لزوم توجه به تأثیر منفی بلوغ
زودرس یا احساس پیش رس جنسی در تربیت جنسی نوجوانان و جوانان
یکی از مسایل مهم در تربیت و اخلاق جنسی نوجوانان و جوانان مسأله بلوغ زودرس و یا احساس پیش رسی جنسی (احساسات جنسی زودهنگام) است. آشنایی پدر و مادر و مربیان با این موضوع و عواقب آن و نیز محرکها و سرمنشأ بروز این احساسات، آنها را در شناخت مسأله و بکارگیری شیوه های مناسب جهت دور ساختن نوجوان و جوان از تأثرات زودهنگام باطنی، مشغول نمودن او به امور سازنده و مثبت و فراهم آوردن شرایط زندگی سالم برای وی کمک می نماید. و بزرگتران را وا می دارد که رفتار و کردار خود را در حضور کودکان کنترل کنند و دست کم در تعدادی از خانواده هایی که در قلمرو تفریح گرفتار نوعی ابتذال هستند و یا خانواده هایی که در رفتار و گفتار بی توجه و یا حتی در برخی یا معدودی از خانواده هایی که دارای تظاهرات رفتاری مخالف با اخلاق و معنویات هستند، نوعی توجه و حساسیت را برمی انگیزد و بر خصوصیات اخلاقی پدران و مادران که شرط اساسی تربیت صحیح جنسی کودکان است تأثیر می گذارد.
بلوغ زودرس جنسی یا احساس پیش رس جنسی اکنون در غرب به سنین آغاز نوجوانی کشیده شده است. در جامعه ما نیز چنان که پیشتر اشاره نمودیم ضمن صحبت و گفتگو با برخی جوانان به بروز چنین مسأله ای در میان تعدادی از جوانان که در سنین درس و تحصیل هستند، پی بردیم. این در حالی است که در سنین نوجوانی و جوانی جریانات روحی یعنی تفکر، حافظه، تصور و احساس به صورت ثمربخشی توسعه می یابند. و بدین سبب لازم است در این سنین آرامش و امنیت روانی نوجوانان و جوانان در خانواده فراهم بوده و محیط مساعدی برای پرورش و رشد قوای یاد شده مهیا باشد.
آسیبها و نتایج زیان بار احساس
پیش رس جنسی و لجام گسیختگی احتمالی آن
احساس پیش رس جنسی و لجام گسیختگی احتمالی آن می تواند نتایج زیان باری را برای نوجوان و جوان به بار آورد که این نتایج جنبه عمومی و اهمیت اجتماعی نیز دارند. و از این رو بر روی برخی نهادهای اجتماعی مانند نهاد خانواده و نظام اجتماعی تأثیر می گذارد. و بر توسعه فرهنگی و توسعه سیاسی نیز تأثیر منفی دارد.
عمده ترین عواقب این وضعیت به قرار زیر است:(1)
ـ نوجوان با گرفتاری به تأثرات جدید، پریشان خاطر و پژمرده می شود و از درس عقب می افتد.
ـ تمایلات جنسی پیش از موقع، جوان را از تحصیل و استراحت کلی و نشاط بخش منحرف می کند.
ـ احساس پیش رس اثر منفی در روی حافظه دارد.
ـ دلبستگی جنسی جلو استعداد جوانان را می گیرد و اجازه فعالیت لازم را به آنها نمی دهد و به کنجکاوی و کوشش آنها لطمه وارد می سازد.
ـ میل پیش رس جنسی، رشد فکری و جسمی را پیش از وقت متوقف کرده، میل به تکامل خویشتن را محدود می سازد.
ـ نوجوان از آنجا که هنوز نمی تواند خود را اداره کند و اراده او هنوز قوی نیست، بنابراین نمی تواند جلو خود را بگیرد، و با پیروی از آرزوها و تمایلات خود بیش از پیش اراده خود را ضعیف تر می سازد. و اگر نوجوانی گرفتار فساد اخلاق شود، اندیشه مقاومت در برابر عمل نامشروع را به مغز خود راه نمی دهد.
ـ تمایلات جنسی پیش از موقع و لجام گسیختگی آن سبب رنج و شکست روحی در نوجوان و جوان می شود.
ـ میل جنسی پیش رس بدون عمق، احساس عمیق عشق را پلید می سازد. در کتاب روانشناسی و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان
از ن.ک. کروپسکایکا چنین نقل شده است: عشق را باید شناخت، نه فقط به صورت ارضای غریزه جنسی سالم، بلکه به صورت احساس شادی آفرینی که با تمایل دو طرف و نزدیکی دو روح به یکدیگر هدفی واحد را دنبال می کنند و هر دو آماده مبارزه با مشکلات زندگی مشترک می گردند.
ـ آغاز میل جنسی پیش رس در نوجوانان و مخصوصا بارداری نامشروع نابهنگام سبب تزلزل روحی و اخلاقی و خودسری می شود و شخص را برای پیدایش اختلال عصبی و جنسی مستعد می سازد. و مشکلات مادی فراهم نموده و در مجموع به نوجوان دختر و پسر اجازه و امکان نمی دهد که مقام شایسته خود را در اجتماع پیدا کند.
ـ آغاز پیش از موقع احساس جنسی و لجام گسیختگی آن سبب بیماریهای خاص می گردد. و گاهی عواقب شوم بیماری را باید به صورت تأثرات سخت روحی در نظر گرفت که منتظر دختران و پسران جوان است. در نمونه های بسیاری این بیماریها، لطمات روحی سختی را سالهای متمادی به جای می گذارند و در بسیاری مواقع سرنوشت بعدی انسان را تعیین می کنند. فرد به دلیل بیماری به طریق دروغ و نیرنگ با دوستان و خویشاوندان مراوده برقرار می کند. چنین دختران و پسرانی به جای خوشبختی منتظر نابودی روحی می گردند. ضعف جسمانی همراه با ضعف دستگاه اعصاب گاهی آنها را به نتایج ناگواری می کشاند.
برخلاف نتایج زیان بار حاصل از پاسخ گویی به احساسات پیش رس جنسی، «خودداری در احساسات جنسی تا تکمیل بلوغ جنسی و اجتماعی میزان رشد روحی و جسمی شخص را تأمین می نماید. ضمنا موجب خوشبختی زیاد خانوادگی می شود.»(2)
علاوه بر نکات یاد شده به نظر می رسد که احساس پیش رس جنسی و لجام گسیختگی احتمالی آن بر توسعه فرهنگی و توسعه سیاسی تأثیر منفی دارد. از این رو در این خصوص به نکته زیر به عنوان یکی از عواقب عمده مسأله مذکور اشاره می شود.
ـ تمایلات پیش رس جنسی و لجام گسیختگی آن منجر به بی بند و باری اخلاقی می گردد. و بی بند و باری اخلاقی فرد را از مسایل جدی اجتماعی ـ سیاسی دور می سازد. گسترش اجتماعی این لجام گسیختگی و بی بند و باری اخلاقی با توسعه سیاسی متناقض بوده و افت آگاهی و رشد سیاسی را باعث می شود.
محرکها و سرمنشأ بروز احساسات
پیش رس جنسی و بلوغ زودرس(3) ـ تماشای فیلم در موضوعاتی که به بیداری و رشد جنسی نوجوان کمک می کند. در حال حاضر هر آنچه از طریق ماهواره دیده نمی شود از طریق برخی فیلمهای ویدئویی قابل رؤیت است.
ـ کتابهایی که مطالبی مربوط به روابط باطنی در آنها مطرح شده است.
ـ مشاهده زندگی اطرافیان و دوستان و آشنایان بی بند و بار.
ـ رفت و آمد با دوستان و افراد آلوده.
ـ بی پاسخ ماندن برخی سؤالها در ذهن نوجوان و عدم راهنمایی بموقع او توسط پدر، مادر و مربیان دیگر و منجر شدن به کسب اطلاعات وی از دوستان و آشنایان منحرف.
ـ زندگی شهری با مدهای زیبا و جدید.
ـ محیط نامساعد خانوادگی که دارای نقایص تربیتی است. برای مثال: بی توجهی پدر یا مادر در پوشیدن برخی لباسهای محرک در نزد فرزندانشان و یا بی مبالاتی آنها در روابط خصوصی اشان که می تواند به افزایش احساس جنسی زودرس در نوجوان و جوان کمک کند.
ـ عکسهای برهنه که در جوامع دیگر گسترش دارد و در جامعه ما بعد از انقلاب به طور پنهانی و اندک احتمالاً وجود دارد. به همین خاطر موج اجتماعی خاصی ندارد.
ـ بهره برداری از سکس در زمینه های مختلف از جمله تبلیغات تجاری. البته در ایران بعد از انقلاب در تبلیغات تجاری چنین استفاده هایی وجود ندارد.
ـ موسیقیهای مهیج و تحریک کننده همراه با رقصهای به اصطلاح جدید و معاصر (در جامعه ما در برخی مهمانیها و پارتیها چنین مواردی وجود دارد) که به لجام گسیختگی اخلاقی و جنسی منجر می گردد.
برخی موارد پیشگیری کننده از
بلوغ زودرس یا بیداری احساس پیش از موقع جنسی(4) ـ پرورش حجب و حیا(5) که از زمان کودکی بسیار ضرورت دارد، در واقع عبارت از جنبه جدی تربیت جنسی و یا تربیت صحیح احساس جنسی است. با تشکیل این صفت احساس عمیق احترام و عفت در برخورد با جنس مخالف آغاز می گردد. و در خیلی از مراحل بغرنج و مشکل رشد جنسی، این رفتار و رابطه جوانان را حجب و حیا تحت کنترل در می آورد و سبب می شود تا ظهور جنسی زودرس به تعویق افتد. تربیت جنسی در محیط خانواده به وسیله ایجاد حجب و حیا (در مقابل پررویی) در کودکان اعم از دختر یا پسر را شامل می شود. حجب و حیا، خصوصیت مهمی از سیمای اخلاقی انسان است. و عبارت است از مهارت در نگهداری خویشتن در اجتماع به صورت شایسته و خودداری و تحمل. حجب و حیا پایه عفت و پاکدامنی است. یعنی پاکی درون و زیبایی شخصیت است. حجب و حیا در گفتار و کردار و در طرز لباس پوشیدن و رفتار و حرکات انسان ظاهر می شود.
شکی نیست که عامل مهم تربیت شیوه و رفتار مناسب پدر و مادر است. پرهیز از خشونت و بی شرمی و بی بند و باری پدر و مادر است که مهمترین خصوصیات انسانی یعنی حجب و حیا جوانان را تقویت می کند. و برعکس، بی شرمی پدر باعث بی شرمی پسر می گردد. و همچنین است دختری که زندگی بی بند و بار مادرش را مشاهده می کند، حتی لاقیدی پدر و مادر در پوشیدن نوع لباس در خانه کودکان را از طفولیت بی قید و شرم می کند.
ـ آگاه بودن پدر و مادر از مسایل جسمی و روحی نوجوان دختر و پسر، توجه به حالات او داشتن و دادن اطلاعات یا راهنماییهای لازم به وی. از طرفی خصوصیات سالم اخلاقی پدر و مادر که شرط اساسی محسوب می گردد، همراه با آموزش عملی خصوصیات صحیح آداب و معاشرت.
ـ مشغول نمودن نوجوان به فعالیتهای پرجوش و خروش مانند انواع بازیها و ورزشها و در مواردی که زمینه های لازم برای قهرمانی وجود دارد. متمایل کردن او به کسب قهرمانیهای بزرگ.
ـ داشتن هدف و نقشه روشن برای آینده
ـ متمایل ساختن نوجوانان به کسب معلومات عمومی و فراهم نمودن امکانات لازم برای آنها در این زمینه. خصوصا آنکه نوجوانان به اطلاعات علمی علاقه زیادی نشان می دهند.
ـ خواستهای علمی بزرگ
ـ فراهم ساختن امکانات لازم برای جلب نوجوانان مستعد به کارهای مختلف هنری مانند نقاشی و...
ـ ورود نوجوان به دنیای ادبیات و مطالعه کتابهای سالم در موضوعات گوناگون. از آنجا که نویسندگان ادبیات معاصر دارای نگرانیها، امیدها، ترسها و علایق و زبان مشترک با مردم هم عصر خود می باشند، در نوجوانان و جوانان دوران خود نفوذ بسیاری دارند. از این رو آثار ادبی آنها در قالبهای مختلف داستان، رمان، شعر و... که به نوعی مسایل و مشکلات بلوغ، احساسات عاطفی و جنسی، برخورد و رابطه مناسب دو جنس مخالف و مسایل دیگر را با توجه به شرایط همان عصر و در چارچوب ارزشها و هنجارهای اجتماعی جامعه مطرح می کند می تواند نقش مؤثر و سالمی را در شکل گیری شخصیت نوجوان و جوان ایفا نمایند.
ـ از آنجا که تعداد زیادی از جوانان با حرارت به کارهای اجتماعی جلب می شوند، میدان دادن و فراهم ساختن زمینه های لازم برای مشارکت اجتماعی جوانان، از جمله تشکیل اجتماعات و اداره آنها.
ـ تماشای فیلمهای سالم و آموزنده و آگاهی دهنده. کودکان و نوجوانان حتی بزرگترها نیز اعمال و رفتار قهرمانان فیلمها و کتابها را مورد تقلید قرار می دهند. نشان دادن فیلم یا نمایش در باره رابطه معقول و سالم میان دو جنس تأثیر فراوان می بخشد. افزون بر داستانها، رمانها و آثار ادبی، فیلمهای مناسب در باره رابطه معقول و سالم بین دو جنس مخالف که البته خالی از تبلیغات مستقیم، شعاری و توأم با بایدها و نبایدهای خشک و
بی روح بوده و با مسایل زندگی روز مأنوس باشد در تربیت جنسی و رشد شخصیت نوجوان و جوان تأثیر بسیار دارد، برای مثال: سریال «در پناه تو» که در سال 1375 از شبکه دوم سیما پخش می شد صرف نظر از ارزیابی آن از جهات مختلف که نیاز به پژوهش دارد. از این دسته فیلمها محسوب می شود.
ـ مشاهده زندگی بزرگترها، دوستان و آشنایان پایبند به موازین اخلاقی و همچنین معاشرت با دوستان، آشنایان و اقوام و افراد متواضع، ساده و معتقد به اخلاق
ـ رفتن به گردش خارج شهر، نمایشگاه ها، موزه ها و... به خصوص به طور خانوادگی و با مربیان
ـ تقویت احساس مسؤولیت و نوع دوستی در نوجوان
ـ بحث و گفتگو در باره مسایل روز و مباحث گوناگون سیاسی، اجتماعی و... و نیز پیرامون جنبه های مثبت و منفی تجدد و تمدن جدید در محیط خانواده و نیز محیطهای آموزشی دیگر.
ـ تقویت توانایی قدرت انتقاد از محیط در نوجوان و جوان.
ـ ایجاد روحیه مخالفت با بدیها و زشتیها در نوجوان
ـ احساس مسؤولیت و احترام عمیق به پدر و مادر و اجتماع و میهن
ـ از آنجا که جوانان نوعا شتابزده اند و یا دقت لازم را در انتخاب دوست ندارند، القاء و آموزش فکر صحیح و دقت لازم در انتخاب دوست برای تمام زندگی به فرزندان ضروری است. راستی، ادب، اعتماد و نجیب بودن را باید از دوست انتظار داشت.
ـ آموزش نجابت و شایستگی به طور عینی در زندگی به نوجوانان و جوانان
ـ پیدا کردن ناهماهنگیها در رشد شخصیت کودک، زیرا آنها کودک را به عصبی بودن و بروز انحرافات جنسی مستعد می سازند.(6)
در مجموع باید توجه نمود که «به موازات توجه به اصول اخلاقی در تربیت جنسی کودکان باید خصوصیات پدیده های جنسی مربوط به جسم را نیز در نظر گرفت و با تمام نیرو آن پدیده ها را به وسیله نیروی محرک عالی و موازین خوب مطیع و منقاد کرد. برای حصول به این منظور همکاری معلمان با پدران و مادران نهایت ضرورت را دارد.»(7) در خصوص بعضی عوامل جنسی و فیزیولوژیکی مؤثر در جلوگیری از تمایلات ناصحیح جنسی در کودکان و نوجوانان می توان به برخی توصیه های بهداشتی و پزشکی به پدران و مادران اشاره نمود. مانند: «ندادن غذای زیاد و مایعات فراوان در شب به کودکان و نوجوانان و یا غذاهای پر ادویه و تند. مانند: فلفل، خردل، سرکه و یا غذاهای پر کالری. همچنین کودکان و نوجوانان بهتر است از پوشیدن لباس تنگ و یا لباسهای زیر که از مواد مصنوعی تهیه شده است خودداری کنند.»(8)رجوع به پزشک متخصص و کارآزموده در موقعی که احساس می شود نوجوان احتمالاً درگیر مشکلات و یا عادات ناسالم جنسی شده است، ضروری است.
در آموزش و تربیت جنسی نوجوانان و جوانان علاوه بر مسایلی که در هر دو جنس لازم است مورد تعلیم قرار گیرد، باید به برخی نکات در آموزش و تربیت هر کدام از دو جنس به طور جداگانه نیز توجه نمود.
نکاتی چند در آموزش و تربیت
جنسی و اخلاقی دختران
ـ دختران نوجوان باید طوری تربیت شوند که به واقع به دختر بودن و سعی در حفظ شرافت خود افتخار کنند. و در شرایط مختلف تحصیلی، شغلی، خانوادگی و... در یک رابطه مبتنی بر شناخت و احترام متقابل با جنس مخالف نکته بین و هوشیار بوده و میدان داری
این برخورد و ارتباط را به دست داشته باشند تا ضمن سختگیری و تدبیر خود را از موارد احتمالی لغزش، فریب و نیرنگ حفظ کنند.
ـ برخورداری از غرور دخترانه، نه تنها دختران را در حفظ شرافت و مخالفت با تمایلات سرکش خود موفق می کند بلکه راه بر سوءاستفاده کنندگان نیز می بندد. دختری که هیچ گونه تربیتی از لحاظ غرور دخترانه و شرافت نداشته باشد نه تنها با تمایلات خود مخالفت نمی کند که دیگران را هم به آن فرا می خواند.
ـ دختر باید بداند که زیبایی تنها منحصر به زیبایی ظاهر نیست. بلکه زیبایی واقعی، زیبایی اندیشه، روح و شخصیت است. و در واقع جامعه باید از او زیبایی اندیشه و شخصیت را بخواهد. و حتی به هنگام ازدواج به عنوان اولین و مهمترین مسأله، شخصیت دختر باید مورد نظر باشد و بعد مسایل ظاهری.
ـ پدر و مادر (به خصوص مادر) باید چطور لباس پوشیدن، چگونه صحبت کردن، چگونه نشستن، نحوه مراوده با دوستان و... را با بصیرت و نزاکت به دختر خود آموزش دهند. مثلاً او باید بیاموزد که باید درست و مناسب بنشیند، مناسب لباس بپوشد و از رفتارهای سبک بپرهیزد تا احترام اطرافیان (دیگران) را به خود جلب کند. البته زور و فشار، محدودیت و منع و انکار در آموزش موارد ذکر شده تأثیر منفی اگر نداشته باشد، تأثیر مثبت نخواهد داشت. در گفتگوی انجام شده با جوانان، دختر محصلی در مورد این شیوه نامناسب رفتار برخی پدر و مادرها این طور می گوید: بعضی مادرها مثلاً اگر دخترشان مانتوی کوتاهی بپوشد آن را فورا پاره می کنند و دعوا و مرافعه به راه می اندازند... در حالی که این تأثیر منفی دارد. اما من وقتی برای اولین بار مانتوی کوتاهی پوشیدم، مادرم گفت: فقط مواظب خودت باش. و این گفتار مادرم هیچ عکس العمل منفی در من بوجود نیاورد. دختر دیگری می گوید: ممکن است یک سری
سختگیری و نظارتها در مورد رفت و آمدهای جوانان لازم باشد چون آزادی بی حساب می تواند به زیان خود جوانان تمام شود. اما سختگیریهای زیاد و بی دلیل و منطق نتیجه منفی به دنبال دارد. البته مادران دیگر ممکن است راههای دیگری را برگزیننـد. منتهـا سخن این است که راههای خشونت فراوان است ولی باید به دنبال بهترین و صحیح ترین راه بود.
ـ «مادران هنگام ظهور علایم بلوغ جنسی، به منظور اجتناب از برخورد غیر منتظره، باید در موقع مناسب با گفتگوهای آرام دختر را به آغاز قاعدگی آماده کنند، و توضیحاتی در باره این پدیده جسمی و طبیعی بودن و بی ضرر بودن آن بدهند. و نیز ضرورت مراعات قواعد بهداشتی مربوطه را در این باره به او گوشزد نمایند.»(9)
همچنین مدارس، نشریات، بدون اینکه نیازی به گفتن نکات جزیی باشد، می توانند آموزشهای لازم را به دختران بدهند.
نکاتی چند در آموزش و تربیت
جنسی و اخلاقی پسران
ـ پسران نیز احتیاج به عفت و پاکی و نزاکت و ادب در رابطه با دختران دارند. نباید تنها از دخترها انتظار پاکی و عفت داشت. در تربیت نسل جوان باید هم در پسران و هم در دختران پاکی اخلاق و عفت را پرورش داد. فساد و انحراف و نیز سلامت و عفت در جامعه همیشه دو طرف دارد که در یک طرف آن مردان قرار دارند. بنابراین عفت را باید از هر دو جنس توقع داشت. اما در جامعه ما فشار، بیشتر
بر روی دختران است. و رسم این بوده است و هنوز هم کم و بیش بر اساس مناطق مختلف جغرافیایی، شهری، روستایی و نیز نوع فرهنگ خانواده مرسوم است که زن را محدود کنیم تا پسر به بیراهه کشیده نشود و یا از ترس اینکه مبادا به حریم دختر تجاوز شود او را بسته بندی می کنیم. در حالی که اگر تربیت درست نباشد و شرایط لازم و سالم برای زندگی شخصی و اجتماعی آنها فراهم نباشد، فساد و انحراف بروز پیدا می کند.
ـ نباید به پسرها اجازه داد که کلمات و عبارات عامیانه بی نزاکت که حاکی از بی شرمی و وقاحت است بر زبان آورند. آنها اگر به این عمل عادت کنند رفتارهای زشت در آنها ریشه می دواند.
ـ احترام و نزاکت به زن را باید به آنها آموخت در حالی که احترام به مرد را نیز باید به دختران آموخت.
ـ کار کردن، به گردش رفتن، کوه پیمایی، سینما و نمایشگاه رفتن پدر با پسر کمک به رشد او می کند.
ـ گفتگوی پدر با پسر نوجوان خود در باره تغییرات و اتفاقات ارگانیزم در دوره بلوغ جنسی و مراقبت از سلامت اخلاقی او. مدارس و دیگر مربیان نیز می توانند مطالب لازم را برای آنها بگویند.
ـ پسرها باید طوری تربیت شوند که احساسات دختران را به بازی نگیرند. آنها باید بیاموزند که شوخی و تفریح با احساسات، بی اندازه رذیلانه است. پسران جوان بسیاری به منظور شوخی و سرگرمی و یا به خاطر سوءاستفاده به دختران ابراز علاقه می کنند. دختری در این باره چنین می گوید: پسرها به خاطر سوءاستفاده به دختران ابراز علاقه می کنند و دختر ساده هم فریب این حرفها را می خورد. او می افزاید: کمتر پسری پیدا می شود که با دختری دوست بشود و بخواهد با او ازدواج کند. تازه اگر برای دختر مشکلاتی پیش بیاید، می گوید: من تو را نمی شناسم. برای همین بهتر است دخترها در حفظ حریم خود سختگیر باشند. و بدون شناخت و تأمل هر کس را به حریم احساسات خود راه ندهند. دختر دیگری می گفت: این مسأله در جامعه ما به نوعی بیشتر است. چون، مثلاً در غرب اگر پسری بخواهد با دختری دوست شود، با بهانه ازدواج و قول و قرار مبادرت به این کار نمی کند.
در این صورت دختر تکلیف خودش را می داند. اما در جامعه ما معمولاً و یا بهتر است بگوییم اکثرا پسرها به بهانه قول و قرار ازدواج با دختران آشنا و دوست می شوند...
بنابراین نه تنها باید از پسران هم انتظار پاکی و عفت را داشت بلکه باید به آنها آموخت که بازی با احساسات دختران و استفاده از دروغ و تزویر در رابطه با جنس مخالف بی نهایت رذیلانه است.
بخش دوم: لزوم توجه به نقش مردان در کنار
نقش زنان در انضباط در اخلاق جنسی و سلامت جامعه
این بخش از مبحث عبارت از، توجه به نقش مردان در کنار نقش زنان در انضباط در اخلاق جنسی و سلامت نظام جامعه است. و همان طور که در مقدمه بیان شد، مسأله این است که آیا مردان نیز مانند زنان به عفت و پاکی و نزاکت و ادب در رابطه با جنس مخالف نیاز دارند؟ و آیا اخلاق و فضیلت تنها بر باطن زنان می بایست حکومت کند و عفت و پاکدامنی و سلامت اخلاقی تنها بر زنان فرض است. گفتیم، اهمیت این سؤال از این رو است که اندیشه ای سنتی، عفت و پاکدامنی و سلامت اخلاق را در میان زنان دنبال می کند و از این رو،
اولاً: بسیاری از مزاحمتها و رفتارهای غیر اخلاقی نیمه پنهان برخی از مردان در رابطه با زنان در جامعه مورد تجاهل قرار می گیرد. مگر اینکه این رفتارهای غیر اخلاقی با خشونت شدید و احتمالاً با جنایت همراه گردد.
ثانیا: به منظور تأمین سلامت جامعه فشار زیاد بر زنان است و این زنان هستند که به طور دایم مورد خطاب قرار می گیرند در حالی که نقش مردان در سلامت نظام اجتماعی و انضباط در اخلاق جنسی تقریبا به فراموشی سپرده می شود.
پاسخ مسایل طرح شده در واقع به این امر برمی گردد که ببینیم به زعم ما، آیا عفت و پاکدامنی تنها کالایی زنانه است و به عبارتی آیا فساد و انحراف و نیز سلامت و عفت در جامعه
یکطرفه است و یا دو طرف دارد. و اگر پذیرفتیم که فساد و نیز پاکدامنی دو طرف دارد که در یک طرف آن مردان قرار دارند، در این صورت عفت و پاکدامنی را از هر دو جنس توقع داشته و در هر دو دنبال خواهیم کرد. و در این صورت، نه تنها به مردان نیز از همان دوران کودکی و نوجوانی به مانند دختران خواهیم آموخت که در رابطه با جنس مخالف نیاز به نزاکت و ادب و عفت و پاکدامنی دارند، بلکه از آنان نیز به مانند زنان در طول زندگیشان انتظار پاکی و عفت خواهیم داشت. و بدین سبب پرورش حجب و حیا و پرهیز از خشونت و بی شرمی و بی بند و باری را در هر دو جنس دنبال خواهیم کرد. رفتارهای غیر اخلاقی نیمه پنهان برخی از مردان و ایجاد مزاحمت نسبت به زنان پدیده ای است که بررسی و شناخت علل و عوامل به وجود آورنده آن و مرتفع سازی این عوامل، رعایت نزاکت و پاکدامنی و پرهیز از خشونت مردان نسبت به جنس مخالف را در پی داشته و همراه با رعایت اصول اخلاقی و پاکدامنی از سوی زنان راه به سوی تأمین سلامت اخلاقی جامعه خواهد داشت. بعلاوه شناخت و مرتفع سازی این عوامل به پیشگیری و کاهش جرایم ناشی از این مزاحمتها نیز کمک فراوان می رساند. زیرا
این مجموعه عوامل همراه با شخصیت و انگیزه های فرد و شرایط زندگی او دست به دست هم داده و رفتارهای غیر اخلاقی، خشونت و مزاحمت و گاه جرم و جنایت را به وجود می آورند. رفتارهای غیر اخلاقی و مزاحمتها که هر کدام نوعی خشونت را در خود دارند، عبارتند از: خیره شدن، متلک گفتن، تعقیب در سکوت، آزار و اذیتهای بدنی به شکلهای مختلف به خصوص در محلهای شلوغ و پر جمعیت و داخل اتوبوس، تاکسی و دیگر خودروها، بوق زدن، چراغ زدن یا متوقف ساختن خودروها برای زنانی که در خیابان منتظر وسیله ای هستند.
مزاحمتها و رفتارهای غیر اخلاقی گاه به شکل انواع انحرافات جنسی و جرم و جنایت ظاهر می شود. نظر بازی انحراف خفیفتر، و هتک ناموس انحرافی شدید است که «منحرفان در اولین فرصت و موقعیت به هر زنی که دسترسی پیدا کنند تجاوز نموده و برای اجرای مقاصد پلیدشان جراحات شدیدی به قربانیان خود وارد می آورند و گاهی نیز بی جهت آنان را می کشند. در بین این گونه منحرفان تعداد متأهلینی که در زمان وقوع جرم با زن خود زندگی می کنند، زیاد است.»(10)
ادامه دارد.