تهران و مدیریت بحران زلزله

دکتر مازیار حسینی رئیس ستاد بحران استان تهران در سخنرانی تحت عنوان "تهران و مدیریت بحران زلزله" که در دانشگاه امام صادق علیه السلام ایراد شده، به مباحث زیر پرداخته است:

اشاره:

دکتر مازیار حسینی رئیس ستاد بحران استان تهران در سخنرانی تحت عنوان "تهران و مدیریت بحران زلزله" که در دانشگاه امام صادق علیه السلام ایراد شده، به مباحث زیر پرداخته است:

زلزله چیست، وضعیت کشور ما و به ویژه تهران در قبال زلزله چگونه است، اقداماتی که دستگاههای اجرایی و دولت باید قبل و بعد از بحران انجام دهند و تجارب سایر کشورها پرداخته که مشروح سخنرانی ایشان را در ذیل می خوانیم.

با عرض سلام خدمت دوستان عزیز و ابراز خوشحالی از حضور در جمع شما. از آنجا که نمی دانستم مخاطبین در این جمع چگونه افرادی هستند و دارای چه تخصص هایی می باشند، فراهم کردن مطالب مناسب برای این سخنرانی کمی مشکل بوده ولیکن نگاهی کلی و مختصر به همه نکات مدیریت بحران زلزله به ویژه از جنبه آموزشی و مدیریتی خواهیم انداخت. و سپس با توجه به سؤالات شما در پایان سخنرانی، فرصتی خواهد بود تا نگاهی تخصصی تر به موضوعات مورد علاقه شما بیاندازیم.

این زمینی که ما بر روی آن زندگی می کنیم چیست؟ ما روی پوسته زمین که لایه خارجی زمین است زندگی می کنیم که قطر این پوسته بین 5 تا 250 کیلومتر بیشتر نیست در صورتی که شعاع زمین به طور متوسط 6370 کیلومتر است ما زیر پوسته یک گوشته ای داریم به ضخامت 2900 کیلومتر که پوسته زمین مانند صفحاتی به صورت زورقی شناور روی این گوشته قرار دارد. حال ببینیم چرا زلزله بوجود می آید؛ در داخل گوشته تناقضی وجود دارد بنام فشار و حرارت. در سطح گوشته، دما نسبت به داخل پایین تر است و گوشته زمین مواد مذابی با چگالی بسیار زیاد دارد. این مواد وقتی به سطح می آید حرارت را از دست می دهند و موادی که در سطح هستند به پایین می روند و حرارت آنها اضافه می شود. این جریان همرفت (canfiction)، باعث می شود که این صفحات شناور (پوسته زمین)، روی این اقیانوس مذاب در حال حرکت باشند.

نقشه کره زمین به ما نشان می دهد که روزی هم این قاره ها در جایی به نام قطب جنوب به هم پیوسته بودند این همان داستان اشتقاق قاره هاست و زمین شناسان علت وجود شباهت ها در بعضی از قاره ها را همین مطلب عنوان می کنند و پیدا کردن پلاتین در قاره آمریکا و آفریقا آنها را به نظریه اشتقاق قاره ها رساند. در حال حاظر زمین برروی 6 صفحه اصلی در حال حرکت است و این حرکت از پایین به سمت بالاست و صفحه ایران نیز تحت تاثیر صفحه افریقای غربی و صفحه اوراسیا قرار دارد. سرعت حرکت صفحه ها با یکدیگر یکسان نیست و در نتیجه این صفحات در محل هایی با یکدیگر تصادم می کنند. در محل تصادم، انرژی جمع می شود و وقتی که توانست مانع را از سر راه خود بردارد انرژی ناگهانی آزاد می شود. در حقیقت زلزله چیزی بجز اغتشاش ناگهانی روی پوسته زمین نیست. انرژی مواد موج می شود و به سطح می آید و این اتفاق در مرز این صفحات که آنها را گسل می نامیم به وجود می آید.

گسل ها سه قسمند: راستگرد، نرمال و معکوس. در این گسل ها روزی انرژی آزاد می شود نامش زلزله است. اما لزوما زلزله بلا نیست یعنی ما نباید بگوئیم بلائی بنام زلزله، در واقع زلزله یک حادثه طبیعی است. در واقع زلزله را خداوند آفرید تا انسان بتواند روی زمین زندگی کند.حیات شهرها وانسان وابسته به آب است و آب هم وابسته به کوه و کوه هم که از زلزله بوجود می آید.

و به همین دلیل است که شما شاهد قنات های فراوان در بم هستید، در واقع زلزله فرآیند تجدید حیات زمین است. تمام نقشه ایران پر از چین خوردگی هاست و این چین خوردگی ها در اثر تصادم همین صفحات بوجود آمده است. سه منطقه اصلی از نظر لرزه خیزی در ایران وجود دارد، یکی منطقه زاگرس دیگری البرز ومنطقه دیگر لوت است. مکانیزم لرزه خیزی در این سه منطقه با همدیگر کاملا متفاوت است.

تعداد زلزله های زاگرس بسیار زیاد است. در سال گذشته مسجد سلیمان ایذه و مناطق اطراف هر روز می لرزید و ما ابدا نگران نبودیم چرا که زلزله های آنجا از نوع فشاری است و تعداد یا فرکوئنسی (fricoenci) آن زیاد ولیکن بزرگای آن پایین است، برعکس در ناحیه لوت دوره بازگشت زلزله ها بسیار زیاد است مثلا بم دوهزار یا دوهزار و پانصد سال بود که زلزله نیامده بود ولیکن وقتی که بیاید بسیار بزرگ و قدرتمند است زلزله 57 طبس نیز همین گونه بود. زلزله ها در منطقه لوت زلزله هائی با دامنه های زیاد و تعداد کم می باشد که کاملا برعکس زاگرس است. به همین دلیل نوع منطقه برایمان بسیار مهم است.اما تهران، تهران یک کلان شهر به تمام معناست. 700 کیلومتر مربع مساحت دارد، 7 میلیون نفر طبق اطلاعات مرکز آمار ایران در سال 1375 و طبق مشاوره های شهرداری تهران در سال 1381 جمعیتی حدود 6/7 میلیون نفر جمعیت دارد، در واقع بم با 120 هزار تا 200 هزار جمعیت که آن هم دقیق نیست از هیچکدام از مناطق شهرداری تهران هم بزرگتر نیست و این بیانگر حساسیت شهر تهران است. شهر تهران گسل های زیادی را در خود جای داده مانند گسل های شمال تهران، جنوب و شمال ری، سلطان آباد، کهریزک این شهر پر از گسل های ریز است و اخیرا روزنامه ها نقشه هائی از تهران چاپ کردند و اعلام کردند که وسط تهران امن است و گسل ندارد؛ ولیکن از آنجا که تهران بین دو ارتفاع شمال و جنوب قرار دارد و به سرعت نیز رشد کرده و آب رفت های فراوانی که در بین این دو کوه جمع شده و همچنین به دلیل ساخت و ساز فراوان در آن منطقه گسل های آن قابل رویت نیست ولیکن می توان با روشهای سنجش مغناطیس زمین، ژئوالکتریک، ژئوسایسمیک و روش های دیگر می توانیم موج را بفرستیم و بازتاب آن را مطالعه کنیم و ببینیم که آیا شکستگی وجود دارد یا نه که مرکز ما در حال تهیه مقدمات انجام آن است. ولیکن این گسلها آنقدر قدرتمند است که وقتی ما در مورد گسل صحبت می کنیم گسل به شعاع 150 کیلومتر برای ما مهم است؛ پس اگر مطلبی در روزنامه دیدید که فلان خیابان تهران بدلیل وجودگسل امن است این موضوع مضحک و خنده دار است. آنچه که بسیار مهم است اینست که وقتی ما زلزله های تاریخی تهران را بررسی می کنیم می بینیم که تهران زلزله های تاریخی بزرگی داشته است و درصد سال اخیر نیز در اطراف تهران زلزله هایی رخ داده مانند زلزله بوئین زهرا در سال 1341 یا زلزله آوج قزوین در همین سالهای اخیر، ولیکن در حال حاضر زلزله نداریم. یعنی جایی که زلزله داشته ولی مدتی طولانی است که زلزله ندارد که این مسئله نگران کننده است و به اصطلاح بدان گپ لرزه ای می گویند. و این بیانگر آن است که در آینده ما زلزله خواهیم داشت و باید چاره ای بیاندیشیم. اما سؤال اینجاست که آیا یک ساختمان می تواند در برابر زلزله مقاوم باشد. زلزله 1995 ژاپن در منطقه ای بنام فوجیانا رخ دادکه در آنجا زمین حدود یک متر جابجا شده و ساختمانی که گسل از وسط حیاط آن گذشته یک متر هم جابجایی داشته و دیوار حیاط را نیز تخریب کرده بود، ولیکن ساختمان آن هیچ خسارتی ندید و ساکنین آن خانه تا چهار سال پس از زلزله در آن خانه ساکن بودند تا اینکه دولت محل گسل و منزل را از ساکنین آن خریداری کرد و بمنظور اشاعه پیام "مقاوم سازی، بهترین راه پایان دادن به بحران زلزله است" آنجا را به موزه تبدیل کرد. لذا باید باور کنیم که ساختمان خوب می تواند در مقابل زلزله حتی قوی مقاوم باشد. باید مقاوم سازی را جدی گرفت. به عنوان نمونه همین محلی که ما هستیم پیداست که اسکلت بتونی محکم و اصولی دارد. لیکن دیوارهای آجری که داخل این ستونها یا قالبهای بتونی وجود دارد آسیب پذیر هستند و ایکاش با یک لایه فلکسی بل آن را جدا می کردند و یا اینکه دیوار آن را نیز مسلح می کردند که در صورت حرکت قالب بتونی دیوار نریزد، در حال حاضر در ایالت کالیفرنیای کانادا ساختن حتی دیوار بدون آرماتور یعنی دیوار غیر مسلح ممنوع است.

آنچه که در زلزله بم برایم جای تاسف بود این است که در بم، ساختمانهای بسیار زیاد و مقاومی هم دیدیم که هیچ آسیبی ندیدند، چرا که اصولی و با مصالح استاندارد ساخته شده بودند ولیکن در رسانه های ما حتی یک عکس نیز از آنها چاپ نشد تا همگان بدانند که در این دریای آوار، ساختمانهایی بدون هیچ آسیبی از ساکنین خود در مقابل زلزله به این خوبی محافظت کردند؛ در حالیکه در بم گسل داخل شهر بود و از نظر مکانیزم یکی از برترین زلزله های دنیا بود. بله ما هم اگر وجدان، دانش و مواد اولیه خوب داشته باشیم، می توانیم ساختمانهای درست و اصولی بسازیم.

اما در رابطه با مدیریت بحران، سه فاز مشخص وجود دارد که شامل آمادگی (قبل از بحران)، مقابله (هنگام بحران یا وقوع حادثه) و بازسازی (بعد از بحران)می باشد.

اکنون ما در تهران در حال آمادگی هستیم ولیکن در بم در حال بازسازی هستیم هر چقدر ما در حال آمادگی فعالیت بیشتری انجام دهیم به همان مقدار خسارت کمتری خواهیم دید و در دو مرحلة بعدی یعنی مقابله و بازسازی کار کمتری خواهیم داشت.

بحثی وجود دارد بنام خطر و خطرپذیری که با هم فرق می کند. در انگلیسی به آنها Hagard وRisk می گویند که در فارسی ما به آنها خطر و خطرپذیری میگوییم. برای اینکه تفاوت این دو واژه به راحتی قابل فهم باشد مثال ساده ای می زنم. اگر ما دو کشتی را از همه جهت دقیقا مثل هم بسازیم و بخواهیم هر کدام را با صد مسافر در یک زمان در یک دریا بیاندازیم تا مسافرین ما را جابجا کنند خطری که این دو کشتی را تهدید می کند کاملا یکی است اما اگر ناخدای کشتی اول به همراه کشتی خود 10 قایق سفارش دهد و با خود به همراه داشته باشد و ناخدای کشتی دوم به این امر اعتقادی نداشته باشد و به این کار اقدام نکند، در این صورت خطرپذیری کشتی اول به مراتب کمتر از کشتی دوم است که از قبل تمهیداتی برای مقابله با خطرهای احتمالی انجام داده است. سطح خطر در تهران ثابت و مشخص است و به هیچ عنوان تغییر نمی کند چرا که ما با گسلهای تهران هیچ کاری نمی توانیم بکنیم ولیکن خطرپذیری دست ماست. ما می توانیم با اقداماتی که گاهی بسیار هم ساده است، درصد خطرپذیری را کاهش دهیم. اما خطر همیشه ثابت است و ما نمی توانیم آن را کم کنیم. تهران سه گسل مهم و فعال دارد. یکی گسل ری با طول فعال 26 کیلومتر، گسل شمال تهران 58 کیلومتر و گسل مشاء 68 کیلومتر. برآورد این است که اگر آنها بخواهند فعال شوند و بلغزند می توانند شتاب یا مکنی تیوی بین 7/6 یا 7/2 را ایجاد کنند. پس ما از همین الآن می دانیم که خطرمان در تهران چقدر است. چرا که خطر، قابل برآورد بوده و این کار انجام گرفته است. حال با توجه به خطر در پیش رو ما برای فعالیت هرکدام از این گسلها سناریوئی را نوشتیم که اگر گسل ری بلغزد چه اتفاقی خواهد افتاد و ما چه خواهیم کرد. لذا برای نوشتن دقیق چنین سناریوئی باید همه پارامترها از قبیل بزرگای زلزله، قدمت ساختمانها و ضوابطی که در آن زمان برای ساخت وساز رعایت شده، بافتهای فرسوده، ایستگاههای آتش نشانی، بیمارستانها، راه های دسترسی و بسیاری از موارد دیگر را لحاظ کرد. اگر آنالیز ریسک با توجه به همة آنها صورت نگیرد سناریوی ما دور از واقعیت خواهد بود؛ لذا برای بهتر دیدن آینده باید برای همة عناصر ذکر شده دقت لازم را انجام داد. و سپس خود را در دوره آمادگی تجهیز کرد. ما نقشه هایی تهیه کردیم که همه این جوانب را در نظرگرفته تا درصد تخریب را از پیش مشخص کنیم و متاسفانه این نقشه به ما می گوید که مرکز شهر که در سالهای اخیر بافتهای فرسوده آن هیچگونه بازسازی و نوسازی را به خود ندیده اند بیشتر از سایر نقاط تهران در معرض خطر هستند و این بسیار مهم است و باید بر روی این موارد و آمادگی بیشتر دراین مناطق کار شود. تخریب ساختمان بانک صادرات در خیابان اکباتان یک نمونه از وجود چنین بافتهای فرسوده ای است که خودبخود در حال فروپاشی هستند. مسؤول پاسخگویی به این موارد کیست؟ مشخص نیست. اما چه کسی باید راه حلی برای این مشکل پیدا کند؟ مطمئنا خود ما هستیم، همه ما باید اطلاعات لازم را در مورد این مسائل بدست بیاوریم و اقدام لازم را برای نجات خودمان قبل از واقعه انجام دهیم. در تهران ستاد مدیریت بحران نیز با اعضاء و سازمان و شرح وظایفی جهت سامان دادن به این موضوعات بوجود آمده است. ما در ستاد مدیریتی بحران برای اسکان موقت مردم حدود 1100 نقطه در تهران را شناسایی کردیم. که ویژگیهایی مانند دسترسی راحت به آنجا برای مردم آن منطقه و آماده نمودن امکانات و سرویس های بهداشتی و مسطح کردن آن ممکن باشد و از پیش برای مردم آسیب دیده با توجه به محل سکونت، محل اسکان موقت آنها نیز مشخص باشد. ما نقاط مذکور را شناسایی کردیم و اکنون در حال آماده سازی هستیم و پس از آماده شدن، به مردم، از قبل محل اسکان موقت آنها را اطلاع خواهیم داد. آنچه که بسیار مهم است برنامه ریزی است چیزی که در بم نداشتیم. ما در بم تا 72 ساعت اول کاملا گیج بودیم و کسی از وظایفش خبر نداشت، پس از 72 ساعت تازه به منطقه رسیدیم و نقشه ها را گرفتیم و منطقه عملیاتی خودمان را انتخاب کردیم و شروع کردیم به کار و اکنون شما اگر به بم بروید می بینید که هر منطقه به استان معین خاصی اختصاص دارد و مثلا شمال شرقی به استان معین خراسان و جنوب غربی به استان معین تهران و شمال غربی به استان معین گیلان اختصاص داده شده است. باید هر کسی بداند که کجا کار کند وما چنین نقشه ای را از قبل می خواهیم برای تهران پیاده کنیم که هر استان معینی قبل از حادثه بداند که منطقه عملیاتی آن کجاست و چه اقداماتی باید انجام دهد.22 منطقه شهرداری تهران بین 5 استان معین مانند مازندران، سمنان، قم، قزوین، و مرکزی با توجه به راههای مراسلاتی و نزدیکی آنها و میزان استعداد آن استان معین تقسیم شده است. بنابراین هر منطقه تهران به یک استان معین اختصاص داده شده است و انشاءا.. در پایان امسال با همه استانهای معین یک مانوری خواهیم داشت تا استانها به وظایف خود آشنا شوند. تا با آشنایی کافی با منطقه عملیاتی خود و نقشه کوچه ها و خیابانها قبل از بحران با وظایف و شرایط خطر و عملیات آشنا شوند؛ نه اینکه بعد از بحران تازه به دنبال شناسایی منطقه باشد. ما باید در حال حاضر به وظایف مان فکر کنیم و در زمان حادثه به آنها عمل نماییم. فکر متعلق به فاز آمادگی است ولیکن اجرا متعلق به فاز مقابله است، اما آنچه مهم است آموزش عمومی است، همة ما باید برای سه روز یک سری لوازم مانند آب، غذای کنسروی، رادیو کوچک و چراغ قوه را در منزل داشته باشیم. محلی را نیز در منزل باید جهت پناه گرفتن از قبل در نظرگرفت که معمولا زیر میز ناهارخوری بهترین جاست. لای چارچوب در کاملا اشتباه است چرا که دربا شتاب همچون بادبزن در حرکت خواهد بود. در هنگام بحران باید از حیف و میل خودداری کرد و به ازای هر نفراز اعضا خانواده یک ونیم لیتر آب نیاز است. در ژاپن از دوران دبستان همه وظایفشان را در هنگام بحران و مسائل مربوط به زلزله را با کاردستی و بازدیدها و گردشهای علمی و حتی انجام مانورها به آنها آموزش می دهند.

معمولا مدرسه و دانشگاه بهترین محل اسکان موقت است و معمولا امکانات اسکان موقت نیز در آن مدرسه ها ذخیره شده است. در ژاپن از همة منابع حتی چاه های قدیمی که با تلمبه آب می کشند نیز برنامه ریزی شده تا در هنگام خطر از همة منابع موجود بتوان استفاده کرد. ولیکن آیا ما حتی یک بار با کپسول های آتش نشانی محل کار و سکونت خود کار کرده ایم و استفاده از آنها را چند درصدمان می دانیم. ما به انجام مانور نیازمندیم، ما سه مانور آمادگی در سال 80، 81 و 82 انجام داده ایم و امسال نیز دو مانور دیگر انجام خواهیم داد.

اکنون ما مانورها را بین ارگانهای خاصی مانند نیروهای آتش نشانی، امدادی، بیمارستانها، نیروهای نظامی و انتظامی انجام داده ایم. امیدواریم در آینده مانورها را در مدارس و دانشگاه ها و سپس در داخل خانه های مردم راه بیاندازیم. ما همه باید این مانورها را جدی بگیریم و انجام دهیم. در ستاد بحران ما کار اجرایی زیادی انجام نمی دهیم، در واقع ما کارمان کار ستادی و هماهنگی است ولیکن دستگاههای مختلف مانند شرکت گاز، اداره برق، بسیج و غیره را وادار می کنیم که کارشان را درست انجام دهند. ما به نیروهای مختلف دستور نمی دهیم ولیکن تنها از سرپرست آن نهاد، انجام وظیفه را می خواهیم.

س : ضمن تشکر از حضور شما در دانشگاه می خواهم قبل از هر چیز وظایف ستاد بحران استان تهران را بفرمائید؟

1- سیاستگذاری و راهبردهای جامع مدیریت بحران

2- برنامه ریزی مدیریت شهری برای استقرار نظام مدیریت بحران شهر تهران اگر قرار باشد توسعه شهری پایدار باشد باید سیاستهای توسعه شهری منطبق بر سیاستهای مدیریت بحران باشد. مثلا روی شیب نباید ساختمانهای بلند مرتبه ساخت و آن را در طرح جامع شهری باید لحاظ کرد.

3-سازماندهی منابع موجود

4- هماهنگ نمودن مسؤلیت و وظایف تمامی سازمانها

5- سازماندهی مشارکت مردمی

6- تهیه پیش نویس لوایح قانونی

7- برآورد درخواست کمکهای دولتی و غیر دولتی

8- پیش بینی و پیگیری اعتبارات و غیره

ولیکن در یک جمله وظایف مدیریت بحران چیزی نیست جز نخ تسبیح سازمانهای عمل کننده و ما به عنوان نخ این تسبیح سازمانها را کنار هم قرار می دهیم و اینطور نباشد که سازمانها از عملکرد یکدیگر کاملا بی اطلاع باشند که این اصلی ترین وظیفه ستاد است.

س : در بم شاهد بودیم که ساختمانهای امدادی مانند همه ساختمانهای قدیمی و بافتهای فرسوده آسیب دیدند و آنها که باید خود ناجی باشند منتظر نجات بخش بودند آیا در تهران برای مقاوم سازی ساختمانهای امدادی فکری شده است؟ واگر مسؤلین ستاد بحران همانند مسؤلین شهر بم قبل از دیگران آسیب ببینند که در واقع مغزها و بازوان مدیریت بحران تهران خواهند بود چه اتفاقی خواهد افتاد؟.

در پاسخ به قسمت اول سؤال شما باید بگویم ما در بم ستاد بحران نداشتیم بلکه مدیریت در بحران داشتیم متاسفانه باید عرض کنم که تنها شهری که در کشور ما سیستم فعال مدیریت بحران دارد فقط تهران است. و ما درصدد هستیم به سایر مراکز استانها مراجعه کنیم و به آنها توصیه کنیم که آنها نیز اقدام نمایند. تمام شهرهای ایران باید چنین سیستمی داشته باشند.

اما در پاسخ به سؤال دوم شما برای فاز مقابله، یک سیستم بنام Ics یا سامانه فرماندهی حادثه تعریف کرده ایم که این Ics وظیفه هرکس را در هنگام بحران تعریف می کند مثلا اگر فرمانده نبود جانشین آن کیست و اگر آن دو نبودند همکار آنها کیست و اگر هر سه نبودند پشتیبان آنها چه کسی است یعنی برای هر پست 4 نفر مشخص شده اند که اگر مقام ارشد آسیب ببیند مقام بعدی وظایف او را انجام خواهد داد.

این Ics برای همه سازمانهای درگیر وجود دارد، یعنی فرمانده شرکت گاز، جانشین، همکار و پشتیبان این شرکت با همه مشخصات آنها در دفتر مدیریت بحران تهران هم اکنون وجود دارد. این Ics برای زیر مجموعه های این سازمانها یعنی مثلا ناحیه 3 گاز تهران نیز وجود دارد. برای فرماندهی چهار بازو قائل هستیم: پردازش اطلاعات، مالی اداری، لجستیک و عملیات و اعتقاد داریم که این چهار بازو یک عملیات را هدایت می کنند و Ics این چهار بازو فرماندهی نیز موجود است. حال باز اگر شرکت گاز تهران با همه این تمهیدات نتواند کاری انجام دهد ما تسلیم نشدیم بلکه شرکت گاز استان معین همان ناحیه باید وارد عمل شود و وظایف شرکت گاز تهران را انجام دهد و بدین گونه ما ضریب اطمینان کار را بالا بردیم و خطرپذیری را کاهش دادیم.

اما در مورد مقاوم سازی ساختمانهای امدادی ما فشار می آوریم، ولیکن کاری از دست ما ساخته نیست چرا که رئیس دانشگاه علوم پزشکی در پاسخ به ضرورت مقاوم سازی بیمارستانها به ما پاسخ می دهد که من بودجه ای برای پرداخت حقوق کارکنان خود ندارم چه رسد به مقاوم سازی اما تسلیم نشدیم. در سطح تهران در حال احداث 120 عدد سوله هستیم که این سوله ها چند منظوره هستند، یک منظور فضای ورزشی، یک منظورشان اسکان موقت و حتی می توان از آنها به عنوان مراکز امداد سیار در هنگام حادثه استفاده کرد، یعنی اگر بیمارستانهای ما هم آسیب ببینند ما در این 120 فضا از آنها پشتیبانی می کنیم.

س : بعضی اعتقاد دارند مانورهایی که شما برگزار می کنید مانوری تقلیدی است و با نوع خطر کشور ما سازگار نیست؟

مانور یک درس است، یک تمرین است، کسی که الفبای انگلیسی را نمی داند نمی توان از آن امتحان تافل گرفت. همه نهادهای امدادی، حتی هلی برد نیز در مانورهای ما عملیات کرده اند، ولیکن نظراتی که در روزنامه های ما منعکس می شود معمولا کارشناسی و تخصصی نیست. اتفاقات خوبی در کشور ما رخ می دهد ولیکن ما غافلیم، برعکس نقاط ضعف را بسیار بزرگ می کنیم.

حرکتی که انجام شده بسیار خوب است و می تواند با شتاب بیشتر انجام شود. در شآن نظام ما و جامعة علمی ما نیست که وضعیت خطر جامعة ما تا این حد بالا باشد. در اردبیل یک دختر 18 ساله که همین آموزشها و مانورها را دیده بود به تنهایی 19 نفر را نجات داد. همین آموزشها و مانورها بسیار مهم هستند و تمام دنیا دوران آمادگی را با همین آموزشها می گذرانند

س : پیشگیری بهتر از درمان است. آیا در سطح مدیریت کلان فکری شده که دولت برای مقاوم سازی ساختمانها به مردم تسهیلاتی اعطا کند مانند وامهای بدون بهره تا درآینده مجبور نباشد چند برابر آنها را بلاعوض اعطا کند؟

ما در ایران برای زلزله قانون داریم و طبق قانون بازسازی مناطق آسیب دیده وظیفة دولت می باشد ولیکن برای پیشگیری و مقاوم سازی قانون نداریم و من امیدوار هستم این نقطه ضعف در مجلس هفتم مطرح شده و مشکل اساسی حل شود.

س : آیا شما که یکی از وظایفتان پیش نویس لوایح قانونی است تاکنون اقدامی انجام داده اید ؟

بله ما تا آنجا که از ما ساخته بود از طریق شورای شهر پیشنهاد دادیم، ولیکن نتیجه نگرفتیم. در ستاد حوادث غیرمترقبه کشور آنها تنها پس از وقوع حادثه مسؤلیت دارند قبل از حادثه اگر بخواهید عمل کنید در داخل یک سیکل بروکراسی بی حاصل گرفتار می شوید. درکشورهای پیشرفته هر چه استاندارد احداث ساختمان شما بالاتر باشد بهرة وام شما کمتر و مقدار وام بیشتر خواهد بود این یعنی قانونی برای پیشگیری.

س : گسل های تهران را به بیمار اطاق سی سی یو تشبیه می کنند که باید تحت مراقبت مداوم تیم پزشکی باشد و این تیم در معاینات منظم خود اگر وضعیت بیمار را بحرانی تر دید آن را به مسؤلین و مردم جهت آمادگی گزارش دهد آیا چنین تیمی برای گسل های تهران وجود دارد که حداقل وضعیت روزانة آن را به شما گزارش کند؟

ج : متآسفانه هنوز خیر ولیکن ما خودمان دست به کار شدیم که چنین کاری را بصورت علمی با یک شبکة بسیار منسجم، یک نظارت و پیگیری خیلی خوب و درست از گسل های تهران داشته باشیم که حداقل در مواقع ضروری بتوانیم به مردم هشدار بدهیم یعنی اگر احساس کردیم که این بیمار حالتش بحرانی شد به موقع اطلاع رسانی شود تا مردم آماده باشند ولی هنوز عملیاتی نشده است و ما به شدت پیگیر انجام آن هستیم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر