همانطور که اطلاع دارید قسمت اول فصل هفتم بازی تاج و تخت از شبکهی HBO پخش شد. ما نگاهی خواهیم انداخت به رویدادهای مهم چند فصل گذشته، فقط همین جا به وجود خطر اسپویلر یا لو رفتن داستان فیلم را برای عزیزانی که سریال را ندیدهاند اشاره کنم!
فصل ششم گیم اف ترونز با زندانی شدن دنریس تارگرین در دست قبیلهی دوترکی آغاز شد. سرسی به تازگی از عواقب درگیریهایش با کاهن معبد رهایی یافته بود و متوجه شد که دخترش مرسیلا به قتل رسیده است و البته جان اسنو هم مرده بود.
بقیهی داستان هم به مرگ غیرقابل پیشگیری و البته قابل پیشبینی شخصیتهای مختلف داستان پرداخت.
البته همهی چشمها به قلعهی سیاه دوخته شده بود. جایی که جان اسنو بعد از دو قسمت دوباره زنده شد که البته این یکی را همه پیشبینی میکردند. بعد از اینکه جان اسنو قاتل خود را اعدام کرد دیدار او با خواهرش سانسا یک هدیهی الهی بود. سانسا نیز از چنگال رمزی بولتن فرار کرد. رمزی نیز با کشتن پدرش به حاکمیت شمال رسید و در یک حرکت وحشتناک، نامادری و برادر نوزادش را کشت. او حتی ریکان استارک برادر سانسا را نیز اسیر خود کرد.
زمانی که جان اسنو و رمزی در نبردی به نام «نبرد حرامزادهها» در مقابل هم قرار گرفتند نبرد با مرگ ریکان آغاز گردید. البته نبرد برای جان اسنو به خوبی آغاز نگردید و در نهایت با کمک شوالیههای ویل به پیروزی جان اسنو به پایان رسید. این کمک توسط سانسا محقق شد و باعث شد خواهر و برادر به وینترفل برگردند و در نهایت جان اسنو به عنوان پادشاه شمال انتخاب گردید. البته اختلاف نظرهایی نیز بود چرا که لرد بیلیش میخواست که سانسا به عنوان حاکم شمال منصوب شود و با کمک او تخت آهنین را به تصاحب خود درآورد.
برای جان اسنو هم یک خبر جالب داریم: در یکی از الهامهایی که بران استارک داشت متوجه شدیم که جان اسنو فرزند ند استارک نیست بلکه پسر خواهر لیانا و همسرش ریگار تایگرین است. ریگار برادر بزرگتر دنریس تایگرین است و به این سبب جان میتواند ادعای مهمی برای تصاحب تخت آهنین خواهد داشت.
بران استارک در اغلب این فصل در حال یادگیری از کلاغ سه چشم بود. او فهمید که وایت واکرها توسط فرزندان جنگل برای محافظت در برابر انسانها به وجود آمدند. او همچنین در یکی از این الهامهایی که داشت سبب شد تا پادشاه شب محل اختفای او را پیدا کند و باعث مرگ غمانگیز هودور، کلاغ سه چشم و کودکان جنگل شد. در این میان عموی او بنجن استارک هم پیدا شد و به کمک او آمد.
آریا آخرین بازمانده استارکها نیز به وستروس بازگشت و با تواناییهایی آدمکشی که به دست آورده آمده کشتن دشمنان میشود. اولین قربانی او والدر فری بود که در حادثه عروسی خونین نقش داشت.
در شرق دنریس زندانی بیوههای کال شده بود البته او زیاد در اینجا باقی نماند و به مرین بازگشت. او دو اژدها را آزاد و تریون لنیستر را به عنوان مشاور اعظم خود انتخاب کرد. البته تئون و یارا گریجوی نیز به عنوان متحد به او ملحق شدند. همچنین خاندان تایرل و مارتل نیز برای انتقام از سرسی به این اتحاد پیوستند. صحنهی آخر این فصل مصادف شد با حرکت ناوگان دنریس و سه اژدها که به سمت وستروس در حال حرکت بودند.
سرسی در این فصل کار بسیار بزرگی انجام داد او با استفاده از مواد آتشزا در معبد تمام دشمنان خود از جمله: کاهن معبد، عروسش و عموی خود را به همراه بقیه منفجر کرد. در انتهای فصل او به عنوان ملکه روی تخت آهنین نشست. جیمی هم بیاطلاع از این رویداد وارد پایتخت شد و شاهد تاجگذاری خواهرش بود. جالب خواهد بود که بدانیم در این فصل رابطهی این دو با وجود مرگ سه فرزندشان چگونه خواهد بود!
مطمئن هستم که این فصل هم دیدنی خواهد بود.
منبع: nytimes