ابلیس از مادة «ب ل س» به معنای اندوه از گرفتاری، و ناامیدی از برطرف شدن آن، گرفته شده است. راغب اصفهانی به همین معنا اشاره دارد: الإبلاس: الحزن المتعرض من شدة البأس: یقال أبلس، و منه اشتق ابلیس فیما قیل
[1]، قال عزوجل: «وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ»
[2]؛ «أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ»
[3] و در روایتی از امام رضا(ع) در وجه نامگذاری ابلیس آمده است که«ابلیس را ابلیس نامیده اند چون از رحمت خداوند مأیوس و غمناک شد.»
[4] به هرحال ابلیس نامی خاص و عَلم برای آن موجودی است که به سبب استکبار و نافرمانی پروردگار از درگاه رحمت او رانده و طرد شد و اکنون نیز برای فریب انسانها با لشکر و جنود خود در کمین است. ولی شیطان اسم جنس برای هر موجود موذی و منحرف کننده و طاغی و سرکش است، که هم شامل ابلیس می شود و هم بقیه موجودات منحرف کننده و تبهکار.
راغب اصفهانی در ریشه یابی کلمه شیطان این دو نظر را بیان می کند: شیطان یا از شطن به معنای دور شدن (از حق) گرفته شده و یا از شاط به معنای سوختن از روی خشم مشتق گردیده است و نقل می کند که شیطان اسم است برای هر موجود پلید و شریر از جن و انس و حیوان.
[5] در قرآن مجید نیز در برخی موارد از ابلیس تعبیر به شیطان شده است،
[6] و در مواردی دیگر همان معنای عمومی شیطان اراده شده است،
[7] بعضی گمان کرده اند که شیطان چیزی جز نفس اماره نیست، همان هواهای حیوانی و شهوانی در درون انسان که او را به بدی ها امر می کند. اما قرآن مجید ابلیس را موجودی مستقل از انسان و از جنس آتش و جن می داند.
با این وجود، در حقیقتِ شیطان و هدف از آفرینش او شبهات و پرسش هایی به ذهن می رسد که علامه طباطبایی(ره) بعضی از آنها را برمی شمرد؛
[8] مثل اینکه ابلیس آیا از فرشتگان بود یا از جن؟ چگونه وارد بهشت شد و در آن مکان قدس و طهارت به وسوسه و معصیت پرداخت؟ خداوند متعال با اینکه می دانست فرمانش را اجرا نمی کند چرا به او دستور سجده داد؟ و اصلاً چرا او را موفق به سجده نکرد و یا بعد از سجده نکردن او را نابود نساخت؟ چرا اسرار خلقت آدم را از او پنهان نداشت تا طمع در اغوای او نکند و چرا او را تا مدت معلومی مهلت داد و با لشکریانی نیرو بخشید تا انسان را به نحو عجیبی فریب دهد؟ پاسخ به این پرسش ها را گرچه بیشتر در مباحث کلامی می یابیم اما در اینجا مطالبی را به عنوان توضیح و البته از باب مقدمه برای بحث اخلاقی موردنظر بیان می کنیم.
ماهیت و حقیقت ابلیس بعضی با تمسک به شواهدی مثل ظاهر آیه شریفه «فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ * إِلا إِبْلِیسَ أَبَی أَنْ یَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ...»
[9] و بعضی از روایات
[10] بر این نظر رفته اند که ابلیس از جنس فرشتگان بوده است. لکن می بایست به دلالت آیات و روایات دیگر از این ظاهر صرف نظر نمود. آیاتی مثل: «فَسَجَدُوا إِلا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ».
[11] و نیز ضمیمه این دو آیه: «وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ»
[12] و «خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ».
[13] چنانکه امام رضا(ع) در روایتی می فرماید: «فرشتگان با الطاف الهی از کفر و زشتی معصومند و ابلیس از فرشتگان نبوده است.»
[14]همچنین در آیات قرآن گاهی از شیطان تعبیر به جن شده است، مثل: «بَلْ کَانُوا یَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَکْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ»
[15]، که گفته اند منظور از جن، شیطان و سایر موجودات خبیثی است که عبادت غیرخدا را در نظر بت پرستان تزیین و تشویق می نمودند. و نیز درباره کارگران حضرت سلیمان(ع) در یک جا تعبیر به جن آمده
[16] و در جای دیگر به شیطان یاد شده است،
[17] پس ابلیس از جنس اجنه است هر چند به دلیل عبادات فراوان در زمرة فرشتگان قرار گرفته باشد.
[1] راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده بلس، ص 58.
[4] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 60، ص 241، ح 89
[5] راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص 267.
[6] آیاتی مانند: 12/20؛ یوسف/ 5 ؛ انعام/ 20، 22، 27؛ بقره/36.
[7] آیاتی مانند: صافات/ 7؛ حج/ 3، 7/15؛ انعام/112؛ بقره/14 و 102.
[8] رجوع کنید به المیزان، ج 18، ص 60.
[10] سیدرضی، نهج البلاغه(ترجمه فیض الاسلام)، خطبه 234 (قاصعه)، ص 779.
[14] عبدعلی حویزی العروسی، تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 267.