ماهان شبکه ایرانیان

مژده­ی ولادت

اوّل ذی­قعده سالروز تولد بانویی است که، عطر حضور بسیار کوتاهش در شهر قم، پس از قرن­ها به مشام جان می­رسد. وجود عزیزی که آثار و برکات مرقد مطهرش، ما را از هر نقل و حکایتی در مقام بیان فضایلش بی­نیاز می­سازد. در عین حال به میمنت این زادروز خجسته مختصری از شرح حال آن حضرت را تقدیم خوانندگان می­کنیم.

اوّل ذی­قعده سالروز تولد بانویی است که، عطر حضور بسیار کوتاهش در شهر قم، پس از قرن­ها به مشام جان می­رسد. وجود عزیزی که آثار و برکات مرقد مطهرش، ما را از هر نقل و حکایتی در مقام بیان فضایلش بی­نیاز می­سازد. در عین حال به میمنت این زادروز خجسته مختصری از شرح حال آن حضرت را تقدیم خوانندگان می­کنیم.

طبق گزارش­های تاریخی ده­ها سال قبل از ولادت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام، ائمه معصومین:، به ولادت آن حضرت مژده داده­اند:

1. قاضی نورالله شوشتری([1]) در کتاب مجالس المؤمنین از امام صادق علیه السلام نقل می­کند که فرمود: آگاه باشید، برای خدا حرمی است و آن مکه است، برای رسول خدا(ص) حرمی است و آن مدینه است، برای امیرالمؤمنین علی7 حرمی است و آن کوفه است، و قم کوفه­ی کوچک ماست. بدانید که بهشت دارای هشت در است، که سه در آن از قم گشوده می­شود. آن­گاه فرمود:

تقبض فیها إمرأة من ولدی، إسمها فاطمة بنت موسی، و تدخل بشفاعتها شیعتی الجنة بأجمعهم؛ در قم بانویی از فرزندان من ﴿یعنی نوه من﴾ که نامش فاطمه دختر موسی­بن جعفر است از دنیا می­رود، بانویی که به شفاعت او در روز قیامت، همه شیعیانم وارد بهشت می­شوند.([2])

2. علامه مجلسی به سند خود از جمعی از اهالی ری نقل می­کند که گفتند: به محضر امام صادق علیه السلام ﴿در مدینه﴾ رسیدیم و عرض کردیم: ما اهل ری هستیم. فرمود: مرحبا به برادران ما از اهالی قم. دوباره گفتیم: ما اهل ری هستیم، باز آن حضرت فرمود: مرحبا به برادران ما از اهل قم. به همین ترتیب امام صادق علیه السلام اهل قم را ستود. آن­گاه فرمود: برای خدا حرمی است و آن مکه است، و برای رسول خدا(ص) حرمی است و آن مدینه است، و برای امیرالمؤمنین علی7 حرمی است و آن کوفه است، و برای ما حرمی است و آن شهر قم است. سپس فرمود:

وستدفن فیها إمرأة من أولادی تسمی فاطمه، فمن زارها وجبت له الجنة؛ به زودی در قم بانویی از فرزندان من به نام فاطمه ﴿معصومه﴾ دفن شود، کسی که مرقد او را زیارت کند؛ بهشت برای او واجب می­گردد.

روایت کننده گوید: امام صادق علیه السلام این سخن را قبل از ولادت امام کاظم علیه السلام فرمود.([3])

این گونه پیشگویی­ها بیانگر آن است که حضرت معصومه علیها السلام دارای مقامات بسیار عالی معنوی بود، که امامان: قبل از ولادت ایشان از وجود پربرکت وی سخن ­گفته­اند، و شیعیان را بشارت دادند.

پایان انتظار

همان­گونه که گفته شد امام صادق علیه السلام قبل از ولادت امام کاظم علیه السلام از ولادت حضرت معصومه علیها السلام خبر دادند. طبق اخبار تاریخی نیز امام کاظم علیه السلام در سال 128 هـ . ق متولد شدند. با توجه به ولادت حضرت معصومه علیها السلام در سال 173، چنین نتیجه می­گیریم که بیش از 45 سال قبل از ولادت حضرت معصومه علیها السلام، مژده­ی ولادت ایشان داده شده است، و خاندان نبوت و دوستان مخصوص آن­ها در انتظار ولادت این بانو بوده­اند.

امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه علیها السلام از یک مادر به نام نجمه متولد شدند([4]) و حضرت نجمه علیها السلام غیر از این دو بزرگوار، فرزند دیگری نداشت. بنابراین که تولد امام رضا3 در سال 148 هـ . ق گزارش شده، نتیجه می­گیریم که حضرت رضا علیه السلام بیست و پنج سال جلوتر از خواهرشان چشم به جهان گشوده­اند و حضرت نجمه علیها السلام و امام رضا علیه السلام در طول این مدت طولانی، با امید و اشتیاق در انتظار ولادت حضرت معصومه علیها السلام به سر می­بردند.

به راستی که این انتظار، بسیار عمیق، شورانگیز و شیرین بود، زیرا؛ حادثه عظیمی در تاریخ خاندان پیامبر9 به حساب می­آمد، و از ولادت مولودی خبر می­داد که حرمش حریم اهل­بیت: خواهد شد، و به حق طلوع خورشید وجود حضرت معصومه علیها السلام از ایام­الله بود.

تربیت و رشد حضرت معصومه علیها السلام در کنار پدر

امام کاظم علیه السلام در سال 179 هـ . ق به امر هارون الرشید دستگیر و زندانی شد. حضرت معصومه علیها السلام در خردسالی ﴿یعنی در شش سالگی﴾ به فراق پدر مبتلا گردید و پس از آن حضرت همانند سایر خواهران و برادرانش تحت سرپرستی برادر بزرگوارش امام رضا علیه السلام قرار گرفت.([5])

حضرت معصومه علیها السلام تا شش سالگی در مدینه و کنار پدر بود و از مکتب تربیتی امام کاظم علیه السلام بهره­ گرفت و از نظر علم و کمال، به درجات مهمی رسید و نسبت به همسالان خود از امتیاز خاص و بالایی برخوردار شد.

در متون تاریخی در مورد فضایل و درجات علمی حضرت معصومه علیها السلام مطالب زیادی وجود ندارد، ولی خوشبختانه روایتی در کتاب­های حدیث نقل شده که چون آینه شفاف، و نشان دهنده­ی اوج کمالات حضرت معصومه علیها السلام و رشد شگفت­انگیز وی در نزد پدر می­باشد:

روزی جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ پرسش­های خود به مدینه آمدند تا به محضر امام موسی­بن جعفر علیه السلام برسند. وقتی به منزل آن حضرت مراجعه کردند، با خبر شدند که آن بزرگوار در سفر است. آن­ها، فرصتی برای ماندن نداشتند، از این­رو سؤال­های خود را به خانواده­ی امام کاظم علیه السلام سپردند، تا در سفر بعدی پاسخ آن­ها را بگیرند. پس از سپردن نامه و توقف کوتاهی در مدینه، برای خداحافظی به خانه امام کاظم علیه السلام آمدند، در این هنگام پاسخ پرسش­های خود را که در نامه­ای نوشته شده بود، دریافت کردند و پاسخ­گوی سؤال­ها کسی جز حضرت معصومه علیها السلام که در آن زمان حدود شش سال داشت، نبود. هنگام بازگشت، در مسیر راه امام کاظم علیه السلام را که از سفر باز می­گشت، ملاقات کردند و ماجرا را به عرض آن حضرت رساندند، امام علیه السلام آن نوشته را طلبید و پس از مطالعه و آگاهی از صحت و درستی پاسخ­ها به نشان تمجید از آن بانوی بزرگوار و تصدیق او سه بار فرمود: فداها ابوها؛ پدرش فدایش باد.([6])

این برخورد حساب شده و دقیق بیانگر آن­ است که حضرت معصومه علیها السلام در خردسالی از رشد، شناخت، علم و کمال بالایی برخوردار بوده است.

این سخن امام کاظم علیه السلام در شأن حضرت معصومه علیها السلام همانند فرمایش رسول خدا(ص) در شأن حضرت زهرا علیها السلام است.([7])

بر همین اساس، در زیارت­نامه­ی غیر معروف، حضرت معصومه علیها السلام در غیاب پدرش، به عنوان حجت و امین پدر معرفی گردید، چنان که در فرازی از این زیارت­نامه آمده است:

السلام علیک یا فاطمة­بنت موسی­بن جعفر و حجته و امینه؛ سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی­بن جعفر علیه السلام، و حجت و امین از جانب آن حضرت.([8])

هجرت و ورود به قم

پس از زندانی شدن امام کاظم علیه السلام، حضرت معصومه علیها السلام در پناه برادر بزرگوارش امام رضا علیه السلام در مدینه زندگی می­کرد. در سال 200 هـ . ق که حضرت رضا علیه السلام ناگزیر به هجرت گردید، حضرت معصومه علیها السلام حدود یک سال دور از ایشان به زندگی ادامه داد، در حالی که دیدار امام رضا علیه السلام بزرگ­ترین آرزویش بود.

نقل شده که امام رضا علیه السلام برای حضرت معصومه علیها السلام نامه­ای نوشت و آن را به یکی از غلامانش داد تا به سرعت به مدینه برساند. آن غلام به سوی مدینه حرکت نمود و در هیچ منزلی توقف نکرد و در اندک زمان ممکن، نامه را به حضرت معصومه علیها السلام رساند و ایشان به مجرد خواندن آن نامه، آماده­ی سفر به سوی خراسان شد.([9])

مطابق نقلی ضعیف، کاروانی که حضرت معصومه علیها السلام در میان آن بود، شامل بیست و سه نفر به سرپرستی هارون­بن موسی­بن جعفر علیه السلام بود. حضرت معصومه با این کاروان، منزل به منزل حرکت نمود تا به شهر ساوه رسید، در آن­جا دشمنان خاندان نبوت به کاروان حمله کردند، هارون را به شهادت رسانده و پس از مجروح کردن عده­ای و فراری دادن عده­ی دیگر، توسط یک زن غذای حضرت معصومه علیها السلام را مسموم نمودند. به این ترتیب آن بانوی گرامی بیمار شد و تقاضا کرد که وی را به قم ببرند. بدین ترتیب پس از چند روز اقامت در قم به شهادت رسید.([10]) و این گونه هجرت حضرت معصومه علیها السلام به قصد دیدار برادر خاتمه یافت و در حالی که قلب دختر امام موسی­بن جعفر علیه السلام در داغ فراق امام زمانش می­تپید؛ از حیات باز ایستاد.

آری آن حضرت از مدینه به شوق دیدار برادر هجرت کرد، امّا هرگز به طوس نرسید، و قم را مدینه­ی ایمان ساخت.

در روایتی آمده است:

فکانت فیها سبعة عشر یوماً حزینة باکیة عَلی أخیها و فارقت الدنیا؛ حضرت معصومه علیها السلام هفده روز در قم بود، و در این روزها به یاد برادرش امام رضا علیه السلام غمگین و گریان بود، تا جان به جان آفرین تسلیم نمود.([11])

در مورد هجرت حضرت معصومه علیها السلام به قم نکات قابل تأملی وجود دارد:

1. با توجه به این­که، گزارشی در مورد دعوت امام رضا علیه السلام از همسر و تنها فرزندش امام جواد علیه السلام نقل نشده، به چه دلیل ایشان پیک سریعی را برای دعوت حضرت معصومه علیها السلام به مدینه فرستاد؟ این تصمیم امام بیان­گر آن جایگاه خاص و عظمت وجودی حضرت معصومه علیها السلام است؟

2. می­توان گفت: تقدیر الهی این بوده که فاطمه­ی معصومه از مدینه هجرت نماید و در قم فرود آید، تا آثار و برکات بی­شمار مرقد مطهرش نصیب شیعیان گردد.

3. زمانی که فاطمه­ی معصومه علیها السلام از مدینه به سوی مرو هجرت فرمود، مشکلات و خطرات فراوانی آن حضرت و همراهانش را تهدید می­کرد. با این وجود، آن بانوی بزرگوار پس از دعوتی که به منزله­ی اجازه­ی حرکت بود، با اشتیاق به راه افتاد و همه­ی خطرات را به جان خرید و سرانجام در این راه به لقاءالله پیوست. این عمل گذشته از این که نشان­گر اطاعت و تسلیم حضرت فاطمه معصومه علیها السلام در مقابل امام معصوم علیه السلام است، نشان دهنده­ی معرفت ایشان به حق امام زمان خویش و توجه اهمیت به زیارت و ملاقات امام علیه السلام می­باشد. آری، اشتیاق ملاقات و درک محضر حجت خداوند را باید از سیره­ی فاطمه­­ی معصومه علیها السلام دریافت که در این راه جان خود را فدا کرد.

استقبال گرم شیعیان قم از حضرت معصومه علیها السلام

هنگامی که خبر ورود حضرت معصومه علیها السلام به ساوه و خبر بیماری ایشان به آل سعد ﴿شیعیان عرب اشعری﴾ رسید، آن­ها به اتفاق تصمیم گرفتند به ساوه رفته و آن حضرت را به قم بیاورند. در آن میان وقتی موسی­بن خزرج­بن سعد اشعری([12])به کاروان حضرت معصومه علیها السلام رسید، مهار شتر آن بانوی بزرگوار را گرفت، و ایشان را به قم آورد، و در خانه خود میهمان نمود. حضرت معصومه علیها السلام شانزده یا هفده روز در خانه موسی بستری بود تا از دنیا رفت.([13])

با توجه به این که حضرت معصومه علیها السلام دهم یا دوازدهم ربیع الثانی از دنیا رفت، و شانزده روز در قم زیست، نتیجه می­گیریم که ورود آن حضرت به قم تقریباً در روز 23 ربیع الاول سال 201 هـ . ق بوده است.([14]) مردم قم که اکثریت قاطع آن­ها شیعه بودند، از ورود حضرت معصومه علیها السلام بسیار شادمان شدند.

حضرت معصومه علیها السلام در روزهای اقامت از حوادث آن ایّام و فراق برادر می­گریست و بسیار غمگین بود. در سرای موسی­بن خزرج عبادتگاهی داشت که هم­اکنون آن مکان مقدس با بنایی با شکوه مشخص است، و در نزدیکی آن مسجدی مجلل و چند حجره وجود دارد که به مدرسه علمیه ستیه ﴿در محله میدان میر قم﴾ مشهور است. سرانجام آن حضرت پس از شانزده یا هفده روز اقامت در قم از دنیا رفت و شیعیان و پیروان اهل­بیت: را محزون و سوگوار نمود.

دفن جنازه مطهر حضرت معصومه علیها السلام

محلّی که هم­اکنون مرقد مطهر حضرت فاطمه معصومه علیها السلام است و صحن و سرای آن حضرت در آن­جای دارد، در زمان ورود حضرت معصومه علیها السلام باغ بابلان نام داشت. و از باغ­های ساحلی موسی­بن خزرج اشعری بود. پس از وفات حضرت معصومه علیها السلام جنازه مطهر او را غسل داده و کفن کردند و به همین زمین آوردند تا به خاک بسپارند. آل سعد سردابی حفر کردند، اما بین آن­ها بر سر این مسأله که چه کسی جنازه آن حضرت را به خاک بسپارد، اختلاف افتاد. تا این که نسبت به سیدی پرهیزکار و پیرمردی پارسا به نام قادر به توافق رسیدند. ناگاه از جانب صحرا دو سواره­ی نقابدار از راه رسیدند و از مرکب پیاده شدند و بر جنازه­ی مطهّر حضرت معصومه علیها السلام نماز خواندند، و سپس داخل سرداب شده و آن حضرت را دفن کردند و پس از خروج از سرداب، آن­جا را ترک کردند و هیچ کس نفهمید که آن­ها چه کسی بودند. آن­گاه موسی­بن خزرج، سقف و سایبانی از بوریا بر قبر مطهر برافراشت، تا هنگامی که زینب دختر امام جواد علیه السلام وارد قم شد و قبه­ای بر روی آن مرقد مطهر بنا کرد.([15])

ورود حضرت معصومه علیها السلام به قم و وجود مرقد مطهر آن حضرت در این شهر آثار و برکات بی­شماری برای قم به ارمغان آورد. بسیاری از سادات علوی و امامزادگان پس از حضرت معصومه علیها السلام به قم آمدند، به گونه­ای که هیچ شهری به اندازه­ی قم امامزاده ندارد.([16])

وجود مرقد مطهر این بزرگواران در شهر قم تقدس خاصی بدان بخشیده و بسیاری از بلاها از این مکان برطرف گردیده است. اما مهم­ترین مسأله در مورد قم این است که به برکت وجود حرم حضرت معصومه علیها السلام این شهر هم­اکنون به مرکز نشر علوم آل محمد (ص) تبدیل شده و علمای بزرگی که حافظان دین رسول خدا(ص) هستند از حوزه­ی علمیه­ی این شهر برخاسته­اند. این وضعیت تحقق نویدی است که از صادق آل محمد (ص) نقل شده است:

در آینده کوفه از مؤمنین خالی می­شود و علم و دانش در آن­جا ناپیدا می­گردد، همان طور که مار در سوراخش پنهان می­گردد. سپس علم و دانش در شهری که آن را قم گویند، ظاهر شده و آن مکان معدن علم و فضل می­گردد.([17])

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان