ماهان شبکه ایرانیان

آیا می توان میراث عقلی اسلام را بازیافت

نویسنده در ابتدا میراث اسلامی را به دو قسم میراث عقلی و میراث نقلی تقسیم می کند. مقصود او از میراث عقلی عبارت است از طرز تفکر درباره خدا، جهان و هستی انسان که توسط قرآن و پیامبر بیان شده و توسط نسل های بعدی مسلمانان بسط یافته است. ولی میراث نقلی با تقلید عوام از علما آموخته می شود. این نوع معارف شامل قرائت قرآن، حدیث، صرف و نحو عربی و فقه است.

کیهان، 16و18/4/83

نویسنده در ابتدا میراث اسلامی را به دو قسم میراث عقلی و میراث نقلی تقسیم می کند. مقصود او از میراث عقلی عبارت است از طرز تفکر درباره خدا، جهان و هستی انسان که توسط قرآن و پیامبر بیان شده و توسط نسل های بعدی مسلمانان بسط یافته است. ولی میراث نقلی با تقلید عوام از علما آموخته می شود. این نوع معارف شامل قرائت قرآن، حدیث، صرف و نحو عربی و فقه است.

مسلمانی بدون تقلید، غیرممکن است؛ زیرا یک فرد به تنهایی قادر به کشف دستورات عملی قرآن یا شریعت نیست. همان گونه که زبان با تقلید آموخته می شود، قرآن و شریعت نیز با تقلید از کسانی که آن را می دانند فراگرفته می شود. اما ایمان با تقلید سازگار نیست؛ زیرا ایمان، فهم آدمی از خدا، پیامبر، متن مقدس و روز قیامت است. یک مسلمان نمی تواند بگوید: «من به خدا ایمان آورده ام؛ چون مجتهدم گفته است که به او ایمان بیاورم». علاوه بر آن، خداوند تقلید در اصول دین را ممنوع کرده است. خداوند در عوض نعمتی که به آدمیان می دهد، خواهان استفاده درست از عقلشان است و اگر ما هر مطلب یا اندیشه ای را کورکورانه قبول کنیم، از فکرمان به طور شایسته ای استفاده نکرده ایم.

نویسنده در ادامه به بررسی موانعی که در مسیر بازشکوفایی میراث عقلی اسلامی قرار گرفته اند می پردازد: نخست، نیروهای فشار عقلی که اساسا منشأ خارجی دارند. این عقاید عمیقا با افکاری که در اروپا و آمریکا رشد کرده اند مرتبط اند و قصد تسلط بر دنیای مدرن را دارند؛ هرچند آنها از گذشته ای دور وجود داشته اند و به مشکل داخلی بدل شده اند؛ زیرا بسیاری از مسلمانان، فعالانه و مشتاقانه آنها را با تفکرات خودشان تطبیق داده اند یا بدون آنکه از حقیقت آنها مطلع باشند، تحت تأثیر آنها قرار گرفته اند. مانع دوم، سدّ باز شکوفایی میراث عقلی است که می تواند در سطح اجتماعی، به نگرش و عادات ذهنی مسلمانان که با دوران تجدد تطبیق یافته است، توصیف شود. این نگرش با از دست دادن استقلال فکری و عرفی کردن آن حاصل می شود.

این موانع، مظهر حوادث مختلفی اند که شناخت آنها مشکل نیست، مانند سیاسی کردن اجتماع، یکنواخت کردن تفاسیر آموزه های اسلامی و تابعیت کورکورانه از برخی رهبران اسلامی (به جای تقلید همراه با تحقیق). شاید وسیع ترین و مخرب ترین این موانع که یک مانع عمومی است آن باشد که با عنوان «ضدیت یا سنت» شناخته می شود

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان