استقرار و تداوم همراه با رشد و پویایی حکومت و نظام سیاسیِ قدرتمند، نیازمند انسجام و وحدت همگانی است، چنان که تشتت و تفرقه، بزرگترین آفتِ تهدید کننده یک حکومت، درهم شکننده قدرت سیاسی و اقتدار ملی و زمینه ساز نفوذ اندیشه های انحرافی و سلطه قدرت های استعماری است. اما وحدت و انسجام جامعه نیاز به محور و عامل هماهنگ کننده دارد و در نظام سیاسی اسلام نه منافع مشترک و نه دشمن واحد و نه حتی خاک نمی توانند ملاک وحدت حقیقی باشند، زیرا اینها موقت می باشند بلکه پشتوانه وحدت امت اسلامی، اعتقاد و ایمان به خدای بی همتا و مدبر عالم آفرینش است. توحید حبل المتینی است که افزون بر دستها و کارها، دلهاو اندیشه ها را با هم هماهنگ و همراه می سازد و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لاتفرقوا. (آل عمران / 103)
وحدت و انسجام در برنامه های اجتماعی هماهنگی تشریع باتکوین و حرکت به اقتضاء طبیعت و آفرینش است. چه زیبا مقام معظم رهبری توحید را از دیدگاه یک جهان بینی عمومی تفسیر می کند:
به معنای وحدت و یکپارچگی همه جهان و خویشاوندی تمام اجزاء و عناصر آن است چون سلسله جنبان آفرینش یکی است و همگان از یک مبدأ و منشأاند و خدایان و آفرینندگان مختلف دست اندرکار آفرینش و گردش جهان نبوده اند. پس این همه اجزاء یک مجموعه اند و کل جهان یک واحد است و دارای یک جهت گیری... با این بینش جهانِ پویا کاروانی است که همه راهروان آن همانند حلقه های زنجیر بهم متصل اند و همچون اجزاء ریز و درشت یک دستگاه برای هم و در جهت واحد در کار و تلاش اند هر چیز با ملاحظه موضعش در کل این ارگانیسم است که معنای خود را می دهد و وظیفه اش روشن می شود. پس همه در این سیر تکامل پوی، کمک کار و تکمیل کننده دیگرانند و هر یک ابزارِ لازمی است در این مجموعه، هر گونه توقف و تباهی و رکود و انحراف در هر یک از این اجزاء موجب کندی و ناهنجاری و انحراف همه دستگاه است و بدینگونه پیوندی عمیق همه این ذرات را به یکدیگر متصل می سازد.