ماهان شبکه ایرانیان

انفاق قرآنی و ابزارهای مالی مناسب آن در عصر حاضر

مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبة انبتت سبع سنابل فی کل سنبلة مائة حبة والله یضاعف لمن یشاء والله واسع علیم; (۱)

جایگاه و اهمیت انفاق

مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبة انبتت سبع سنابل فی کل سنبلة مائة حبة والله یضاعف لمن یشاء والله واسع علیم; (1)

مثل کسانی که در راه خدا انفاق می کنند همانند دانه ای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه ای صد دانه باشد و خداوند برای هر کس که بخواهد چند برابر می کند و خداوند گشایشگر داناست .

در تمام جوامع انسانی وقوع حوادث طبیعی چون سیل، زلزله، آتش سوزی و بروز مشکلات غیرارادی چون بیماری ها، تصادفات، و پدیده هایی از این قبیل باعث می شود گروهی از افراد نتوانند نیازهای زندگی خود و خانواده شان را تامین کنند . از جمله راه هایی که دین اسلام، همانند سایر ادیان الهی، برای حل این مشکل توصیه کرده انفاق است . مسلمانان به مقتضای فطرت الهی و تعالیم قرآنی وظیفه دارند در مواقع خطر و بروز حوادث به یاری همنوعان خویش شتافته، آنان را در برخورد با مشکلات تنها نگذارند . خداوند رحمان در آیات متعددی از سوره بقره به این مهم پرداخته، وجود افراد خیر را همانند دانه هایی می داند که در زمین مناسبی قرار گرفته و تبدیل به هفت خوشه و هفتصد دانه شده اند و زیبا این که قرآن به جای تشبیه اعمال نیک افراد، خود افراد را چنین بابرکت معرفی می کند و این اوج لطف و عنایت الهی به افراد شایسته است .

شرایط انفاق قرآنی

البته روییدن هفتصد دانه از یک دانه نیازمند دانه سالم، زمین مستعد، زمان مناسب و رسیدگی و حفاظت صحیح و مستمر است از این رو، خداوند در قرآن شرایط انفاق فی سبیل الله را چنین بیان می کند .

1- انفاق به منظور کسب رضای خدا

ومثل الذین ینفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله وتثبیتا من انفسهم کمثل جنة بربوة اصابها وابل فآتت اکلها ضعفین فان لم یصبها وابل فطل والله بما تعملون بصیر; (2)

و مثل کسانی که اموال خود را برای طلب رضای خداوند و استواری روح خود انفاق می کنند، همچون باغی است که در نقطه بلندی باشد و باران های درشت به آن برسد [و از هوای آزاد به حد کافی بهره بگیرد]، میوه خود را دو چندان بدهد و اگر باران درشتی نبارد، باران های ریز و شبنم بر آن می بارد [لذا همیشه این باغ شاداب و پرطراوت است] و خداوند به آن چه انجام می دهید بینا است .

این آیه به زیبایی نشان می دهد که مؤمنان و انفاق کنندگان واقعی کسانی هستند که تنها به خاطر خشنودی خدا و پرورش فضایل انسانی و تثبیت این صفات در درون جان خود، و به منظورپایان دادن به نگرانی ها و ناراحتی هایی که بر اثر احساس مسئولیت در برابر محرومان در وجدان آن ها پیدا می شود، اقدام به انفاق می کنند . (3) در نقطه مقابل این گروه، کسانی هستند که به قصد خودنمایی و ریاکاری انفاق می کنند . خداوند سبحان با آوردن تمثیلی زیبا، نتیجه عمل آنان را بربادرفته دانسته، می فرماید:

مثل او (ریاکار) همچون مثل سنگ خارایی است که بر آن، (قشر نازکی از) خاک باشد، (و بذرهایی در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاک ها و بذرها را بشوید) و آن را صاف (و خالی از خاک و بذر) رها کند . آن ها (ریاکاران) از کاری که انجام داده اند، چیزی به دست نمی آورند، و خداوند، جمعیت کافران را هدایت نمی کند . (4)

2- انفاق از اموال طیب و پاکیزه

یا ایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما کسبتم ومما اخرجنا لکم من الارض ولا تیمموا الخبیث منه تنفقون ولستم بآخذیه الا ان تغمضوا فیه واعلموا ان الله غنی حمید; (5)

ای کسانی که ایمان آورده اید! از بهترین و پاکیزه ترین چیزی که به دست آورده اید و از آن چه ما برای شما از زمین رویانیده ایم انفاق کنید، و سراغ قسمت های ناپاک نروید تا از آن انفاق کنید، در حالی که خود شما هم حاضر نیستید (به هنگام پذیرش اموال) آن ها را بپذیرید مگر از روی اغماض و اکراه (ناچاری) و بدانید که خداوند بی نیاز و ستوده است .

ابی بصیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند: آیه درباره کسانی نازل شد که در ایام جاهلیت اموالی را از طریق مکاسب ناپسند به دست آورده بودند و قصد داشتند آن ها را در راه خدا انفاق کنند، خداوند آنان را از این کار نهی کرد و دستور داد از اموال پاک و حلال انفاق کنند . (6) نیز در تفسیر «مجمع البیان » از امام علی علیه السلام نقل شده است: این آیه درباره کسانی نازل گردید که هنگام انفاق خرماهای خشک و نامرغوب را با خرمای خوب مخلوط می کردند و بعد انفاق می نمودند، به آن ها دستور داده شد که از این کار بپرهیزند . (7)

روشن است که این دو شان نزول هیچ منافاتی با هم ندارند و ممکن است آیه در مورد هر دو دسته نازل شده باشد، که یکی ناظر به پاکی معنوی و دیگری ناظر به مرغوبیت مادی و ظاهری است .

از آن جا که بعضی از مردم عادت دارند همیشه از اموال بی ارزش و آن چه تقریبا از مصرف افتاده و قابل استفاده خودشان نیست انفاق کنند و این گونه انفاق ها علاوه بر این که سود چندانی به حال نیازمندان ندارد، یک نوع اهانت و تحقیر نسبت به آن ها است و موجب تربیت معنوی و پرورش روح انسانی نیز نمی باشد، این آیه صریحا مردم را از این کار نهی می کند و آن را با دلیل لطیفی همراه می سازد و آن این که، شما خودتان حاضر نیستید این گونه اموال را بپذیرید مگر از روی کراهت و ناچاری، چرا درباره برادران مسلمان، و از آن بالاتر خدایی که در راه او انفاق می کنید و همه چیز شما از اوست، راضی به این کار می شوید . (8) به عبارت دیگر، هدف از انفاق، آراستن روح و جان به صفت ایثار و گذشت و پیراستن آن از بخل و خست است نه رهایی از دست اشیای بی ارزش و از کار افتاده که حضورشان زندگی را از لطافت می اندازد . (9)

3- انفاق آشکار و نهان

ان تبدوا الصدقات فنعما هی وان تخفوها وتؤتوها الفقراء فهو خیر لکم ویکفر عنکم من سیآتکم والله بما تعملون خبیر; (10)

اگر صدقات را آشکار بدهید کار خوبی است، ولی اگر آن ها را مخفی ساخته به نیازمندان بدهید، برای شما بهتر است و قسمتی از گناهان شما را می پوشاند و خداوند به آن چه انجام می دهید آگاه است .

تردیدی نیست که انفاق آشکار و علنی در راه خدا و اختفای آن هر کدام اثر مفیدی دارد; زیرا هنگامی که انسان به طور آشکار و علنی مال خود را در راه خدا انفاق می کند اگر انفاق واجب (خمس، زکات) باشد، گذشته از این که مردم تشویق به این گونه کارهای نیک می شوند، از انسان این اتهام نیز رفع می گردد که به وظیفه واجب خود عمل نکرده است، و اگر انفاق مستحب باشد، در حقیقت یک نحوه تبلیغ عملی است که مردم را به کارهای خیر و حمایت از محرومان و انجام کارهای نیک اجتماعی و عام المنفعه تشویق می کند، و چنان چه انفاق به طور مخفی و دور از انظار مردم انجام شود، به طور قطع ریا و خودنمایی در آن کم تر است و خلوص بیش تر در آن خواهد بود; مخصوصا درباره کمک به محرومان، آب روی آن ها بهتر حفظ می شود و بر این اساس آیه فوق می گوید هر یک از دو کار، انفاق آشکار و نهان، خوب و شایسته است . (11) لکن از آن جا که پایه اصلی دین و دینداری بر اخلاص است و عمل انسان هر چه خالصانه تر باشد به فضیلت نزدیک تر است، خداوند سبحان صدقه پنهانی را بر آشکار ترجیح داده می فرماید این برای شما بهتر است . (12) از امام صادق علیه السلام روایت شده است: خداوند فرموده زکات واجب را علنی ولی زکات مستحب را مخفیانه پرداخت کنید . (13) شاید دلیل آن باشد که زکات واجب یک وظیفه عمومی، معمولی، و دور از ریاست . (14)

4- انفاق کریمانه

الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله ثم لا یتبعون ما انفقوا منا ولا اذی لهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون; (15)

کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند، سپس به دنبال انفاقی که کرده اند، منت نمی گذارند و آزاری نمی رسانند، پاداش آن ها نزد پروردگارشان (محفوظ) است، و نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند .

طبق بیان این آیه در صورتی انفاق در راه خدا در پیشگاه پروردگار پذیرفته می شود که به دنبال آن منت و چیزی که موجب آزار و رنجش نیازمندان است نباشد . بنابراین، کسانی که در راه خدا بذل مال می کنند ولی به دنبال آن منت می گذارند یا کاری را انجام می دهند که موجب آزار و رنجش است، در حقیقت با این عمل ناپسند اجر و پاداش خود را از بین می برند .

آن چه در این آیه بیش تر جلب توجه می کند این است که قرآن در واقع سرمایه زندگی انسان را منحصر به سرمایه های مادی نمی داند، بلکه سرمایه های روانی و اجتماعی را نیز به حساب آورده است . کسی که چیزی به دیگری می دهد و منتی بر او می گذارد و یا با آزار خود، او را شکسته دل می سازد، در حقیقت چیزی به او نداده است; زیرا اگر سرمایه ای به او داده سرمایه ای هم از او گرفته است و چه بسا آن تحقیرها و شکست های روحی به مراتب بیش از مالی باشد که به او بخشیده است . (16)

نکته دیگر این که، در آیه شریفه، منت گذاردن و اذیت کردن، با واژه «ثم » که به معنی فاصله زمانی است به کار رفته و این می رساند که منظور قرآن تنها این نیست که پرداخت انفاق مؤدبانه و محترمانه و خالی از منت باشد، بلکه در زمان های بعد نیز نباید با یادآوری آن منتی بر گیرنده انفاق گذارده شود، و این نهایت دقت اسلام را در خدمات خالص انسانی می رساند . (17)

5- پاسخ کریمانه

قول معروف ومغفرة خیر من صدقة یتبعها اذی والله غنی حلیم;

گفتاری پسندیده و گذشت بهتر از صدقه ای است که آزاری به دنبال آن باشد، و خداوند بی نیاز و بردبار است . (18)

این آیه منطق اسلام را در مورد ارزش های اجتماعی اشخاص و حیثیت مردم روشن می سازد و عمل آن هایی را که در حفظ این سرمایه های انسانی می کوشند و ارباب حاجت را با گفتار نیکو و احیانا راهنمایی های لازم بهره مند کرده، و هرگز اسرار آن ها را فاش نمی سازند، از بخشش افراد خودخواه و کوته نظری که در برابر کمک مختصری هزار گونه زخم زبان به افراد آبرومند می زنند و شخصیت آن ها را در هم می شکنند، برتر و بالاتر می شمرد . (19) در این راستا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید:

هنگامی که حاجتمندی از شما چیزی خواست گفتار او را قطع نکنید تا تمام مقصود خویش را شرح دهد، سپس با وقار و ادب و ملایمت به او پاسخ بگویید، یا چیزی را که در دست دارید در اختیارش بگذارید و یا به طور شایسته ای او را بازگردانید; زیرا ممکن است سؤال کننده فرشته ای باشد که مامور آزمایش شما است تا ببیند در برابر نعمت هایی که خداوند به شما ارزانی داشته، چگونه عمل می کنید . (20)

مدیریت قرآنی انفاق در عصر حاضر

حال که به برکت انقلاب و جان فشانی شهدا و گذشت ایثارگران، دولت و ملت ایران اسلامی و قرآنی شده اند، جا دارد اندیشمندان مسلمان و مسئولین امر، بخشی از وقت و اندیشه خود را صرف اجرای یکی از مهم ترین تعالیم اقتصادی قرآن یعنی انفاق فی سبیل الله کنند و با انتخاب روش ها و طراحی ابزارهایی نو و متناسب با زمان حاضر، اهداف الهی را تحقق بخشند . سازمان ها و نهادهای دولتی چون کمیته امداد امام خمینی رحمه الله، سازمان بهزیستی، سازمان حمایت از بیماری های خاص و برخی مؤسسات خصوصی قابل اعتماد مردم می توانند با طراحی ابزارهای مالی مناسب، انفاق های ریز و درشت مردم نیکوکار کشور اسلامی را جمع آوری کرده به صورت برنامه ریزی شده و با مطالعه کارشناسی در محل های ضروری و واقعی به شکل آبرومندانه هزینه کنند . در ادامه مقاله یکی از ابزارهایی که با مقداری تغییر می تواند ابزار مناسبی برای مطالب پیش گفته باشد، مورد بررسی قرار گرفته، پیشنهادهایی جهت اصلاح آن ارائه می گردد .

ارمغان بهزیستی ابزاری برای مدیریت انفاق

از جمله ابزارهایی که قابلیت دارد آموزه انفاق را با شرایط و ویژگی های قرآنی در جامعه نهادینه کند، اوراق اعتباری از نوع «کارت های ارمغان بهزیستی » است که توسط سازمان بهزیستی منتشر شده و در دوره های زمانی مشخصی به مردم عرضه می شود، افراد با خریدن کارت های مذکور وجوه نقدی خود را در اختیار سازمان می گذارند تا در خدمات عام المنفعه و رسیدگی به محرومان از آن ها استفاده کند و سازمان به منظور تشویق مردم، بخشی از وجوه را به قید قرعه به عنوان جایزه به دارندگان اوراق می پردازد . لکن متاسفانه به دلیل بی توجهی یا کم توجهی، این کارت ها به آلات قمار و ابزار ثروت های بادآورده (اکل مال به باطل) بیش تر شبیه شده است . به نظر می رسد با انجام اصلاحاتی در آن ها و دقت نظر در تحقق اصلاحات، می توان ابزاری کارآمد با ویژگی های قرآنی و با رعایت کامل موازین فقهی، طراحی کرد .

اصلاحات ضروری

1- اصلاح اهداف و انگیزه ها

در نظر گرفتن جوایز مادی وسوسه انگیز با به کارگیری شیوه های تند تبلیغاتی که امروزه در کارت های ارمغان بهزیستی جریان دارد، انگیزه های انفاق و بخشش را در جامعه می خشکاند و افراد را به سمت یک قمار بزرگ و تصاحب یک ثروت بادآورده سوق می دهد و کم تر کسی با هدف کمک به محرومان و مستمندان یا مشارکت در امور خیر و عام المنفعه، اقدام به خرید اوراق می کند .

بایستی با اصلاح کمی و کیفی جوایز و انتخاب سوژه های مناسب تبلیغاتی و اجرای یک سری برنامه های فرهنگی، اهداف و انگیزه های مردم را به سمت انفاق فی سبیل الله و کمک به محرومان بکشانیم; به طوری که فرد وجوه خود را نه به عنوان خرید اوراق بهادار، بلکه با نیت بخشش به مستمندان بپردازد و در مقابل، کارت ارمغان بهزیستی را به عنوان رسید دریافت کند .

2- اصلاح سازوکار درآمد - هزینه

سازمان و نهادی که متصدی جمع آوری کمک های مردمی می شود بایستی وجهه مقبول اجتماعی داشته، از جهت جذب و نگهداری و مصرف درآمدهای مربوطه قابل اعتماد مردم باشد . اولین قدم برای ایجاد فضای اعتماد، داشتن برنامه شفاف و گویای کاری است; به طوری که سازمان مذکور بتواند در پایان هر دوره مالی گزارش کاملی از میزان درآمدها، هزینه های جاری، تبلیغاتی و مصارف را برای مردم ارائه کند و افراد حقیقی و حقوقی ذی صلاح با نظارت و کنترل، آن گزارش را تایید کنند و در قدم بعدی لازم است با به تصویر کشاندن خدمات ارائه شده و نشان دادن آن ها از طریق تلویزیون و روزنامه ها و مجلات اعتماد مردم را افزایش داد . البته در این موارد حفظ آبروی انسان های نیازمند و شرافتمند و رعایت شئونات انسانی آن ها بر همه چیز مقدم است و نباید به بهانه تهیه گزارش، شخصیت افراد را لکه دار نمود . بر این اساس می توان با به تصویر کشیدن مراکز علمی، فرهنگی، ورزشی، دینی، خدماتی، بهداشتی و درمانی که برای محرومین احداث شده و گزارش مکتوبی از هدایای نقدی به مستمندان، با مردم مؤمن و نوع دوست سخن گفت، و آنان را برای مشارکت در امر خیر تشویق کرد .

3- اصلاح ساختاری جوایز

وضعیت فعلی جوایز از چند جهت اشکال دارد:

اولا، جوایز مورد نظر از محل درآمد اوراق فروخته شده تامین می شود که شبهه قمار وجود دارد; چرا که در حقیقت گروهی با خریدن اوراق مذکور پولشان را در یک جا جمع می کنند، بعد از طریق قرعه کشی بخشی از آن پول ها به تعدادی از آنان تعلق می گیرد و نوعا در چنین فرایندی برندگان خوشحال و بازندگان از این که اموالشان به صرف قرعه نصیب گروهی غیرمستحق شده است، ناراضی اند . به جهت همین نکته است که وقتی از حضرت امام خمینی از ماهیت بلیطهای اعانه ملی (21) که ادعا می شد جهت امور خیریه مصرف می شود استفتا گردید جواب دادند:

اگر فرضا یک شرکت یا مؤسسه پیدا شود و برای اعانت به مؤسسات خیریه از قبیل بیمارستان یا مدارس اسلامی بلیطهایی منتشر کند و مردم هم برای اعانت این مؤسسات مبلغی بدهند و آن شرکت از مال خودش یا وجوهی که از انتشار بلیط به دست می آید، با اجازه تمام پول دهندگان مبلغی به اشخاصی که قرعه به نام آن ها بیرون می آید بدهد مانع ندارد، لکن این مجرد فرض است و بلیطهایی که اکنون فروخته می شود و قرعه کشی هایی که اکنون عمل می شود به این نحو نیست و پول بلیط و قرعه حرام است . (22)

در این فتوا حضرت امام راه خروج از قمار و حرمت را در این می بینند که یا جوایز از اموال و دارایی خود مؤسسه پرداخت شود و یا این که تمام کسانی که پول داده اند اجازه چنین کاری را بدهند، و روشن است که صورت دوم فرضی بیش نیست; چرا که به یقین حداقل برخی از کسانی که به قصد برنده شدن اقدام به خرید اوراق مذکور می کنند، بعد از قرعه کشی هیچ رضایتی ندارند که پولشان به صرف قرعه در اختیار افرادی قرار گیرد . به عبارت دیگر، رضایت آنان موقع خرید همانند رضایت قمارباز قبل از قمار است، یعنی رضایت به شرط برنده شدن، و وقتی متوجه می شوند که برنده نشده اند رضایتشان از بین می رود . بر این اساس اگر جوایز از محل درآمد اوراق باشد حداقل شبهه قمار وجود دارد .

ثانیا، کمیت و کیفیت جوایز به گونه ای است که غالب خریداران اوراق، به تصاحب چند جایزه ردیف اول چشم دوخته اند و روشن است که چنین جوایزی نصیب تعداد انگشت شماری می شود و همیشه بعد از قرعه کشی خیل عظیمی خود را بازنده و مال باخته تلقی می کنند که اثر روانی تخریب کننده ای خصوصا روی جوانان دارد .

بنابراین پیشنهاد می شود:

1- جوایز از محل بودجه عمومی آن سازمان و توسط دولت پرداخت شود; به این معنا که دولت اسلامی جهت نهادینه کردن انفاق و گسترش صدقات، هر ساله جوایزی را برای کمک کنندگان به محرومان در بودجه سازمان مربوطه (مثلا سازمان بهزیستی) در نظر گیرد . در این صورت کلیه وجوه جمع آوری شده از طریق توزیع کارت ها، به مصرف نیازمندان می رسد و هیچ فردی احساس نمی کند که وجوه انفاقی او بی جهت و به صرف قرعه در اختیار دیگری قرار گرفته است . (23)

2- کمیت و کیفیت جوایز معقول و متعارف باشد; به این معنا که به جای پرداخت مبالغی غیرمتعارف به تعدادی انگشت شمار (برای مثال یک جایزه سی میلیون تومانی، چند جایزه) . . . تعداد جوایز را افزایش داده مبلغ آن را کاهش دهند و این اگر چه در کوتاه مدت ممکن است اثربخش نباشد لکن در بلندمدت بهتر پاسخ می دهد; به جهت این که بعد از چند دور قرعه کشی و برنده شدن افراد زیادی، این ذهنیت برای خیلی افراد شکل می گیرد که امید زیادی برای برنده شدن وجود دارد .

3- سعی شود نوع جایزه با عمل خیرخواهانه تناسب داشته باشد; برای مثال، اگر در آگهی تلویزیونی به جای تبلیغات فعلی، وقتی اعلام شود با قرعه کشی جوایز دوره . . . ارمغان بهزیستی پنج خانواده برای حج تمتع، پنجاه نفر برای حج عمره، و دویست نفر برای زیارت مشهد مقدس و . . . برگزیده شدند، قطعا اثر معنوی بالایی برای جامعه ایجاد می کند .

نتیجه این که اگر پیشنهادهای فوق اعمال شود افراد با اهدای بخشی از اموال خود به جهت حمایت از مستمندان برگه هایی را به عنوان رسید مشارکت در همیاری ملی دریافت می کنند (نه این که خریداری کنند) سپس دولت برای تشویق افراد خیر و نهادینه کردن انفاق قرآنی جوایزی را به قید قرعه می پردازد . روشن است که در این صورت نه شبهه قمار مطرح می شود و نه شبهه اکل مال به باطل . از طرف دیگر، انفاق های مردم به صورتی که قرآن سفارش کرده با برنامه ریزی، بدون منت و آزار و بدون خودنمایی و ریا در اختیار مستحقان واقعی قرار می گیرد .

پی نوشت ها:

1) بقره (2) آیه 261 .

2) همان، آیه 265 .

3) ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه (تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374) ج 2، ص 327 .

4) بقره (2) آیه 264 .

5) همان آیه 267 .

6) حویزی، تفسیر نورالثقلین (قم، اسماعیلیان، 1373) ج 1، ص 287 .

7) طبرسی، تفسیر مجمع البیان (بیروت، داراحیاءالتراث العربی، 1412 ق) ج 1 و 2، ص 490 .

8) ر . ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، همان، ص 333 .

9) محسن قرائتی، تفسیر نور (قم انتشارات در راه حق، 1375) ج 1، ص 538 .

10) بقره (2) آیه 271 .

11) ناصر مکارم شیرازی و دیگران، همان، ص 315 .

12) محمدحسین طباطبائی، تفسیرالمیزان (بیروت مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1417 ق) ج 2، ص 402 .

13) طبرسی، همان، ص 496 .

14) محسن قرائتی، همان، ص 543 .

15) بقره (2) آیه 262 .

16) ناصر مکارم شیرازی و دیگران، همان، ص 317 و 318 .

17) همان، ص 318 .

18) بقره (2) آیه 263 .

19) ناصر مکارم شیرازی و دیگران، همان، ص 320 .

20) طبرسی، همان، ص 414 .

21) قبل از انقلاب، بلیطهایی به عنوان «بلیط بخت آزمایی » منتشر می شد، افراد با خرید آن ها در قرعه کشی شرکت می کردند و وجوه جمع آوری شده بعد از کسر هزینه های مؤسسه ناشر بلیطهای مذکور، با قرعه کشی بین افرادی تقسیم می شد . این عمل از سوی مراجع وقت، قمار و حرام اعلام شد، بعد از آن مؤسسات مذکور جهت حل مسئله اعلان کردند که بخشی از وجوه جمع آوری شده را در امور خیر مصرف می کنند و به دنبال آن اسم بلیطها را هم به بلیطهای اعانه ملی تغییر دادند .

22) امام خمینی، توضیح المسائل، مسئله 2870 .

23) شایان ذکر است پرداخت جوایز از محل بودجه سازمان مربوطه به جای پرداخت از محل درآمد اوراق، گرچه از جهت فقهی و حقوقی موجب تفاوت شده و شبهه قمار را از بین می برد ولی از جهت بار مالی، برای سازمان تفاوتی ایجاد نمی شود و تنها یک جابه جایی در ردیف های هزینه پیش می آید . در نتیجه این پیشنهاد هزینه جدیدی برای سازمان مربوطه و دولت ایجاد نمی کند، به این معنا که بودجه چنین سازمان هایی که از محرومین و مستمندان حمایت می کنند از دو منبع دولتی و فروش اوراق مذکور تامین می شود، پس سازمان مربوطه می تواند به جای این که هزینه جوایز را از محل درآمد اوراق بپردازد، از بخش بودجه دولتی بپردازد در نتیجه در جمع بندی تنها یک جابه جایی رخ می دهد و بودجه کل ثابت باقی می ماند .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی