شناسه : ۳۸۴۵۰۲ - یکشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۰۷
جمع میان پنج تن
با گرامیداشت پنجم جمادی الاول میلاد خجستهی حضرت زینب (ص) و روز پرستار؛
با گرامیداشت پنجم جمادی الاول میلاد خجستهی حضرت زینب (ص) و روز پرستار؛
اگر نامت را زینب نهادند؛ چون به راستی زین اب بودی ولی مگر علی(ع) را میتوان توصیف کرد که توصیف تو آسان باشد؟! برای توصیف تو همان بس که دختر زهرا(س) و تربیت شدهی خاندان علوی هستی.
ای زینت پدر و هم زینت مادر؛ عظمت تو را آنگاه که مادر در محراب نماز دست نیاز به آستان حضرت دوست برمیداشت و برای رهایی غفلت زدگان از وادی جهل دعا میکرد و تو آمین میگفتی، آنگاه که همچون مادر به استقبال شانههای خسته پدر از هجوم نامرادیها میرفتی تا ام ابیهی دیگری باشی، آنگاه که دستهای کوچکت با گردش دستاس خانه را میگرداند، آنگاه که با هر نفست عطر یاس را در فضای خانه جاری میکردی و ... آنگاه که در کربلا توفان به پا کردی و شکیبایی، صبوری، ایثار، استقامت و استواری را تفسیر نمودی و در کوفه و شام، فصاحت و بلاغت را معنا نمودی؛ برای مردمان شگفت نباید بود، چرا که از جمع میان پنج تنی که نامت را خدایت بر میگزیند زینب (ص).([1])
بارها از خود پرسیدهام چرا هرگاه میخواهم برای تو بنگارم ناگاه کربلا در برابرم مجسم میشود و شیرزنی که با دست خویش لباس رزم بر تن فرزندانش میکند تا فدایی راه برادر شوند، برادری که قرآن ناطق است و اسلام راستین! شیرزنی که چون پیکر غرق به خون فرزندانش را میآورند؛ پای از خیمه بیرون نمینهند، امّا همین که پیکر برادرزاده را به سوی خیمهها میآورند، وامحمدا سر میدهد و ...
عظمت تو را باید از تل پرسید آنگاه که بسمل تپیده در خون را میبیند، خنجری که بوسهگاه پیامبر(ص) بوده را زیر تیغ کین مییابد؛ تنها زانو میزند که اللّهمّ تقبّل منّا هذا القلیل القربان!...
و همه چیز را باید از کربلا پرسید که او خود تفسیر شدهی توست: ما رأیت الاّ جمیل!...
و معرفت تو را همین جمله بس است که قد عجبت من صبرک ملائکة السماوات([2])