تصور کنید که افسردهاید و با روانپزشکی ملاقات کردهاید که میگوید دچار افسردگی شدهاید و استفاده از داروهای ضد افسردگی میتواند برای شما مفید باشد. تا اینجا، اشکالی نیست؛ اما او اضافه میکند که تنها 60 درصد امکان دارد که از این داروها سود ببرید و تازه چهار تا شش هفته طول میکشد که معلوم شود این داروها اصولا فایدهای هم برایتان دارند یا نه؟ در طول این مدت هم، باید تمام آثار و عوارض جانبی ناشی از مصرف آنها را تحمل کنید و...
اشتباه نکنید؛ قطعا درمانهای بسیار موثر و مطمئنی برای برخی از اختلالات و بیماریهای روانی وجود دارند. ولی این هم درست که در طبابت روزمره خویش، کمتر میتوانیم پیشبینی کنیم که بهترین درمان کدام است.
ویژگیهای ژنتیکی مصرفکنندگان دارو
دانشمندان انواع ژنتیکی گوناگونی را که آثار متفاوتی بر کارکردهای واسطههای عصبی مختلف دارند، یافتهاند که خود نشان میدهد چرا برخی از بیماران به بعضی از داروها به خوبی پاسخ میدهد و دیگران خیر. برای مثال، در برخی بیماران افسرده سطح سروتونین خون در پاسخ به داروهای ضد افسردگی مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین غیرطبیعی و بسیار پایین است. این خود تا حدی مغز را از شر موج طوفانآسای سطوح بالای سروتونین راحت میکند. بیماران دیگری هم هستند که سطح خونی و میزان ترشح سایر واسطههای تنظیم کننده خلق و خو – مانند نوراپینفرین یا دوپامین- در آنها دچار اختلال است و ممکن است به این دسته از داروها پاسخ ندهند.
در گزارشی که در اکتبر گذشته در مجله ساینس به چاپ رسید، دکتر فرانسیس لی وقوع جهشی ژنتیکی را در برخی از بیماران معرفی کرد که با مشاهده آن میتوانیم پیشبینی کنیم احتمالا بیماری در این افراد به گروه بزرگی از داروهای ضد افسردگی پاسخ مثبت خواهد داد. وی نوع ناقصی از ژن انسانی مسوول فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز –پروتئینی که سطح آن در مغز با داروهای مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین افزایش یافته و برای سلامتی سلولهای عصبی بسیار حیاتی است- را به موشها تزریق کرد. سپس، این موشهای «انسان شده» را تحت فشار قرار داد و متوجه شد که در پاسخ به داروی پروزاک دچار اضطراب نمیشوند. معنای روشن این یافته، چنین است که بیماران دارای این جهش ژنتیکی نمیتوانند به این داروها پاسخ دهند، چرا که لازمه آن کارکرد طبیعی فاکتور نوروتروفیک است. روانپزشک، میتواند نخست اینگونه ژنتیکی را جستجو کرده و در صورت وجود چنین موردی، به گروه دیگری از داروهای ضدافسردگی روی آورد.

علم فارماکوگنومیکس
رشته جدید فارماکوگنومیکس، این توانایی را نیز به ما میدهد که پیشبینی کنیم هر دارویی چه آثار جانبی روی برخی از بیماران دارد. تقریبا، تمام داروها توسط گروهی از آنزیمها متابولیزه میشوند که شکل فعالیتشان در اشخاص مختلف متفاوت است. اگر کسی دارای گونههای جهش یافتهای از این آنزیمها (به صورت فعالیت بیشتر یا کمتر آنها) باشد، احتمالا شاهد آثار و عوارض پیشبینی نشدهای از مصرف داروهایی خواهیم بود که توسط این دسته از آنزیمها متابولیزه میشوند. در چند سال آینده، بیماران نخست به صورت معمول از نظر گونههای ژنتیکی احتمالی مورد بررسی قرار گرفته و سپس داروها تجویز خواهند شد. به این ترتیب، از هرگونه مسمومیت غیرضروری که منشا بسیاری از گرفتاریها و حتی مرگ بیماران است، پیشگیری خواهد شد.
تحولات جدید، نه تنها ممکن است تغییرات بزرگی در شیوه طبابت روانپزشکان بالینی پدید آورند، بلکه مناسبات بین پزشکان و صنایع داروسازی و نیز بین صنعت و عموم مردم را به کلی تغییر خواهند داد. تبلیغ مستقیم برای مشتری، عملا بیمعنا خواهد شد، چرا که دیگر داروها قابل جایگزینی و تبدیل به یکدیگر نخواهند بود. قبل از هر چیز این مشخصات بیولوژیکی بیماران است که تعیینکننده مناسبترین درمان خواهد.
منبع:www.salamat.com
/ن