ماهان شبکه ایرانیان

جهان شمولی نبوی و جهانی سازی عرفی

جهانی شدن وجهانی سا زی به عنوان یکی از گفتمان های غالب، د ر جا معه ی ا مروز ونظام بین ا لملل مطرح است

جهانی شدن وجهانی سا زی به عنوان یکی از گفتمان های غالب، د ر جا معه ی ا مروز ونظام بین ا لملل مطرح است. به طوریکه نظریه پر دازان که د ر ا ین مقوله به ا ند یشه وتفکر پرداخته اند به علل پیدا وپنهان، به کار آ مدی نظا م بین الملل اعتراف دارند وا یده جهانی سازی وجهانی شدن را به عنوان طرح جای گزین، مطرح نموده ا ند امروزه صحبت کردن از بازارهای جهانی، ارتبا طات جهانی، کنفرانس های جهانی، تهدیدات جهانی وغیره به امری متدا ول تبدیل شده است در سا ل های پایانی قرن بیستم دانشجویان رشته روابط بین الملل وسایر رشته ها کم کم به بررسی مسایلی در رابطه با حکومت جهانی(متمایز ا ز بین المللی) تغییرات زیست محیطی جهانی، روابط جهانی مبتنی بر جنسیت، اقتصاد سیاسی جهانی وغیره پر داختند.[1]« جها نی شد ن بد و ن شک یکی از متداولترین اصطلاحا ت دهه حا ضر د ر جهان وپد یده ای جدی جاری، در عرصه کنونی و دهه های آ ینده است روز نامه نگاران، سیا ستمداران، مدیران تجاری، دانشگاهیان وسایرین، با به کار برد ن این اصطلاح قصد دارند نشان دهند که پد یده ی ژرف در حا ل وقوع است، جهان د ر حا ل تحول است، ونظمی نو در عرصه اقتصاد، سیاست وفرهنگ جهانی ظهور می یا بد. اما بکار گیری این اصطلاح در موارد بسیار مختلف ، توسط افرا د متفاوت وبرای اغراض گونا گون ، چندان فراو ان است که تعین موضو ع مورد بحث در جها نی شدن، کار کر دهای این اصطلاح واثراتش بر نظریه وسیا ست معاصر را د شوار نموده است.[2]

در ا ین نوشتار بنا براین ا ست که جها ن شمولی را د ر آ موزها ی نبوی وجها نی سازی غربی مقا یسه وبررسی نما یم تا د یده شود انبیاء ومصلحان الاهی آ یا پیا می، برای اداره وتربیت جامعه ای بشریت دارند یا خیر؟ ایا پیامبر گرامی اسلام د ین جامعی را که برای تمام عرصه های زند گی بشریت برنا مه داشته باشد عرضه نمود وایا دین اسلام جامعیت وکمال دارد. که بتوا ند جامعه جهانی راد رعرصه مختلف (فرهنگی، اقتصادی وسیاسی، اجتماعی...) هدایت ورهبری نماید

تعریف جهانی شدن:

در مورد تعریف وکار برد جهانی شدن حد اقل پنج کاربرد از واژه جهانی شدن قابل تشخیص است اغلب از واژه جهانی شدن برای ایفای معنای بین المللی شدن(intemationalization) استفاده میشود در حالیکه این کلمه به معنای گسترش تعاملات فرامرزی ووابستگی متقابل کشورهاست.

در کار برد دوم از جهانی شدن به معنای آزاد سازی(liberalization) استفاده می شود این واژه به معنای رفع محدودیت های دولتی از نقل وانتقا ل بین کشورها است، تا بتوان اقتصاد جهانی را آزاد ویکپارچه کرد. در کاربرد سوم منظور از جهانی شدن جهانی سازی(uniyersalization) است که به معنی القای اهداف وبر نامه های خاص به مرد م سراسر جهان است. در کا ر برد چهارم بسیاری از مردم جهانی شدن را غربی شدن(westernization ( معنی کرده اند دید گاه برخی دیگر، به قلمرو زدائی است(deterritorialization) است یعنی تغییرات جغرافییای که بر اساس آن مناطق جغرافییای، فواصل مرزهای جغرافییای بخشی از اهمیت پیشین خود را ازدست می دهند این مفاهیم پنجگانه در برخی موارد همپوشانی دارند اما نقاط مورد تاکید هریک متفاوت است.[3]

نظام واحدی جهانی چگونه ا ست وچه اهدافی را دنبال می کند؟ پرسشهایی است که پاسخ بدان نیاز به تامل دارد جهانی شدن گاهی به عنوان یک تفکر وعقیده مطرح میشود وگاهی به عنوان یک واقعیت عینی، خارجی ویک پدیده اجتماعی، اگرچه جها نی شدن هم به عنوان یک اند یشه وهم به عنوان یک واقعیت اجتماعی ، پد یده ای قدیمی محسوب می شود، ولی جهانی شدن با مفهوم وکارکرد های امروزین آن پدیده ای است کاملا جدید ودر واقع مبنای شکل گیری دوره جدیدی( آلبرو 1996) از تاریخ بشر محسوب میشود جهانی شدن با مفهوم امروزین خود ، محصول ظهور صنعت جهانی، ار تبا طات جهانی... می باشد این صنعت نوع جدیدی از ار تباطات مجازی را بوجود آورده است. که محصول ار تباطات همزمان می باشد در فضای ار تباطی جدید، عامل زمان، مکان کمرنگ شده است ودوری ونزدیکی، عامل خنثی در ارتباطات محلی وجهانی محسوب میشوند صنعت ارتباط از طریق تلکس، تلفن ونمابر، رادیو تلویزیون وبا لاخره اینترنت جهان جدیدی به موازات جهان واقعی بوجود آورده است که جهان بی مرز جهان بی مکان وبه تعبیر دقیق تر جهان مجازی نام گرفته است.[4]

جهانی شدن پدیده ای غربی برای جهان اسلام است یعنی پرسشی غربی است که در برابر اسلام گذاشته شده است

 

جهانی شدن پرسش تحمیلی جهان غرب برجهان اسلام است پرسشی که غربیان وتمدن مستحدثه غربی در برابر نخبگان فکری و سیاسی جهان اسلام گذارده است ودر واقع آنان را مجبور به پاسخ دادن بدان کرده است.

 

به تعبیری دیگر جهان اسلام راهی جز ا ند یشید ن د ر باب آ ن ندارد نمی تواند بدان فکر نکند نمی تواند بدا ن پشت کند واز کنارآ ن به سا د گی بگذرد اگر به طورفعال(actiye) پاسخی برای این سوال تولید نکند بنا چار خود غرب پاسخی تحمیلی نیز بدان خواهد داد.[5]

وقتی جهانی شدن به عنوان یک پدیده ای غربی در تما م عرصه زندگی ما سایه افکنده است وبه عنوان یک پرسش برای ما مطرح شده است ناگزیریم که به تحلیل وبررسی محتوایی آن بیپردازیم؛

الف) پروسه جها نی شدن: (globalization)

در چنین فضایی جهانی شدن یک پدید ه ای متعارف وطبیعی ومفهومی است که با لضروره فاعلی ندارد در واقع سیر طبیعی جوامع بشری آن را پد ید آورده است پروسه ای جهانی شدن یک واقعیت است[6] از ا ین منظر جهانی شدن فرایند ی به شمار می اید که در اثر توسعه تکنو لوژی اطلاعات وا رتبا طات الکترونیکی موجب فشردگی وتراکم جهان وتقویت خود آگاهی جمعی در میان ابناء بشر می گردد براین مبنا جهانی شدن ا مری بر امده ا ز تاریخ فرایندی ریشه دار وفرا گردی وسیع وگسترده وهمه جانبه در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی وفرهنگی است. که مرزهای ملی را در می نوردد وبه عنوان واقعیتی در حال تکوین وتکامل وهمچون رودی خروشان ودر حال حرکت پر شتاب می گذرد وزمان ومکان را می فشرد وبه یکدیگر نزدیک می کند در رویکر مزبور جهانی شدن فرهنگی متضمن جریان آزاد عقاید، اطلاعات، تصورات ودانش هایی است که با دربر گرفتن همه ابعاد زندگی ذهنیت ه وعینیت ها را تحول می بخشد[7] با رویکرد پروسه جهانی شدن نباید تحلیل منفی وبد بینانه داشته باشیم چون واقعیت های عینی وملموسی است انکار نا پذیر که برای هضم وتحلیل آن آ ما دگی داشته باشیم واز دستاوردهای مثبت آ ن استفاده لازم را داشته باشیم زیرا با این رویکرد جهانی شدن عبارت است از یک وضعیتی« که یک ایده یا یک آموزه فکری به سادگی وسهولت در ن واحد در دورترین نقاط دنیا امکان انتقال پیدامی کند جهانی شدن یعنی اینکه ایده، وقتی در یک مکان یا منطقه ای مطرح میشود حالت بومی ومحلی ندارد بلکه به تمام دنیا به عنوان مخاطبان این ایده شناخته میشوند در این حالت جهان زاده ومولود تکنولوی جدید ارتباطات وتکنولوژی جدید عصر حاضراست[8]

ب) پروژه(globlism):

بر اساس این رویکرد، جهانی شدن به صورت یک پروژه مطرح است که برای دست به اهداف قدرت مداران وزورمندان طراحی وتبین شده است ت گسترش سلطه ای، سلطه طلبان را مشروعیت ووجاهت قانونی بخشد « در چنین دید گاهی جهانی یا جهانی شدن در طرح منهدسی اجتماعی کلان سیستمی است که ایدلوژی هژمونیک غرب را افاده می کند وبا تکیه بر بنیاد های نیو لیبرالسیم وپست مدرنسیم در حدود فراگیر کردن شیوه زندگی امریکای وغربی سازی انسان ها وتوزیع فرهنگ مصرف وجنسیت بر اساس رویکرد مذکور، غرب سعی دارد با بهره گیری از فناوری ار تباطات ماهواره ای ورسانه های ارتباط جمعی واز رهگذر یک سان سازی ارزشی فرهنگ هنجاری امریکا را در امپراطوری جهانی قطعی کند76 براسا س این دید گاه جهانی شدن یک پدیده ای ویک پروژه غربی است که ازسوی غرب هدایت وسازماندهی شده است ومی گوید : جهانی شدن ظرفی است که مظروف ن آن آموز های لیبرال است واین آموزه ها باورهای دینی واسلامی را به چالش می گیرد ودر نهایت فرهنگ لیبرالسیم رابردنیا مسلط می سازد این جهانی شدن در تعارض با ایده حکومت جهانی اسلام قرار می گیرد واساسا جهانی شدن یعنی عالم گیر شدن آموزه های لیبرال ودموکراسی غرب واصول اقتصادی لیبرا ل[9]

مبانی وزیر ساخت های جهانی شد ن عرفی:

ا یده وتفکر جهانی سازی ویا جهانی شد ن که برای د ست یابی به اهداف خاصی طرا حی وتدوین شده است که- هد ف ا زآ ن دست یابی به سلطه جهانی وبه دنبال آن چپاول ویغماگری منابع وامکانات کشور های ضعیف وسلطه پذیر ـ مبتنی بر اصول وزیر ساخت هایی است که لازم است آن اصول ومبانی تبیین شود وب رسا لت جهان شمول نبوی مورد مقایسه وارزیابی قرار گیرد. ا ین اصول ومبانی که محصول د وران مد رن است عبارت اند:

1- اومانیسم وانسان محوری:

د ر ا ین نگرش انسان، محور باورها وارزش ها قرار می گیرد وتما م ارزشها بر محوریت انسان است« برای انسان برخورداری از زندگی توأم با راحتی، خوشی وآ سود گی اصا لت دار د وچیز د یگری برای او اصا لت ندارد. کلمه ا ومانیسم د ر مقابل گرایش به خداودین مطرح می شود ... معنای معروف آن انسان مداری است یعنی انسان به فکر خودش، لذت ها، خوشی ه وراحتی های اش با شد اما ا ینکه خدای است وفرشته ای است به ما ربط ندارد ا ین گرایش در مقابل آن گرا یشی است که قبلا و د ر قرون وسطی در ارو پا وقبل از آ ن د ر کشور های شرقی مطرح بوده ا ست که د ر آ ن توجه اصلی به خدا ومعنویات بوده است[10] بعد از آن که غرب از دین وا رزشهای د ینی گریزان شد وبه جای تفکر خدا محوری، انسان محوری را مطرح نمود، ارا ده انسان جایگزین اراده خداوند شد، دین را از عرصه سیا ست ومعیشت تبعید وکنار گذاشت دین تنها یک امر شخصی وفردی تلقی شد که برای کلیسا ومعابد برنامه دارد نه برای زندگی واجتماع، سیاست ا داره جامعه وبر نامه ریزی زند گی منوط به اراده مردم است و اراده انسان، محور ارزشها وتصمیم گیری ها با ید با شد.

ربوبیت تشریعی خداوند:

در جهان شمولی نبوی در مقابل اوما نیسم وانسان محوری، ربوبیت تشریعی وخدا محوری قرار دارد. قرآن کریم، منبع اصلی دین و دکترین اساسی جهان شمولی نبوی است،

 

قرآن کلامی است آسمانی که از منبع لایزال وحی ریشه گرفته ایات الاهی است که بر پیامبر نازل شده وچهار چوب اصلی دکترین و نظرات اصلی اسلام را تشکیل می دهد کتابی است که اهم قوانین اسلامی ونظرگاههای سیاسی جامعه اسلامی از اخذ آن واستنباط می گردد.

 

وعلاوه بر آن سنت پیامبر اسلام(ص) حضرت محمد خاتم انبیاء است که از نعمت عصمت بر خور دار یعنی گفتا ر، کردار وتقریر او از مآخذ لازم الا تبا ع محسوب می گردد از دید قرآن حاکمیت مخصوص ذات باریتعالی است الله حاکم علی الاطلاق خالق آسمانها وزمین ومالک وملک است اما برطبق اراده ومشیت او زمام امور به د ست انسان ها قرار می گیرد وهر گاه بخواهد حاکمیت را باز می ستاند.[11]

 

در تفکر جهان شمولی نبوی محور ارزشها وداوری ها اراده تشریعی خداوند ا ست جها ن شمولی نبوی مبتنی بر ربوبیت تشریعی خداوند است واراده خدا را بر سراسر نظام هستی حاکم می داند.

وقتی مبنای اداره انسان وجهان اراده تشریعی خداوند شد بر ا ساس این مبنا به اصول زیر دست می یا بیم:

الف) حق سر پرستی وزما مداری جامعه ، تنها به حاکمیت الاهی می تواند مستند باشد وهر گونه رهبری وسلطه، منشا ء الاهی نداشته باشد با اعتقاد به توحید ربوبی نا ساز گار است.

ب) چون ربوبیت الاهی پابه پای خلقت، همه موجودات را در برگرفته است پس هیچ کس وهیچ چیز به عنوان منشاء مستقل برای حاکمیت یا مالکیت نمی تواند تلقی شود هر گونه امکانات که در اختیار بشر قرار دارد، از افاضه او سر چشمه گرفته است ولذا در راهی که او می خواهد، باید مصرف شود.

ج) ولایت وحکومت انسان ذاتا محدود ومقید است، محدود به کسی که خداوند اذن می هد ومقید به موارد وشیوه هایی که مورد رضایت او است از این رو جای برای حاکمیت خود سرانه نبوده وهیچ کس از موضع خدای... نمی تواند زمام امور را در دست داشته باشد.[12]

2- سکولاریسم وحذف از عرصه سیاست ومعیشت:

دومین اصل ا ز ا صول ومبانی جهانی شدن سکولاریزیم است که این تفکر، بر ا ین با ور است د ین، با ید د ر ا مور زند گی مردم دخالت نکند کسا نی که دارای ا ین تفکر هستند ومعتقد به حذف دین از عرصه سیاست ومعیشت هستند برخی از آنان به نا کارامدی دین می اندیشند ومعتقد دین برای تنظیم رابطه انسان با خد وامور اخروی است ربط به امور دنیوی ندارد وبرای امور د نیا، د ین برنامه ای ندارد و ا مور ا داره د نیوی یک امر عقلای است که با ید عقلایی قوم برای آن بر نامه ریزی داشته باشند وبرخی دیگر از راه دل سوزی به دین چنین فکر می کند که د ین یک امر اسمانی و مقدس است نباید به امور زمینی که مخلوط از کارهای ضد ا رزش است. بپردازند وشأن دین را اعلا واجل می دانند از تنظیم امور دنیوی مردم. استادمصباح یزدی در این باره می نویسد: پس از آن که غربی ها انسان را محور قرار داد ند، اگر انسانی پیدا شد که خواست گرایشهای دینی داشته باشد، او مثل کسی است که می خواهد شاعر یا نقاش باشد که با او مبا رزه نمی شود... می گویند: کسانی هم در حاشیه زندگی شان می خواهند د ینی انتخاب کنند، مانند کسانی هستند که نوعی از ادبیات، شعر وهنر را انتخاب می کنند وبه انتخاب آنها احترام گذاشته می شود؛ ولی متوجه باشند که دین ربطی به مسا یل اساسی زندگی ندارد ونباید محور اساسی زندگی تبدیل گردد همان طوریکه شعر و د بیات برای خود، جایگاهی دارد ، د ین هم برای خود جایگاهی دارد... این گرایش وطرز تفکر به طور کلی سکولاریزم نامیده میشود؛ یعنی تفکیک دین از مسا ئل زندگی یا دنیا گرایی وبه اصطلاح این جهانی فکر کردن به جای آسمانی فکر کردن که درد ین آمده است[13]

جامعیت وجاودانگی د ین:

ا ما در تفکر جهان شمولی نبوی وآموزه های وحیانی دین اسلام جامعیت دارد همان گونه که از نظر قلمرو مکانی محدود به اقلیم وجغرافیای خاص نمی باشد واز نظر زمانی نیز جاوداندگی و ابدیت دارد که جهان شمولی وجاودانگی از ویژه گی های اصلی دین اسلام است. اسلام جامع است زیرا فقط شامل عبادات وروابط درونی انسان با خدا نیست بلکه در بر گیرنده ای کلیه شوؤن زندگی فردی واجتماعی انسان قبل از تولد تا پس از مرگ می باشد وبرای کلیه جنبه های زندگی دستورات فراوان داده ودر عین حال همه را به اندیشه وتفکر واجرایی دستور عقل وخرد دعوت نموده است گفتگو ومطالعه در باره اندیشه سیاسی اسلام در اسلام از بحث در باره اندیشه های سیاسی در دیگر ادیان از جمله مسحیت کامل جداست.[14]

جامعه اسلامی در برابر پیامبر اکرم(ص) چه وظیفه ای دارد؟

وظیفه جامعه اسلامی در قبال پیامبر:

ایا تنها مسؤلیت مسلمانان این است که به احکام ود ستورات خداوند که آن حضرت ابلاغ می کند عمل نماید، وبرای رسول خدا(ص) فراتر از بیان قانون الاهی ومساله گویی شأنی وجود ندارد ودر نتیجه، امت اسلامی فقط به فرمانبری از خداوند ودستورات او مامورند؟ ویا جامعه اسلامی همان گونه که از احکام خداوند تبعیت می کند، باید دستورات پیامبر را نیز به اجراء در آورد، وهمان دایره تکالیف الاهی، همچون نماز ،روزه موظف به اطاعت از خداست در دایره مقرراتی که از سوی پیامبر به مرحله اجرا گذارده می شود نیز موظف به اطاعت از پیامبر است؟

قرآن کریم در ایات فراوانی ، مردم مسلمان را به فرمانبری از پیامبر فرا می خواند وبرای آنان چنین وظایفی را برمی شمرد:

1- از پیامبر اطاعت کنید.

2- در اختلافات به او مراجعه کنید.

3- جریانات روز ورخداد ها رابا او در میان بگذارید.

4- تخلف از دستورات حضرت روانیست.

5- با دخالت حضرت در امور اجتماعی، احدی از خود اختیاری ندارد.

6- در موقعیت های خطیر ومسوءلیت های مهم فقط با اجازه پیامبر می توان صحنه را ترک ترک کرد.[15]

3- لبیرا لسیم:

ا صل لیبرا لیسم که در حقیقت اززیرمجموعه های انسان محوری واومانیسم محسوب می شود در صد د تا مین آزادی های بی حد وحصر برای انسان است ومعتقد است که ا نسان اصا لت ومرکزیت دارد وهیچ چیزی نباید آزادی های شخصی وحقوق عمومی او را محدود نماید انسان از نظر روحی وروانی طوری پرورش یابد که هیچگونه احساس محدود یت را در خود نکند چون انسان اگر درحصار ،قید وبند قوا نین د ست وپا گیر قرار گیرد احساس یاءس ونا ا میدی وسر ا فگند گی نموده دچار فشا ر روحی وروانی خواهد شد استاد مصباح یزدی در تعریف لیبرالیسم گفته لیبرالیسم: است، یعنی اصا لت داشتن آزادی وبی بندو باری وهوس بازی لیبرالیسم یعنی اصا لت دلخواه چون برای آزادی معانی ای ذکر شده که درسطوحی با هم مشترک اند ، اگر بخواهیم آن را درفارسی ترجمه کنیم باید بگویم اصا لت دلخواه در برابر لیبرالیسم اصا لت حق وعدالت قرار دارد لیبرالسیم می گوید به هرصورت که می خواهی عمل کن، اما گرایش الاهی وفرهنگ الاهی می گوید باید به آنچه در دایره حق وعدالت است عمل کرد نباید پا را فراتر از حق گذاشت ونباید برخلاف عدالت عمل کرد[16] محور اساسی تفکر لیبرالسیم به عنوان یک مکتب این است که انسان ها در زندگی خود آزادند وهیچ قید وشرطی بر سرراه آنها پذیرفته نیست مگر آنچه که موجب لطمه به آزادی ها وحقوق دیگران گردد.بنابر این در نگرش لیبرا لیستی اصا لت باخواست های انسان است اما در آموزه های دینی وتعالیم وحیانی اصا لت حق وعد ل مطرح است انسا ن آزاد ی د ارد تا جابیکه این آزادی حق دیگران ر ضایع نکند وبر خلاف عدل و ا نصا ف نباشد.

نتیجه گیری:

جها نی سازی وجهان گرا یی یکی از آرما ن ها واهداف مصلحان و متفکران بزرگ جامعه بشری بوده ا ست افزون برآن ریشه در تعا لیم انبیاء وبه خصو ص پیامبر گرامی اسلام دارد گفتمان جهانی سازی یگ گفتمان جد ید ی نیست که محصول تجربه وتفکر بشری، دوران مدرن وعقلا نیت جد ید با شد « ریشه های جهان شمولی د ین اسلام د ر مبتنی بودن آن بر فطرت ، انعطاف پذیر بودن آموزه های آن ، وحرکت وتطا بق اجتهاد آن بر مبنای مقتضیات زمان ومکان نهفته است باید اذعان نمود که اسلام ودستورهای آن با فطرت انسانی که همان بعد ثابت حیات انسانی است هما هنگ است وبه همین خاطر اسلام دین جامع وفراگیر بوده ومی تواند جهان شمول گردد.»[17]

قرآن کریم که عا لیترین منبع د ین ا ست وارا ده تشریعی خداوند د ر آ ن تجلی یافته است وقتی صحبت از رسالت انبیاء عمو ما وپیامبر گرامی اسلام خصوصا می نماید گستره رسا لت انبیاء را پهنه گیتی می داند و به انبیا ء ماموریت می دهد که تمام مر د م روی زمین را هدایت نماید ورحمت جهان شمول الاهی همه انسان های عرصه ی گیتی را فراگیرد در قرآن کر یم یک د سته از ایاتی وجود دارد که خطاب به همه انسان های روی زمین است

الف)« هو الذی جعلکم خلائف فی الارض «انعام/165» و کسی است که شما را جانشینانی در روی زمین قرار داد« ثم جعلنا کم خلائف فی الارض من بعد هم» «یونس/14» و جعلناهم خلائف «یونس/73 فاطر/39 »د ر ایات شریفه خلافت وجا نشینی تعلق به همه انسان ها دارد وملا ک جعل خلافت الاهی انسانیت وسکنی در زیست گاهی بنام زمین ا ست تمام زمینیان را خداوند مخاطب قرار دا ده است پیام الاهی وپیامبران نیز مسولیت ومکلفیت دا رند که پیا م خداوند را برای همه ی انسا ن های روی زمین برسا ند وپیام، جهانی است و محدودیت ندارد.

ب) د سته د وم آ یاتی است که پیامبران را مخاطب قرار داده وآنان راخلیفه خود د ر زمین معرفی می نما ید« اذ قال ربک للملائکة انی جاعل فی الارض خلیفة» «بقره30 »(یاد کن ) هنگامی را که پرور دگارت به فرشتگان فرمود: درحقیقت من د رزمین نماینده قرار می دهم « یا دادو انا جعلناک خلیفة فی الارض «ص/26 »ای د ا ود تو را د ر روی زمین به نمایندگی بر گزیدم ا ین گروه ومجموعه ای ایات بیان گر این ا ست که خداوند پیا مبران را در تمام پهنای زیست گاهی زمین ماموریت داده است وهمه انسان ها را به سوی کما ل ومعنویت سوق دهد رنگ ، نژا د ولسان ، سکونت د ر محدوده ی باختر وخا ور زمین موجب محد ود یت پیام الاهی نمی گردد.

ج) د سته سوم ایاتی است که ماموریت رسول اعظم را که خاتم پیامران ومجموعه ای ا ز کمالات وفضا یل همه پیامبران ا ست بیا ن می نما ید « تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعا لمین نذیر» «فرقان/1 »بزر گوار است پاک خداوندی که قرآن را بر بنده خود نازل فرمود تا اهل عالم را متذکر وخدا ترس گرداند « قل یا ایها النا س ا نی رسول الله الیکم جمیعا» «اعراف/158» بگو: ای پیامبر من پیامبر خدا به سوی همه شما هستم «وما ار سلناک الا کافة للناس بشیرا ونذیرا »«سباء/28 »وما تورا جز مژده آور وهشدار دهنده برای همگی مرد م نفرستا د یم. این ایات به خوبی رسالت جهان شمول پیامبر اسلام در تمام گیتی را ثابت می کند ومحدود به اقلیم جغرافییایی وگروه خاص انسانی نمی گردا ند. چون از کلمه عا لم وعالمیان و انسان با توجه به تاکید ی که در آ یات شریفه دیده می شود مانند جمیعا وکافة به خوبی روشن وآشکار می گرد د که رسا لت ختمی مرتبت جهانی است واین ا یده جهانی که امروز قدر ت های استکباری آن را مطرح می نمایند ومی خواهند جای گزین نظام بین الملل موجود نمایند یک تفکر جد یدی نیست که ره آورد تمدن مغرب زمین د ر عصر مد رن با شد بلکه ریشه در آموزه های نبوی وتعالیم وحیانی دارد « برحسب عقیده عموم مسلمانان وصریح ایات قرآن مجید واحادیث شریفه، دعوت ورسالت خاتم الانبیاءمحمد(ص) یک دعوت خصوصی ومنطقه ای اقلیمی نیست که هد ف آن فقط اصلاح یک مجتمع وهدایت یک قوم وملت ورهبری حکومت یک ناحیه باشد نبوده است وقوانین اسلام واحکام آن ، نظام یک جامعه وبر نامه مردم یک کشور ووطن ویک نژاد نیست[18] اسلام ایین عربستان نبود، موازین واحکام اسلام برای خاور میانه وآسیا وآفریقا نیست، محمد،(ص) برای هدایت بشر مبعوث گرد ید، بشر د رهر نطقه از زمین خواه آمریک باشد ویا آفریقا خواه اروپا ویا اقیانوسیه همه جا قلمرو دعوت اسلام است، اسلام دین جامعی که به همه نیازهای بشر توجه کرده ودر موارد قابل تغییر اصول کلی بر این راه حلها اعلام داشته ودر موارد جزءیات احکام مربوط را مشخص ساخته آنچه مفیدبوده د رقالب حلا ل بر آن تاکید نموده وهر چه را که با طبیعت وفطرت آدمی سازگاری نداشته وزیانبخش بوده ممنوعیت آن را بیان نموده است گفتیم اسلام دین جامع است تنها شامل یک سلسله عبادات وتنظم رابطه شخصی با خدانیست بلکه شوءن زندگی فردی واجتماعی را در بردارد وبرای همه جنبه های زندگی از جمله حکومت دستورات دارد.[19]

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان