ماهان شبکه ایرانیان

آزادی و اسلام (۴)

در سه قسمت پیشین، معنای واژه آزادی و تعریف آن، پیشینه آزادی در اندیشه های غربی، شرقی و فرهنگ ایرانی، انواع آزادی (تکوینی و تشریعی) و ویژگیهای انسان آزاد از نگاه اسلام و حکما مورد بحث و بررسی قرار گرفت .

اشاره

در سه قسمت پیشین، معنای واژه آزادی و تعریف آن، پیشینه آزادی در اندیشه های غربی، شرقی و فرهنگ ایرانی، انواع آزادی (تکوینی و تشریعی) و ویژگیهای انسان آزاد از نگاه اسلام و حکما مورد بحث و بررسی قرار گرفت .

در این قسمت، آزادی را از نگاه قرآن کریم مورد مطالعه قرار خواهیم داد .

آزادی در قرآن کریم

با دقت، توجه و تعمق در آیات قرآن می توان به آسانی به این مسئله واقف گشت که آزادی و اختیار در تمام مراحل زندگی و حیات انسان در ابعاد و موضوعات مختلف مورد توجه و مطرح است . مانند آزادی و اختیار در انتخاب و پذیرش دین، انجام عبادات و اعمال، بیان و قلم، تعلیم و تعلم، خوردن و آشامیدن (مسائل اقتصادی)، اخلاق فردی و اجتماعی، تفکر و اندیشه، اندیشه درباره قرآن و آفرینش انسان و جهان، و ... .

در این نوشته به جهت اختصار، با توضیح مختصر، برخی از این موضوعات را با ارائه بعضی از آیات مربوطه متذکر می شویم .

1 . آزادانه بودن دعوت پیامبران و دوری از هر گونه اکراه و اجبار

ظاهر دسته ای از آیات قرآن بر این دلالت دارد که دعوت پیامبران آزادانه بوده و از هرگونه اجبار و اکراه در پذیرش یا عدم پذیرش دین از سوی مردم، به دور است . پیامبران وظیفه دارند مردم را با حکمت و برهان و موعظه نیکو و پسندیده به راه خدا دعوت کرده و کلام الهی را با ساده ترین راه ممکن به مردم ابلاغ کنند و با آنها با مهربانی و عطوفت رفتار کنند و از هرگونه تندخویی و سخت دلی برحذر باشند و راه رستگاری و ضلالت و گمراهی را برای مردم بیان نموده و از عاقبت عملشان - که بهشت یا جهنم را در پی خواهد داشت - آگاه سازند و آنها را به تفکر و اندیشه صحیح و انتخاب درست وادارند، و با مردم به عدالت رفتار کنند . در ذیل به نمونه هایی از آیات مورد نظر اشاره می کنیم:

- «وما ارسلناک الا مبشرا ونذیرا × قل ما اسالکم علیه من اجر الا من شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا» ; (1)

«[ای پیامبر!] ما تو را جز بشارت دهنده و انذار کننده نفرستادیم! بگو: «من در برابر آن (ابلاغ آیین خدا) هیچ گونه پاداشی از شما نمی طلبم! مگر کسی که بخواهد راهی بسوی پروردگارش برگزیند . (این پاداش من است).»

- «ادع الی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة وجادلهم بالتی هی احسن ان ربک هو اعلم بمن ضل عن سبیله وهو اعلم بالمهتدین » ; (2)

«[ای رسول خدا!] مردم را با حکمت و موعظه نیکو، به راه خدا دعوت کن و با بهترین راه، با آنان مناظره نما، که البته خدا کسی را که از راه او گمراه شده و آنکه هدایت یافته را بهتر می شناسد .»

در این آیات از عبارت «من شاء» و «بمن ضل » استفاده می شود که مردم در انتخاب راه خود آزادند، و پیامبران فقط وظیفه دارند مردم را با حکمت و موعظه نیکو به راه خدا دعوت کنند .

- «ولقد بعثنا فی کل امة رسولا ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت فمنهم من هدی الله ومنهم من حقت علیه الضلالة فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبة المکذبین » ; (3)

«و همانا در میان هر امتی پیغمبری فرستادیم تا [به خلق ابلاغ کند که،] خدای یکتا را بپرستید و از طاغوتها دوری کنید، پس بعضی مردم را خدا هدایت کرد و بعضی دیگر در ضلالت و گمراهی ثابت ماندند . پس شما در روی زمین گردش کنید تا بنگرید عاقبت آنان که انبیاء را تکذیب کردند به کجا رسید .»

در این آیه محل شاهد جمله «اعبدوا» و «اجتنبوا» است، که خداوند می فرماید: ما برای هر امتی پیغمبری را فرستادیم تا به مردم ابلاغ کنند که خدا را بپرستند و از طاغوت دوری کنند .

یعنی پیامبران فقط مامور به ابلاغ امر خدا به خلق هستند و خلق هم در انتخاب و اختیار رای آزادند; چرا که «اعبدوا» و «اجتنبوا» در صورتی معنا پیدا می کند که انسان در انتخاب راه کاملا آزاد باشد .

- «ومانرسل المرسلین الا مبشرین ومنذرین فمن آمن واصلح فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون » ; (4)

«ما پیامبران را، جز بشارت دهنده و بیم دهنده، نمی فرستیم; پس آنها که ایمان بیاورند و [خویشتن را] اصلاح کنند، نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند .»

- «ما علی الرسول الا البلاغ والله یعلم ما تبدون وما تکتمون » ; (5)

«بر پیغمبر جز تبلیغ [احکام الهی] وظیفه ای نیست و خدا می داند هرچه را که آشکار داشته و یا پنهان دارید .»

- «فذکر انما انت مذکر × لست علیهم بمصیطر × الا من تولی وکفر × فعذبه الله العذاب الاکبر × ان الینا ایابهم × ثم ان علینا حسابهم » ; (6)

«پس تذکر ده، تو فقط تذکر دهنده ای، تو مسلط بر آنها نیستی [که مجبورشان برایمان کنی] . مگر کسی که پشت کند و کافر شود . که خداوند او را به عذاب بزرگ مجازات می کند . مسلما بازگشت آنها به سوی ما است . و مسلما حساب آنها با ما است .»

از این آیات استفاده می شود که پیامبران وظیفه ای جز تبلیغ، بشارت انذار، و تذکر ندارند; و خداوند از میان هر قومی پیامبری را فرستاد که آیات و قوانین خداوند را برای مردم بازگو نموده و راه پاکی، رستگاری و رسیدن به کمال معنوی را به آنها بیاموزند و در این راه، حق اکراه و اجبار نسبت به انتخاب دین مردم ندارند، بلکه مردم در انتخاب کفر و ایمان کاملا آزادند . البته اگر راه کفر و ضلالت و گمراهی را انتخاب کنند، وعده عذاب به آنها داده می شود; چرا که نتیجه چنین اعمالی جز آتش جهنم نیست .

2 . آزادی در انتخاب دین

از ظاهر دسته ای دیگر از آیات قرآن بر می آید که خداوند انسان را در انتخاب دین آزاد گذاشته است; تا انسانها بتوانند با تفکر و اندیشه کامل و به حکم عقل سلیم، بهترین، کامل ترین، جامع ترین، سرآمدترین دین را برگزینند . تفاوت این آیات نسبت به آیات دسته اول در این است که این آیات نسبت به آیات قبل خصوصی تر هستند . یعنی فقط آزادی در انتخاب اصل دین را بیان می کنند، بر خلاف آیات دسته اول که شامل دین و لوازم آن می شدند . در این باره آیات فراوانی وارد شده است که نمونه هایی از آن را در ذیل متذکر می شویم:

- «لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت ویؤمن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقی لا انفصام لها والله سمیع علیم » ; (7)

«اکراهی در دین نیست . [زیرا] راه درست از راه انحرافی، روشن شده است; بنابراین، کسی که به طاغوت [بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستنی نیست . و خداوند، شنوا و داناست .»

- «ان هذه تذکرة فمن شاء اتخذ الی ربه سبیلا» ; (8)

«این قرآن برای تذکر و یادآوری فرستاده شد، پس هرکه بخواهد راهی بسوی خدا پیش گیرد .»

- «وقل الحق من ربکم فمن شاء فلیؤمن ومن شاء فلیکفر انا اعتدنا للظالمین نارا احاط بهم سرادقها و ان یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل یشوی الوجوه بئس الشراب وساءت مرتفقا» ; (9)

«بگو: این حق است از سوی پروردگارتان! هر کس می خواهد ایمان بیاورد [و این حقیقت را پذیرا شود]، و هر کس می خواهد کافر گردد! ما برای ستمگران آتشی آماده کرده ایم که سراپرده اش آنان را از هر سو احاطه کرده است! و اگر تقاضای آب کنند، آبی برای آنان می آورند که همچون فلز گداخته صورتها را بریان می کند! چه بد نوشیدنی، و چه بد محل اجتماعی است!»

- «ولو شاء ربک لآمن من فی الارض کلهم جمیعا افانت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین » ; (10)

«و اگر پروردگار تو می خواست، تمام کسانی که روی زمین هستند، همگی [به اجبار] ایمان می آوردند; آیا تو می خواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟!» (ایمان اجباری چه سودی دارد؟!)

- «سیقول الذین اشرکوا لو شاء الله ما اشرکنا ولا آباؤنا ولا حرمنا من شی ء کذ لک کذب الذین من قبلهم حتی ذاقوا باسنا قل هل عندکم من علم فتخرجوه لنا ان تتبعون الا الظن و ان انتم الا تخرصون × قل فلله الحجة البالغة فلو شاء لهداکم اجمعین » ; (11)

«بزودی مشرکان [برای تبرئه خویش] می گویند: اگر خدا می خواست، نه ما مشرک می شدیم و نه پدران ما; و نه چیزی را تحریم می کردیم! کسانی که پیش از آنها بودند نیز، همین گونه دروغ می گفتند; تا سرانجام [طعم] کیفر ما را چشیدند . بگو: آیا دلیل روشنی [بر این موضوع] دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید . شما فقط از پندارهای بی اساس پیروی می کنید، و تخمینهای نابجا می زنید . بگو: دلیل رسا [و قاطع] برای خداست; [دلیلی که برای هیچ کس بهانه ای باقی نمی گذارد] . و اگر او بخواهد، همه شما را [به اجبار] هدایت می کند . [ولی چون هدایت اجباری بی ثمر است، این کار را نمی کند] .»

از تمام آیات گذشته به طور روشن استفاده می شود که خداوند انسان را در انتخاب اصل دین کاملا آزاد گذاشته است، که با تفکر، اندیشه، تامل و تحقیق کافی راه درست را انتخاب کند; چرا که عقیده و اعتقاد یک امر قلبی است و اجبارپذیر نیست . با این حال گرچه انسان در انتخاب دین آزاد است، لکن عقل سلیم حکم می کند که بهترین، کامل ترین و سرآمدترین دین را انتخاب نماید و پس از گزینش، موظف است همه قوانین و مقررات آن را رعایت کند و از هر نوع تخلف و بی نظمی و قانون شکنی بپرهیزد .

3 . آزادی در عمل

ظاهر آیات فراوان دیگری دلالت دارد به اینکه انسان در عمل خود از آزادی و اختیار کاملی برخوردار است; اگر عمل نیکو انجام دهد از اجر و ثواب آن بهره مند می شود و در رحمت الهی به روی او باز است، و جایگاه او بهشت خواهد بود . و اگر به امر خداوند توجه نکرده، اعمال باطل و گناه را مرتکب شود، از در رحمت الهی دور بوده و مؤاخذه خواهد شد و جایگاه او آتش سوزان جهنم است .

- «ان الذین یلحدون فی آیاتنا لا یخفون علینا افمن یلقی فی النار خیر ام من یاتی آمنا یوم القیامة اعملوا ما شئتم انه بما تعملون بصیر» ; (12)

«کسانی که آیات ما را تحریف می کنند بر ما پوشیده نخواهند بود! آیا کسی که در آتش افکنده می شود بهتر است یا کسی که در نهایت امن و امان در قیامت به عرصه محشر می آید؟! هر کاری می خواهید بکنید، او به آنچه انجام دهید بیناست!»

در این آیه، عبارت «اعملوا ما شئتم » نشانه آزادی در عمل است .

- «و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه آباءنا او لو کان آباؤهم لا یعقلون شیئا ولا یهتدون » ; (13)

«و هنگامی که به آنها گفته شود: از آنچه خدا نازل کرده است، پیروی کنید! می گویند: [نه،] ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می نماییم . آیا اگر پدران آنها، چیزی نمی فهمیدند و هدایت نیافتند [باز از آنها پیروی خواهند کرد] ؟!»

اینکه می گویند: از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می کنیم، نشانه آزادی آنها در انجام اعمال است .

4 . آزادی و امتحان الهی

گروهی از آیات قرآن کریم بر این امر دلالت دارند که خداوند متعال هر از چند گاهی، انسانها را به جهت سنجش ایمان و عقیده و مقدار پایبندی شان نسبت به دستورات الهی مورد آزمایش و امتحان قرار می دهد . و معلوم است که امتحان و آزمایش انسان در نحوه عملکرد، جایی معنا پیدا می کند که او در انجام اعمالش آزاد باشد . در این باره، آیات فراوانی وارد شده است که از جمله آنها آیات زیر است .

- «ولنبلونکم بشی ء من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات وبشر الصابرین » ; (14)

«قطعا همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه ها، آزمایش می کنیم; و به استقامت کنندگان بشارت ده .»

- «واسالهم عن القریة التی کانت حاضرة البحر اذ یعدون فی السبت اذ تاتیهم حیتانهم یوم سبتهم شرعا ویوم لا یسبتون لا تاتیهم کذ لک نبلوهم بما کانوا یفسقون » ; (15)

«و از آنها درباره [سرگذشت] شهری که در ساحل دریا بود بپرس! زمانی که آنها در روزهای شنبه، تجاوز [و نافرمانی] خدا می کردند . همان هنگام که ماهیانشان، روز شنبه [که روز تعطیل و استراحت و عبادت بود، بر سطح آب،] آشکار می شدند . اما در غیر روز شنبه، به سراغ آنها نمی آمدند; این چنین آنها را به چیزی آزمایش کردیم که نافرمانی می کردند!»

- «وقطعناهم فی الارض امما منهم الصالحون ومنهم دون ذ لک وبلوناهم بالحسنات والسیئات لعلهم یرجعون » ; (16)

«و آنها را در زمین به صورت گروههایی، پراکنده ساختیم; گروهی از آنها صالح، و گروهی ناصالحند . و آنها را با نیکیها و بدیها آزمودیم، شاید بازگردند!»

5 . آزادی اندیشه

در برخی از آیات قرآن کریم، خداوند متعال امر به تفکر، تدبر و اندیشه کرده است و یا فرمانی داده که اجرای آن منوط به فکر و اندیشه می باشد . همچنین در آیات زیادی اندیشه و تعقل را ویژگی مؤمنان راستین و انسانهای حقیقت طلب می داند . امر به اندیشه وتفکر و برشمردن آن به عنوان ویژگی انسانهای عالی رتبه، نشان دهنده آزادی انسان دراندیشه است . چرا که بدون آزادی اندیشه، اندیشه معنا پیدا نمی کند . در محورهای ذیل این بحث را پی می گیریم:

الف) تفکر درباره قرآن

- «افلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا» ; (17)

«آیا درباره قرآن نمی اندیشند؟ اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن می یافتند .»

- «لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیة الله وتلک الامثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون » ; (18)

«اگر این قرآن را بر کوهی نازل می کردیم، می دیدی که در برابر آن خاشع می شود و از خوف خدا می شکافد! اینها مثالهایی است که برای مردم می زنیم، شاید در آن بیندیشند!»

ب) اندیشه در آفرینش انسان و جهان

- «ان فی خلق السموات والارض واختلاف اللیل والنهار لآیات لاولی الالباب × الذین یذکرون الله قیاما وقعودا وعلی جنوبهم ویتفکرون فی خلق السموات والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار» ; (19)

«مسلما در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه های [روشنی] برای خردمندان است . همانها که خدارا در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیده اند، یاد می کنند; و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند; [و می گویند:] بارالها! اینها را بیهوده نیافریده ای; تو منزهی! ما را از عذاب آتش نگاهدار .»

- «او لم ینظروا فی ملکوت السموات والارض وما خلق الله من شی ء» ; (20)

«آیا در حکومت و نظام آسمانها و زمین، و آنچه خدا آفریده است، [از روی دقت و عبرت] نظر نیفکندند؟»

- «او لم یتفکروا فی انفسهم ما خلق الله السموات والارض وما بینهما الا بالحق واجل مسمی و ان کثیرا من الناس بلقاء ربهم لکافرون » ; (21)

«آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را در میان آن دو است جز بحق و برای زمان معینی نیافریده است؟ ولی بسیاری از مردم لقای پروردگارشان را منکرند .»

- «ومن آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها وجعل بینکم مودة ورحمة ان فی ذ لک لآیات لقوم یتفکرون » ; (22)

«و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد; در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند!»

- «وهو الذی مد الارض وجعل فیها رواسی وانهارا ومن کل الثمرات جعل فیها زوجین اثنین یغشی اللیل النهار ان فی ذ لک لآیات لقوم یتفکرون » ; (23)

«و او کسی است که زمین را گسترد; و در آن کوهها و نهرهایی قرار داد; و در آن از تمام میوه ها دو جفت آفرید; [پرده سیاه] شب را بر روز می پوشاند; در اینها آیاتی است برای گروهی که تفکر می کنند!»

- «انما مثل الحیاة الدنیا کماء انزلناه من السماء فاختلط به نبات الارض مما یاکل الناس والانعام حتی اذا اخذت الارض زخرفها وا ز ینت وظن اهلها ا نهم قادرون علیها اتاها امرنا لیلا او نهارا فجعلناها حصیدا کان لم تغن بالامس کذ لک نفصل الآیات لقوم یتفکرون » ; (24)

«مثل زندگی دنیا، همانند آبی است که از آسمان نازل کرده ایم; که در پی آن، گیاهان [گوناگون] زمین - که مردم و چهارپایان از آن می خورند - می روید; تا زمانی که زمین، زیبایی خود را یافته و آراسته می گردد، و اهل آن مطمئن می شوند که می توانند از آن بهره مند گردند، [ناگهان] فرمان ما، شب هنگام یا در روز، [برای نابودی آن] فرا می رسد; و آنچنان آن را درو می کنیم که گویی دیروز هرگز نبوده است! این گونه، آیات خود را برای گروهی که می اندیشند، شرح می دهیم!»

- «واوحی ربک الی النحل ان اتخذی من الجبال بیوتا ومن الشجر ومما یعرشون × ثم کلی من کل الثمرات فاسلکی سبل ربک ذللا یخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فیه شفاء للناس ان فی ذ لک لآیة لقوم یتفکرون » ; (25)

«و پروردگار تو به زنبور عسل وحی [و الهام غریزی] نمود که: «از کوهها و درختان و داربستهایی که مردم می سازند، خانه هایی برگزین! سپس از تمام ثمرات [و شیره گلها] بخور و راههایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، به راحتی بپیما! از درون شکم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج می شود که در آن، شفا برای مردم است; به یقین در این امر نشانه روشنی است برای جمعیتی که می اندیشند .»

ج) تفکر در نفع و ضرر

- «یسالونک عن الخمر والمیسر قل فیهما اثم کبیر ومنافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما ویسالونک ماذا ینفقون قل العفو کذ لک یبین الله لکم الآیات لعلکم تتفکرون » ; (26)

«درباره شراب و قمار از تو سؤال می کنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگی است; و منافعی برای مردم در بر دارد; [ولی] گناه آنها از نفعشان بیشتر است . و از تو می پرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: از مازاد نیازمندی خود . اینچنین خداوند آیات را برای شما روشن می سازد، شاید اندیشه کنید!»

د) اندیشه در اهمیت علم و دانش و دوری از جهل

- «قل لا اقول لکم عندی خزائن الله ولا اعلم الغیب ولا اقول لکم انی ملک ان اتبع الا ما یوحی الی قل هل یستوی الاعمی والبصیر افلا تتفکرون » ; (27)

«بگو: من نمی گویم خزاین خدا نزد من است; و من، [جز آنچه خدا به من بیاموزد] از غیب آگاه نیستم! و به شما نمی گویم من فرشته ام; تنها از آنچه به من وحی می شود پیروی می کنم . بگو: آیا نابینا و بینا مساویند؟! پس چرا نمی اندیشید؟!»

- «... قل هل یستوی الذین یعلمون والذین لا یعلمون انما یتذکر اولوا الالباب » ; (28)

«بگو: آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر می شوند .»

ه) تفکر درباره تسخیر آسمانها و زمین توسط انسان

- «وسخر لکم ما فی السموات وما فی الارض جمیعا منه ان فی ذ لک لآیات لقوم یتفکرون » ; (29)

«او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوی خودش مسخر شما ساخته; در این نشانه های [مهمی] است برای کسانی که اندیشه می کنند!»

- «وسخر لکم اللیل والنهار والشمس والقمر والنجوم مسخرات بامره ان فی ذ لک لآیات لقوم یعقلون » ; (30)

«او شب و روز و خورشید و ماه را مسخر شما ساخت; و ستارگان نیز به فرمان او مسخر شمایند; در این، نشانه هایی است برای گروهی که عقل خود را به کار می گیرند!»

در قسمت بعدی این بحث، آزادی را از دیدگاه روایات مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد .

ادامه دارد ... .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان