سلام اندی، ممنون برای مصاحبه. کمی درباره خودت و کارت توضیح بده.
ممنونم که از من دعوت کردید. من letterer (طراح نوشتاری متنهای دیالوگ داستانهای کمیک)، طراح و هنرمند هستم و بر این اساس امرار معاش می کنم. من کسی هستم که دوست دارد زمان باکیفیتی را با خانواده، دوستان و همسرش بگذراند. من در حال حاضر یک سال است که در اروپا به مسافرت میپردازم و در همین حین روی پروژههای مختلف هم کار میکنم. پیشتر پنج سال در شیکاگو زندگی کردم. کار من و اخلاق کاری من بسیار تحت تاثیر ذهنیت آمریکای غرب مرکزی است. در آنجا میگویند که باید چیزها را از نزدیک دید و تجربه کرد، نه از دور. من این روش را جدی گرفتهام.
چطور وارد طراحی شدی؟
من همیشه عاشق هنر بودهام و مطمئنم که همکاران من هم داستانهای مشابهی دارند. من برای تیمهای محبوبم در بیسبال لوگو طراحی میکردم و از چوباکا (از شخصیتهای جنگ ستارگان) نقاشی میکشیدم. من از کودکی طرفدار طراحی شدم.
در دوران کاریام دو لحظه مهم به یادم مانده است. اولینش بیکاری در رکود سال 2008 بود. من در یک شرکت در شیکاگو کار میکردم که اوضاع مالی کشور خراب شد و دیدم که یک سال پس از فارغالتحصیلی بیکارم و کسی نیست من را استخدام کند. در میانه اوضاع افتضاح، به من پیشنهاد کار با فایربلی دیزاین شد و آن را پذیرفتم. این یکی از مهمترین اتفاقاتی بوده که برایم افتاده. داون هنکاک، مالک فایربلی دیزاین استاد، دوست و همکار عزیز من بوده است.
دومی در میانه پروژهای در شیکاگو روی داد. یک مشتری از من خواست که تحقیقی گسترده در زمینه تایپوگرافی انجام بدهم. من قبلا به خطاطی علاقه داشتم اما این پروژه اولین باری بود که در آن به صورت جدی به سراغ Lettering رفتم و عاشقش هم شدم. این پروژه آینده من را رقم زد.
بسیاری از کارهای تو انگار بدون تلاش انجام شده است. انگار قلم را روی کاغذ گذاشتهای و راحت آنها را رسم کردهای. این نظر تا چه حد صحیح است؟
اول از همه بابت جملات مهربانانهتان ممنونم. من در کارم، بهویژه در حوزه خطاطی، سعی و خطای بسیاری دارم. من مرتبا تمرین میکنم و میدانم که از قلم چه انتظاری داشته باشم. اما هیچ کس حجم انبوه کاغذهایی که به سطل زباله میرود را نمیبیند. نتیجه نهایی طوری است که انگار تلاشی برای آن انجام نشده است. اما بدون تردید زمان و تلاش نیاز است تا کار درست انجام شود.
موفقیت را چطور تعریف میکنی؟ آیا به موفقیت رسیدهای؟
از نظر حرفهای، تا زمانی که بتوانم با شور و شوق با مردم کار کنم، هر روز کار کنم و زندگی متعادلی داخل و خارج استودیو داشته باشم، خود را موفق میدانم. به این ترتیب قطعا برخی روزها موفقیت را یافتهام و برخی روزها بهشدت ناموفق بودهام. وقت گذراندن با همسرم، صحبت با یک دوست، یا دویدن باعث میشود شبها با همان حسی بخوابم که انگار در طول روز روی پروژههای رویاییام کار کردهام.
دست آخر، چه حرفی برای افرادی داری که قصد دارند در زمینه طراحی کار کنند؟
صمیمانهترین حرف من برای تازهکارها دو حرف است: اول این که صادق باشند و دوم این که خودشان باشند. من همیشه تلاش کردهام اول از همه رفیق داشته باشم و بعد همکار.