آبان، ش 6
خط کلی این گفت وگو، ادامه دیدگاه های پیشین نویسنده درباره پایان یافتن دوره مدرنیته و رویارویی جهان با عواقب دوران پسامدرن است . وی معتقد است که با پروسه جهانی شدن، مرزهای اقتصادی، فلسفه وجودی خود را از دست می دهد و عضویت در سازمان تجارت جهانی به منزله ادغام اقتصاد ملی در اقتصاد جهانی است . هر کشوری که عضو سازمان تجارت جهانی نشود، از اقتصاد جهان طرد می شود . با این حال، آقای ادیب بر این باور است که نظم موجود اقتصادی جهان ناعادلانه است و سازمان تجارت جهانی نتوانسته است این بی عدالتی را کم رنگ تر کند . اگر راه های مسالمت آمیزی برای تحقق مطالبات این کشورهای مطرود ایجاد نشود، به سمت خشونت خواهند رفت . البته در این فرض، شکل مبارزه، غیرمتمرکز، غیر انبوه و مطابق با امکانات جامعه موج سوم خواهد بود .
ایشان در پایان پیش بینی می کند که یکی از چالش های بزرگ آینده ایران، چالش بین مدرنیست هایی است که با آمدن فرامدرنیست، فرصت شغلی، اقتدار سیاسی و حیثیت و منزلت اجتماعی خود را از دست می دهند . جامعه ایران در حال یک گذار تمدنی است . نسل جوان امروز در ایران رسالت ویژه ای دارد و برای ایجاد یک تمدن جدید تلاش می کند . مدرنیسم با آینده تصادم دارد; اما اصلاح طلبان ایرانی خود را درگیر چالش با بخش سنتی جامعه کرده اند و این آدرس غلط دادن است .
گفت وگوی یادشده هرچند پراکنده است، اما حاوی نکات جالب و هشداردهنده ای است که باید از سوی صاحب نظران مورد بررسی و کاوش قرار گیرد .