آیین زرتشت، از آیین های ایران باستان، یعنی ایران پیش از اسلام، است. مؤسّس یا پیامبر این آیین، زردشت (دارنده شتر زرد) نام دارد که بنابر قول مشهور قدمت آن به 660 قبل از میلاد می رسد. این آیین، امروزه پیروان زیادی ندارد و بیشتر آنان در هندوستان که به پارسیان هندی معروف اند و برخی شهرهای ایران مانند تهران، کرمان، یزد و شیراز زندگی می کنند.
این آیین نیز مانند سایر ادیان، حیات پس از مرگ و بقای روح انسان و در نتیجه روز جزا و اجرای عدالت در سرای دیگر را می پذیرد. براساس آموزه های این آیین، روح انسان پس از کوچ از این دنیا، مراحلی را طی می کند که عبارتند از: جدایی روح از تن (مرگ)، داوری انفرادی، عبور از پل، بهشت، دوزخ و برزخ، روز قیامت، تن پسین، داوری نهایی و جمعی، گذشتن از آزمایش ایزدی، فرشگرد (عمل تازه و نو کردن کل هستی).
تفصیل مطلب اینکه بر اساس تعالیم زرتشت انسانی که دچار مرگ جسمانی شده است، روحش از تن جدا می شود و به مدّت سه روز در اطراف جسد باقی می ماند و درباره اعمال گذشته اش می اندیشد. بامداد روز چهارم، روح انسان جسد را به کلّی ترک می کند و راهیِ جهان دیگر می شود. در این سفر روحانی، اعمال افراد به صورت دختری زیبا یا پیر زنی فرتوت و ترشرو بر او ظاهر می شوند و او را تا رسیدن به مقصد همراهی می کنند.
ارواح مردگان پس از ورود به عالم دیگر، برای قضاوت و داوری انفرادی در محضر عدل اهورامزدایی حاضر می شوند. در این مرحله ایزد رَشن با ترازوی خویش اعمال نیک و بد انسان را که قبلاً توسّط موکلانش در طول زندگی مادی ثبت و ضبط شده اند، می سنجد.
پس از داوری انفرادی، نوبت به عبور از پلی به نام «چینوات» که برای جداسازی نیکان و بدان به وجود آمده است، می رسد. همه افراد برای رسیدن به بهشت و دوزخ باید از این پل عبور کنند. کسانی که ثوابشان بیشتر و سنگین تر باشد، پل زیر پایشان گسترده و پهن می شود و به راحتی و به سلامت از آن می گذرند و وارد بهشت می شوند، ولی افرادی که گناهشان سنگینی بکند، پل زیر پایشان بسان شمشیر برّان در می آید و نمی توانند از آن عبور کنند و در نتیجه به دوزخ که زیر پل است، سرنگون می شوند. امّا آنان که گناه و ثوابشان برابر باشد تا روز رستاخیز در محلّی به نام «همیستگان (برزخ)» به سر می برند و معذّب می شوند. زمانی رستاخیز می شود که آخرین موعود زرتشتی به نام «سوشیانس» ظهور می کند و دوران نه هزار ساله گیتی به پایان می رسد. در روز رستاخیز، ارواح مردگان به همراه بدن هایشان مجدّداً برای قضاوت عمومی و کلّی در محضر عدل اهورایی حاضر می شوند. پس از این قضاوت و داوری، نیکان و بدان با تن و جسم خود وارد دوزخ و بهشت می شوند. مجرمان به مدّت سه روز مجازات می شوند. مجازات بدکاران چنان سخت است که به نظر آنان نه هزار سال جلوه می کند. پس از پایان سه روز نهایی، شهابی از آسمان فرومی افتد و زمین و مافیها را ذوب می کند و سیلی سوزان از فلزّات گداخته بر روی زمین جاری می شود و نیکان و بدان هر دو باید از این سیل بگذرند. عبور از این سیل «آزمایش ایزدی» خوانده می شود و گنهکاران، با عبور از آن، گناهانشان زایل می شود و از آن به بعد نیک و بد یکی می شود و همه از پارسایان به شمار می روند، با این تفاوت که شادی پارسایانِ واقعی به مراتب زیادتر از شادی گناهکارانی است که به سبب مجازات و عقوبت پاک شده اند.
سرانجام، اهورامزدا پس از انجام آزمایش ایزدی به کمک روان های نیکان و موجودات اهورایی که اعمال رستاخیز را بر عهده دارند، اهریمن را در نبرد نهایی شکست می دهد و از بین می برد. با از بین رفتن اهریمن و ابزارهایش، جهان خلقت اهورایی و آن گاه عمل فرشگرد آغاز می شود، به این معنا که عالم فراخ و همه جا بهشت می شود. از آن روز به بعد، مردمان به دور از پیری، بیماری و درد و مرگ در این سرزمین فرشگردی، جاودانه خواهند زیست.[7]
شایان ذکر است که زرتشتیان رستگاری در هر دو جهان را از آن کسانی می دانند که با اندیشه، گفتار و کردار نیک زیسته اند. یعنی هر کس با ابزارهای اهورایی که برای شناسایی خوب و بد در اختیار دارد، می تواند با انتخاب اندیشه، گفتار و کردار نیک در این جهان، سرنوشت روانش را در زندگی بعدی رقم بزند. به عبارت دیگر، زرتشتیان معتقدند که «هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت».[8]
سخن آخر در باب آخرت شناسی زرتشتیان این است که پیروان آیین زرتشت، جسد مرده را به آب، خاک و آتش نمی سپارند، چون آنها را مقدس می دانند، بلکه آنان تا چندی پیش اجساد را به دور از مردم بر بالای کوه در جاهایی که آنها را «برج خاموشان» می گفتند قرار می دادند تا طعمه عقابان و کرکسان و سایر لاشخوران گردد. پس از مدّتی استخوانهای مردگان را گرد آورده در چاهی که آن را «استودان (استخواندان)» گویند می ریختند و آن استخوانها در آنجا می ماندند و می پوسیدند. ولی اکنون آنان مردگان خود را در برج خاموشان یا در دخمه نمی گذارند، بلکه بالغ بر چهل سال است که مردگان را در اطاقهای کوچک ساخته شده از سیمان در محلی به نام «قصر فیروزه» در شرق تهران می گذارند.[9]
منابع:
[7] . باقری، مهری؛ دین های ایرانی پیش از اسلام؛ تبریز: انتشارات دانشگاه تبریز، چاپ اول، 1376، صص 57-54. [8] . مهر، فرهنگ؛ دیدی نو از دینی کهن (فلسفه زرتشت)؛ تهران: نشر جامی، چاپ اول، 1374، صص 96 – 94. [9] . بنی حسین، محمد صادق؛ ادیان و مذاهب جهان؛ جلد دوم، قم: مولف، چاپ اول، 1372، ص 894.