جنبه هایی از کار زنان در جهان

زنان به عنوان یکی از عوامل غیر مشهود در اقتصاد، سهم عظیمی از کل نیروی انسانی مورد نیاز بخشهای صنعت، کشاورزی، خدمات و

زنان به عنوان یکی از عوامل غیر مشهود در اقتصاد، سهم عظیمی از کل نیروی انسانی مورد نیاز بخشهای صنعت، کشاورزی، خدمات و ... را در سطح جهان تشکیل می دهند. زنان نیرویی عمده برای ایجاد تحول و منبعی بالقوه جهت پیشبرد امور اقتصادی و افزایش هر چه بیشتر نرخ رشد تولیدات به شمار می روند. در بسیاری از صنایع دنیا، زنان نیمی از نیروی کار را تشکیل داده و در بعضی از صنایع نیز به دلایل مختلف از جمله نیاز به دقت و ظرافت در کار، زنان اکثریت مطلق نیروی کار را به خود اختصاص می دهند. از جمله این صنایع که شاهد حضور گسترده زنان در فعالیتهای تولیدی آنها می باشیم می توان از صنایع نساجی مانند کارخانه های نخ ریسی و دوخت پوشاک و صنایع دستی و فرش بافی نام برد. زنان روستایی چه در تولید محصولات زراعی و دامی و صنایع روستایی به صورت مستقیم، و چه از لحاظ کمک به بخش کشاورزی به عنوان نیروی کار، جمعیت کثیری را در کشورهای در حال رشد تشکیل می دهند. این جمعیت در بعضی از کشورهای آفریقایی به بیش از 80% نیروی فعال بخش کشاورزی بالغ می شود. در کشور مصر فعالیت زنان روستایی در امور کشاورزی حدود 6/3% گزارش شده است و در کشور کنگو سهم زنان در تأمین نیروی کارگری بخش کشاورزی 60% گزارش شده است. این آمار حاکی است سهم زنان در آمریکای مرکزی 4%، در شمال غربی آفریقا 5%، جنوب آمریکا 10%، خاورمیانه 12% (به جز سوریه و ترکیه)، خاوردور 33% و در جنوب آفریقا و صحرا 36% می باشد. بر اساس آمار سال 1348 (1969 میلادی) در سوریه 49% و در ترکیه بر اساس آمار 1344

(1965 میلادی) 50% است.

زنان روستایی در کلیه فعالیتهای کشاورزی به صورت مستقیم و غیر مستقیم دخالت دارند. درجه مشارکت و نوع فعالیت آنها بستگی زیادی به ویژگیهای فرهنگی، نظام بهره برداری، ترکیب اعضاء خانواده، نوع فعالیت کشاورزی و عوامل اجتماعی اقتصادی محلی دارد. در هندوستان اموری از قبیل شخم و تهیه زمین و آبیاری به عهده مردان و فعالیتهای بذرپاشی، برداشت محصول، وجین علفهای هرز مزارع به عهده زنان است. در ارتباط با صیادی نیز به طور سنتی اموری از قبیل تمیز کردن یا نمک سود و خشک کردن و بازاریابی ماهیان صید شده بر دوش زنان است. در جمهوری عربی یمن، مواظبت از دامهایی نظیر بز و گوسفند و همچنین طیور و بعضی اوقات تغذیه و آب دادن و به چرا

بردن و شیردوشی گاوها و تبدیل و عمل آوری محصولات کشاورزی، آسیاب کردن غلات به صورت دستی، خشک کردن محصولات و نمک سود کردن فراورده ها، تهیه کره و پنیر، پشم ریسی و ساخت فراورده های مرتبط با صنایع دستی با استفاده از حصیر و برگ درختان در روستاها به عهده زنان است. در کشور نپال نقش زنان روستایی در نگهداری و احیاء جنگلها و مراتع بسیار مهم و چشمگیر بوده است. آنان بذرهایی گونه های مرتعی را که هنگام چرانیدن دام یا جمع آوری هیزم از جنگل به دست می آورند به ایستگاههای تولید نهال می فروشند. در کشور کنیا عمده فعالیت زنان در روستا، پرورش طیور، زنبورداری، پرورش دام و ساخت صنایع دستی می باشد. در کشور مالاوی زنان به همان میزان که مردان در مزرعه کار می کنند، به امور کشاورزی اشتغال دارند. آنان بین 50 تا 70 درصد کارهای کشاورزی را در واحدهای خرده پا انجام می دهند.

طبق بررسیهای سازمان بین المللی کار، در همه نقاط جهان به جز آمریکای شمالی و استرالیا، زنان نسبت به مردان در طی هفته، ساعات بیشتری را به کار مشغول می باشند. در آفریقا ساعات کار زنان 67 ساعت در هفته، در مقابل 53 ساعت برای مردان می باشد. این نسبت در آسیا برای زنان 62 ساعت و برای مردان 48 ساعت، در آمریکای شمالی و استرالیا برای برای زنان 5/47 ساعت و برای مردان 49 ساعت و در ژاپن برای زنان 56 ساعت و برای مردان 54 ساعت و در آمریکای لاتین برای زنان 60 ساعت و برای مردان 54 ساعت می باشد. در نقاط مختلف جهان درصد بسیار بالایی از نیروی کار در صنایع نساجی و پوشاک در تصدی زنان می باشد. به عنوان نمونه 93 درصد از کارگران صنایع پوشاک کشور استرالیا زن بوده و این رقم در کره جنوبی 70 درصد می باشد. طبق جدیدترین آمارها، در کشور ژاپن طی سال 1370 (1991) بیش از 7/50 درصد از کل زنان ژاپنی به کار اشتغال داشته که این افراد تقریبا 40 درصد از کل نیروی کار آن کشور را تشکیل می دهند. موارد نقض حقوق زنان در ارتباط با کار آنان در کشورهای جهان مختلف بوده اما شایعترین موارد آن عبارتند از:

1ـ تبعیض در استفاده از فرصتهای شغلی موجود میان زنان و مردان

2ـ عدم امکان تصدی مشاغل مهم و پیشرفت شغلی

3ـ تبعیض در پرداخت دستمزدها

4ـ برقراری تسهیلات ویژه کاری چون امکان استفاده از مرخصی بیشتر با توجه به مسؤولیت زنان در خانه و نیز به عنوان مادر.

تبعیض در واگذاری فرصتهای شغلی نه تنها معضل زنان شاغل در کشورهای جهان سوم بوده بلکه از مسایل بحث برانگیز در کشورهای صنعتی نیز می باشد. یعنی کشورهایی که با شروع انقلاب صنعتی در غرب، برای جذب نیروی کاری بیشتر و ارزانتر، زنان را به مراکز صنعتی جلب نمودند. به عنوان نمونه در کشور سوئد زنان نیز با عدم مساوات در تصدی مشاغل با مردان مواجه بوده و تخمین زده می شود که اعطای فرصتهای شغلی مساوی به زنان، مستلزم ایجاد بیش از دویست و پنجاه هزار شغل جدید است.

در ژاپن، طی سال 1370 (1991)، تنها 5/6 درصد از کل سمتهای نمایندگی در شوراها و 8 درصد سمتهای ریاست و بالاتر از آن در سازمانهای دولتی و 4/1 درصد از سمتهای مسؤولیت شهرداریها و 5/5 درصد از سمتهای قضایی در تصدی زنان بوده و تعداد مشاغلی که در بخش خدمات عمومی چون وکالت و مدیریت اجرایی سازمانها به زنان ژاپنی واگذار شده است کماکان پایین گزارش می شود.

بهرحال واقعیتها در دنیای امروزه نشان می دهند که شناخت این واقعیت که مشارکت زنان در کار و تولید امری اجتناب ناپذیر است، منجر به این شده که به آنان به عنوان بهره برداران از پروژه ها توجه شود. به طوری که دسترسی آنان به منابع مولدی همچون زمین، اعتبارات، تکنولوژی مناسب و آموزش و ... همواره به گونه ای بوده که مانع شده زنان بتوانند از تمامی توان خود به نحو احسن بهره برداری کنند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر