متن این رساله شریفه را با آب زر نوشتند و آن را به عنوان یک دستورالعمل لازم‌الاجرا به همه سازمان‌های دولتی خلافت ابلاغ نمود. رساله ذهبیه بهترین امکان را در دست‌یابی به سلامت فراگیر و صحیح در اختیار بشر قرار می‌دهد. بی‌تردید این متن پرمعنا را می‌توان «حکمت نامه سلامت» یا «زرین نامه بهداشت» نامید و دانست.
این رساله رسا و شیوا از نفیس‌ترین و گرانبهاترین مواریث اسلامی و بشری در دانش پزشکی است که در ابعاد وسیع نگاشته شده است. اما آنچه در این رساله گران سنگ قابل توجه می‌نماید، طب پیشگیری است. مضامین زرّین نامه رضوی پنجره‌ای فراروی بشر می‌گشاید تا برای انسان وامانده دوران مدرن، زندگی را معنا کند.

یک) ساختار

حضرت رضا (علیه السلام) در آغاز به اصلی مهم در پزشکی اشاره می‌نماید و آن اینکه هیچ بنده‌ای به بیماری مبتلا نمی‌گردد مگر آنکه خداوند دوایی برای درمان او نهاده باشد. آن امام همام اولین شخصیتی است که جسم را به مملکتی کوچک و کامل تشبیه می‌نماید که پادشاه آن قلب و کارگزارانش عروق و اعصابند. یاورانی در این حکومت دست اندرکارند که عبارتند از دست‌ها، پاها، چشم‌ها، زبان و گوش‌ها. خزانه آن معده می‌باشد. سپس امام با تمثیلات عالی، وظایف هر یک از اعضای بدن را تشریح می‌نماید.
در ادامه، آن حضرت تدبیر عالم جسم را براساس طبایع انسان‌ها و مزاج‌های آنها تبیین می‌نماید. رهنمودهای آن حضرت در کیفیت میل به غذا و نوشیدنی‌ها به لحاظ کمیّت و کیفیت در ادامه این رساله قرار دارد. امام در بخش دیگر به روش تهیه نوع خاصی از نوشیدنی که دارای فواید بسیاری است و به عنوان دسر بعد از غذا استفاده می‌شود، می‌پردازد. امام رضا (علیه السلام) در وصف آب شیرین از سایر دانشمندان پیشی گرفته اوصاف آن را به دقت بیان می‌کند. آن حضرت به تأثیرات منفی افراط در مصرف بعضی از مواد غذایی نظیر تخم مرغ و گوشت خام اشاره می‌کند و مراقبت‌های فصول را تبیین می‌نماید. حضرت ثامن الحجج سپس به مهم‌ترین نماد بهداشت فردی یعنی حمام اشاره فرموده سودمندی تدهین و استحمام را برای بدن تشریح می‌نماید.
در بخش‌های دیگر حکمت‌نامه رضوی این مباحث آمده است؛ عدم حبس ادرار، تشریح مسائل جنسی، کیفیت خوابیدن، دستگاه گوارش، نحوه سفر، قوای جسمانی، حجامت، فصد و علل بروز برخی بیماری‌ها. نکته پایانی در زرّین نامه جاودانه سلامت و بهداشت، تأکید امام در التزام به آموزه‌ها و رهنمودهای ارائه شده است.

دو) تاریخ صدور

برخی از منابع تاریخی معتبر به تاریخ دقیق صدور رساله ذهبیه اشاره نکرده‌اند ولی تشخیص تقریبی زمان صدور این رساله امکان‌پذیر است. ابن ابی جمهور در سندی متقن تقریرنامه را روایت کرده اینگونه می‌نویسد:
صدور این نامه بعد از احضار امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) از مدینه یعنی بین سال 201 تا 203 هـ.ق. می‌باشد.(1)
زمانی که مأمون عباسی تشریح اصول حفظ صحت بدن را از امام درخواست کرد و تبیین بهداشت غذا و داروهای گیاهی را از آن حضرت خواستار شد و پیاپی درخواست‌های خویش را تکرار نمود، امام در پاسخ آن رساله را ابلاغ فرمود. این رساله، طب اسلامی را به اوج رساند و به منزله آخرین مرحله تکمیل کننده طب اهل بیت (علیهم السلام) ابلاغ شد.

سه) نسخه‌ها

تمام نسخه‌های خطی رساله ذهبیه در کتابخانه عمومی مرحوم حکیم در نجف اشرف در گنجینه‌های خطی موجود و از گزند حوادث مصون مانده است.(2) این نسخه‌ها عبارتند از:
نسخه نخست: نسخه‌ای خطی که رمز آن در پاورقی متن اصلی کتاب با حرف (أ) مشخص گردیده و آن قدیم‌ترین نسخه مورد تحقیق می‌باشد. این نسخه را عبدالرحمان بن عبدالله کرخی نگاشته و تألیف آن را در 19 ذیحجّه سال 715 ه.ق. به پایان رسانده است.
نسخه دوم: نسخه دوم که عبدالواسع بن حاج محمدحسین مهماندوستی نگاشته و تألیف آن در روز جمعه پنجم ربیع الاخر سال 1116 ق. پایان یافته است.
نسخه سوم: نویسنده این نسخه ناشناخته است و از نسخه‌های قرن یازدهم هجری قمری است.
نسخه چهارم: مرحوم علامه مجلسی (متوفی 1111 ه.ق.) در کتاب بحارالانوار (ج14، ص554، چاپ سنگی ایران) نسخه‌ای دیگر به خط علی بن عبدالعالی کرکی را نقل کرده است.
گفتنی اینکه بیشتر به نسخه نقل شده از علامه مجلسی در بحارالانوار اعتماد می‌شود. علامه مجلسی در ابتدای نقل روایت رساله ذهبیه چنین آورده است:
"این رساله را به خط شیخ اجل، افضل، علامه کامل در فنون علوم و ادب، مروّج مذهب و دین، نورالدین علی بن عبدالعال کرکی یافتم. (3)"

چهار) اعتبار سند رساله

رساله ذهبیه یا طب الرضا (علیه السلام) از اصول معروفه و مورد اعتماد است. شیخ منتخب الدین در کتاب الفهرست نقل کرده است که سید فضل الله بن علی راوندی بر آن شرحی نگاشته و آن را «ترجمه العلوی للطب الرضوی» نامیده است. ابن شهر آشوب در معالم العلما در شرح حال محمدبن حسن بن جمهور قمی نوشته است که او ناقل رساله ذهبیه امام رضا (علیه السلام) در علم طب است. شیخ طوسی در الفهرست همین مطلب را ذکر نموده و سند خود را به رساله ذکر می‌نماید. مرحوم مجلسی در مجلد السماء و العالم از مجموعه بحارالانوار، سند خود را به رساله ذهبیه به دو صورت ذکر می‌کند:
یکی و جاده‌ای به خط شیخ اجل نورالدین علی بن عبدالعالی کرکی و دیگری و جاده‌ای تألیف یکی از افاضل که ظاهراً نام آن برای مرحوم مجلسی نامعلوم است. در و جاده دوم نیز دو طریق ذکر می‌کند:

طریق اول:

موسی بن علی بن جابر سلامی از شیخ سدیدالدین یحیی بن محمدبن علیان خازن از ابومحمد حسن بن محمدبن جمهور از محمدبن جمهور از حضرت رضا (علیه السلام).

طریق دوم:

هارون بن موسی التلعکبری از محمدبن هشام بن سهل از حسن بن محمد بن جمهور از محمدبن جمهور از حضرت رضا (علیه السلام).
این رساله در بحارالانوار، مجلد 59 کتاب السماء و العالم، از صفحه 306 تا صفحه 327 نقل شده است و مرحوم مجلسی از صفحه 328 تا 356 به تبیین عبارات مشکل این رساله می‌پردازد.
براساس متن این روایت، امام رضا (علیه السلام) مأمون را در چندین مورد با عنوان «یا امیرالمؤمنین» خطاب نموده است. با توجه به آن که «امیرالمؤمنین»، لقب خاص حضرت علی (علیه السلام) است این مسأله ایجاد شک می‌کند. بنابراین، باید به سایر روایات حضرت رضا (علیه السلام) مراجعه کرد و نحوه خطاب‌های آن حضرت را با مأمون مورد بررسی قرار داد. در عیون اخبارالرضا (علیه السلام) و علل الشرائع، شیخ صدوق روایات معتنابهی از آن حضرت برای ما به یادگار گذاشته است؛ از جمله در باب 35 عیون اخبار الرضا (علیه السلام) رساله‌ای است که امام به مأمون در مورد اسلام یا اسلام خالص می‌نگارد. در این حدیث، امام بر امامت اثنی عشر احتجاج می‌نماید و هیچ‌گونه تقیه‌ای نیز در کار نمی‌باشد. اما حضرت مأمون را با عنوان امیرالمؤمنین خطاب نکرده‌اند. (4)
در روایت دیگری نیز که در باب 23 عیون آورده شده، امام رضا (علیه السلام) در مجلس مأمون و بنا به درخواست او در مورد تفسیر آیه شریفه «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا؛ سپس این کتاب را به آن بندگان خود که (آنان را) برگزیده بودیم، به میراث دادیم.»(5) سخن می‌گویند.(6) در این حدیث نیز امام به هیچ‌وجه مأمون را با عنوان امیرالمؤمنین مورد خطاب قرار نداده‌اند.
اما روایات دیگری در عیون ملاحظه می‌شود که امام به امیرالمؤمنین (علیه السلام) خطاب کرده‌اند:
عَلَیکَ التَّدبِیرُ یَا أمیرَالمُؤمِنینَ وَ عَلَینَا الدُّعَا؛ تصمیم با تو است ای امیر مؤمنان و وظیفه ما دعا کردن است.(7)
بنابراین نمی‌توان در این مورد که امام رضا (علیه السلام) مأمون را با عنوان یا «امیر المؤمنین» مورد خطاب قرار داده‌اند یا خیر، نظری ابراز داشت.

پنج) ویژگی‌ها

نامه زرّین رضوی دارای ویژگی‌های متنوع و چشم‌گیری است. این خصیصه‌ها موجب شده است این رساله به عنوان یک متن کهن طبی با بسیاری از کتب و رساله‌های پزشکی متفاوت گردد. این رساله عمدتاً معطوف به مسأله پیش‌گیری و حفظ صحت جسم است. ضمن بیان ویژگی‌ها می‌توان به تفاوت‌ها نیز پرداخت.
اگر رساله ذهبیه منسوب به حضرت رضا (علیه السلام) را به عنوان یک متن طبی مورد مطالعه قرار دهیم، در می‌یابیم که این رساله با رسالات و کتبی که در این زمینه نگاشته شده است تفاوت‌های عمده‌ای دارد. این رساله، عمدتاً معطوف به مسأله پیشگیری و حفظ سلامتی است که در کتب طب سنتی تحت عنوان حفظ الصحه ذکر می‌شده و در کتب مختلف طبی جایگاه ویژه‌ای داشته و حکما رساله‌های مجزایی نیز در این باب نگاشته‌اند. لکن، رساله ذهبیه با همه آنچه ما در این مجال مورد بررسی قرار دادیم متفاوت است. این تفاوت‌ها را می‌توان در دو بخش تفاوت در متد و اسلوب نگارش رساله و تفاوت در محتوای و ماهیت مطالب جای داد.

الف) شیوه نگارش

اول) فصل‌بندی

در اکثر کتب یا رساله‌ها، برای حفظ صحت شش اصل اساسی بیان می‌شود که با تدبیر هوا شروع و با اطعمه و اشربه، خواب و بیداری، حرکت و سکون، احتباس و استفراغ ادامه و با اعراض نفسانی به پایان می‌رسد. این اصول، به عنوان ستّه ضروریه سلامتی شناخته می‌شوند. روش علی بن عباس اهوازی در کامل الصناعه، جرجانی در ذخیره و اغراض، عقیلی خراسانی در کتاب خلاصه الحکمه و گیلانی در حفظ الصحه چنین است.
زکریای رازی در المنصوری فی الطب می‌گوید:
"پایه‌های نخستین تندرستی است برای درستی و به اندازه بودن جنبش و آرامش، خوراک و نوشیدنی‌ها و بیرون راندن پس مانده‌ها و گزینش درست خانه و پیگیری رویدادهای بد و توجه به خواست‌های روانی و نگاهداشت عادت‌ها.(8)"
وی، در گفتار چهارم که به عنوان پاسداشت تندرستی ترجمه شده است عبارات فوق را آورده و به همین ترتیب، مطالب فوق را به طور منظم شرح می‌دهد.
اما شاید نتوان مطالب موجود در رساله ذهبیه را فصل‌بندی کرد. در این رساله، ترتیب ستّه ضروریه رعایت نشده است و حتی به برخی از آنها اشاره نشده است. عناوین مشهور ذکر شده نیز در ابتدای هر فراز از سخن به روشی که روش معمول اطبا است، نیامده است.
در ابتدای رساله، سخن از علاج‌پذیری هر بیماری می‌آید در حالی که دأب اطبا این عبارت مربوط به بحث حفظ الصحه نیست و در مبحث معالجات باید طرح شود. سپس مثالی جهت فهماندن نحوه عملکرد بدن (فیزیولوژی) ذکر می‌شود و به نحوه عملکرد و فیزیولوژی برخی از اندام مانند حنجره اشاره می‌شود و در ادامه منشأ فرح و حزن بیان می‌شود که جای هیچ کدام از آن‌ها طبق روش اطبا در مبحث حفظ الصحه نیست. سپس با تشبیه بدن به زمین پاکیزه، اهمیت توجه به اذیه و اشربه یادآوری می‌شود و از این طریق، وارد مبحث تغذیه می‌شوند و در مورد حجم و کیفیت غذا و دفعات تغذیه سخن گفته می‌شود. سپس وارد تدبیر فصول سال می‌شوند برخلاف روش اطبا که ذکر فصول را در مبحث هوا بیان می‌کنند.
در همین مبحث، برخلاف شیوه رایج که پرداختن به خصوصیات هر فصل است، به خصوصیات هر ماه و تدبیر هر یک از ماهها می‌پردازند. بعد از آن، بحث شراب حلال را پیش می‌کشند و روش تهیه آن را توضیح می‌دهند و خواص آن را می‌شمارند.
سپس مجدداً وارد بحث هوا و تأثیر آن بر مزاج می‌شوند. در ادامه طبایع اربعه (دم، صفرا، سودا و بلغم) را مطرح و جایگاه هر یک در بدن را بیان می‌کنند. ناگهان روند بحث عوض می‌شود و خاصیت خواب و روش درست خوابیدن مطرح می‌شود. در همین حین به تخلی اشاره شده بهداشت دندان مطرح می‌شود.
سپس تغییرات ناشی از سن مطرح و خصوصیات هر سنی برشمرده می‌شود. به طور عجیبی بحث در اینجا خاتمه می‌یابد و در ادامه، بحث حجامت و فصد مطرح می‌شود. بحث در باب حجامت نیز بیش از آنچه که در کتب اطبا مورد توجه قرار گرفته است، مطرح می‌شود.
پس از اتمام، وارد بحث تغذیه می‌شوند و از غذاهایی که با هم نباید خورد و توصیه‌هایی در باب تغذیه سخن به میان می‌آید. در لابه لای بحث تغذیه، نکاتی در باب جماع مطرح می‌شود. پس از اتمام مبحث تغذیه، سخن از حمام و روش آن می‌شود.
سپس راه پیشگیری از چند بیماری خاص بیان می‌شود. در همین حین، چند قاعده کلی در درمان غلبه بلغم، صفرا و سودا و ریح بیان می‌شود. در ادامه، تدبیر مسافر بیان می‌شود و در لابه لای این بحث، مبحث انواع آبها و تدبیر آب بیان می‌شود. در حالی که روش اطبا آن است که در کنار بحث اغذیه، اشربه را بیان می‌کنند. در آخر رساله هم مبحث جماع مطرح می‌شود.
همان‌طور که مشاهده می‌کنیم فصل‌بندی رایجی که در نوشتار همه اطبا در این مبحث رعایت می‌شود، رعایت نشده است و شاید نتوان فصل‌بندی دقیقی را به رساله تحمیل کرد. روش نگارش این رساله با روش بیان قرآن و خطیب نهج البلاغه بیشتر شباهت دارد تا نوشتار اطبا. در قرآن نیز اسلوب گویش، یک فصل‌بندی مشخص را برنمی‌تابد. قرآن دارای فصل توحید، فصل نبوت و فصل معاد نیست. مطالب را در هم آمیخته و پیوسته با هم بیان می‌نماید. مثلاً توحید را مطرح می‌کند و در این حین، داستانی را بیان و در حین آن، نبوت و معاد را پیش می‌کشد. در لابه‌لای آنها، احکام و اخلاق هم می‌گوید. در خطبه‌های نهج البلاغه هم همین اسلوب مشاهده می‌شود. گاهی یک خطبه با توحید شروع می‌شود و با خلقت انسان و ملائکه ادامه می‌یابد و با مسائل اجتماعی و اخلاقی پایان می‌یابد.
رساله ذهبیه نیز چنین اسلوبی دارد و نمی‌توان آن را در قالب‌های خاص اطبا و حکما گنجاند. این عدم فصل‌بندی به معنای پراکنده گویی نیست بلکه وقتی شما از ابتدا تا آخر آن را مطالعه می‌کنید مطالب را کاملاً پیوسته و مرتبط با هم می‌یابید اما تغییر در لحن و موضوع در رساله، انسان را به یاد تغییر لحن‌های قرآن و تغییر ناگهانی در صحنه‌های قصه‌های قرآنی می‌اندازد.

دوم) فراطب

در این رساله مباحثی مطرح شده است که خارج از موضوع طب می‌باشد و می‌توان آنها را فراطب یا مبانی طب نامید.
* هر دری درمانی دارد؛
* تشبیه بدن به یک مملکت و توضیح عملکرد اعضای مختلف؛
* بیان جایگاه غلبه هر خلط در بدن؛
* بیان مزاج سنی؛
* تفصیل حجامت و فصد و بیان جزئیات آن‌ها؛
* بیان اصول درمان اخلاط مختلف.

ب) تفاوت در محتوا

اول. شروع رساله با این عبارت است:
أنَّ اللهَ تَعالَی لَم یَبتَلِ العَبدَ المُؤمِنَ بِبَلاءٍ حَتَّی جَعَلَ لَهُ دَوَاءً یُعَالِجُ بِهِ وَ لِکُلِّ صِنفٍ مِنَ الدَّاءَ صِنفٌ مِنَ الدَّواءَ وَ تَدبِیرُ وَ نَعتٌ؛ خدا هیچ بنده‌ای را دردی نداده جز اینکه برایش داروئی که آن را درمان کند نهاده و برای هر رسته از درد رسته‌ایست از دارو و تدبیر و شرحی است.(9)
در این عبارت، به کار بردن لفظ الله تعالی و عبد و بحث ابتلاء مؤمن نمی‌تواند ناشی از گفتمان خارج از اسلام باشد و این نوشتار، نمی‌تواند ترجمه‌ای از کتب یونانی، فارسی یا هندی که مکاتب عمده و اصلی طب آن روزگار را تشکیل می‌دادند، باشد.
علاوه بر این، باید در نظر داشت که مترجمان اصلی بیت‌الحکمه مأمون که از خاندان بختیشوع و نیز حنین بن اسحاق بودند، همگی نصرانی بودند و چنین عباراتی که در واقع به گفتمان‌های ناب اسلامی برمی‌گردد، از چنین نویسندگان و مترجمانی برنمی‌آید.
بیان عبارت دقیق و بسیار صریح که خداوند برای هر بیماری درمانی قرار داده است، به عنوان یک اصل طبی مهم می‌تواند مطرح شود و در کتب اطبا و حکماء و مشاهیر به چشم نمی‌خورد. این عبارت، مشابه تعبیر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که می‌فرمایند:
فَمَا أنزَلَ اللهُ دَاءً إلاّ أنزَلَ مَعَهُ دَوَاءً؛ خدا دردی نداده جز آنکه با آن درمانی داده است.(10)
روایتی دیگر از حضرت صادق (علیه السلام) رسیده است:
أنزَلَ اللهُ الدَّاءَ وَ أنزَلَ الشَّفَاءَ وَ مَا خَلَقَ اللهُ دَاءً إلاّ جَعَلَ لَهُ دَوَاءً؛ خدا درد داده و شفا داده، و هیچ دردی نیافریده جز اینکه داروئی برای آن نهاده است.(11)
بنابراین، عبارت رساله حضرت ثامن‌الحجج (علیه السلام) است همان عباراتی است که از آبا گرامش نقل شده است.
دوم. حضرت در بخشی که به غذا خوردن اشاره می‌کنند، نام اجداد طاهرینش را می‌برد و می‌فرماید:
وَ کَذَا أمَرَ جَدَّی مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله و سلم).
چند سطر پایین‌تر مجدداً چنین اشاره‌ای وجود دارد:
وَ نَعُودُ إلَی قَولِ الأئمَّةِ (علیهم السلام) فِی صِفَةِ شَرَابٍ یَحِلُّ شُربُهُ وَ یُستَعمَلُ بَعدَ الطَّعَامِ.
به کار بردن چنین عباراتی در کتب اطبا بی معنی است. این عبارات نه از جالینوس و بقراط است و نه از بختیشوع و جبرئیل و ابن ماسویه و حنین بن اسحاق که همگی نصرانی بوده‌اند و نه از علی بن ربن طبری، اهوازی، رازی و بوعلی.
روش اطبا از قرون دوم و سوم تا این اواخر نیز ارجاع و استناد به قول پیامبر و امام نبوده است. چنانکه می‌بینید که در کتب مهم طبی به قول پیامبر و ائمه استناد نمی‌شود مگر موارد بسیار نادری. نکته مهم آن است که حضرت از پیامبر به عنوان جدّ خویش یاد می‌کنند.
سوم. پرداختن به خصوصیات ماه‌های مختلف و ذکر تدابیر آن‌هاست. در تمام کتب طبی مهم و رسائل مربوط به حفظ صحت فصلی تحت عنوان تدابیر فصول آمده است.
طبری در فردوس‌الحکمه در گفتار پنجم از گونه نخست درباره چهار فصل بهار و تابستان و پاییز و زمستان و تدابیر آنها سخن گفته است. به عنوان مثال، در باب فصل بهار می‌گوید:
در بهاران باید از خوراکی‌های معتدلی چون جوجه و تیهو و تذرو و تخم مرغ نیم برشته بهره گیرد.(12)
وی حدوداً چهار صفحه در مورد فصول سخن می‌گوید اما به هیچ وجه وارد بحث ماه‌های مختلف نمی‌شود.
رازی در المنصوری نیز همین روش را دارد. تدبیر هر فصل را بدون اشاره به ماه‌های مختلف آن بیان می‌کند. به عنوان نمونه، می‌گوید:
"بهتر است در بهار پیش از گرم شدن هوا به رگ زدن و خون‌گیری از تن و به کار بردن روان کننده‌ها روی آورند.(13)"
مجوسی در کامل الصناعه در مبحث «فی الطبایع فصول السنه» در ابتدا به ماه‌های مختلف فصول اشاره می‌کند اما صرفاً زمان آغاز و پایان هر ماه را بیان می‌کند. به عنوان مثال، در باب ماه‌های بهار می‌گوید:
فَالشَّهرُ الأوَّلِ هُوَدُ دُخولُ الشَّمسِ الحملِ اوّلُه الیومُ السابع عشر مِن نیسان.(14)
وی، ابتدا خصوصیات نجومی و تقویمی فصول و ماه‌های آن را بیان می‌کند و سپس، امزجه فصول چهارگانه را مورد بحث قرار می‌دهد و تدابیر مربوط به هر فصل را بیان می‌کند اما وارد خصوصیات و تدبیر تک تک ماه‌ها نمی‌شود.
بوعلی در قانون نیز بحث فصول را ذیل عنوان انتقالات آورده است و به صورت بسیار خلاصه به بحث در باب فصول و تدبیر آن پرداخته است اما به ماه‌های مختلف فصل اصلاً اشاره‌ای نکرده است.
اما در رساله ذهبیه برخلاف همه متون مهم طب سنتی، بحث فصول با جزئیات ماه‌های مختلف بیان شده است. آن حضرت برای ماه اول بهار که آذار باشد استعمال غذاهای لطیف و گوشت‌ها و تخم‌مرغ نیم‌برشت را توصیه و از خوردن سیر و پیاز و ترشی پرهیز می‌دهند و توصیه به مصرف مسهل و فصد و حجامت می‌کنند.
اما در ماه دوم بهار که نیسان است توصیه می‌شود غذاهای بریان شده و غذاهایی که در آن سرکه استفاده شده است مصرف شود. در ماه سوم بهار یعنی ایار توصیه می‌شود گوشت‌های غلیظ مثل کله و گوشت گاو استفاده نشود. توصیه به عدم مصرف آب ناشتا در ماه نیسان و دخول در حمام در اول روز در ماه ایار مطالبی است که در کتب طبی با این دقت مورد توجه واقع نشده است. پرهیز دادن از پیاز و سیر و ترشی در ماه آذار نیز از این دست است.
در فردوس الحکمه که نزدیک‌ترین کتاب مهم پزشکی به زمان امام رضا (علیه السلام) است و در زمان متوکل نگاشته شده است، در مورد تدابیر تابستان، توصیه به مصرف گوشت گوساله شده و گفته شده است:
به تابستان باید غذاهایی را خورد که طبیعتی سرد داشته باشند مانند گوشت گوساله پخته شده در سرکه زیرا گوشت این حیوان خنک‌تر از گوشت گوسفند است.(15)
در حالی که در رساله ذهبیه برای ماه اول تابستان به مصرف گوشت بز، بزغاله، پرنده‌ها و ماهی توصیه شده است.

پی‌نوشت‌ها:

1- مجلسی، بحارالانوار، ج 59، ص307.
2- دریایی، نامه زرّین سلامت، ص19.
3- مجلسی، بحارالانوار، ج 59، ص306.
4- صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج2، ص122.
5- فاطر/32.
6- همان، ج1، ص229.
7- همان، ج2، ص160.
8- رازی، المنصوری فی الطب، ترجمه محمدابراهیم ذاکر، ص245.
9- مجلسی، بحارالانوار، ج59، ص309.
10- مجلسی، بحارالانوار، ج59، ص 65و 73.
11- همان، ص 66.
12- طبری، فردوس الحکمه، ص 128.
13- رازی، المنصوری فی الطب، ترجمه محمدابراهیم ذاکر، ص272.
14- مجوسی، کامل الصناعةالطبیة، ج1، ص432.
15- طبری، فردوس الحکمه، ص 128.

منبع مقاله :
فعالی، محمد تقی، (1394) سبک زندگی رضوی (4) - بهداشت غذا و تغذیه، مشهد: بنیاد فرهنگی هنری امام رضا (علیه السلام)، چاپ اول.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان