اشاره
پیش از این مژده دادیم به آمدن بهار خرمی که اشتیاق دیدارش، امید همه دل های شکسته بوده است . کسی که حضور سبزش، زمین و زمان را پذیرای جشنی بزرگ و با شکوه خواهد کرد .
آقا و مولایی که وقتی بیاید:
- در بین همه مردم، صفا و صمیمیت ایجاد می کند .
- در دولت حقش، هیچکس بدهکار نمی ماند و او همه قرض ها را ادا می کند .
- از برکت قدم هایش، دام ها فراوان می شود و زمین چند برابر محصولات خودش را می رویاند .
- در بین مردم به حکم خدا داوری می کند و در داوری های خود از لغزش و اشتباه مصون است .
- فتنه های جانکاه به دستش آرام و ساکن می گردد و او همه مملکت اسلامی را با امنیت و آسایش، تحت سیطره خود اداره می کند .
- و دست (رحمتش) را بر سر مردمان می گذارد و خردهای آنان را به کمال می رساند .
اینک می خواهم از هدیه دیگر این جشن فرخنده و مهمانی باشکوه که به همین زودی فرا می رسد، برایت بگویم . هدیه و عمت بزرگی که نصیب همه مردم جهان خواهد شد .
هدیه هفتم:
وقتی در آیات شریفه قرآن دقت می کنی و به آن دسته از آیاتی می رسی که از برپایی عدالت در زمین سخن می گویند (1) ، هیچ از خودت پرسیده ای که اگر قرار بوده هدف نهایی از فرستادن این همه پیامبران و اولیاء الهی برپا داشتن عدالت در زمین باشد، پس چرا هنوز این اتفاق جهانی روی نداده است؟ مگر می شود اراده خداوند بر چیزی که به آن وعده داده است تعلق نگیرد و وجود خارجی پیدا نکند؟
با این همه جرم و جنایت ها، بی عدالتی ها، حق کشی ها و مظلومیت ها که هر روزه در گوشه و کنار جهان رخ می دهد و همه ما شاهد آن هستیم و با وجود حکومت ها و رژیم های مقتدر و زورمندی که ظالمانه بر مردم تحمیل شده اند، شاید بعید به نظر برسد که در روزگاری نه چندان دور حکومتی جهانی که بر پایه عدل و داد استوار است، تحقق پیدا کند . روزگاری که در آن پدران و مادران در حق فرزندان خود به عدالت رفتار کنند و فرزندان در رعایت حقوق والدین خود کوتاهی و سستی نداشته باشند; صاحبان شرکت ها و مؤسسات برای کارمندان خود و کارمندان برای مردمی که با آنها سر و کار دارند، قائل به حقوقی باشند که بر عهده آنها نهاده شده است، و در میان ساکنان آپارتمان ها یا همسایگان و اهالی یک محله، هیچکس نسبت به حقی که از دیگران بر گردن دارد، شانه خالی نکند . شاید تصور دورانی اینچنین که در آن احقاق حق به طور کامل صورت می گیرد کمی مشکل باشد، اما غیر ممکن نیست، چنانکه وعده های الهی و نویدهای پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) هرگز تخلف پذیر نبوده است .
همه ما ایمان داریم که وقتی ظهور تحقق می یابد، صلح و صفا و دوستی سراسر زمین را فرا می گیرد و عدالت عالم گیر می شود . این باور و یقین و اعتقاد قلبی همه ماست که با حضور دائمی آن مصلح عادل، آیات شریفه قرآن که به برپایی میزان عدالت در میان همه مردمان مژده داده اند، تعبیر می شود .
پس بیا آرزو کنیم تا آن خورشید تابان، هر چه زودتر در آسمان چشم جهانیان طلوع کند، بزرگمردی که از برکت وجود مقدسش زمین با قسط و عدالت و نور ... پر می شود . (2) پیشوای عادلی که دستور می دهد که عدل و احسان را شیوه خود سازند و آنها را فرمانروایان کشورهای جهان می گرداند . (3)
بیا تمام نیرو و توانمان را به کار بگیریم تا مقدمات و شرایط ایجاد و برقراری آن حکومت عدل جهانی هر چه زودتر فراهم شود .
بیا دعا کنیم تا از لذت درک آن دوران درخشان بی نصیب نمانیم . دورانی که در آن خداوند به وسیله مصلح موعود، زمین را از هرگونه ظلم و ستم پاک می گرداند . (4)
عصر روشنی که در آن «حق به صاحب آن بازگردانده می شود» و «همگان از حکومت حق شادمان می گردند .» (5)
روزگار با شکوهی که در آن خداوند به دست قائم آل محمد (ص) آفاق جهان را روشن می سازد و آرامش و صلح را از کران تا کران برقرار می کند، ... چهره دنیا خندان (می گردد) ... و در روی زمین از ستمگران جنایتگر، منکران طغیانگر و دشمنان تجاوزگر ... کسی باقی نمی ماند . (6)
باز هم هدیه؟
نه، عجله نکن! می دانم که با یک دنیا اشتیاق، دستان التماست را باز کرده ای تا از هدایایی که به دست مبارک امام عصر (عج) عطا می شود، بهره بیشتری ببری . می دانم که دل عاشقت، چشمانت و همه وجودت بیقرار رسیدن به آرامشی شیرین در سایه آن حکومت موعود است، اما اگر لیاقت، شایستگی و آمادگی پذیرش هدیه و نعمتی را نداشته باشیم و به ما عنایت شود، چقدر قدر آن را می دانیم؟ آیا ناشکری و ناسپاسی نمی کنیم؟
قبل از آغاز این جشن فرخنده، نوید و مژده هدایایی از آن را به تو دادم، اما حالا باید صبر کنی . نمی شود که بدون آمادگی، بدون شیرینی و شربت، بدون پذیرایی، بدون چراغانی و ... دستان خالی مان را از هدایای این جشن پر کنیم . باید التماس کنیم، باید اول سور و سات جشن را تدارک ببینیم . باید سراسر خیابان ها و خانه های کوچک و بزرگ دنیا را چراغانی کرد . اما این چراغانی با همه چراغانی ها فرق می کند . اینجا ریسه های کوچک و بزرگ رنگی در کار نیست . این چراغانی، حلقه های به هم پیوسته رشته دوستی و محبتی است که بین ما و آن میزبان موعود کشیده می شود; رنگین کمانی از عشق و شور و امید است که از قنوت دستان ما تا آسمان نگاه او پل می زند .
حالا خوب فکر کن اگر قرار باشد کسی را به مهمانی دعوت کنیم و حضورش را جشن بگیریم، انجام چه کارها و فراهم آوردن تدارکاتی لازم و حتی ضروری و فوری است؟
فکر کن کسی که می آید هم مهمان قلب های شکسته ماست و هم خودش میزبان و صاحب مجلس است . صاحبخانه بزرگی که ما را به مهمانی باشکوه خویش دعوت می کند; جشن و مهمانی بزرگی به وسعت همه عالم .
حالا که قرار است تمام مردم جهان در این جشن شرکت داشته باشند، دلت نمی خواهد جزو اولین کسانی باشی که صاحبخانه، دعوتنامه جشن را برایشان می فرستد؟
آرزو نمی کنی جزو محبوب ترین کسانی باشی که حضورشان در این مهمانی باعث خوشحالی و خرسندی صاحبخانه می شود؟
پس بیا تا برای برپایی هر چه باشکوهتر این جشن جهانی، از هر چه در توان داریم، دریغ نکنیم، بیا برای استقبال از مولایمان، بیشتر از همیشه آماده و مهیا شویم . بیا از همین حالا خدمتگزار آقا باشیم .
راستی چگونه خود را برای آن جشن آماده کرده ای؟ چه مقدماتی را برای حضور صاحب آن مهمانی بزرگ، تدارک دیده ای؟ برای دعوت هر چه بهتر و بیشتر مهمانان، چه فکرهایی داری؟
منتظر می مانم تا برایم بنویسی ...