هشدارهای اجتماعی(۵) گرداب شهوت و گردباد شبهه

«ایاک والوقوع فی الشبهات و الولوع بالشهوات فأنهما یقتادانک الی الوقوع فی الحرام و رکوب کثیر من الآثام ؛از فرو رفتن در شبهه ها دوری گزینید و از وابستگی و اسارت شهوتها بپرهیزید، زیرا این دو شما را به گرفتار شدن در گناه و ارتکاب معاصی می کشانند.»(۱)

قال علی (علیه السلام):

«ایاک والوقوع فی الشبهات و الولوع بالشهوات فأنهما یقتادانک الی الوقوع فی الحرام و رکوب کثیر من الآثام ؛از فرو رفتن در شبهه ها دوری گزینید و از وابستگی و اسارت شهوتها بپرهیزید، زیرا این دو شما را به گرفتار شدن در گناه و ارتکاب معاصی می کشانند.»(1)

در این بیان نورانی امام علی(ع) به دو هشدار بزرگ اشاره می کند که هم اندیشه سوزند و هم جامعه سوز. یکی شبهه و دیگری شهوت.

شبهه فضای فکر و اندیشه و تفکر آدمی را مه آلود می کند و حق و باطل را بر او مشتبه می نماید و بنیادهای استوار فکری و عقیدتی او را متزلزل و سست می سازد.

به همین جهت اسلام به وقوف و توقف در هنگام شبهه و شبهه آفرین ها دستور داده و از وقوع و فرو رفتن نهی کرده و اعلام خطر نموده است. شبهه گردبادی را مانند است که انسان را با خود می برد و او را در وادی و فضای تاریک و نامعلومی رها می سازد.

همواره شبهه سازان شیطان صفت در برابر اندیشه و عقیده حق باوران سرعت گیر و دست انداز آفریده اند تا حرکت شتابان آنان را کند سازند و شاید بتوانند در این میان و در این فرصت طعمه ای را به چنگ آرند و رهزن انسان های به راه افتاده شوند.

وظیفه هر مسلمانی آن است که در فضای شبهه به پناهگاههای مطمئن و استوار پناهنده شود و با رجوع به آگاهان و عالمان خود را از خطر لغزش و سقوط نجات دهد و به سلاح یقین مسلح گردد.

علی(ع) در این زمینه می فرماید: «انما سمیت الشبهة شبهة لأنها تشبه الحق فاما اولیاء اللّه فضیائهم فیها الیقین، ودلیلهم سمت الهدی، و اما اعداء اللّه فدعاؤهم فیها الضّلال، و دلیلهم العمی، فما ینجو من الموت من خافه، ولا یعطی البقاء من احبّه»(2)

شبهه را از این رو شبهه نام نهاده اند که شباهت به حق دارد اما برای دوستان خدا نوری که آنان را در تاریکیهای شبهه راهنمایی کند.یقین آنه است و راهنمای آنها مسیر هدایت است ولی دشمنان خدا گمراهیشان آنها را به شبهات دعوت می کند و راهنمای آنها کوری باطن است، آن کس که از مرگ بترسد هرگز به خاطر این ترس، از مرگ نجات نمی یابد، همانطور که هر کس مرگ را دوست دارد برای همیشه در این جهان باقی نخواهد ماند.

 

گرداب شهوات

راغب واژه شناس خبره در معنای شهوت گفته است:

شهوت، کشش نفس به سمت و سوی چیزی است که آن را می خواهد و این بر دو گونه است:

1ـ کشش راستین

2ـ کشش دروغین

شهوت و کشش مثبت همان خواست ضروری و طبیعی است که در وجود آدمی به ودیعت نهاده شده است (مانند شهوت طعام به هنگام گرسنگی، خواستن آب به هنگام تشنگی و خواسته هایی از قبیل زن دوستی، فرزندخواهی و...)

و اما کشش و شهوت دروغین و منفی آن است که انسان به چیزهایی عشق و علاقه داشته باشد و به سوی چیزهایی کشیده شود که نیاز ضروری بدن و ساختار وجودی او نیست.(3) و در حوزه لهو و لعب و عیاشی قرار دارد.

در بین شهوت، شهوت جنسی از همه بیشتر خودنمایی می کند و به گفته روانکاوان:

«غریزه جنسی از نیرومندترین غرایز انسان است، تاریخ معاصر و گذشته نیز تأیید می کند که سرچشمه بسیاری از حوادث اجتماعی طوفانهای ناشی از این غریزه بوده است.»(4)

در قرآن کریم هم نسبت به این گونه شهوتها هشدار داده شده و خداوند مردم را از آنها نهی کرده است.

البته باید دانست که آنچه در اسلام نسبت به آن نکوهش شده و از انجام آن به شدّت نهی شده است «شهوت پرستی» است نه صرف علاقه به زن و فرزند و مال و ثروت و مانند آن، زیرا شریعت الهی هیچ گاه بر خلاف قانون خلقت و آفرینش فرمان نمی دهد، آنچه در شریعت اسلامی از آن نکوهش و مذمت شده آن است که انسان از مرز اعتدال خارج شود و به افراط و یا تفریط گرفتار گردد.

به برخی از آیات قرآن در این زمینه اشاره می کنیم:

«زیّن للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذّهب و الفضة و الخیل المسومة و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیاة الدنیا و اللّه عنده حسن المآب».(5)

محبت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسب های ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است (تا در پرتو آن آزمایش و تربیت شوند ولی) اینها در صورتی که هدف نهایی آدمی را تشکیل دهند، سرمایه زندگی پست (مادی) است، و سرانجام نیک (و زندگی جاویدان) نزد خداست.

گرچه ظاهر آیه شریفه شامل هوسهای شیطانی و علاقه های الهی و فطری هر دو می شود، اما قول درست قرآن است که بگوئیم: زینت دهنده این امور خداوند است که از طریق دستگاه آفرینش در نهاد و خلقت آدمی عشق و علاقه این امور را قرار داده تا آنان این سرمایه ها را در مسیر خوشبختی و سعادت و سازندگی خویش به کار گیرند، البته گروهی از انسانها این سرمایه ها را در مسیر نادرست و ضد تکاملی به کار می گیرند و با دست خویش خود را در گرداب مادیات و شهوات جنسی گرفتار می سازند و هرچه جلوتر می روند در این باتلاق بیشتر فرو رفته و هنگامی به خود می آیند که کار از کار گذشته و راه برگشت برایشان سخت و دشوار و گاه غیر ممکن می شود.

از این رو در جای دیگری از قرآن از آنهایی که استفاده بهینه و درست را از این غرایز و نعمت های خدادادی نکرده اند به عنوان «پیروان شهوتها و یا شهوت پرستان» یاد کرده است:

«و یرید الذین یتبعون الشهوات ان تمیلوا میلا عظیما»(6) اما آنها که پیرو شهواتند می خواهند شما به کلی منحرف شوید.

شهوت پرستانی که در امواج گناهان غرق شده اند و گرفتار بی بند و باری همراه با آلودگی و نکبت و پستی شده اند از مسیر خلقت دور افتاده و در پرتگاه و بیراهه گرفتار گردیده اند. این گونه کسان به انواع جنایات جنسی مبتلا شده و جامعه انسانی را نیز ناامن و ناگوار ساخته اند.

 

هشدارهای پیشوایان معصوم(ع)

پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و دست پروردگان مکتب آنان نسبت به این خطر اجتماعی و آفت و آسیب بزرگ بشری هشدارها داده اند و در کنار آن به راهکارهای هدایتی و مثبت نیز اشاره نموده اند که به برخی از آنها در این نوشتار اشاره خواهیم کرد.

 

درگیری عقل و نفس

همواره بین عقل و نفس آدمی درگیری و جدال و کشمکش وجود داشته و دارد.

در این میدان جنگ، گاهی عقل غالب است و نفس مغلوب و گاهی به عکس، آن گاه که عقل اسیر نفس گردد و بعد حیوانی آدمی بر بعد عقلانی او غلبه کند انسان دچار خسارت و تباهی بزرگ می گردد و شکست همراه با رسوایی و ذلت نصیب او شده است.

اما اگر عقل بر نفس و هوا و هوس و شهوت غلبه کند گامی بزرگ در مسیر کمال و تکامل بشری برداشته شده و این چنین انسانی به عنوان مجاهد در صحنه پیکار جهاد اکبر شناخته می شود.

علی(ع) می فرماید:

«کم من عقل اسیر تحت هوی امیر»(7)

چه بسا عقلی که اسیر گردیده و چه بسا هوسی که امیر شده است.

و نیز می فرماید:

«قد احرقت الشهوات عقله و اماتت قلبه و اولهت علیها نفسه».(8)

تمایلات نفسانی و شهوات، خرمن عقل وی را آتش زده و دلش را میرانده اند و او را واله و شیفته نفس خود کرده اند.

و نیز فرمود:

«من لم یملک شهوته لم یملک عقله.»(9)

آن کس که مالک شهوت خود نباشد مالک عقل خویش نیز نخواهد بود.

 

سقوط انسانیت

انسان اگر بر اثر پیروی از شهوات از بزرگراه هدایت دور شود و در وادی وحشتناکی قرار گیرد که بیرون آمدن از آن به آسانی امکان پذیر نیست.

علی(ع) فرمود:

«غلبة الشهوة تبطل العصمة و تورد الهلک».(10)

پیروزی شهوت مصونیت فطری و اخلاقی را از انسان می گیرد و او را به وادی هلاکت می کشاند.

و یا فرمود:

«من تسرّع الی الشهوات تسرّع الیه الآفات.»(11)

آن که با سرعت به سوی شهوات گام بردارد آفت به سرعت به سوی او می آید.

در فرهنگ دینی هشدارهای شدید و بازدارنده ای در این زمینه به چشم می خورد که توجه به آن سالک و عابد و عبد را از خواب غفلت و گرداب شهوت بیدار می سازد امیربیان مولای متقیان می فرماید:

«ایاکم و تحکم الشهوات علیکم...»(12)

مبادا که شهوتها بر شما حاکم شوند (و شما را محکوم و مغلوب سازند.)

و نیز می فرماید:

«ایاکم و غلبة الشهوات علی قلوبکم...»(13)

مواظب باشید (سیل) شهوتها (و لشکر خواسته ها، خانه دلهایتان را تسخیر نکند) و بر شما غالب نشود.

شهوتهای گوناگون، شهوت مقام، شهوت مال، شهوت قدرت و ثروت، شهوت جنسی هر کدام لشکری خطرناک است که اگر به دژ مستحکم دل و جان آدمی راه پیدا کنند حقیقت و هویت آدمی را دگرگون می سازند و از این موجودی که می تواند به (اعلی علیین) گام بگذارد، موجودی پست و پلشت و ساقط شده در (اسفل سافلین) می سازند

خلوت دل نیست جای صحبت اغیار دیو چو بیرون رود فرشته درآید

دل جایگاه یار است، حرم امن الهی است، اگر شهوتها بر این جایگاه حمله ورشوند جای فرشته وجود آدمی را دیو نفس می گیرد و آدمی پست تر از حیوان می شود.

امکان لغزش برای همه طبقات جامعه وجود دارد هیچکس نمی تواند اطمینان داشته باشد که در زندگی بی لغزش به پیش خواهد رفت، غیر از معصومان همه در معرض لغزیدن و سقوط و تهاجم شیطان ها هستند همه باید خود را بیابند، خود را رَصَد کنند تا در دام هوا و هوسها و شهوتها گرفتار نشوند.

مقام معظم رهبری در این زمینه سخنان راهگشا و هشدار دهنده ای دارند که به بخشی از آن اشاره می کنیم:

«گمان مصونیت را مطلقا در خودمان نباید راه بدهیم، یعنی هیچ کس نباید بگوید وضع ما که روشن است و مثلا در خط صحیح و در خط دین و خدا داریم حرکت می کنیم و منحرف نمی شویم، نه چنین چیزی نیست. امکان لغزش و انحراف از خط مستقیم برای همه هست و همه هم وسیله اجتناب از این انحراف را دارند، یعنی این طور نیست که یک سرنوشت قطعی و حتمی وجود داشته باشد تا ما بگوییم هر کس در این راه حرکت می کند ناگزیر باید لغزش پیدا کند، نه انسان می تواند بدون لغزش و انحراف راه را ادامه دهد.اما مصونیت از انحراف هم تضمینی نیست... وسیله عدم انحراف و پرهیز از انحراف چیست؟

مراقبت از خود، باید مراقب بود، اگر از خود مراقبت کنیم منحرف نمی شویم، اگر از خود مراقبت نکنیم یا از ناحیه سستی و ضعف در پایه ها و مبانی عقیدتی، انحراف به انسان روی می آورد یا از ناحیه شهوات به انسان روی می آورد حتی کسانی که پایه ها و مبانی آنها محکم است، شهوات نفسانی برنگاه و بینش عقلی درست نسبت به خط و راه و هدف، غلبه می یابد و انسان را منحرف می کند که ما مواردش را دیدیم.»

در این خصوص چند آیه در قرآن هست، اما این آیه که در مورد قضیه احد است خیلی انسان را تکان می دهد، می فرماید:

«ان الذین تولوا منکم یوم التقی الجمعان انما استزلهم الشیطان ببعض ماکسبوا.»(14) یعنی کسانی که در ماجرای احد، دچار لغزش خسارتبار شدند و از میدان جنگ روبر گرداندند و این همه خسارت بر نیروی نو رسته اسلام و حکومت اسلامی وارد شد، علتش (ببعض ماکسبوا) بود، کارهایی بود که قبلاً سرخود آورده بودند.

دل دادن به شهوات و هواهای نفسانی، اثرش را این طور جاها ظاهر می کند.

آیه شریفه دیگری می فرماید:

به اینها گفته شد انفاق کنید، ولی به تعهد خود عمل نکردند لذا انفاق بر قلب آنها مسلط شد:

«فأعقبهم نفاقافی قلوبهم الی یوم یلقونه بما اخلفوا اللّه ما وعدوه»(15)

یعنی وقتی انسان نسبت به تعهدی که با خدای خود دارد، بی توجهی نشان داد و خلف وعده کرد، نفاق بر قلب او مسلط می شود، بنابراین اگر ما بی توجهی کنیم و تن به شهوات و هواها بسپاریم ایمان مغلوب و عقل مغلوب می شود و هوا و هوس غالب.»(16)

 

صعود و پرواز انسانیت

طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت بدر آی تا ببینی طیران آدمیت

بسیارند کسانی که بر اثر پیروی از دستورات خدای علیم حکیم و آموزه های پیامبر اعظم(ص) و امامان معصوم(ع) از دام و دانه گریختند و همه تعلقات مادی و شهوانی را از خود دور ساختند و سبکبار و سبکبال در آسمان فضایل انسانی به پرواز درآمدند و به معنای واقعی به آزادی و آزادگی دست یافتند.

علی(ع) می فرماید:

«من ترک الشهوات کان حراً»(17)

آن که از شهوت بگذرد آزاده است.

البته شرط رسیدن به این آزادی و آزادگی آن است که انسان اولاً معرفت شایسته نسبت به خدا پیدا کند و ثانیاً خود را به راهنمایان امین و ره طی کرده بسپارد و مرشد و مربی پخته و دلسوخته جستجو کند تا در پرتو هدایتهای آنها ره بپیماید و به سوی مقصود و مقصد آهنگ حرکت کند.

طی این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است به ترس از خطر گمراهی

امام خمینی (ره) آن انسان حکیم خودساخته و از خود عبور کرده در کتاب شریف «چهل حدیث» می نویسد:

«بندگی خدا گوهر گرانبهایی است که باطن آن آزادی در ربوبیت است به واسطه عبودیت حق و توجه به نقطه واحده مرکز به وانفسا و تمام قوا و سلطنتها در تحت سلطنت مطلقه الهیه، چنان حالتی در قلب پیدا می شود که قهر و سلطنت بر همه عوالم کند و از برای روح حالت عظمت و رفعتی پیدا شود که جز در پیشگاه ربوبیت و آنها که اطاعت آنها اطاعت ذات مقدس حق است سر به طاعت احدی ننهد.

... ای بسا قدرتمندان و دارای سلطنت های ظاهره که از حریت و آزادی نفس و بزرگواری و بزرگمنشی بویی نبرده و بنده ذلیل و عبد مطیع نفس و هوی هستند... سلسله های پیچ در پیچ شهوات و هواها را پاره کن و کُندِ قلب را بشکن و از اسارت بیرون بیا و در این عالم آزادانه زیست کن تا در آن عالم آزاد باشی و گرنه صورت این اسارت را در آنجا حاضر خواهی دید... انسان عاقل رئوف به حال خود باید به هر وسیله ای که شده خود را از این اسارت خارج کند و تافرصت دارد و قوای او سالم است و حیات و صحت وجوانی برقرار است و قوا به کلی مسخر نشده، در مقابل آن قیام کند.»

و در ادامه تازیانه سلوک را این گونه می نوازد:

«ای عزیز، با آن که این عالم دار جزانیست و محل بروز سلطنت حق نیست و زندان مؤمن است. اگر تو از اسارت نفس بیرون ایی و به عبودیت حق گردن نهی و دل را موحد کنی و زنگار دوبینی را از آیینه روح بزدایی و قلب را به نقطه مرکز به کمال مطلق متوجه کنی. در همین عالم آثار آن را به عیان می یابی، چنان وسعتی در قلبت حاصل می شود که محل ظهور سلطنت تامه الهیه شود واز تمام عوالم، فسحت وسعه آن بیشتر گردد: لایسعنی ارضی و لاسمائی بل یسعنی قلب عبدی المؤمن.»(18)

از آنچه در این فصل از نوشتار آوردیم معلوم شد که:خطر شبهات فکری و شهوات جنسی در زندگی فردی و اجتماعی خطر و آسیبی جدی و عمومی است، اگر خانواده ها و محیط اجتماعی مصونیت پیدا نکنند و پیشگیری ننمایند، دود این آتش ها دیر یا زود به چشمان خواهد رفت، این دو آفت و خطر آن اندازه ویرانگر است که علی(ع) با شگفتی از آن یاد کرده و می فرماید:

«فیاعجبا و مالی لااعجب من خطأ هذه الفرق علی اختلاف محجها فی دینها لایقتصون اثر نبی ولایقتدون بعمل رضی، ولایؤمنون بغیب(19) و لا یعفّون عن عیب، یعملون فی الشبهات و یسیرون فی الشهوات...»

شگفت انگیز است! و چرا در شگفت نباشم از اشتباه امت اسلامی و گروههای پراکنده با این دلائل مختلفی که بر مذهب خود دارند، نه گام جای گام پیغمبری می نهند، و نه از عمل وصی پیغمبری پیروی می کنند، نه به غیب ایمان می آورند. و نه خود را از عیب برکنار می دارند.

به شبهات عمل می کنند و در گرداب شهوات غوطه ورند.

این هشدار همراه با تعجب و شگفتی امروز هم در جامعه دینی و اسلامی ما وجود دارد، مسلمانان با این پشتوانه فکری، فرهنگی و معنوی که دارند، در عمل به گونه ای زندگی می کنند و عمل می نمایند که گویی به هیچ دین و آیینی پایبند نیستند چهره بازار و اداره و کارگاه و کارخانه اسلام راستین را نشان نمی دهد دشمن در استحاله فرهنگی جامعه ما پیشرفت کرده و بسیاری از ماها در خواب غفلت بسر می بریم.

 

شهوت پرستی بستر تهاجم فرهنگی

استکبار جهانی در جریان تهاجم فرهنگی نخست بستر سازی و فضاسازی می کند آن گاه به آمال و آرزوهای ننگین و انسانسوز خود می رسد یکی از زمینه های تهاجم فرهنگی، به راه انداختن جریان ابتذال جنسی و گسترش سکس و مسائل مربوط به غریزه جنسی است.

سردمداران جریان استکبار جهانی برای گسترش سلطه خود بر کشورهای دیگر، به ویژه کشورهای مسلمان زیر ساخت های عقیدتی و اخلاقی را سست و متزلزل می سازند آن گاه به لشکر خود دستور حمله و تهاجم می دهند.

جریان اندلس نمونه بارزی از این سیاست شیطانی آنان است غیرت ها را غارت کردن یکی از برنامه های اصلی و اساسی آنهاست.

اگر مسؤولان و رهبران جامعه دینی در برابر سیل سیاست های ضد اخلاقی و ضد انسانی مستکبران برنامه ریزی عاقلانه و عالمانه نداشته باشند این سیل بنیاد ارزشهای دینی را سست و خسارتهای جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر