ماهان شبکه ایرانیان

دو انقلاب همگون، نهضت حسینی، انقلاب اسلامی

شباهت های فراوانی که میان نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی(قدس سره) و نهضت عاشورا به پیشوایی سیدالشهدا(ع) وجود داشته، سبب شده بود که مردم شعار دهند: «نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه»

اشاره به دستاوردهای نهضت حسینی و انقلاب امام خمینی(ره)

شباهت های فراوانی که میان نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی(قدس سره) و نهضت عاشورا به پیشوایی سیدالشهدا(ع) وجود داشته، سبب شده بود که مردم شعار دهند: «نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه»

این همگونی را در ابعاد مختلفی همچون اهداف، آثار، شعارها، چهره ها، زمینه ها و ... می توان بررسی کرد در این نوشته، نگاهی گذرا به این شباهت و همگونی در زمینه دستاوردها و نتایج این دو حرکت الهی و حماسی خواهیم داشت.

دستاوردهای نهضت عاشورا

شناخت نتایج نهضت عاشورا، وقتی میسر است که شناختی از وضع جامعه و مردم و افکار و روحیات آنان در عصر بروز این حرکت مقدس داشته باشیم.

می دانیم که با نقشه های اسلام زدایانه و دین ستیزانه امویان، اسلام در آستانه زوال بود. مسلمانان نیز گروهی از روی ترس و گروهی از روی طمع، نسبت به بدعت ها و انحرافات، واکنش مناسبی نشان نمی دادند و امر به معروف و نهی از منکر نیز تعطیل شده بود. بی تفاوتی سایه بر جامعه اسلامی افکنده بود. تبلیغات منفی و فریب کارانه بنی امیه نیز افکار عمومی را در مسیر غلط شکل و سوق می داد. مردم نیز حاکمان اموی را جانشینان رسول خدا(ص) می پنداشتند روحیات جاهلی نیز زنده شده بود.

در چنان شرایطی، حسین بن علی(ع)، با امتناع از بیعت با یزید و عزیمت به سوی کوفه و کربلا، به قصد انجام امر به معروف و نهی از منکر و بیدار ساختن مردم، نهضتی برپا کرد و در این راه، تا پای جان ایستاد و به قیمت شهادت خویش، به «تکلیف الهی» خود عمل کرد.

دستاوردهای آن حماسه شهادت را می توان چنین برشمرد:

1ـ رسوایی یزیدیان و حزب حاکم اموی: آنان به نام دین، ضد دینی ترین شیوه هایی را بکار می بستند و برای محو اسلام می کوشیدند. حادثه عاشورا نقاب تزویر از سیمای آنان زدود و نهان پلید و چهره اصلی آنان بر مردم روشن شد و امویان رسوا شدند.

پرده ای ز آل سفیان روی حق گسترده بود

نیم روزی این حسین بن علی برچید و رفت

2ـ دمیدن روح شجاعت بر مردم: همیشه اقدام های شجاعانه دیوار ترس را فرو می ریزد و به دیگران شهامت می بخشد حادثه کربلا آن وحشت فراگیر را شکست و نهضت ها و شورش های بعدی، در ماه ها و سال های بعد دستاورد قیام شجاعانه عاشورا بود.

3ـ قطع نفوذ دینی بنی امیه بر افکار مردم: مسلمانان در رفتار اجتماعی خود از دین خویش الهام گرفتند. امویان هم به نام دین بر اهرم های سیاسی و دینی تسلط داشتند. شهادت امام حسین(ع) و اسارت اهل بیت او بر همگان روشن ساخت که سلطه امویان بر پایه دین و مشروعیت اسلامی استوار نیست و دیواری بلند میان آنان و دین وجود دارد.

4ـ احساس گناه مردم در ترک یاری حسین(ع): فریاد «هل من ناصر» امام گرچه با جان از سوی یاران شهیدش پاسخ یافت اما انبوه مردمی که مخاطب حسین بن علی بودند، فریاد نصرت خواهی او را بی جواب گذاشته و کوفیان مرعوب قدرت ابن زیاد گشتند و نه مسلم بن عقیل را یاری کردند و نه پای دعوت و امضاها و تومارهای خویش ایستادگی نشان دادند پس از عاشورا، تازیانه وجدان ملامت شان کرد و احساس گناه آنان را به فکر جبران انداخت. این بود که قیام آنها به رهبری سلیمان بن صرد و نهضت مختار به قصد جبران آن قصور و انتقام از جنایتکاران پدید آمد.

5 ـ بقای اسلام: دشمنت کشت، ولی نور تو خاموش نشد

آری آن جلوه که فانی نشود، نور خداست

بیدارگری نهضت عاشورا ضامن بقای اسلام گشت و نقشه های دشمنان حق بر باد رفت. گرچه هزینه سنگینی پرداخت شد لیکن ارزش آن را داشت که دین خدا باقی بماند و نماز اقامه شود و زکات ادا گردد و فریضه امر به معروف: آنکه شکست خورد یزید بود و آنکه غالب گشت حسین بن علی بود. پاسخ امام سجاد(ع) به ابراهیم بن طلحه که در شهر مدینه از امام پرسید: «من الغالب»؟ چه کسی پیروز شد؟ گویای این دستاورد است. او که به طعن و طنز چنان سؤالی را کرد، امام پاسخ داد: هنگام نماز که می شود برخیز اذان و اقامه بگو، آن وقت می فهمی که غالب و پیروز چه کسی است؟ این یعنی بقای اسلام و زوال امویان.

6ـ بیداری روح مبارزه در مردم: بی شک قیام مبدأ و منشأ بسیاری از حرکت های بزرگ انقلابی شد.

الهام گرفتن از نهضت کربلا را در حوادث پس از عاشورا می توان به وضوح دید. تبدیل شدن عاشورا به یک مکتب انقلابی از دستاوردهای روشن آن خون های مقدس بود. تحلیل این مطلب مجالی وسیع می طلبد تنها این نمونه کافی است که مهاتما گاندی (رهبر استقلال هند) گفته است: «بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد بایستی از سرمشق امام حسین(ع) پیروی کند.»

از دستاوردهای دیگر نهضت عاشورا می توان به این نکته اشاره کرد:

ـ پدید آمدن مکتب جدید اخلاقی و ارزش های نوین عاشورایی

ـ تبدیل شدن عاشورا و کربلا به دانشگاه عشق و ایمان و جهاد و شهادت

ـ پدید آمدن منبرهای حسینی و ابزار بیدارگری و تبلیغات دینی

ـ اثبات مظلومیت اهل بیت و ظالم بودن دشمنان شان

ـ تمرکز و تشکل بیشتر شیعه در جبهه مبارزه بر محور امام حسین(ع).

ـ پیدایش تحول عظیم در شعر و ادب عاشورایی

البته آثار و نتایج آن نهضت در طول تاریخ بیش از آن است که برشمردیم لیکن به همین اندازه آن هم به صورت گذرا بسنده می کنیم.

دستاوردهای انقلاب خمینی(قدس سره)

شبیه آنچه در عصر امویان برای جامعه اسلامی پیش آمده بود در ایران حاکم بود. رژیم دست نشانده طاغوت با برنامه های دین ستیزی و اسلام زدایی در صحنه بود. آنچه آمریکا دیکته می کرد پیاده می شد عزت ملت زیر چکمه های اجانب له شده بود. خفقان پلیسی و حاکمیت ساواک. فضایی از رعب و وحشت پیش آورده بود. مردم برای حفظ جان شان و برای گرفتار نشدن تکلیف امر به معروف و نهی از منکر را رها کرده بودند. عالمان درباری هم به توجیه کارهای رژیم شاه می پرداختند مقررات کشور از سوی بیگانگان رقم می خورد. فساد و فحشا نیز در جامعه جاری و ساری بود.

در چنین شرایطی، مردی از سلاله همان حسین بن علی، با الهام از همان مکتب حماسی و با بهره گیری از همان شعارهای عاشورایی مردم را که از جان و دل عمیقا به اهل بیت و عاشورا و سیدالشهدا وابسته بودند به صحنه آورد و نهضتی فراگیر را سامان داد و انقلاب اسلامی را که بزرگترین ثمره آن به ظهور رسیدن «ولایت فقیه» در حاکمیت سیاسی و احیای دوباره قدرت دین و معنویت بود.

دستاوردهای این انقلاب را نیز می توان اینگونه برشمرد:

در بعد فرهنگی و معنوی:

1ـ انقلاب ارزش ها و فروریختن معیارهای طاغوتی.

2ـ زنده شدن روحیه ایمانی، توکل بر خدا و امید به امدادهای غیبی و دعا و نیایش.

3ـ حیات مجدد روح ایثار، صبر و شهادت طلبی.

4ـ گسترش حجاب بانوان به عنوان یک ارزش اسلامی.

5 ـ برچیده شدن بساط مفاسد اجتماعی و قمار و شراب و عیاشی.

6ـ احیای هویت دینی و ملی و شخصیت مستقل و از بین رفتن روحیه غرب زدگی.

7ـ تحکیم پایه های شعائر دینی همچون نمازجمعه، عزاداری، حج، مساجد.

8 ـ تغییرات اساسی در نظام دانشگاهی و انقلاب فرهنگی در مراکز آموزش عالی.

9ـ گسترش روحیه معنوی و عرفانی در جوانان و اهمیت دادن به جهاد اکبر.

10ـ گسترش نهضت سوادآموزی و زدودن جهل و بیسوادی.

در بعد سیاسی و نظامی:

1ـ سقوط رژیم 2500 ساله شاهنشاهی و استقرار جمهوری اسلامی.

2ـ شکل گیری نهادهای جدید سیاسی، همچون مجلس خبرگان و تصویب قانون اساسی و مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری.

3ـ تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و قطع نفوذ غرب.

4ـ سقوط خط لیبرالیسم و شکست خط سازش با غرب و رابطه با آمریکا.

5 ـ طرد و انزوای ملی گرایان و متلاشی شدن منافقین و شکست حزب توده.

6ـ سقوط و رسوایی گروههای چپگرا و سازمان مارکسیستی.

7ـ حاکمیت ولایت فقیه به عنوان یک اصلی مترقی در قانون اساسی.

8 ـ حفظ استقلال سیاسی و قطع وابستگی و تحقق و استمرار خط «نه شرقی نه غربی».

9ـ رشد سیاسی و آگاهی اجتماعی فوق العاده مردم.

10ـ افزایش چشمگیر مشارکت مردم در سرنوشت خویش و برگزاری انتخابات متعدد.

11ـ گسترش ایده انقلاب اسلامی در آن سوی مرزها و تأثیر بر بیداری در جهان اسلام.

12ـ تأثیرگذاری بر مقاومت فلسطین و پیدایش انتفاضه و الگودهی به نهضت های آزادی بخش مقاومت های مردمی.

13ـ حضور فعال و اثرگذار و تعیین کننده ایران در عرصه های سیاسی و مجامع بین المللی.

14ـ تبدیل شدن جمهوری اسلامی به یک قدرت مهم در منطقه استراتژیک خاورمیانه و جهان اسلام.

15ـ تشکیل سپاه پاسداران و بسیج و حفظ اقتدار ارتش و هماهنگی بین قوای نظامی و انتظامی.

16ـ مقاومت بی نظیر ملت در دفاع هشت ساله در برابر تهاجم بیگانه و خنثی شدن توطئه های متعدد.

17ـ رشد چشمگیر قدرت تسلیحاتی و نظامی ایران و رسیدن به خودکفایی در بسیاری از عرصه ها و بسیاری دستاوردهای ریز و درشت در بعد اقتصادی، اجتماعی، داخلی و خارجی، فرهنگی و علمی و حضور چشمگیر و موفقیت آمیز در المپیادهای علمی و دستیابی به انرژی هسته ای.

در مجموع، آنچه به عنوان دستاورد کلی و بارز این انقلاب می توان برشمرد در محورهایی از قبیل:

ـ تجدید حیات اسلام در سطح جهان.

ـ مطرح شدن جدی نگرش شیعی و اسلام اهل بیت.

ـ عنوان شدن اخلاق و ایدئولوژی دینی در گستره جهان.

ـ بیداری مسلمانان و آگاهی از توطئه ها و شکست هیمنه استکبار و رسوایی آمریکا.

ـ حضور مؤثر انقلاب اسلامی در میدان های فکر، کتاب، دانش و پژوهش، چاپ و نشر.

ـ به چالش کشیدن سلطه استکبار و رژیم صهیونیستی و حکومت های وابسته به غرب.

ـ حیات یافتن اندیشه «استقلال» و «آزادی» در کالبد امت اسلامی و جهان سوم.

ـ تقویت روحیه «اعتماد به نفس» و «خوداتکایی» در ملت مسلمان.

قابل بررسی و مطالعه و تبیین است.

البته این انقلاب عظیم، با آن پشتوانه بزرگ مردمی و آن چاشنی پرقدرت اسلامی و ایده های الهی، می توانست به مراتب بیش از این، دستاوردهای مهمی داشته باشد، لیکن مانع تراشی استکبار جهانی و مزدوران داخلی آن و برخی نزاع ها و خط بازی های درونی و غفلت از اهداف اصلی انقلاب، حرکت نهضت را کند ساخت و برخی از امیدها از دست رفت.

لیکن مأیوس نباید شد، چرا که «ضرر یأس در درمان، کمتر از نشناختن درد نیست.»

آنچه دستاوردها را متمایزتر و برجسته تر می سازد، مقایسه عصر حاضر با دوران پیش از انقلاب است.

امام خمینی(ره) در سخنی چنین فرموده است:

«ملت ما بر بزرگترین قدرت های عالم غلبه کرده است دست بزرگترین قدرت های عالم را از مملکت خودش قطع کرده است، دست دشمنان بشریت را از کشور خودش قطع کرده است الگو شده است از برای همه کشورهای مستضعفین.»

از میان انبوه اعترافات غربیان به تأثیرات و دستاوردهای انقلاب اسلامی، تنها به دو نمونه به عنوان شاهد اشاره می شود. «احمد هوبر»، اندیشمند و روزنامه نگار سوئیسی می نویسد:

«امام خمینی نه تنها مسلمانان را بیدار کرد بلکه بر جهان غیر اسلام نیز از خود تأثیراتی بر جای نهادند. بدانید آن مرد سالخورده که رهبر شما بود (امام خمینی قدس سره) هرگز نمرده است، بلکه هنوز زنده است و فعال. چرا که همه این تحولات به دست ایشان ایجاد شده است.»

و پرفسور «یاوس اوسوس» از رهبران برجسته مسلمانان آلمانی زبان در اروپا می گوید: «امام خمینی، بیدارگر همه موحدان در عصر ماست احیای دین و معنویت، در روزگاری که سیطره مادیت و ابزار مادی و اندیشه های ضد معنوی جامعه بشری را در چنبره خود گرفته بود مدیون امام خمینی و یاران انقلاب اسلامی است.»

باری دستاوردهای این انقلاب عظیم بسی فراتر از این است که اشاره شد، سال ها باید بگذرد که ثمرات و نتایج آن روشن تر گردد و سیمای مسیح گونه امام راحل و عمق انقلاب او تأثیرگذاری اش بر فرهنگ کنونی و تاریخ معاصر آینده روشن تر گردد.

آنانکه امام و اسوه می دانندش از جان و دل عاشقانه می خوانندش

بگذار که من خلاصه گویم، کاین نسل زود است هنوز تا که بشناسندش

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان