اشاره:
نام مرحوم استاد حجت الاسلام علی دوانی(ره)، همراه با کتاب معروف و گرانسنگ مهدی موعود(ع) شهرت فزون تری یافته است. افتخار برگرداندن متن عربی این اثر روایی، به فارسی، و تحقیق و شرح آن، شامل این محقق گران مایه شد و برای همیشه یادگاری ارزنده گردید. آن مرحوم در سخنانی که در اجلاس دو سالانة بررسی ابعاد وجودی حضرت مهدی(ع)
ایراد کردند، به بیان ماجرای این امر و نکاتی پیرامون دیگر تألیفات مهدوی خود پرداخته اند. در شمارة قبل زندگی نامة این محقق محترم به حضور علاقمندان ارائه شد در این جا، گزیده ای از این سخنرانی را به منظور آشنایی بیشتر با آثار مهدوی ایشان تقدیم خوانندگان محترم مجله می کنیم. روحش شاد.
خداوند متعال در کتاب خود فرموده است:
اعملوا أنّ الله یحیی الأرض بعد موتها.1
یعنی ای جهانیان؛ شرقی ها، غربی ها، مسلمانان و غیر مسلمانان، سفیدها، سرخ پوست ها، مظلومان و بیدادگران عالم، بدانید سرانجام روزی فرا خواهد رسید که خداوند این زمین را که مرده است، زنده کند. امام محمد باقر(ع) در این باره فرمودند: « [خداوند] زمین را پس از مردن به وسیلة ستمکاری، با عدل زنده می کند.»
در بین کتاب هایی که [این جانب] با توفیق الهی نوشته ام، شش کتاب فقط دربارة امام زمان(ع) است که عبارتند از:
1. مهدی موعود (ترجمة جلد 13 بحارالانوار، اثر «علامه مجلسی») که به دستور مرحوم «آیت الله العظمی بروجردی(ره)» انجام گرفت؛
2. موعودی که جهان در انتظار اوست؛
3. دانشمندان عامّه و مهدی موعود(ع)؛
4. شوق مهدی(ع)؛
5. امام زمان(ع) در نظر دیگران؛
6. او می آید؛
جریان ترجمة مهدی موعود(ع)
بعد از آن که مرحوم آیت الله العظمی بروجردی(ره)، ما را به سبب نگارش کتاب شرح زندگانی «استاد کلّ، وحید بهبهانی» مورد لطف قرار دادند، مرا خواستند و فرمودند: «یکی از وعّاظ تهران، به نام «آقا شیخ محمد حسین نیکخواه سیستانی» وصیت کرده که خانة کوچکی را که دارد، بعد از فوتش بفروشند و ثلث آن را به یکی از فضلای قم که سابقة تألیف داشته باشد، بدهند تا جلد 13 بحارالانوار را که همة آن دربارة امام زمان(ع) است، ترجمه کند و هر جای آن که توسط «فرقة ضالة بهاییت» به نام «غیبت بحار» سرقت شده، در پاورقی توضیح داده شود.» ایشان علاوه بر این فرمودند که «هر جا علامة مجلسی، مطلبی را نادیده گرفته اند، شما در پاورقی توضیح دهید، و بیاورید که من ببینم.»در آن زمان، فرقة بهائیت، این کتاب را به مجالس خودشان می برند و دخل و تصرّفاتی در آن می کردند تا مردم را گمراه کنند.
این کار، یک سال و نیم به طول انجامید. سرانجام آن را در نیمة شعبان سال 1339 نزد آیت الله بروجردی بردم و گفتم: آقا، از من دعوتی شده و باید به کویت بروم. ادامة کار باشد برای وقتی که برگشتم. ایشان در فروردین ماه 1340 مرحوم شدند. فرزند ارشدشان ـ مرحوم آقا محمد حسن ـ به من می گفت: «آقای دوانی، در این ماه رمضان، آقا [آیت الله بروجردی] مرتب، این کتاب ـ مهدی موعود(ع) ـ را می خواندند و آن را بالای سرشان روی طاقچه می گذاشتند و برای شما دعا می کردند.» گفتم: الحمدلله.
وقتی که این کتاب به چاپ دوم رسیده بود، استاد فقیه و فیلسوف نامی شرق، علامه طباطبائی(ره) من را خواستند و گفتند: «می دانی که ما با «پروفسور هانری کربن» فرانسوی، در تهران بحث هایی داریم. او شش ماه در تهران است و شش ماه به فرانسه باز می گردد. در بین بحث هایی که داریم، او مکر ّر راجع به امام زمان(ع) می پرسد و من به او گفته ام یکی از دوستان ما کتابی به نام مهدی موعود(ع) دارد. من ایشان را نزد شما می آورم، و شما هر سؤالی دارید از ایشان بکنید. همة مباحث مربوط به امام زمان(ع) را که علامة مجلسی و خود ایشان به آن افزوده، در این کتاب آمده است». من همان موقع گفتم: با بودن شما، من چه بگویم؟ ایشان گفتند: «من دربارة امام زمان(ع) تتبّع نکرده ام، اما شما کار کرده اید و کتابی به این خوبی نوشته اید، شما بیایید.» البته به دلایلی، من توفیق پیدا نکردم که در این جلسه شرکت کنم.
مقالة هانری کربن
بعداً علامه طباطبایی در جلسة دیگری فرمودند: «کربن، کتابی به نام امام منتظر(ع)، به زبان فرانسوی نوشته که دو مقالة آن را «دکتر عیسی سپهبدی» به فارسی برگردانده است و در یکی از مجلات دانشکدة ادبیات تهران چاپ شده، و من آن را برای شما می آورم.»
استاد، مطلب را آوردند و من آن را در مقدمة چاپ چهارم یا پنجم مهدی موعود(ع) که تا به حال به چاپ سی ام رسیده، آورده ام. این مطلب سخنرانی کربن در رادیو پاریس، در شب نیمة شعبان بوده که بعد آن را نوشته و به صورت کتاب درآورده است. او در آن جا می گوید:
بدانید که از آغاز خلقت، اهل ادیان عقیده داشتند که خدا، پیامبرانی را برای هدایت بشر فرستاده است. یهود می گوید: تا حضرت موسی(ع) را قبول داریم اما بعد از آن، این باب مسدود شد. نصارا می گویند: عیسی و مریم(ع) را قبول داریم اما بعد از آنان، این باب مسدود شد. فرقة بزرگ مسلمانان ـ اهل سنت ـ می گویند: این افاضه از جانب خدا برای پیامبر ما بود اما بعد از پیامبر خاتم، این باب مسدود شد. فقط یک فرقه در دنیا مانده که به حضور منجی در میان بشر اعتقاد دارد، و آن شیعه است. شیعیان به دوازده امام(ع) عقیده دارند. آن ها می گویند تاکنون یازده امام آمده و رفته اند و در حال حاضر منتظر ظهور دوازدهمین امام هستند.
او در ادامه می گوید: «با من به تهران بیایید و شب نیمة شعبان را ببینید. [شیعیان] جشنی به پا می کنند که شب را همچون روز روشن می کند». توجه کنید که پروفسور کربن، ـ فیلسوف معاصر فرانسوی ـ طیّ سخنرانی در رادیو پاریس می گوید: «عدالت خدای عادل اقتضا دارد، تا هنگامی که بشر در روی زمین وجود دارد، این فیض [الهی] ادامه پیدا کند».
موعودی که جهان در انتظار اوست
در این شش کتاب ـ به نظرم ـ بحثی نمانده که آن را نیاورده باشم. بسیاری از مطالب در این کتاب ها موجود است. در کتاب موعودی که جهان در انتظار اوست که چاپ سوم آن در سال 1349 منتشر شد، بحث مفصلی راجع به منجی موعود از دیدگاه فرق و ادیان شده است. به عنوان نمونه، «فرقة زرتشتی» به «سوشیانت (یا سوشیانس)» ـ نجات دهندة دنیا ـ معتقدند، قوم یهود منتظر مسیح موعودند، نصارا در انتظار «پسر انسان»، و اهل تسنن منتظر مهدی موعودند، ثابت کرده ایم که [حقیقت] همة این ها کاملاً بر وجود مقدس امام زمان ـ حضرت حجت بن الحسن العسکری(ع) ـ تطبیق می شود. در آن جا به تفصیل راجع به غیبت امام زمان(ع) و اهمیت آن بحث کرده ایم.
هنوز سنّ مبارک امام(ع) به سی سال نرسیده بود که سؤالات دربارة آن حضرت و شخصی که غایب شده، مطرح شد. به حدود پنجاه سال که رسید «کلینی» در کتاب الحجة کافی راجع به غیبت آن حضرت(ع) نوشت، به هشتاد که رسید، «شیخ صدوق» کمال الدین و تمام النعمة را نوشت، بعد از آن «نعمانی» کتاب غیبت نوشت، سپس «شیخ طوسی» کتابی با همین نام نوشت و مسئله غیبت را در زمان انبیای گذشته، در آن بیان کرد. اگر این ها را جمع کنید، می بینید که هیچ جای بحث و شبهه دربارة غیبت نیست. مسئلة طول عمر، هم که امروز حربة زنگ زده ای است که نه دلیل عقلی و نه نقلی آن را نمی پذیرد.
یک فصل هم در کتاب موعودی که جهان در انتظار اوست، راجع به «جهان در عصر مهدی(ع)» است. برنامة دولت امام زمان(ع) در آن جا آمده است. این که هیچ ویرانه ای در روی زمین باقی نمی مانده جز این که روی آبادی و عمران را می بیند. مردم به قدری ثروتمند می شوند که کوهی از زر و سیم و جواهرات جمع می شود و گفته می شود، بیایید ببرید اما می گویند، از دولت امام زمان(ع) آن قدر داریم که نیاز نداریم.
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که من
زده ام فالی و فریاد رسی می آید