بی تردید یکی از مهم ترین عوامل تربیت و پرورش فضیلت های اخلاقی و نیز تثبیت و انتقال ارزش های فرهنگی و اعتقادی، استفاده از الگوهای مناسب است; چرا که الگو و سرمشق به لحاظ برخورداری از ویژگی های خاصی می تواند به روند حفظ و انتقال فضایل و آموزه های تربیتی سرعت بخشیده و به تعمیق و ماندگار شدن آن ها کمک نماید.
در مجموعه تعالیم اسلام، به ویژه در تعالیم مربوط به مسائل تعلیم و تربیت، نه تنها توصیه و تاکید بر استفاده از شیوه الگویی شده بلکه علاوه بر تبیین مشخصات و ویژگی های یک الگوی مناسب در موارد ضروری مصداق نیز ذکر شده است. علاوه بر این، گاهی راه های بهره برداری از الگوها نیز مورد اشاره قرار گرفته است. از جمله در یک مورد ضمن تشریح جریانات مربوط به جنگ احزاب در قرآن کریم، از شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به عنوان «اسوه حسنه » یاد می شود. می فرماید: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة » (احزاب: 21) به درستی که زندگی و عملکرد رسول خداصلی الله علیه وآله برای شما اسوه و سرمشق نیکویی است، با توجه به مفهوم واژه اسوه، منظور آیه این خواهد بود که اگر می خواهید در مسیر صراط مستقیم قرار گیرید، به رسول خداصلی الله علیه وآله اقتدا کنید و از رفتار و کردار او پیروی و تبعیت کنید. البته، قرآن بلافاصله این هشدار را نیز مطرح می سازد که تنها کسانی می توانند پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله را الگو و سرمشق خود قرار دهند که به خدا و روز رستاخیز اعتقاد داشته باشند و هرگز در لحظات زندگی خویش از یاد خدا غافل نگردند.
با توجه به آنچه گذشت، در شرایط کنونی - که استکبار جهانی و ایادی جیره خوار آن با تمام قوا ارزش های اصیل اخلاقی و اعتقادی مسلمانان و بلکه همه مکاتب الهی را مورد تهاجم قرار می دهند و کوشش می کنند تا از طریق به فراموشی سپردن این گنجینه های عظیم تمدن بشری راه را برای چپاول همه جانبه خود هموار سازند - یکی از مؤثرترین شیوه های مقابله با این حملات ناجوانمردانه، آن است که برای نسلی که از همه بیش تر در معرض نوک تیز تهاجم دشمن قرار دارد. از میان شخصیت های برجسته اسلامی که عملکرد و رفتار و اخلاق ایشان آیینه تمام نمای فرهنگ اصیل اسلامی است; کسانی به عنوان سرمشق و اسوه معرفی شوند تا از طریق اقتدا به ایشان با ترفندهای دشمنان کمالات و ارزش های معنوی به بهترین وجه مقابله گردد.
در این راستا، توجه به حفظ سلامت فکری و اعتقادی قشر بانوان از اهمیت و ضرورت بیش تری برخوردار است; چرا که همواره در طول تاریخ خطرناک ترین نقشه های دشمنان از طریق نفوذ و ایجاد تغییر در نوع تفکر و بینش این قشر از جامعه عملی شده است.
به علاوه، حفظ سلامت بینش و دیدگاه های ارزشی بانوان هر جامعه ای به لحاظ نقش بسیار مهمی که در تربیت نسل جدید دارد، تضمین کننده سلامت فکری و فرهنگی سایر اقشار نیز محسوب می شود.
یکی از چهره های برجسته جهان اسلام، به دلیل برخورداری از ویژگی های منحصر به فرد در تمام زمینه ها می تواند یک الگو به تمام معنی در همه اعصار مطرح شود، حضرت زینب علیها السلام است.
همان گونه که این بانوی گران قدر در یکی از حساس ترین برهه های تاریخ اسلام، از طریق تدبیر و فداکاری و شهامت وانست خطری را که متوجه کیان اسلام بود، برطرف سازد. امروز نیز بانوان جامعه اسلامی می توانند از طریق اقتدا به سیره و عملکرد و فضایل شیرزن کربلا حضرت زینب کبری علیها السلام همه دسیسه های ناجوان مردانه استکبار جهانی را خنثی نمایند.
این نوشتار، که با هدف گرامی داشت سال روز میلاد عقیله بنی هاشم به نگارش درآمده، می کوشد تا پس از مروری کوتاه به وقایع زندگی آن حضرت، اشاره ای نیز به برخی از کمالات و فضایل والای ایشان گردد.
سرگذشت زینب علیها السلام
بنا به قول مشهور، حضرت زینب علیها السلام سومین فرزند فاطمه زهراعلیها السلام در روز پنجم جمادی الاول سال پنجم یا ششم هجری چشم به جهان گشودند. در این زمان، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در خارج از مدینه بودند. امیرالمؤمنین علیه السلام نام گذاری این کودک را به تاخیر انداختند تا رسول خداصلی الله علیه وآله به مدینه برگشتند. آن حضرت به فرمان الهی نام این مولود مبارک را زینب گذاشتند و توصیه فرمودند که این طفل را همواره گرامی بدارید; چون او شبیه جده اش خدیجه کبری علیها السلام است. یعنی همان گونه که حضرت خدیجه علیها السلام در آغاز بعثت با شجاعت و فداکاری متحمل زحمات زیادی شد تا نهال نورسته اسلام حفظ و بارور شود، حضرت زینب علیها السلام نیز با صبر و ایثار و تحمل سخت ترین فشارها از به خطر افتادن اساس اسلام جلوگیری به عمل می آورند. در توصیف آن حضرت می گویند: حضرت در وقار شخصیت چون جده اش حضرت خدیجه علیها السلام و در عفاف و عصمت همانند مادرش زهراعلیها السلام بودند.
زینب کبری تا حدود پنج یا شش سالگی، تحت اشراف شخص پیامبراکرم صلی الله علیه وآله و در آغوش مادر بزرگوارش حضرت زهراعلیها السلام پرورش یافت و از این پس، مسؤولیت تربیت و پرورش او به عهده علی علیه السلام گذارده شد. تا این که در سال هفدهم هجری به همسری پسرعمویش، عبدالله بن جعفر درآمد. آن گاه که مردم با امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام بیعت کردند، حضرت برای یاری پدر از مدینه به کوفه رفت و در مدت پنج سال دوران سخت حکومت علی علیه السلام، همواره یار و تسکین بخش غم های پدر بودند و زنان کوفه را آموزش می دادند... چون علی علیه السلام در محراب عبادت با شمشیر ابن ملجم مرادی ضربت خوردند، پرستاری آن حضرت را برعهده گرفتند و به دنبال شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام و هنگام نوبت مامت برادر بزرگشان امام حسن علیه السلام در کنار برادر قرار گرفتند و آن گاه که امام حسن علیه السلام از کوفه به مدینه برگشتند، به همراه ایشان حضرت زینب علیها السلام نیز به مدینه آمدند. وقتی که در سال پنجاه هجری معاویه حضرت امام حسن علیه السلام را مسموم کرد باز غم خواری و پرستاری برادر با زینب بود و پس از شهادت امام حسن علیه السلام در خدمت امام حسین علیه السلام بودند و زمانی که در سال شصت هجری امام حسین علیه السلام عازم مکه شدند، به همراه آن حضرت از مدینه خارج شدند و از آن لحظه به بعد تا روز عاشورا در خدمت به قیام اباعبدالله علیه السلام تلاش می کردند و لحظه ای از آن حضرت جدا نشدند. نقل می کنند در جریان حرکت به سوی عراق ابن عباس به امام حسین علیه السلام گفت اگر ناگزیر باید به این سفر بروید، حداقل این زنان و بچه ها را با خود نبرید.
در این لحظه، حضرت زینب علیها السلام خطاب به ابن عباس فرمودند:... سوگند به خدا از حسین جدا نخواهم شد، همراه او خواهم بود با او زندگی کرده و با او می میرم. (1)
در روز عاشورا با ایثار چند برادر و فرزند و برادرزاده و... فداکاری در راه خدا را به حدی رساند که حتی ملکوتیان را به تعجب واداشت و از عصر عاشورای سال شصت هجری به بعد رسالت پیام رسانی خون شهیدان و سرپرستی و رهبری اسیران نهضت عاشورا را برعهده گرفت و لحظه ای از حمایت امام زین العابدین علیه السلام غافل نگشت و بارها در این سفر خوف ناک جان آن حضرت را از خطراتی که او را تهدید می کرد نجات بخشید. حضرت زینب با ایراد خطبه های آتشین پایه کاخ های ستم بنی امیه را به لرزه درآورد و در یک کلام، با این کار همه تبلیغات و نقشه های دشمنان را خنثی و نفاق منافقان را رسوا و غفلت غافلان را برطرف ساخت. اگر تلاش بی نظیر و فداکاری کامل زینب نبود، به یقین جریان کربلا را بنی امیه یا به فراموشی می سپردند یا از مسیر حیات بخش خود منحرف می کردند و به قول شاعر:
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ سیل انقلاب
پشت کوه فتنه ها می ماند اگر زینب نبود (2)
آن حضرت سرانجام، پس از انجام کامل این رسالت سنگین یک سال و نیم پس از جریان عاشورا در رجب سال شصت و دو هجری با کوله باری از غم و اندوه چشم از جهان فرو بست.
فضایل و اوصاف زینب علیها السلام
حضرت زینب علیها السلام به اعتراف همه تاریخ نویسان، آراسته به همه فضایل و خصلت های والای اخلاقی و الهی بودند و در سایه این کمالات به مرتبه ای از منزلت انسانی دست یافتند که شایستگی محرم راز الهی و امین ودایع امامت و ولایت بودن را حداقل در بخشی از عمر شریفشان به خود اختصاص دادند. (3) حضرت این را به برکت عنایات خاص الهی و پاکی سرشت و نحوه تربیت و پرورش در دامن پیامبرصلی الله علیه وآله و فاطمه علیها السلام و امیرالمؤمنین علیه السلام و تلاش هایی که در راستای کسب سجایای اخلاقی و به جای آوردن عبادات و فرامین الهی انجام داده بود به دست آورد. القابی که برای آن حضرت نقل شده است به گوشه هایی از عظمت شخصیت این بزرگ بانوی اسلام دلالت دارند. از جمله: عالمه غیر معلمه، نائبه الزهراء، عقیله النساء، الکامله، ولیدة الفصاحة، صدیقة الصغری، معصومة الصغری، صابرة محتسبه، بطلة کربلا، سلیلة الزهراء، امینة الله، محدثه، ناموس کبریا، قرة عین مرتضی، عقیلة بنی هاشم، محبوبة المصطفی، زاهده، عابده، نابغة الزهرا، سر ابیها و...
همان گونه که بیان شد، تک تک این لقب ها به گوشه کوچکی از فضیلت ها و اوصاف برجسته آن حضرت دلالت دارند، به عنوان نمونه، درباره برخی از این اوصاف و کمالات توضیح مختصری در این قسمت ارائه می گردد:
1. خداشناسی و عرفان: بی شک همه کمالات آن حضرت در کل، علاوه بر بیان ابعاد مختلف شخصیت بی نظیر این بانوی بزرگوار، به درجه بالای عرفان و خداشناسی او دلالت دارد. اگر مرتبه توحیدش قریب به مرتبه توحید حضرات معصومان نبود، هرگز نمی توانست سکان دار طوفان کربلا باشد.
هنوز کودکی بیش نبود که از پدر بزرگوارش علی علیه السلام سؤال کرد: آیا مرا دوست داری؟ حضرت فرمودند: بله دخترم; فرزندان ما پاره های جگرهای ما محسوب می شوند. آن گاه زینب علیها السلام عرض کرد: محبت و خدا دوستی با حب فرزندان در قلب مؤمن چگونه جمع می گردد؟ اگر گریزی از این دو امر نیست، باید گفت: دوستی محض از آن خدا و مهرورزی برای فرزندان است. با این بیان، دختر زهراعلیها السلام کمال معرفت خود را در توحید خالص به نمایش گذاشت.
در همان دوران کودکی حضرت زینب علیها السلام، پدر بزرگوارشان به او فرمودند: دخترم! بگو: یک زینب گفت: یک. آن گاه علی علیه السلام فرمودند بگو: دو. در این لحظه حضرت زینب سکوت کردند. چون سکوت ایشان طول کشید علی علیه السلام فرمودند: دخترم! چرا سکوت کردی؟ عرض کرد: پدر جان با زبانی که
گفته ام یک، توان دو گفتن را ندارم. امیرمؤمنان علی علیه السلام از این پاسخ بسیار عمیق دخترشان خیلی خوشحال شدند و او را که در این حال طفلی بیش نبودند، مورد تفقد و محبت قرار دادند. (4)
2. علم و دانش: برای شناخت مقام علمی حضرت زینب علیها السلام می توان به امور زیادی پی برد که از جمله آن هاست:
- خطبه های بسیار بلند و پرمحتوایی که از آن بانوی گرامی به جای مانده است.
- به شهادت همه تاریخ نویسان در کوفه، کلاس های تفسیر و آموزش قرآن داشتند و زن های کوفه را با قرآن و احکام اسلامی آشنا می ساختند.
- راویان بزرگی چون عبدالله بن عباس از او روایت های زیادی را نقل می کند که از جمله این روایات است خطبه تاریخی حضرت زهراعلیها السلام، این در حالی است که زینب در زمان خوانده شدن این خطبه پنج یا شش سال بیش تر نداشتند و ابن عباس با این عبارت از آن حضرت در روایاتی که از او نقل می کند، یاد کرده است: «حدثنی عقیلتنا زینب (5) «بانوی فهیم و اندیشمند ما زینب بر من چنین روایت کردند.» و برخی از او با تعبیر حبر و بحر یعنی سرشار از علم و دریای علم یاد می کنند. حتی زمانی که در مجلس یزید آن خطبه آتشین را بیان کردند، یزید درباره اش گفت: اینان خاندانی هستند که فصاحت و دانش و معرفت را از پیامبر به ارث برده اند و آن را با شیر مادر نوشیده اند. (6) و از شیخ صدوق روایت شده است که زینب به جهت علم و دانش زیادی که داشتند، از سوی امام حسین علیه السلام نیابت خاص داشت و مردم در مسائل شرعی (حلال و حرام) به ایشان رجوع می کردند. در یک مورد نقل شده است روزی امام حسن و امام حسین علیهما السلام درباره بعضی از سخنان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با هم گفت وگو می کردند، حضرت زینب علیها السلام وارد شدند و در بحث ایشان شرکت کردند و مساله را با تمام صوری که داشت با تفصیل تمام تبیین فرمودند. حضرت امام حسن علیه السلام وقتی این توانایی فوق العاده خواهر را دیدند، خطاب به او فرمودند: «انک حقا من شجرة النبوة و من معدن الرسالة...» (7) به راستی که تو از درخت نبوت و معدن رسالت هستی.
3. عبادت و بندگی: گرچه سراسر زندگی حضرت زینب علیها السلام برای حفظ و احیای معارف اسلامی سپری شد، که همه آن ها با هدف اطاعت از اوامر الهی انجام می گرفت اما آن حضرت در عبادت به معنی خاص نیز از موقعیت برجسته ای برخوردار بودند. در سخت ترین شرایط نیز به طور کامل به انجام وظایف عبادی اهتمام می ورزیدند.
حضرت سجادعلیه السلام می فرمایند:عمه ام زینب در جریان حادثه کربلا با آن همه مشکلات حتی در شب عاشورا و شب یازدهم محرم نیز نماز شب را ترک نکردند. (8) امام حسین علیه السلام به اندازه ای به خلوص و بندگی زینب اعتقاد داشتند که هنگام وداع خطاب به او فرمودند: یا اختاه لا تنسینی عند نافلة اللیل. (9) خواهرم مرا در نماز شب خود فراموش مکن.
باز امام سجادعلیه السلام می فرمایند: عمه ام زینب در طول راه کوفه و شام، همواره نماز شب را به پا می داشت. در برخی از منازل بین راه می دیدم که او از فرط خستگی و رنجوری ناشی از آزار دشمن، نمازهایش را در حال نشسته می خواند. (10)
همه این وقایع به خوبی از اهتمام کامل حضرت زینب به عبادات خبر می دهد و درست به دلیل برخورداری از این ویژگی بوده است که یکی از القاب آن حضرت «عابده آل علی علیه السلام » انتخاب شده است.
4. شجاعت و شهامت: برخورد حضرت زینب علیها السلام در برابر دشمنان بسیار اعجاب انگیز است. وی با ستمگران با تمام وجود به مبارزه برخاست در حالی که آنان در اوج عظمت و اقتدار بودند. خطبه بی نظیری را در حضور دژخیمان ایراد نمود و جاعت بی مانندی را از خود به نمایش گذاشت.
یکی از نویسندگان در آن باره می نویسد: برخورد و عکس العمل زینب در برابر دشمنان بسیار اعجاب انگیز است آنان در حالی که در اوج قدرت بودند، به تندی برخورد کرد. زینب شیرزنی از خاندان بنی هاشم است، آن چنان با صدای بلند ندا سرداد که کاخ سلطنت امویان ستمگر و غاصب از جای کنده شد و در مجلس یزید سفاک سخنرانی مهمی انجام داد که او و اطرافیانش را مفتضح نمود. (11)
5. حجاب و عفاف: زینب کبری علیها السلام در رعایت عفاف همانند مادر بزرگوارشان بی بدیل هستند. مرحوم علامه مامقانی می نویسند: زینب در حجاب و عفاف یگانه است احدی از مردان در زمان پدرش و برادرانش تا روز عاشورا او را ندیده بودند. (12)
فردی به نام یحیی مازنی می گوید: من در مدینه مدت زیادی در همسایگی حضرت علی علیه السلام به سر می بردم، اما در این مدت به خدا قسم هرگز زینب را ندیدم و حتی صدای او را هم نشنیدم. (13)
آن حضرت نه تنها در حالت عادی بلکه در بحرانی ترین لحظات زندگی خود به مساله حجاب و عفاف اهتمام کامل داشتند. فردی روایت می کند: «وقتی اسرای کربلا را وارد کوفه می کردند امام سجاد را دیدم که بر شتری بدون روپوش سوار کرده اند ... در این هنگام بانویی را دیدم که بر شتر برهنه ای سوار است سؤال کردم که او کیست؟ جواب دادند: او زینب کبری است. این بانو خطاب به مردم کوفه می گفت: ای مردم چشم های خود را از ما بپوشانید آیا از خدا و رسولش شرم نمی کنید به حرم و خاندان پیامبرخداصلی الله علیه وآله در حالی که پوشش و حجاب مناسبی ندارند نگاه می کنید. (14)
نقل کرده اند پس از حادثه کربلا هر وقت که از شام و کوفه صحبت می شد، حضرت زینب چون به یاد ان ایام، که بدون پوشش مناسب خاندان پیامبر را از کوچه های این دو شهر عبور داده بودند، به شدت متاثر می شدند.
6. گذشت و ایثار: روزی علی علیه السلام مستمندی را به خانه آوردند تا از او پذیرایی کنند. وقتی از حضرت فاطمه علیها السلام پرسیدند آیا در خانه چیزی هست که با آن از مهمان عزیزمان پذیرایی کنیم؟ آن حضرت فرمودند: به غیر از مختصر غذایی که برای زینب کنار گذاشته ام، چیزی وجود ندارد. در این لحظه که حضرت زینب علیها السلام چهار سال بیش تر نداشتند، خطاب به مادر فرمودند: مادر جان غذای مرا به مهمان بدهید. (15)
اوج ایثار و فداکاری و گذشت دختر علی علیه السلام در روز عاشورا به نمایش گذاشته می شود. نقل می کنند: صبح روز عاشورا در حالی که دو فرزند خود محمد و عون را به همراه داشت، خدمت امام حسین علیه السلام رسید. عرض کرد: جدم ابراهیم خلیل قربانی خدا را به جای قربانی شدن اسماعیل از خداوند جلیل پذیرفت. برادر جان تو نیز امروز این دو قربانی مرا بپذیر و اگر دستور جهاد از بانوان برداشته نمی شد، هزار بار جان خود را در راه محبوب فدا می کردم و هر ساعت خواستار هزار بار شهادت می شدم. (16)
آن گاه فرمود: دوست دارم فرزندانم جلوتر از برادرزادگانم به میدان بروند. و وقتی که این دو نوگل زینب، پس از پیکار با دشمن به درجه رفیع شهادت در رکاب امام حسین علیه السلام نایل آمدند و پیکرهای غرق به خون آنان را به کنارخیمه ها آوردند، همه زنان از خیمه ها بیرون آمدند اما زینب کبری علیها السلام برای این که مبادا اباعبدالله علیه السلام خجالت زده شوند، از خیمه خود بیرون نیامدند. (17)
در لحظات پایانی ظهر عاشورا وقتی بالای سر پیکر خونین برادر و مقتدای خود امام حسین علیه السلام آمدند، با این جمله: پروردگارا این هدیه و قربانی را از اهل بیت پیامبرصلی الله علیه وآله قبول فرما، نهایت اخلاص و فداکاری خود را به جهانیان اعلام کردند...
علاوه بر این اوصاف، زینب کبری علیها السلام در صبر و بردباری ،زهد و تقوا، اخلاص و مدیریت و تدبیر و فصاحت و بلاغت و... بی نظیر بودند.
بی تدید در شرایط سخت کنونی اگر بانوان جوامع اسلامی سیره عملی و اوصاف اخلاقی شیرزن کربلا را الگو و اسوه خود قرار دهند، هیچ یک از نقشه ها و ترفندهای دشمنان ارزش های اسلامی و انسانی به نتیجه نخواهد رسید، و روز به روز به جای افول ارزش ها و فضایل شاهد شکوفایی هر چه بیش تر آن ها خواهیم بود و بی شک در صورت تحقق چنین مهمی زمینه سعادت دنیا و آخرت برای مسلمانان مهیا خواهد شد.