یک برنامه تلویزیونی به بهانه تولد حضرت معصومه علیها السلام
مجری: یک کبوتر سفید زیبا . مکان در حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام
پلاتو اول/کبوتری کنار پنجره ای که رو به حرم مطهر حضرت باز می شود نشسته است و صحبت می کند.
ما کبوترا وقتی می خوایم حرف بزنیم مثل شما آدما با نام و یاد خدا شروع می کنیم . خدایی که به ما بال داده تا بتونیم بهترین جاهای دنیا رو انتخاب کنیم و برای همیشه دلبسته اونجا بشیم . ما کبوترا همیشه صبح که می شه بلند می شیم به آسمون یه نگاه می ندازیم و میگیم «یا کریم » و اون وقت پر و بالی می گیریم و یه چرخ می زنیم توی آسمون و به امید حق یه روز قشنگ شروع می کنیم . [کبوتر پرواز می کند]
پلاتو دوم/کبوتری نشسته روی یکی از بام های نزدیک حرم/
راستش بخواید اینجایی که ما هستیم شاید بهترین جای دنیا باشه/شاید . . . که نه . . . حتما هم هست و ما کبوترایی که توی این آسمون پرواز می کنیم خوشبخت ترین کبوترای دنیا . می گید چرا؟ خب حق دارید بپرسید . . . بذارید یک بال دیگه بگیرم و یه دور دور گنبد طلایی حرم بی بی بزنم اون وقت میآم و براتون می گم . [پرواز کبوتر]
پلاتو سوم/کبوتری در بین کبوترها/
اما قرار شد بگم چرا اینجا بهترین جای دنیاست/قبل از این که به این سؤال جواب بدم بذارید یه نکته ای رو بگم/ما کبوترا تنها توی این صحن و سرا دونه جمع نمی کنیم مردم برامون گندم می آرن اما ما بیش تر از این که گندم جمع کنیم به حرفهاشون گوش می دیدم یادم یه روزی یه بزرگی داشت توی همین صحن و سرا این مساله رو برا مردم می گفت می گفت: یکی از بزرگان خیلی دوس داشت قبر مادرش حضرت زهراعلیها السلام رو پیدا کند با کلی نذر و نیاز و شب زنده داری یه شب خانم حضرت زهراعلیها السلام اومدند به خواب اون بزرگ و گفتند: نمی خواد اینقدر دنبال قبر من بگردی اگه دلت می خواد جبروت و بزرگی آستان منو ببینی برو قم یکی از دختران من به نام فاطمه اونجا دفن .
حالا شما حساب کنید ببینید این جا بهترین جای دنیا هست یا نه/خب تا ما با این جماعت عاشق یه دور دیگه طواف گنبد طلایی رو انجام می دیم شما ادامه برنامه امروز ما رو نگاه کنید .
پلاتو چهارم/کبوتر در حال دونه جمع کردن/
کاش شما هم یه کبوتر بودید تا بدونید دونه جمع کردن اونم از کف صحن حضرت چه صفایی داره .
کاش شما کبوتر بودید تا بدونید یه دونه گندم این صحن به تمام عالم می ارزه اما دلتون نسوزه ما کبوترا هر وقت دلمون می گیره می آییم پایین و گندم جمع می کنیم و شما آدمای عاشق هر وقت دلتون می گیره می آیید اینجا و اشک می ریزید درست مثل اون آقایی که اونجا می بینیدش خوش به حالش به خود همین حضرت معصومه به همون اندازه که شما اشک می ریزید و لذت می برید ما دونه جمع می کنیم و لذت می بریم، حالا اگه تا به حال اشک نریختید یه بار امتحان کنید به چشماتون التماس کنید . . . ببینید چی میشه . خلاصه برایه یه بار هم که شده بیایید کبوتر باشید .
پلاتو پنجم/کبوتری در بین بچه هایی که دنبال کبوتر می کنند.
دلم نیومد از این نکته بگذرم . و اون این که یه موقع فکر نکنید اینجا ما از دست بچه ها فرار می کنیم نه . . . این زیارت نامه خوندن ماست/دل این بچه ها صاف صاف و ما از این که توی این فضای ملکوتی لبخند نازی رو روی لبان یه کودک می شونیم خیلی خوشحالیم به هر حال زندگی ما خلاصه می شه به همین گندم چیدن و از دست این بچه ها این طرف و اون طرف رفتن چرخ خوردن دور گنبد طلایی خانم . خدا را شکر . صدهزار مرتبه شکر .
پلاتو ششم/کبوتری تنها در صحن حرم راه می رود/
اول برنامه گفتم ما خوشبخت ترین کبوترای دنیاییم . هنوزم اینو میگم و خواهم گفت: این بار می خواهم یه دلیل دیگر براتون بیارم: یه شبی کنار گلدسته خواب بودم خواب دیدم یه جایی هستیم تمام کبوترای عالم جمعند ما کبوترای حرم جمع شده بودیم یه جا! اونوقت برا هم صحبت می کردیم کبوتر امام رضا می گفت: جاتون خالی بین سقاخونه و گنبد طلایی صبح ها وقتی نقاره خونه می زنند آی صفا داره پرواز
کبوتر امام حسین می گفت: خوش به حالت اما واقعا جاتون خالی صبح که می شه دسته جمعی از حرم امام حسین پرواز می کنیم می ریم حرم حضرت عباس یه چرخ می زنیم و اونوقت برمی گردیم دور گنبد قبر شش گوشه آقا
من گفتم: ما هم صفایی می کنیم با اسم بی بی غروبا که می شه تمام چشم هایی که توی صحن می بینی از عشق به خانم برق می زنن اصلا بعضی وقتا که اوج می گیریم احساس می کنیم توی صحن حرم حضرت معصومه ستاره بارون این قدر چشم های براق از اونجا دیده می شه .
توی همین حرفا بودیم و داشتیم از حال و هوای حرم های خودمون تعریف می کردیم که کبوتر بقیع بغض گلوش گرفته بود و با حالتی غریب می گفت: خوش به حالتون چه جاهای باصفایی دارید، ما تنها اونجا دلخوشی مون اینه که از روی قبر خاکی چهار تا امام دونه جمع می کنیم/همیشه این گرد غریبی روی بال هامون سنگینی می کنه/همه این ها یه طرف به خودشون قسم این قدر بقیع گشتیم دنبال مادر هستی و هنوز پیداش نکردیم که نگو و نپرس . . .
پلاتو هفتم/کبوتر با سرعت بیشتری حرکت می کند/
خلاصه شما هم امروز با این برنامه زائر حضرت شدید/هر وقت دلتون پرکشید برای شهر قم و بارگاه حضرت معصومه برید بالای پشت بوم خونه تون، دستتون بذارید رو سینه تون و به هر طرف که دوست دارید سلام کنید به خود حضرت قسم قول می دم باد سلامتون برسون چون هر روز هزاران هزار سلام عاشقانه رو باد می آره و تحویل می ده به گنبد نورانی خانم
تا یه فرصت دیگه یا حق [پرواز کبوتر]