موضوع شفاعت در گذر زمان به دو گونه بسیار متفاوت و حتی متضاد تفسیر شده است؛ تفسیر درست و سازنده و منطقی و دارای فلسفه تربیتی و اجتماعی و روانی و مؤثر برای بازگشت از لغزشها و گناهان و تفسیر تخدیری و عوامانه و زیانبار که باعث تشویق به گناه و بیداد می گردد، و موجب جرأت به حق کشی و گستاخی و قانون شکنی است.
چنین تفسیر زیانباری از یک موضوع امیدبخش و سازنده تربیتی و انسانی، تنها محدود به موضوع شفاعت نیست، بلکه برخی از مفاهیم عقیدتی و اجتماعی مترقی و اوج بخش و جامعه پرداز، همانند: دعا و نیایش، تلاوت قرآن، زیارت، مفهوم ایمان، تقوا، اخلاق، زهد، امر به معروف و نهی از منکر، محبت و ولایت اهل بیت، انتظار، دنیا و جلوه های آن و ... نیز در گذر زمان به این سرنوشت فاجعه بار گرفتار آمده و آفت تحریف معنا و محتوا و بهره وری ابزاری از مذهب، دامنگیر آنها نیز شده است.