میزان احترام و ارزشی که هر فرد برای خودش قائل است، و میزان اعتمادی که به خود و توانایی ها و باورهای خود دارد، اعتماد به نفس نامیده می شود. هر کس تا اندازه ای اعتماد به نفس دارد. میزان آن بالا و پایین می رود، ولی هرگز به صفر نمی رسد ( مگر هنگام مرگ). از لحظه ای که به دنیا می آییم اعتماد به نفس ما در حال رشد و شکل گیری است. هرگز ایستا نیست و پیوسته کم یا زیاد می شود. اگر بخواهیم آن را با ولتاژ برق مقایسه کنیم، می توان گفت که مثلاً کسی 1/5 ولت اعتماد به نفس دارد و تشویق یا موفقیتی می تواند آن را نیم ولت بالا ببرد یا شکستی می تواند آن را نیم ولت پایین بیاورد. آن اعتماد به نفس 1/5 ولتی که همیشه در متن وجود ما ثابت است، به طور کلی باعث دوام حیات ماست. ما برای تمام فعل و انفعالات فیزیولوژیک یا روانی به این حداقل اعتماد به نفس احتیاج داریم. مانند: راه رفتن، صحبت کردن، نگاه کردن، دیدن، خیال کردن، رابطه مستقیم با دیگران و ...
هرگز نمی توان گفت که من اعتماد به نفس ندارم. مثل این است که بگویید: « من ریه ندارم، من قلب ندارم.» ولی می توان گفت که اعتماد به نفس من پایین یا بالاست و بالا می رود.
حتی نوزاد یک ساعته هم اعتماد به نفس دارد. او توان این را دارد که سرش را روی سینه مادر بگذارد و مکیدن را آغاز کند و شیر بخورد. همین عمل به معنای داشتن اعتماد به نفس است. اگر نوزاد اعتماد به نفس نداشته باشد، نمی تواند شیر بنوشد. ممکن است برای شیر خوردن خجالت بکشد، ممکن است صورتش را بیاورد طرف سینه مادر و خجالت بکشد. شما خجالت کشیدن کودک یکی دو ساله را دیده اید، ولی فکر نمی کنم خجالت نوزاد یکی دو روزه را دیده یا حتی شنیده باشید.
اعتماد به نفس از نظر روان شناختی یک خصوصیت درونی است که تحت تأثیر وراثت و محیط، و در طول دوره رشد شکل می گیرد. یعنی اعتماد به نفس بر اساس ژنتیک، و محیط- رفتار والدین، تشویق ها، تنبیه ها و برخورد اطرافیان را- به مرور زمان در فرد ایجاد می شود.
به طور کلی اعتماد به نفس یعنی این که باور داریم ما آدم مستقل و حسابی هستیم، برای خودمان کسی هستیم، توان انجام کارهایی را داریم و حتی می توانیم دست کسان دیگری را بگیریم. و وقتی اعتماد به نفس داریم احساس می کنیم با همه قلب و مغزمان خود را دوست داریم، مردم را دوست داریم، زندگی را دوست داریم. اگر ایرادهایی هم داریم- که حتماً هم داریم- باید بکوشیم آن ها را از میان برداریم.
چه کسانی اعتماد به نفس بالا و اعتماد به نفس پایین دارند؟
اگر پیوسته بدرفتاری می کنید، خود و دیگران را کوچک می شمارید و برای خود و دیگران احترام قائل نیستند، در دوست یابی یا نگهداری دوست مشکل دارید، در تصمیم گیری و انتخاب ناتوانید، به آسانی تحت نفوذ دیگران قرار می گیرید، از شکست می ترسید، به دنبال توجه دائمی هستید، روحیه خطر کردن ندارید، برای اشتباهات و شکست هایتان خود و دیگران را سرزنش می کنید، مسئولیت کمی می پذیرید یا اصلاً مسئولیت پذیر نیستید، در این صورت احتمالاً شما اعتماد به نفس پایینی دارید.
کسی که با خود صلح کرده است و به آن چه که دارد قانع است، انتظارات واقعی از زندگی دارد، می گوید این زندگی من است، این خانواده من است. چنین فردی اعتماد به نفسش خوب است. صلح یا خویشتن یعنی پذیرش وضع طبقاتی، مالی، چهره و تحصیلات. این ها به اعتماد به نفس آسیبی نمی رساند. ولی نارضایتی از وضع موجود و قانع نبودن، با خویش جنگیدن، از پدر و مادر، از وضع موقعیت خانواده، از میزان سواد راضی نبودن اعتماد به نفس را پایین می آورد.
اعتماد به نفس در طول زندگی تغییر می کند. در دهه اول معمولاً چون تازه ساخته شده کمی لرزان است. فرزند کوچک ما هنوز مطمئن نیست در کلاس یا در حضور دیگران چطور و چگونه باید رفتار کند. اعتماد به نفس در دهه دوم شکل می گیرد. در دهه سوم محکم، در دهه چهارم ثابت ( بدون تغییر)، در دهه پنجم و ششم کاملاً تثبیت ( غیر قابل تغییر) می شود، و در دوران پیری پایین می آید.
موفقیت در زندگی میزان اعتماد به نفس را بالا، و شکست، آن را پایین می برد، ولی هرگز به صفر نمی رسد. بعد از گذشت زمان و رفع شدن علل کاهش دهنده، رفته رفته دوباره به حد معمول باز می گردد. مثلاً دانش آموزی که در درسی رد می شود، اعتماد به نفسش پایین می آید و وقتی در آن درس قبول می شود، دوباره بالا می رود.
افرادی که اعتماد به نفس متعادل دارند، دارای امنیت جسمانی، عاطفی و ذهنی هستند، مورد پذیرش دیگران قرار می گیرند و دیگران با آنان راحت ارتباط برقرار می کنند. به عنوان فرد استثنایی و خاص، ارزشمندند، لایق و مهم اند، قدرترویارویی با مشکلات را دارند، جسور، قدرتمند، هدفمند و دوست داشتنی اند و از ویژگی های مثبت بسیاری برخوردارند.
تلاش روان پزشکان و روان شناسان این است که مردم را به خودشان سازش دهند و به آن بقبولانند که این زندگی ماست. ما باید با آن چه که در حال حاضر داریم زندگی کنیم و شکرگزار باشیم.
منبع مقاله :
مجد تیموری، میر محمد ولی؛ ( 1391)، اعتماد به نفس، تهران: نشر قطره، چاپ ششم.