سرویس فرهنگی فردا؛ محمد یوسفیپور: این دیگر تبدیل به یکی از عادتهای ما شده که هر بار با فرارسیدن سالروز یک واقعه تاریخی به دنبال آثاری بگردیم که باید در ارتباط با این موضوعات در عرصه سینما و تلویزیون تولید میشد ولی هنوز هیچکاری در ارتباط با آنها صورت نگرفته است.
انبوهی از سوژههای استراتژیک و مهم که باید در طی این سالها از دل آنها انواع و اقسام فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی جذاب تولید میشد ولی در عوض آن کوهی از فیلمهای اجتماعی تلخ به بهانه واقعنمایی و نشان دادن حقایق جامعه به خورد مردم داده شد؛ گویا که آنچه که در تاریخ بر سر این کشور و مردمش آمده است اساسا جزئی از حقایق نیستند!
این انتقاد به ویژه در ارتباط با موضوعی همچون پرونده هستهای کشورمان که چیزی در حدود 14 سال از آغاز آن میگذرد و اتفاقات بسیاری در مسیر به نتیجه رسیدن آن افتاد نیز قابل طرح است. پروندهای که تلاشهای بسیاری برای به ثمر نشستن آن صورت گرفت و در مسیر آن چهار نفر از بهترین دانشمندان این آب و خاک به شهادت رسیدند و حالا حداقل حق آن بر گردن اهالی فرهنگ و هنر آن است که برای حفظ اسناد این واقعه تاریخی و معرفی فعالیتهای صلحآمیز کشورمان و البته خباثت طرف غربی در جریان بررسی این پرونده که منتج به شهادت این 4 دانشمند کشورمان شد به تولید آثاری مرتبط با این موضوع بپردازد.
با این همه در این زمینه نکات جالب توجهی وجود دارد که به نظر میرسد توجه به آن میتوانست وضعیت فعلی بیتفاوتی سینمای ایران را نسبت به چنین موضوعات مهمی تغییر دهد.
1. پیش از این در
گزارشی در ارتباط با شهدای هفتم تیر به این موضوع اشاره کردیم که یکی از اصلیترین دلایل عدم ورود سینماگران به این حوزه نبود ظرفیتهای درامتیک در این زمینه است. بهانهای که در ارتباط با شهدای هستهای نیز تکرار شده است؛ این در حالی است که تجربه نشان داده بسیاری از آثار موفق سینمای ایران با موضوع مشابه به این (ترور دانشمندان و شخصیتهای مهم) تولید شدهاند.
2. سینمای ایران در حالی نسبت به موضوع مهم مذاکرات هستهای و سرنوشت آن تا به امروز سکوت کرده است که این موضوع تاکنون در چندین فیلم و سریال خارجی مورد توجه قرار گرفته است. سریالهایی همچون 24، فیلم سینمایی تبدیل شوندگان3، تغییر بازی و سقوط کاخ سفید تنها چند نمونه از آثاری هستند که با موضوع ایران هستهای و سرنوشت آن تولید شدهاند و البته نباید انتظار داشت که وقتی غربیها فیلمی در این زمینه بسازند؛ مصالح و منافع خود را بر ما ترجیح بدهند و از واقعیتهای این پرونده صحبت کنند.
3. در سینمای ایران تا به امروز فقط دو فیلم سینمایی با موضوع ترور دانشمندان هستهای کشورمان تولید شده است. دو فیلمی که مورد اول آن یعنی «روباه» به بدترین شکل ممکن از سوی منتقدان و جشنوارههای حکومتی همچون جشنواره فجر مورد بیتوجهی قرار گرفت و نمونه دوم یعنی «بادیگارد» هم به واسطه سیاسیکاریهای مدیران سینمایی دولت یازدهم از جوایز جشنواره فجر محروم شد؛ شاید به خاطر همین برخورد سرد باشد که بسیاری از سینماگران جوان دیگر انگیزهای برای پرداختن به چنین موضوعاتی ندارند.
4. شاید ذکر همین یک نمونه کافی باشد که سه سال پیش هالیوود با ساخت فیلم سینمایی «تک تیرانداز آمریکایی» از هیولایی به نام کریس کایل که به واسطه کشتن 160 نفر در جنگ عراق به عنوان یک جنایتکار جنگی در حافظ تاریخی به ثبت رسیده است؛ یک اسطوره ساخت. اسطورهای که فیلم زندگیش توانست تبدیل به یکی از پرفروشترین فیلمهای جنگی تاریخ سینما شود؛ اما با قهرمانان واقعی کشورمان چه کردیم؟!