گفت وگو با منصوره اتحادیه
انتخاب، 13/5/82
نمی توان مشروطه را واقعه ای دانست که به یک باره وارد فضای سیاسی جامعه ایران شد . ایجاد عدالتخانه و سازوکارهای اجرایی آن، حدود پنجاه سال قبل از مشروطه، یکی از موضوعات مورد بحث روشن فکران و متفکران بوده است . در روزگار مشروطه، مسائلی چون گرانی و ظلم وجود داشت که سبب شد مردم خواستار عدالت شوند; زیرا در آن زمان، اساسا قانون و دادگاهی برای تظلم خواهی وجود نداشت و اجرای عدالت به میل حکام صورت می گرفت . اما بحث دموکراسی و رای و تشکیل پارلمان، که بعدها در ایران به صورت جدی مورد توجه قرار گرفت، از سوی کسانی طرح شد که با دنیای خارج ارتباط داشتند و با مطالعه کتاب، با این مفاهیم آشنا شده بودند . انقلاب مشروطه، برخلاف آنچه درباره نقش و دخالت انگلیسیان در آن گفته می شود، از انقلاب روسیه تاثیر پذیرفته است . بدین ترتیب، ریشه های مخالفت با مشروطه نیز روشن می شود . اساسا علت مخالفت شیخ فضل الله نوری با مشروطه در این بود که فهمیده بود چه اتفاقی در حال وقوع است . او در یکی از لوایح خود گفت: «من با این مجلس مخالفم، من با این وکلا مخالفم و با نهیلیسم و ناتورالیسم و سوسیالیسم مخالفم » . این مسائل در آن زمان، کاملا وجود داشت . البته افکار مذکور در قالب های اسلامی به خورد مردم داده می شد . قبل از مشروطه، روحانیون با روشن فکران همسو بودند; اما پس از مشروطه و زمانی که قوانین مشروطه به اجرا گذاشته شد، تضاد به وجود آمد .