آیا انتقاد همان ارزیابی عملکرد است؟
ما در بسیاری از حوزه های زندگی ( اجتماعی، خانوادگی، شغلی، جنسی و ...) عملکرد خود را ارزیابی می کنیم. ارزیابی منصفانه و غیرمنصفانه ی ما از عملکرد نیز بستگی به نحوه ی تفکر، باورها و واکنش های ما نسبت به آن موضوع خاص دارد. انتقاد و ارزیابی عملکرد دو مقوله ی جدا اما در عین حال مرتبط به یک دیگر است. به عنوان مثال وقتی رئیس ما در مجموع از عملکرد ما راضی است اما گاهی اوقات نقاط ضعف یا ایرادهای ما را یادآوری می کند، هم عملکرد را ارزیابی می کند و هم نکات انتقادی را گوشزد می کند. ممکن است با شنیدن ایرادها به خود بگوییم، عملکردم کامل و خوب نیست و رضایت کامل او را جلب نکردم پس من آدم موفقی نیستم یا بازخورد منفی بگیریم و چنین نتیجه گیری کنیم که فرد جذاب و دوست داشتنی نیستم.
برای مقابله با ارزیابی عملکرد باید ارزیابی های خود را بررسی کنیم و توجه داشته باشیم که بازخورد منفی و نتیجه گیری بر اساس آن دو موضوع ( جنبه ی) متفاوت است که ممکن است آن ها را با هم اشتباه بگیریم.
به مثال بالا بر می گردیم، حتی اگر رئیس ما، به ما علاقه ای نداشته باشد، نباید با اعمال و گفتارش ما را ناراحت کند و اگر ارزشیابی های او خصممانه و مداوم است باید با او صحبت کنیم، موضوع را بررسی کنیم و به او بگوییم که در انتقادهایش تجدیدنظر کند. اگر برخورد او اهانت آمیز است باید بپذیریم که احتمالاً شخصیت سالمی ندارد و انتقادهای او مربوط به ارزیابی عملکرد ما نیست. در چنین موقعیتی باید از فرد منتقد بپرسیم که منظورت از ایرادی که به عملکرد من گرفتی چیست؟ کدام قسمت کار من اشکال دارد؟ و در صورت امکان از او بخواهیم مثال یا نمونه ای از اشکالات ما را در موقعیت های اخیر عنوان کند.
منبع مقاله : دلالی، نیره؛ (1388)، انتقاد: انتقاد و نحوه ی مواجهه با آن، تهران: انتشارات نشر قطره، چاپ اول.