ماهان شبکه ایرانیان

شکوه صبر(به مناسبت ۱۵ رجب سالروز وفات اندوه بار زینب کبری(س)، پرورش یافته پنج تن آل عبا)

پویندگان راه بزرگواری و جویندگان گذرگاه اوج گیری به سوی کمال و سعادت، روش بزرگان پیشین را الگو و نصب العین خویش قرار می دهند تا از کارهای شایسته و کردارهای برجسته آنان الهام گیرند.

پویندگان راه بزرگواری و جویندگان گذرگاه اوج گیری به سوی کمال و سعادت، روش بزرگان پیشین را الگو و نصب العین خویش قرار می دهند تا از کارهای شایسته و کردارهای برجسته آنان الهام گیرند.

پیشرفت ملل زنده تاریخ برپایه تاریخ همان بزرگان پی ریزی می شود، چون پاکدامنی ها، سجایای اخلاقی، روشنفکری ها، دانش ها، پند و اندرزها، براساس آن تجلی می کند، پس سزاوار این است که روش ایشان ثبت گردد تا خردمندان آن را نمونه ای برای خویش انتخاب نمایند.

یکی از بزرگان شکوهمند تاریخ، عقیله دودمان وحی، تربیت شده خاندان نبوت، ریحانه امام علی(ع) خواهر شیرزادگان با کرامت او، حضرت زینب کبری(س) است. او دارای شریف ترین نسب، والاترین حسب، کامل ترین شخصیت، پاک ترین دل و بلندترین همت می باشد و می توان او را بهترین الگو برای زنان امروز جامعه ما قلمداد نمود، چرا که نمودار حق و جهاد در راه خدا، نگهدارنده ایمان و عقیده، قهرمان دلیری و شجاعت، جلوه فصاحت و بلاغت، شعله ستیزه جوی باطل و آتش فشانی حق در برابر نیروهای ستمگر و کوبنده دژخیمان زورگو، با منطق راست و درست و تسلیم کننده آن ها بر حق تلخ انکارناپذیر، می باشد. وی تجسم زهد، ورع، علم، عفاف و شهامت است عقیله طاهره ای که پرورش یافته مکتب مادرش فاطمه- سلام الله علیها- مزین به اخلاق اسلامی، چراغ فروزان هدایت، راهگشای معرفت و شناخت و الهام بخش یاری حق و دفاع از حریم مقدس آن است.

 

الف: تولد آن بانوی مکرمه:

آن گاه که چشم به این جهان گشود، پیامبر(ص) او را در آغوش گرفت و نام وی را با وحی آسمانی، «زینب» برگزید. جبرئیل امین ولادت این فرخنده مولود را، بر پیامبر(ص) تهنیت گفت، او غنچه گلی بود که در بوستان وحی شکوفا شد و شمیم او محیط خانه علوی را عطرآگین نمود و بنی هاشم را شادمان کرد.

حاضران در خانه با شگفتی دیدند که چهره پیامبر(ص) اشک آلود و سیمای درخشانش آمیخته با غم و شادی است که حکایت از سرنوشت و پیش آمد سخت و هولناکی می کند که این نوزاد عزیز با آن رو به رو خواهد بود.

 

ب: تربیت و شکل گیری شخصیت آن حضرت:

زینب«س» توسط پنج تن آل عبا تربیت شده است که جای بسی افتخار است و این افتخار کمتر نصیب کسی گشته است. شاید بتوان گفت او تنها دختری است که این چنین توسط پیامبر(ص)، امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) پرورش یافت. این معلمان و مربیان، عالمه غیرمعلمه ای را بار آوردند، که از علم، درایت و حکمت او جهانیان درسها گرفته و می گیرند، او از مدرسه ای بیرون می آید که فروغ دانش و اخلاق و بلند پروازی و دلیری و یاری حق از آنجا پرتوافکن می شود، لباس شکوه و بزرگواری را پوشیده و برتریها و توانائی ها را گرد آورده و در خانه ای به کمال رسیده که دنیا را با فروغ خود روشن گردانیده است، خانه ای که بحق پشتوانه ایمان است و آسمان نبوت، فیض ربانی را به آنجا میریزد و با شمیم قدسی عطرآگینش می سازد.

او در عفت و حجاب به جایی رسید که همسایگان صدایش را نشیدند، واحدی از نامحرمان در روز روشن او را ندیدند و آن گاه که شب، پرده های تاریکش را می افکند و چشم مردم به خواب می رفت به همراه پدر آهنگ زیارت قبر جدش حضرت محمد(ص) را می نمود. او از همان کودکی با غم و سختی آشنا شد هنوز غم از دست دادن پیامبر(ص) از چهره زینب که پنج سال بیش نداشت برطرف نشده بود که مادرش آن گنج معرفت و آموزگار معارف الهی، از دنیا رخت بربست و به دیار باقی شتافت.

 

ج: ازدواج بانوی خردمند بنی هاشم:

وقتی که زینب(س) به سن ازدواج رسید، پدرش امام علی(ع) برای او کسی را که در شرافت خانوادگی، شایسته همسری او بود برگزید و از میان خواستگاران فراوان، عبدالله بن جعفر را شایسته دید، پدر عبدالله جعفربن ابی طالب ذوالجناحین، و ابوالمساکین، لقب داشت و برادر تنی امام علی(ع) و محبوب پیامبر(ص) بود، ثمره این ازدواج مبارک، چهار پسر به نام های علی، محمد، عون، عباس و دو دختر بود.

ازدواج زینب میان او و پدر و برادرانش جدائی نیانداخت، امام علی(ع) آن دو را همچنان نزد خود نگاه داشت تا وقتی که زمامدار مسلمانان شد و به کوفه آمد و زینب و عبدالله هم با آن حضرت به کوفه منتقل شدند. این زندگی ادامه داشت اما طولی نکشید که رنجی دیگر بر رنج های زینب افزوده شد، و آن، مشاهده شهادت پدر بزرگوارش بود و پس از مدتی هم مظلومیت و شهادت برادرش امام حسن را نظاره گر بود.

 

د: هجرت به همراه برادرش امام حسین(ع):

هنوز از شهادت امام حسن(ع) شش سال نگذشته بود که معاویه آشکارا مردم را برای پس از مرگش، به بیعت با یزید دعوت کرد، در میان مردم چند نفر از جمله امام حسین(ع) از این بیعت سرباز زدند و چهار سال بدین منوال گذشت، پس از مرگ معاویه، یزید به والی مدینه نوشت که برای او از امام حسین(ع) بیعت بگیرد ولی امام حسین(ع) به همراه خواهرش زینب (س) و عده ای از بنی هاشم راهی مکه، حرم امن الهی گشت که این آغاز هجرت زینب(س) به همراه برادر و یارانش بود و در این سفر حضرت زینب(س) چون پرستاری، ملازم برادرش امام حسین(ع) بود و به عنوان تکیه گاهی برای آن حضرت در مشکلات، محسوب می شد. او در راه دفاع از آن حضرت دو فرزند خویش به نام های عون و محمد را فدا کرد. (1)

او در تمام مراحل واقعه کربلا یار و یاور برادرش امام حسین(ع) بود و در تمام سختی های روز عاشورا چونان کوهی استوار بود و همه مصائب را تحمل کرد، تا این که در دانه رسول خدا(ص) و عزیز مادرش فاطمه زهرا(س) یعنی برادرش امام حسین(ع) به شهادت رسید و هنگام وداع با بدن بی سر برادر چنان ناله و شیون سرداد که قره بن قیس تمیمی گوید: اگر هر چه را فراموش کنم، سخنان زینب دختر فاطمه(س) را که در آن لحظه برای برادرش حسین(ع) بر زبان جاری می ساخت فراموش نخواهم کرد. (2) به خدا سوگند که بی قراری ما و سخنان زینب هر دوست و دشمنی را به گریه واداشت. (3)

 

هـ: سرپرست کاروان اسیران:

مهم ترین مرحله از مراحل زندگی بانوی کربلا، حضرت زینب(س) سرپرستی کاروان اسیران و رسانیدن پیام واقعه سرخ عاشورا بود و اگر زینب(س) نبود شاید واقعه عاشورا این چنین ماندگار نمی گشت.

پس از ورود کاروان به کوفه و سپس شام، حضرت زینب در مکان ها و مقاطع مختلف زمانی، جنایت و اعمالی را که یزید و ابن زیاد و عمال آن ها بر سر اهل بیت پیامبر(ص) آوردند، بازگو می کرد و رسالت خویش را در مورد عاشورا و امام و برادرش حسین(ع) و دین اسلام به انجام می رسانید، از جمله این موارد می توان به مجلس ابن زیاد و مجلس یزید اشاره کرد. پس از این که یزید در برابر امام سجاد(ع) تنها یادگار عاشورا و امام چهارم و نیز زینب(س) تسلیم شد و خواسته های وی از جمله بازگشت اسیران به مدینه را پذیرفت (4) کاروان اسیران بار دیگر به حرکت درآمد ولی این بار به سوی مدینه الرسول، و زینب با مصائبی دردآور و سنگین پا به حریم نبوی گذاشت، و وای که چه هنگامه ای در سر قبر پیامبر(ص) برپا شد و زینب و اهل بیت پیامبر(ص) چه درد دلها نمودند و دیگران را به حال اهل بیت پیامبر(ص) آگاه کردند.

 

ن: وفات حضرت زینب:

این بانوی زنده کننده عاشورا و حماسه آفرین، بیش از یکسال و نیم پس از برادر شهیدش امام حسین(ع) زنده نماند.(5) و در طول این یکسال و نیم تا آن جا که می توانست از هر فرصتی استفاده می کرد تا واقعه و حماسه عاشورا را در اذهان همگان زنده نگاه دارد و مردم را از عمق فاجعه کربلا آگاه سازد و سرانجام از دار دنیا رحلت کرد، قبر آن حضرت بنابر قوی ترین اقوال در راویه دمشق مزار دلسوختگان و عاشقان حق و حقیقت است. (6)

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان