بخش هایی از این مجموعه مقالات، با موضوعی مستقل و تحت همین عنوان در چند شماره گذشته درج شد. نویسنده پیش از این به جایگاه نبرد یهود با دین اسلام، شریعت رسول خدا(ص) و نیز شخص آن حضرت بر اساس آیات شریفه قرآن کریم پرداخت. در ادامه بخش دیگری از آن را با موضوع اقدامات یهود علیه مسلمانان در سرزمین فلسطین تقدیم خوانندگان محترم می کنیم. این موضوع را در محورهای زیر مورد بررسی قرار خواهیم داد: دشمنی با دین، دشمنی با بشریت، تعدی به آبرو و نسل، و هجمه به عقل.
1. دشمنی با دین اسلام
از هنگام باز شدن پای یهود به سرزمین اسلامی فلسطین، آنان تمامی تلاش خود را برای فائق آمدن بر دین اسلام به کار بسته اند. خداوند متعال را مقدس نمی شمارند و او را سبّ می کنند، کتاب های آسمانی را تحریف و دستورات آن ها را زیر پا می گذارند، شعائر دینی را به استهزا گرفته و اماکن مقدس و مساجد را تخریب می کنند.
یهودیان در سال 1969 م. «عمرعبدالغنی سلامه» را به اتهام آن که عضو چریک های مبارز است، دستگیر، و به زندان انداختند. وی بیش از یک سال و نیم در حبس و تحت شکنجه آنان قرار داشت. اما وقتی که برای بار دوم دستگیر شد، شکنجه هایی را دید که اصلاً مانند آن را قبلاً ندیده بود. [شکنجه هایی نظیر:] ضربات الکتریکی، آویزان کردن از سقف به وسیله زنجیر، وادار کردن به پاک کردن زمین آلوده به کثافات، نجاست و ذره های شیشه به وسیله زبان و سپس وادار ساختن وی به بلعیدن آن کثافات. و هنگامی که او از شکنجه کنندگان می خواهد که به [خاطر] نام خدا بر او رحم کنند، به او گفتند: «خدای تو زیر لگدهای ماست».1
تحریف قرآن: «روزنامه الاتحاد» ـ چاپ امارات عربی ـ خبری را منتشر ساخت که بنابر آن، رئیس اوقاف قدس اشغالی، نسبت به استفاده از برخی قرآن های توزیع شده در کرانه اشغالی باختری [رود اردن] هشدار داده است، و خبرهای رسیده از سرزمین های اشغالی حاکی از آن است که نیروهای اشغالگر، تعدادی قرآن تحریف شده توزیع کرده اند تا از طریق دستبرد، جابجایی یا حذف بعضی از آیات قرآن کریم به ترویج افکار صهیونیستی شان بپردازند.2
چند سال پیش در نخستین ساعات صبح روز جمعه، گروهی از یهودیان «شهرک کریات اربع»
ـ مستعمره ای که یهود آن را در «الخلیل» ایجاد کرده است ـ در غیاب مسلمانان به حرم حضرت ابراهیم(ع) هجوم بردند و به هتک حرمت و تخریب آن پرداختند. [از جمله این که] آنان یک جلد از قرآن کریم را برداشتند و آن را پاره پاره کردند و مانند خوک ها با لگدهای خود بر روی آن راه رفتند.3
در سال 1924 هنگام اشغال شهر «یافا» توسط یهود، ناآرامی هایی در آن شهر رخ داد که علت آن این بود که تعدادی از یهودیان خود را به ظاهر علمای دین اسلام در آورده و از طریق تحریک احساسات و عواطف مسلمانان، عزّت آنان را جریحه دار ساخته بودند.4
در سال 1929 یهودیان همراه با سربازان پست خود به مصاف مسلمان ها آمدند، در حالی که شعار وجوب باز پس گرفتن «مسجدالاقصی» و تخلیه کامل آن از مسلمانان را فریاد می زدند.5
پیامبر اکرم ـ حضرت محمد(ص) ـ نیز از تیرهای زهرآگین یهود ایمن نبود. آنان آن حضرت را متهم به دروغ گویی کردند و علیه ایشان اعلان جنگ نمودند. در تلمود6 آمده است:
از آن رو که مسیح دروغگوست و بدان سبب که محمد(ص) به [حقانیت] او (مسیح) اعتراف کرد، و اعتراف کننده به [حقانیت] دروغگو، دروغگویی مانند اوست، واجب است که با دروغگوی دوم به جنگ برخیزیم هم چنان که با دروغگوی اول جنگ کردیم.7
روش های جنگ یهود با عقاید اسلامی
رژیم [نامشروع] اسرائیل پس از سال 1967 به شکل آشکار و واضح، در کرانه باختری و نوار غزه به جنگ با عقاید اسلامی پرداخته است. از جمله این روش ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:8
الف) حمایت از فعالیت های مبلغان مسیحیت در بین مسلمانان: ترویج مسیحیت در فلسطین اشغالی، روش های مختلفی دارد. از آن جمله ارسال دسته هایی است که توسط جمعیت های تبشیری مسیحی ارسال می شوند و رژیم صهیونیستی از آن ها به وسیله اعلام در روزنامه های محلی، توزیع کتاب هایشان با قیمت های ناچیز و احیاناً رایگان، ایجاد بیمارستان های مسیحی (مانند «بیمارستان عروب» در الخلیل؛ به نحوی که یکی از مسلمانان در آن مسیحی شد و اسم خود را به «فیلیپ» تغییر داد) تأسیس مدارس و خانه های تبلیغی که بچه های مسلمانان را پذیرش می کند و آنان را بر اساس اعتقادات مغایر با اسلام آموزش می دهند.
ب) حمایت از الحاد: رژیم صهیونیستی به حزب کمونیستی «راکاح» اجازه فعالیت داده و به انتشار نشریات، روزنامه ها و کتاب های کمونیستی نیز مجوز می دهد، و نسبت به توزیع آن ها در میان جوانان مسلمان در باشگاه های ورزشی و هم چنین زندان های اسرائیل کمک و مساعدت می کند.
ج) حمایت از جنبش های مخرب (بهاییت و قادیانی): رژیم صهیونیستی اجازه نشر افکار و عقاید بهاییت را در فلسطین اشغالی صادر، و راه را برای عرضه جهانی (افکار و عقاید) آن، از طریق ایجاد کنگره جهانی آن در شهر حیفا، تحت حمایت این رژیم هموار کرد. این رژیم، به افکار و عقاید منحرف این گروه ها در رسانه های عمومی مختلف خود حق انتشار داده است.
گروه دوم؛ قادیانی که جهاد را ملغی دانسته و قرآن را مطابق رأی خود تفسیر می کند. و خطر آن از گروه قبل بیشتر است. اعضای این گروه در فلسطین اشغالی حضور دارند. آنان به خود عنوان «احمدیه» داده و مبلغان آن اقدام به انتشار مجلاتی مانند: «بشری» می کنند که به دوایر حکومتی اسراییل و میان مردم بدون دریافت وجه ارسال می شود.
2. دشمنی با بشر
یهودیان «یهوه» را پروردگار سربازان می پندارند، که همان خدای قوم ظالم و قسی القلب بنی اسرائیل است. و او [روح] درگیری، تهدید و قساوت را در درون سربازان نهاد. در کدام عقیده تعدی و کشتار انسان ها، مانند یهودیت اجرای اراده و مشیت خدا شمرده می شود. از فجایع ضد بشری یهود، قتلگاه «دیریاسین» و «قبیه»، در سال 1948 به فرماندهی ژنرال «بگین» است که روستای دیریاسین را در هم کوبید و 250 تن از اهالی آن ـ اعم از زن و مرد و کودک و پیر ـ را به خاک و خون کشید و از هیچ جنایتی حتی دریدن شکم، بریدن دست و پا، در آوردن چشم، بریدن بینی، کندن گوش و منهدم ساختن جمجمه ها فروگذار نکرد.9
همچنین در سال 1954 ژنرال شارون با سربازانش به روستای «قبیه» حمله کرد و شصت و شش تن از اهالی آن را کشت و تعداد زیادی از خانه ها را ویران کرد.10 در سال 1956 یهودیان عصرگاه، هنگام بازگشت مردان به خانه هایشان به روستای «کفر قاسم» هجوم بردند و همه اهالی آن را پیش از رسیدن به روستا (در راه بازگشت) به قتل رساندند.
در فلسطین ده ها بلکه صدها روستا، مانند این وجود دارد که ساکنانش آواره و منازلشان تخریب و ویرانه شده تا بر خرابه های آن ها شهرک های صهیونیست نشین بنا شود. از آن جمله است: روستاهای نحالین در سال 1954، غزه در 1955، قلقیلیه در 1956، توافیق در 1962 و سموع در 1966.
3. تعدی به آبرو و نسل
[ریختن] آبروی انسان ها از دیدگاه یهود مباح است، و آنان آبرو را مورد هتک و اهانت قرار می دهند تا مهم ترین نقطه ای که حیات انسانی بر آن استوار است را نابود کرده، و به علاوه سیطره یهود را بر غیر یهودیان تسهیل نمایند. در پروتکل های صهیونیست ها آمده است:
باید برای محو اخلاق در هر جایی اقدام کنیم تا تسلطمان را آسان سازد.
همچنین در آن بیان شده است:
«لازم است که توجه ویژه ای به نظر ما درباره اخلاق (به خصوص در مورد آن ملتی که شما در بین آنان قرار گرفته اید و در میانشان اقدام می کنید) بکنید. و نباید در لحظه پیاده نمودن مبانی مان، توقع برتری و پیروزی داشته باشید؛ تا زمانی که [نظام] آموزش و تعلیم بر مبنای نظرات ما قرار گیرد. وقتی که پیاده کردن مبانی مان به طور موفق به پایان رسید، در خواهید یافت که پیش از ده سال، مستحکم ترین پایه های اخلاق، واژگون شده است.12 به همین علت، یهودیان سعی خود را در راه فرستادن دختران جوان به میهمانی ها و مجالس لهو و لعب شبانه، تحت مدیریت گروه های یهودی سازمان یافته به کار گرفته اند.
خطرناک ترین این گروه ها تحت نظر «شلومو بیلرشتاین» ـ یکی از اعضای سرشناس «حزب مابام» اسرائیل ـ قرار دارد که سه هزار دختر جوان را در سال 1960 به خارج فرستاد و اسرائیل تنها از این طریق،
18 میلیون مارک سود برد.13
یهودیان تنها به دختران جوان یهودی اکتفا نمی کنند، بلکه دختران پاک دامن مسلمان را نیز هدف گرفته و آنان را به مکان های پست و مراسم شهوت رانی می کشانند.
«شیخ محمد نمرخطیب» در کتاب خود به نام وقایع نکبت بار، داستانی دردآور را از دختری مسلمان در فلسطین نقل می کند که یکی از شخصیت های فلسطینی آن را برای او باز گفته است. او می گوید:
«با یکی از اعضای یک سازمان بین المللی آشنا شدم که دائماً از پایتخت های کشورهای عربی به «تل آویو» و بالعکس در حال مسافرت بود. من از او خواستم که همراه او به تل آویو بروم تا از اماکن و مناظر کشورم بهره بگیرم. درخواستم را پذیرفت، و من لباس های سازمان را پوشیدم و به شکل آنان در آمدم. ما به جمع یهودیان در هتل بزرگی وارد شدیم، و آنان با انواع احترام ها و خوش آمدگویی ها از ما استقبال کردند. شب هنگام به هر یک از اتاق ها دخترکی زیباروی فرستاده شد تا پذیرایی را به اکمال برسانند. یکی از آن ها وارد اتاق من شد. در پشت چهره شاد وی، چهره ای گرفته و تاریک را دیدم. با وی به صحبت پرداختم و بر تردیدم افزوده شد... وقتی که از من اطمینان حاصل کرد، گفت: من یهودی نیستم بلکه یک مسلمان عرب هستم، اهل خانواده «د» از کشور «ف»... و همراه من 150 دختر از اسیران فلسطینی این جا هستند. وظیفه ما ـ همان طور که دیدی ـ تعظیم و احترام به میهمانان یهودی است. من این ها را به تو گفتم نه این که فقط تو بشنوی بلکه برای آن که همه مسلمانان و عرب ها بشنوند... پس آن دختر فریاد زد: «وا اسلاما، وا عربا...».14
این اشاعه فاحشه فقط محدود به غربی ها و یهودی ها نمی شود بلکه به جوامع مسلمان در فلسطین اشغالی نیز سرایت کرده است.
اسرائیل پس از «جنگ حزیران» در سال 1967 حدود دویست دختر یهودی را با لباس های بدن نما و لخت به سراسر قدس و الخلیل روانه کرد تا جوان ها را به فساد بکشانند و آن ها را از زندگی جدی همراه با تلاش منصرف و نسبت به دین و مقدساتشان لاابالی نمایند. آن ها علاوه بر این، گسترش خانه های فحشا، باشگاه های شبانه و رقاص خانه در شهرهای فلسطینی، و انباشت از تصاویر فیلم های مستهجن را مورد اقدام خود قرار داده اند.
یهودیان هتک آبرو را به عنوان وسیله ای برای شکنجه مسلمانان ـ اعم از زن و مرد ـ زندانی به کار می گیرند. آنان خانم «عبله طه» را با تعدادی از زنان فاحشه در یک زندان انفرادی قرار دادند و سپس در مقابل یکی از افراد پلیس مرد، لباس هایش را از تنش در آوردند و بعد از این که وی را کتک زدند، او را یازده روز، به صورت عریان رها کردند.15
یکی از زن های جوان زندانی در زندان های رژیم صهیونیستی به نام «رسمیه عوده» تحت انواع شکنجه ها و هتک حرمت ها قرار گرفت، دو دستش را پشت سرش بستند و بعد از این که او را عریان کردند با دست و لگد مورد ضرب و شتم قرار دادند، و...16
در تحقیقی میدانی که برای کنفرانس منطقه ای عربی، انجام شد مدارکی به دست آمد، مبنی بر این که نیروهای اشغالگر در تجاوز به زنان و دختران به صورتی است که شرف و حیثیت آن ها را از بین می برد. در این گزارش بعضی از حوادث مبنی بر هتک آبروی زنان شهر خان یونس ذکر شده بود، از جمله معلمان زن و همسران کارکنان. در جاهایی از غزه دیده شده که نیروهای اشغالگر رژیم صهیونیستی در «پادگان الشاطی» ضمن توسل به زور، وارد بعضی از خانه ها می شوند، و مدعی هستند که مردان جنبش مقاومت فلسطین را در خودشان پناه می دهند. تا کنون بسیار اتفاق افتاده که به این دلیل که افراد آن خانه از افراد جنبش مقاومت فلسطین هستند داخل خانه ای شدند و وقتی که [کسی از جنبش مقاومت فلسطین] را نیافتند. خواستند که همسرش را ببرند ولی آن زن مقاومت کرده و از دست آن ها گریخته است و آنان زن و فرزندانش را به وسیله گلوله به قتل رسانده اند.17
وقتی که «عمر عبدالغنی سلامه» در زندان «مجمع الروس» در بیت المقدس زندانی بود، از طرف یهودیان مورد تهدید واقع شد که اگر اعتراف نکند که چریک است، به همسرش تجاوز خواهند کرد.18
این ها غیر از تلاش های یهودی برای قطع نسل و عقیم کردن دختران جوان است، زیرا کثرت نسل در ملت مسلمان فلسطینی موجب نگرانی یهود شده و خواب آن ها را پریشان کرده است. چنان که «گولدامایر» تصریح کرد:
وقتی که در مورد تعداد اطفال عربی که هر لحظه متولد می شوند فکر می کنم، خواب از چشمم می پرد.
به همین علت، یهودیان به قرار دادن مواد شیمیایی در مخازن آب چادرنشینان فلسطین اشغالی، اقدام کردند تا از تولید مثل دختران جوان جلوگیری کنند.
4. هجمه به عقل
عقل، نعمتی از نعمت های خداوند متعال برای انسان است که به واسطه آن می تواند روش صحیح را در زندگی اش اختیار کند، همان طور که می تواند از توانایی های این مخلوق تحت امر خداوند، استفاده ببرد. یهودیان نیز همانند استعمارگران در از بین بردن عقل مسلمانان بسیار حریص اند تا ملت عرب و مسلمان را تضعیف کنند تا نتوانند دشمنان دین از جمله صهیونیسم و مسیحیت [صهیونیستی] را از بین ببرند. بنابراین از زمانی که انگلیس، فلسطین را اشغال نمود، شروع به کشت حشیش و تریاک و صدور آن به جهان عربی و اسلامی کرد و بعد از این که انگلیس از فلسطین بیرون رفت، رژیم صهیونیستی جای انگلیس را گرفت و آن ها را به کشورهای عربی ـ خصوصاً مصر ـ صادر می کرد، تا امت اسلامی را از لحاظ جسمی و روحی در هم بکوبد. درآمد یهود از قاچاق مواد مخدر به کشورهای اسلامی حدود 46 میلیون لیره مصر است.19
از جمله موارد آشکار این است که یهود برای سلطه بر جهان به تجارت مشروبات الکلی پرداخته و برای رونق آن فعالیت می کند. در بدو اشغال فلسطین، تجارت مسکرات و مواد مخدر از طریق یهود بین اعراب و مسلمانان به صورت فراوان توزیع می شد.
آنان برای از بین بردن عقل، فقط به وسائط مادی، ـ نظیر مسکرات و مواد مخدر ـ اکتفا نکرده بلکه این مسئله را به وسایل معنوی نیز کشیده اند، و نظریات و افکار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شان موجب بروز تصورات، مفاهیم خطا و متناقض با فطرت انسانی در عقل می شود.
بدین ترتیب یهود در پشت هر نظریه، به دنبال افساد عقل می باشد، مانند «دموکراسی»، که دین و اخلاق را از بین می برد، «جامعه شناسی» که نظام خانواده را به نقشی مصنوعی مبدل ساخته و سعی می کند که آثار آن را در پیشرفت فضائل و آداب از بین ببرد، «نظریه فروید» در علم «روان شناسی» که همه فعالیت های صادره از انسان را به غریزه جنسی وابسته می داند، «نظریه داروین»؛ «سارتر» و... . در کتاب پروتکل های صهیونیسم آمده است:
تصور نکنید که این چیزهایی که می گوییم حرف است. ملاحظه کنید که ما موفقیت داروین، مارکس و نیچه را از قبل ترتیب داده ایم و آثار غیراخلاقی این علوم در فکر انسان های غیریهودی کاملاً برای ما روشن خواهد شد.20
همچنین در این کتاب آمده که:
سعی خواهیم کرد که توجه عقل عمومی را به سوی نظریات باطل و بی فایده که ممکن است به صورت پیشرفت یا آزادی خواهی آشکار شود، جلب کنیم. به واسطه نظریاتمان در مورد پیشرفت توانستیم در برگرداندن نظر غیریهودیان فارغ از عقل، به سمت کمونیسم، موفقیت کاملی را کسب کنیم. یک اندیشه واحد در بین غیریهودیان وجود ندارد که تشخیص دهد، که در هر حالتی در ورای کلمه «پیشرفت»، گمراهی و انحراف از حق، مخفی می باشد.21
از دیگر وسایل افساد عقل مسلمانان عرب، تحریف روش های آموزش در کرانه باختری و غزه می باشد، که قبل حمله 1967 انجام شد.
یهود در روش های آموزشی مسلمانان، به حذف آیات و احادیثی که به جهاد در راه خدا تشویق می کند، روی آورد.
آنان نسبت به حذف موضوعاتی مانند: سیره نبوی(ص)، تلاوت قرآن، فرهنگ جهاد در اسلام، بخش هایی از تاریخ اسلام ـ به ویژه مسائل مربوط به روابط سیاسی و اجتماعی بین مسلمانان مدینه و یهودیان اطراف آن ـ از برنامه آموزشی کلاس های اول و دوم مدارس مسلمانان اقدام کردند.
یهود به افزایش در مورد تاریخ دوران های گذشته اسرائیل و تحریف تاریخ اسلامی در ذهن دانشجویان روی آورد. موضوع آموزش کلاس پنجم ابتدایی، بحث در مورد یهودیان می باشد و به خاطر آن است که به غلط در اذهان دانشجویان وارد کند که فلسطین از قدیم الایام سرزمینی یهودی بوده است. در کتاب جغرافیای کلاس پنجم ابتدایی، «فتوحات اسلامی» را به «تجاوزات اسلامی» توصیف می کنند.
موضوع آموزش تاریخ کلاس هشتم، بحث در مورد رژیم اسرائیل می باشد. و در کتاب اسرائیل، جغرافیا و موطن، حدود طبیعی اسرائیل در شمال از مدیترانه تا صحرای غور اردن در شرق امتداد دارد.
یهود در آموزش ادبیات عربی، متون ادبی و ابیات شعری را که حماسه را در ذهن مسلمانان برمی انگیزد، حذف کرده است. از آن جمله شعر «ابن الرومی» است که می گوید:
... و من سرزمینی دارم،
و قسم خوردم که آن را نفروشم،
در روزگار، غیر از خودم، مالکی برای آن نمی بینم، سرزمین های مردان، خواسته ها و آرزوهایی را که جوانان در آن جا برآورده کرده اند، به سوی آنان جذب می کنند.22
|