نظر ادیان الاهی درباره پوشش زن چیست؟ آیا آنان نیز حجاب را بر زن لازم می دانند؟
پوشش و عفاف از آن جهت که یک امر فطری است و برای حیات اجتماعی انسان ضرورت دارد، در ادیان و مذاهب الاهی دارای جایگاه خاصی است . تمام ادیان آسمانی، حجاب و پوشش را بر زن واجب و لازم شمرده اند و جامعه بشری را به سوی آن فراخوانده اند; زیرا حیا و لزوم پوشش به طور طبیعی در نهاد زنان به ودیعت نهاده شده و احکام و دستورهای ادیان الاهی هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شده است .
بر اساس اصل لزوم هماهنگی و تناسب آفرینش و قانونگذاری، (1) خداوند لباس و پوشاک را در لابلای نعمت های بیکرانش به بشر ارزانی داشت (2) و اشتیاق درونی زنان به «حجاب » را با تشریع قانون پوشش مستحکم ساخت تا گوهر هستی «زن » در صدف پوشش صیانت گردد و جامعه از فرو افتادن در گرداب فساد و تباهی نجات یابد . بدون تردید جهان بینی و انسان شناسی هر فرهنگ و مکتب، نقش اساسی و مهمی در انتخاب نوع و کیفیت پوشش دارد . (3) بر اساس جهان بینی ادیان الاهی که انسان خلیفه خداوند و مرکز و محور جهان هستی است و رسالت کسب معرفت و تهذیب نفس و اصلاح جامعه را بر دوش دارد و حیاتش در جهان آخرت نیز ادامه دارد، باید جسم زن و چشم مرد پوشیده گردد تا غرایز شهوانی مهار و کنترل شود و استعدادهای معنوی و عقلانی بشر در پرتو رهیافت های فطری و هدایت های وحیانی شکوفا گردد . گرچه انتخاب لباس و پوشاک برآیند اندیشه و اراده آدمی است، ولی بر بینش و اراده انسانی نیز تاثیر می گذارد و می تواند به عنوان زمینه ساز تعالی یا انحطاط فردی و اجتماعی نقش آفرینی نماید .
در آیین زرتشت، یهود، مسیحیت و اسلام - که این مقاله به بررسی آنها می پردازد - حجاب بر زنان امری لازم بوده است . کتاب های مقدس مذهبی، دستورات و احکام دینی، آداب و مراسم و سیره عملی پیروان این ادیان چهارگانه، بهترین شاهد و عالی ترین گواه بر اثبات این مدعاست .
حجاب در آیین زرتشت
نخستین مردمی که به سرزمین ایران آمدند، آریایی ها بودند . آنان به دو گروه عمده «مادها» و «پارس ها» تقسیم می شدند . با اتحاد مادها، دولت «ماد» تشکیل شد . پس از مدتی پارس ها توانستند دولت ماد را از بین ببرند و سلسله های هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان را بنیانگذاری کنند . پژوهش ها نشان می دهد که زنان ایران زمین از زمان مادها که نخستین ساکنان این دیار بودند، دارای حجاب کاملی، شامل پیراهن بلند چین دار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند بر روی لباس ها بوده اند . (4) این حجاب در دوران سلسله های مختلف پارس ها نیز معمول بوده است . (5) بنابر این، در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده اند . برابر متون تاریخی، در همه آن زمان ها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر ایج بوده است و زنان هر چند با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد می کردند و همپای مردان به کار می پرداختند، ولی این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاطهای فسادانگیز همراه بوده است .
جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایران زمین به گونه ای است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه «وشی » دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران، زیبایی اندام او را بنگرند، وی امتناع نمود و از انجام فرمان پادشاه سر باز زد و به خاطر این سرپیچی، به حکم دادوران، عنوان «ملکه ایران » را از دست داد . (6)
در زمان ساسانیان - که پس از نبوت زرتشت است - افزون بر چادر، پوشش صورت نیز در میان زنان اشراف معمول شد . به گفته ویل دورانت پس از داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع، جرات نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمد و رفت کنند . زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی حتی پدر و برادرشان را ببینند . در نقش هایی که از ایران باستان بر جای مانده است، هیچ صورت زنی دیده نمی شود و نامی از ایشان نیامده است . (7)
تجلیات پوشش در میان زنان ایران چنان چشم گیر است که برخی از اندیشمندان و تمدن نگاران، ایران را منبع اصلی ترویج حجاب در جهان معرفی کرده اند . (8)
از آن جا که مرکز بعثت «اشو زرتشت » ایران بوده است و آن حضرت در زمینه اصل حجاب و پوشش زنان در جامعه خویش کمبودی نمی دیده است، با تایید حدود و کیفیت حجاب رایج آن دوران، کوشید تا با پندهای، خود ریشه های درونی حجاب را تعمیق و مستحکم نموده، عامل درون را ضامن اجرا و پشتوانه استمرار و استواری حجاب معمول قرار دهد .
به پند و اندرزهای «اشوزرتشت » بنگرید تا تلاش وی برای تعالی و آموزش مبانی حجاب و بیان لزوم توام نمودن حجاب ظاهری با عفت باطنی، روشن تر شود; او می فرماید:
ای نوعروسان و دامادان! . . . با غیرت، در پی زندگانی پاک منشی بر آیید . . . . ای مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروی کنید . هیچ گاه گرد دروغ و خوشی های زودگذری که تباه کننده زندگی است، نگردید; زیرا لذتی که با بدنامی و گناه همراه باشد، همچون زهر کشنده ای است که با شیرینی درآمیخته و همانند خودش دوزخی است . با این گونه کارها، زندگانی گیتی خود را تباه مسازید . پاداش رهروان نیکی، به کسی می رسد که هوا، هوس، خودخواهی و آرزوهای باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خویش چیره گردد و کوتاهی و غفلت در این راه، پایانش جز ناله و افسوس نخواهد بود .
فریب خوردگانی که دست به کردار زشت زنند، گرفتار بدبختی و نیستی خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است . (9)
گفتنی است که در دین زرتشت، لباس یا کیفیت خاصی برای حجاب زنان واجب نشده است; بلکه لباس رایج آن زمان که شامل لباس بلند، شلوار و سرپوش - یعنی چادر یا شنلی بر روی آن - بوده است، مورد تقریر و تنفیذ قرار گرفته است . هر چند که استفاده از سدره و کشتی - لباس مذهبی ویژه زرتشتیان - توصیه شده است . (10) البته بر هر مرد و زن واجب است که هنگام انجام مراسم عبادی و نیایش، سر خود را بپوشاند . بنا به گفته مؤبد «رستم شهرزادی » پوشش زنان باید به گونه ای باشد که هیچ یک از موهای سر زن از سرپوش بیرون نباشد . در خرده اوستا، به طور صریح چنین آمده است: «نامی زت واجیم، همگی سر واپوشیم و همگی نماز و کریم بدادار هورمزد;(11) یعنی همگان نامی ز تو بر گوییم و همگان سر خود را می پوشیم و آن گاه به درگاه دادار اهورمزدا نماز می کنیم » .
بر اساس آموزه های دینی، یک زرتشتی مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دوری جوید و حتی از به کارگیری چنین مردانی خودداری کند . در اندرز «آذربادماراسپند» مؤبد موبدان آمده است: «مرد بدچشم را به معاونت خود قبول مکن(12) » .
پوشش موی سر و داشتن نقاب بر چهره، پس از سقوط ساسانیان نیز ادامه یافته است . به این نمونه بنگرید: پس از فتح ایران، هنگامی که سه تن از دختران کسری، شاهنشاه ساسانی را برای عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی همچنان با نقاب، چهره خود را پوشانده بودند . عمر دستور داد تا پوشش از چهره بر گیرند تا خریداران پس از نگاه، پول بیشتری مبذول دارند . دوشیزگان ایرانی خودداری کردند و به سینه مامور اجرای حکم عمر مشت زده، آنان را از خود دور ساختند . عمر بسیار خشمناک شد; ولی امام علی (ع) او را به مدارا و تکریم آنان توصیه فرمود . (13)
حجاب در آیین یهود
همه مؤرخان، از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفته اند (14) . ویل دورانت می گوید: گفت وگوی علنی میان ذکور و اناث، حتی بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع گردیده بود . . . . . دختران را به مدرسه نمی فرستادند و در مورد آنها کسب اندکی علم را به ویژه چیز خطرناکی می شمردند . با این همه، تدریس خصوصی برای اناث مجاز بود . (15) نپوشاندن موی سر خلافی بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق می ساخت . (16) زندگی جنسی آنان، علی رغم تعدد زوجات، به طرز شایان توجه ، منزه از خطایا بود . زنان آنان، دوشیزگانی محجوب، همسرانی کوشا، مادرانی پرزا و امین بودند و از آن جا که زود وصلت می کردند، فحشا به حداقل تخفیف پیدا می کرد . (17)
بدون تردید مبنای حجاب در شریعت یهود، آیات تورات بود که بر حجاب تاکید می نمود . کاربرد واژه «چادر» و «برقع » که به معنای روپوش صورت است، در آن آیات، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان می دهد . تورات تشبه مرد و زن به یکدیگر را نهی نموده، می گوید: متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد; زیرا هر که این را کند، مکروه «یهوه » خدای تو ست . (18) بی حجابی سبب نزول عذاب معرفی شده است;
خداوند می گوید: از این جهت که دختران صهیون متکبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه می روند و به ناز می خرامند و به پای های خویش خلخال ها را به صدا می آورند× بنابراین خداوند فرق سر دختران صهیون را کل خواهد ساخت و خداوند عورت ایشان را برهنه خواهد نمود× و در آن روز، خداوند زینت خلخال ها و پیشانی بندها و هلال ها را دور خواهد کرد× و گوشوارها و دستبندها و روبندها را × و دستارها و زنجیرها و کمربندها و عطردان ها و تعویذها را × و انگشترها و حلقه های بینی را × و زخوت نفیسه و رداها و شال ها و کیسه ها را × و آینه ها و کتان نازک و عمامه ها و برقع ها را × و واقع می شود که به عوض عطریات، فونت خواهد شد و به عوض کمربند، ریسمان و به عوض موی های بافته، کلی و به عوض سینه بند، زنار پلاس و به عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود × مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد × و دروازه های وی، ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست . (19)
افزون بر موارد فوق، در کتاب مقدس، وجوب پوشاندن موی سر (20) لزوم پرهیز از زنان فریبکار و بیگانه (21) ، نهی از لمس و تماس (22) و واژه چادر (23) ، نقاب (24) و برقع (25) آمده است; به عنوان نمونه در مورد عروس یهودا می خوانیم: پس رخت بیوکی را از خویشتن بیرون کرده، برقعی به رو کشیده و خود را در چادری پوشید و به دروازه عینایم که در راه تمنه است، بنشست . (26)
در «تلمود» اصلی ترین کتاب فقهی که به گفته ویل دورانت، اساس تعلیم و تربیت یهود (27) است، نیز بر لزوم پوشاندن سر از نامحرمان، لزوم سکوت زن و پرهیز از هرگونه آرایش برای سایر مردها (28) ، پرهیز از نگاه زن به مردان بیگانه، (29) اجتناب از نگاه مرد به زنان نامحرم (30) و لزوم پرهیز از هر امر تحریک آمیز، (31) تاکید شده است .
برابر حکم سخت گیرانه تلمود، اگر رفتار زن فضیحت آمیز باشد، شوهر حق دارد او را بدون پرداخت مبلغ کتوبا (مهریه) طلاق دهد و زنانی که در موارد زیر به رفتار و کردار آنها اشاره می شود، ازدواجشان باطل است و مبلغ کتوبا (مهریه) به ایشان تعلق نمی گیرد; زنی که از اجرای قوانین دینی یهود سرپیچی می کند و فی المثل بدون پوشاندن سر خود، به میان مردان می رود، در کوچه و بازار پشم می ریسد و با هر مردی از روی سبک سری به گفت وگو می پردازد . زنی که در حضور شوهر خود، به والدین او دشنام می دهد و زن بلند صدا که در خانه با شوهر خود به صدای بلند درباره امور زناشویی صحبت می کند و همسایگان او می شنوند که چه می گوید . (32)
برخورد حضرت موسی (ع) با دختران شعیب که به آنان فرمود تا پشت سر او حرکت کرده، از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت کنند، و نیز سیره عملی یهودیان مبنی بر استفاده از چادر و برقع و روبند، تفکیک و جدا بودن محل عبادت زنان از مردان در کنیسه، ناشایسته شمردن اشعاری که در تمجید زیبایی زنان سروده شده است و ایراد خطابه توسط زنان از پشت پرده، بیانگر کیفیت شدید و سخت گیرانه حجاب نزد یهودیان است .
حجاب در آیین مسیحیت
مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را تغییر نداد، بلکه قوانین شدید آن را استمرار بخشید و در برخی موارد، قدم را فراتر نهاد و با سخت گیری بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخت; زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج امری مقدس محسوب می شد و طبق نوشته ویل دورانت، در سن بیست سالگی اجباری بود; (33)اما از دیدگاه مسیحیت قرون اولیه، تجرد، مقدس شمرده می شد . (34) بنابر این مسیحیت، برای از بین بردن زمینه هرگونه تحریک و تهییج، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هر گونه آرایش و تزیین فراخواند . برابر متون تاریخی، چادر و روبند، برای همگان - حتی برای خاتون های اشراف - ضروری بود و در اعیاد نیز کسی آن را کنار نمی گذاشت; بلکه با طلا و نقره و پارچه های زربفت آن را تزیین می نمودند و حتی برای تفریح نیز با حجب و حیای کامل در مجالس انس و یا گردش هایی دور از چشم نامحرمان، شرکت می جستند .
انجیل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تاکید و پیروانش را به تنزه از اعمال شهوت و عفاف فراخوانده است; در انجیل می خوانیم: همچنین زنان پیر در سیرت متقی باشند و نه غیبت گو و نه بنده شراب زیاده، بلکه معلمات تعلیم نیکو× تا زنان جوان را خرد بیاموزند که شوهر دوست و فرزند دوست باشند× و خرداندیش و عفیفه و خانه نشین و نیکو و مطیع شوهران خود که مبادا کلام خدا متهم شود× (35)
در «کتاب مقدس » در مورد لزوم آراستگی به حیا و کنار نهادن آرایش ظاهری چنین آمده است: همچنین زنان، خویشتن را بیارایند به لباس مزین به حیا و پرهیز; نه به زلف ها و طلا و مروارید و رخت گران بها× . . . زن با سکوت به کمال اطاعت تعلیم گیرد× و زن را اجازت نمی دهم که تعلیم دهد یا بر شوهر مسلط شود; بلکه در سکوت بماند×(36)
همچنین ای زنان، . . . × و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلی شدن به طلا و پوشیدن لباس × بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسد، روح حلیم و آرام که نزد خدا گرانبهاست × زیرا بدین گونه زنان مقدسه در سابق نیز که متوکل به خدا بودند، خویشتن را زینت می نمودند . (37)
افزون بر موارد پیشین، «عهد جدید» نیز لزوم پوشاندن موی سر، به ویژه در مراسم عبادی، (38) لزوم سکوت به ویژه در کلیسا، (39) با وقار و امین بودن زن (40) و نهی از نگاه ناپاک به بیگانگان را خاطرنشان ساخته، می گوید: کسی که به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا کرده است × پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز; زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، از آن که تمام بدنت در جهنم افکنده شود×(41)
دستورات دینی پاپ ها و کاردینال های مسیحی که بر اساس آن پوشاندن صورت الزامی و تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه و سوراخ نمودن گوش ها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ نمودن مو و تغییر صورت ظاهری ممنوع بود، شدت بیشتری رانشان می دهد . (42)
در مورد سیره عملی زنان مسیحی، دائرة المعارف لاروس می گوید: دین مسیحی، برای زن، خمار را باقی نهاد; وقتی وارد اروپا شد، آن را نیکو شمرد . زن ها در کوچه و وقت نماز، خمار داشتند . در قرون وسطی، خصوصا قرن نهم، خمار رواج داشت . آستین خمار، شانه زن را پوشیده، تقریبا به زمین می رسید . این عادت تا قرن سیزدهم باقی بود . (43)
ویل دورانت نیز در مورد سیره عملی زنان مسیحی چنین می نویسد: ساق پای زنان چیزی نبود که در ملا عام و یا رایگان به چشم خورد . . . . البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمی برای روحانیون بود که کاردینال ها، درازی جامه های خواتین را معین می کردند . هنگامی که کشیشان چادر و روبند را یکی از ارکان اخلاقیات عیسوی دانستند، به دستور زن ها، چادرها را از مشمش ظریف و حریر زربفت ساختند . . . . (44)
تصویرهایی که از پوشاک مسیحیان و زنان اروپا به جا مانده، به وضوح حجاب کامل زنان را نشان می دهد . (45)
حجاب در آیین اسلام
بدون شک، پوشش زن در برابر مردان بیگانه، یکی از ضروریات دین اسلام است . قرآن کریم می فرماید: «و به بانوان باایمان بگو چشم های خود را فروپوشند و عورت های خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینت های خود را، جز آن مقداری که ظاهر است، آشکار نسازند و روسری های خودرا بر سینه خود افکنند و زینت های خود را آشکار نسازند; مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، پسر خواهرانشان، زنان هم کیششان، کنیزانشان و مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند و کودکانی که از امور جنسی بی اطلاعند و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینت های پنهانشان آشکار شود و همگی به سوی خداوند توبه کنید ای مؤمنان; باشد که رستگار شوید» . (46) افزون بر آن، در آیات دیگر، پوشیدگی کامل اندام، (47)نیک و شایسته، با وقار و بدور از تحریک سخن گفتن و دوری از آرایش های جاهلیت نخستین، (48) توصیه شده است .
در روایات نیز پوشیدن جامه بدن نما و نازک نزد نامحرم (49) ، آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه (50) ، اختلاط فساد برانگیز زن و مرد (51) ، دست دادن و مصافحه با نامحرم (52) و تشبه به جنس مخالف (53) منع شده است و مردان با غیرت، (54) به هدایت و کنترل همسر و دختران، عفت نسبت به زنان مردم (55) و دوری از چشم چرانی توصیه شده اند .
پس معلوم شد که تفاوت اساسی حجاب اسلامی با حجاب ادیان گذشته، در این است که اسلام وجوب پوشش زنان را متناسب با شئونات انسان، با تعدیل و نظم مناسب و به دور از افراط و تفریط، سهل انگاری مضر یا سخت گیری بی مورد به جامعه بشری ارزانی داشته است . حجاب اسلامی همچون حجاب مورد توصیه پاپ ها، به معنای حبس زن در خانه یا پرده نشینی و دوری از شرکت در مسایل اجتماعی نیست; بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خویش را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد تا در جامعه، غریزه آتشین جنسی تحریک نگردد; بلکه در محیط خانواده، این غریزه به صورت صحیح ارضا گردد .
|