ویژگیهای عباد الرحمن(۱۳)پاداش عالی برای بندگان ممتاز خدا

قرآن پس از ذکر دوازده ویژگی برای بندگان ممتاز و خاص خدای رحمان، که قبلا توضیح داده شد، پاداش ظاهری و باطنی آنها را در روز قیامت بیان کرده و چنین می فرماید: «اولئک یجزون الغرفة بما صبروا ویلقون فیها تحیة وسلاما × خالدین فیها حسنت مستقرا ومقاما; (۱) آنها هستند که درجات عالی بهشت در برابر صبر و استقامتشان به آنان پاداش داده می شود، و در آن با تحیت و ...

قرآن پس از ذکر دوازده ویژگی برای بندگان ممتاز و خاص خدای رحمان، که قبلا توضیح داده شد، پاداش ظاهری و باطنی آنها را در روز قیامت بیان کرده و چنین می فرماید: «اولئک یجزون الغرفة بما صبروا ویلقون فیها تحیة وسلاما × خالدین فیها حسنت مستقرا ومقاما; (1) آنها هستند که درجات عالی بهشت در برابر صبر و استقامتشان به آنان پاداش داده می شود، و در آن با تحیت و سلام روبرو می شوند در حالی که جاودانه در آن خواهند ماند، چه قرارگاه و محل اقامت خوبی .»

این آیات بیانگر پاداش عباد الرحمن است، که بسیار عالی و همراه با همه امتیازات ویژه خواهد بود . این آیات می طلبد که در این گفتار پیرامون چهار موضوع یعنی 1 - پاداش و کیفر 2 - پاداش مخصوص عبادالرحمن 3 - اهمیت صبر و استقامت در خودسازی 4 - مساله خلود و جاودانگی بحث و بررسی شود، بحث و بررسی درباره اهمیت صبر را به گفتار آینده موکول می کنیم و در اینجا نظر شما را به توضیح سه موضوع دیگر به ترتیب جلب می نمائیم:

پاداش و کیفر

مساله پاداش و کیفر، و به تعبیر دیگر مساله جزا و مکافات عمل از قوانین و سنت های قطعی و تکوینی و تشریعی خداوند است، که به شکل های مختلف به تناسب عمل نیک یا بد، در دنیا و آخرت دامنگیر عامل می شود .

در قرآن آیات بی شمار در این باره آمده، و آن از امور قطعی است و هیچ گونه تردیدی در تحقق آن وجود ندارد . اگر ما واژه جزاء را که به شکل های مختلف، صدها بار در قرآن آمده (2) مورد مطالعه قرار دهیم، به خوبی می یابیم که مساله پاداش وکیفر دنیوی و اخروی از امور مسلم قرآنی است، و خداوند تاکید فراوان در تذکر آن دارد، تا پیروان قرآن هرگز این قانون قطعی را از یاد نبرند و از آن غافل نباشند . به عنوان نمونه اگر نگاهی به سوره نبا (هفتاد و هشتمین سوره قرآن) کنیم می بینیم با کمال صراحت و روشنی، از آیه 21 تا 30، دورنمایی از مجازات دوزخیان را بیان می کند، و به دنبال آن از آیه 31 تا 36 نموداری از پاداش بهشتیان را برمی شمرد، در آیه 26 همین سوره می فرماید: «جزاء وفاقا; این مجازاتی است، موافق و مناسب اعمالشان » ، و در آیه 36 همین سوره می فرماید: «جزاء من ربک عطاء حسابا; این پاداشی است از طرف پروردگارت که عطیه ای کافی است .»

بنابراین همه کارهایی که بشر انجام می دهد در حساب دقیق خداوند ثبت و ضبط است، و برای همه کارها از خوب و بد جزای مناسب وجود دارد، با توجه به این که مساله جزاء تنها مخصوص آخرت نیست، بلکه بخشی از آن در همین دنیا نیز وجود دارد، و به شکل های گوناگون نصیب انسان به خاطر کارهایش می گردد . (3)

روایات نیز در این باره بی شمار است، به عنوان نمونه، امیرمؤمنان علی (ع) فرمود: «کل امرء یلقی ما عمل و یجزی بما صنع; هر انسانی با عمل خود ملاقات می کند ، و به اساس آنچه انجام داده جزا داده می شود .» نیز فرمود: «کما تدین تدان; (4) هرگونه که رفتار کنی با تو همان گونه رفتار می شود .»

«لکل حسنة ثواب; هر کار نیکی پاداشی دارد .» «لکل سیئة عقاب; (5) هر کار بدی، کیفری دارد .»

امام صادق (ع) فرمود: «اما انه لیس من عرق یضرب، و لانکبة، و لاصداع، و لا مرض الا بذنب; (6) هیچ رگی (و نبضی) نزند، و پایی به سنگی نخورد، و درد سر و مرضی پیش نیاید، مگر به جهت گناهی که انسان انجام داده است .»

پاداش مخصوص عباد الرحمن

از آنجا که بندگان ممتاز خدا با داشتن دوازده ویژگی، در صف مقدم مؤمنان قرار دارند، خداوند به مناسبت، پاداش آنها را عالی ترین درجه بهشتی قرار داده که آن درجه دارای امتیازات مهم است .

نخست می فرماید: غرفه بهشت در اختیار آنها قرار می گیرد . غرفه به معنی طبقات فوقانی منازل است و در اینجا کنایه از قصر بی نظیر و بسیار ارجمند است، که بر قسمت های دیگر بهشت اشراف رفیع دارد . چنان که از آیه مذکور فهمیده می شود، این قصر رفیع دارای سه ویژگی بسیار مهم است:

1 - عباد الرحمن در آنجا همواره مورد احترام خاص قرار می گیرند، و از سلام و تحیت الهی وفرشتگان و بهشتیان بهره مند می شوند، همواره مقامات بالا آنها را به حیات و زندگی طیب، همراه با سلامتی و هرگونه رفاه ظاهری و باطنی مژده می دهند .

2 - آنها در جایگاهی هستند که بسیار زیبا، با طراوت و باصفا است، و از هرگونه درد و رنج و اندوه، دور می باشد .

3 - آنها همیشه در آنجا خواهند بود، فنا و مرگ و نابودی به آنجا راه ندارد، و آنها هرگز نگران بیرون رفتن از آن جایگاه ارجمند نیستند . به راستی چه موهبتی از این بالاتر که انسان در قصری جاویدان قرار گیرد، و در آن قصر از همه مواهب حیات و زیبایی ها و آسایش ها برخوردار باشد، و در آنجا هیچ گونه تشویش فنا و سایر عوامل اندوه نباشد .

در میان این پاداش ها، از همه بالاتر تحیت و سلام مستمر خدا و فرشتگان بر آنها است که لذت آن قابل بیان و درک نیست . درباره سلام خدا و فرشتگان بر بهشتیان ممتاز، در آیات دیگر قرآن نیز سخن به میان آمده است، چنان که در آیه 58 سوره یس می خوانیم: «سلام قولا من رب رحیم; بر آنها سلام الهی است که سخنی است از سوی پروردگار مهربان به آنها .» و در آیه 23 و 24 سوره رعد می خوانیم: «والملائکة یدخلون علیهم من کل باب × سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار; فرشتگان از هر دری بر آنها وارد می شوند، و به آنان می گویند سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان! چه نیکو است سرانجام آن جایگاه بهشت .»

اهمیت خلود و جاودانگی

یکی از مسائل مهم در بحث معاد، و بهشت ودوزخ، مساله خلود و جاودانگی است، به این معنی که عذاب دوزخ همیشگی و زوال ناپذیر است، چنانکه نعمت های بهشت نیز جاودانه و پایدار است . در قرآن در آیات متعدد سخن از خلود آمده، و صراحت آن به قدری قاطع است که توجیه بردار نیست، خلود در اصل به معنی بقاء و دوامی است که زوال در آن راه ندارد، در لغتنامه لسان العرب «خلد» به معنی دوام و بقا در سرایی است که انسان از آن خارج نمی شود، تفسیر شده و اضافه می کند: از این رو به آخرت «دارالخلد» می گویند که مردم همیشه در آن می مانند . همین معنی در مقاییس اللغة و صحاح اللغة نیز آمده است .

گرچه بعضی از مفسران در معنی خلود، توجیهاتی مانند طولانی و . . . نموده اند و احتمالاتی داده اند، ولی این توجیهات واحتمالات در برابر صراحت آیات قرآن قابل قبول نیست، و از سوی علمای اسلام ومفسران بزرگ مردود شناخته شده است . دلیل دیگر به این که خلود به معنی جاودانگی است این که در آیات متعدد قرآن تعبیرات دیگری وجوددارد که قابل این گونه توجیهات و احتمالات نیست، و صراحت در جاودانگی دارد . مثلا در آیه 23 سوره جن می خوانیم: «خالدین فیها ابدا; گنهکاران به طور جاودانه و ابدی در دوزخ می مانند .» و یا در آیه 167 بقره می خوانیم: «و ما هم بخارجین من النار; آنها هرگز از آتش دوزخ خارج نخواهند شد .» و در آیه 35 سوره رعد می خوانیم: «اکلها دائم و ظلها; میوه ها وسایه های بهشت همیشگی و زوال ناپذیر است .»

در مورد خلود دوزخیان، یک اشکال مهم مطرح شده که کیفر دائمی ممکن است بر خلاف عدالت باشد، و تناسبی با چند سال گناه ندارد، که در جای خود به آن پاسخ داده شده است (7) ولی در مورد جاودانگی نعمت های الهی وبهشت، بر اثر تفضل و الطاف بی کران خداوند، هیچ گونه اشکالی پیش نخواهد آمد، چرا که تفضل و پاداش بیشتر از خداوند بخشنده مهربانی که رحمتش سراسر عالم هستی را فراگرفته ، جای هیچ گونه تعجب نیست .

بنابراین تفضل جاوید خداوند نسبت به بندگان ممتاز، منع عقلی ندارد، و از نظر شرع ثابت شده، و در آیات قرآن از جمله آیه مورد بحث، از مسلمات است . قابل توجه این که در بعضی از آیات قرآن بین پاداش دنیا و آخرت ، فرق گذاشته شده، مثلا در آیه 148 سوره آل عمران می خوانیم: «فآتاهم الله ثواب الدنیا وحسن ثواب الآخرة; خداوند پاداش دنیا و پاداش نیک آخرت را به رادمردان مجاهد خدا داد .»

با این که پاداش ، چه در دنیا و چه در آخرت، نیک است، در اینجا تنها پاداش آخرت، نیک معرفی شده است، اشاره به این که پاداش دنیا و پاداش آخرت فرق دارد، زیرا پاداش دنیا هرچه باشد سرانجام آمیخته با فنا و زوال است و نیز با ناملایمات دیگر که بازتاب طبع زندگی دنیا است همراه می باشد، در حالی که پاداش آخرت همیشگی و دور از هر گونه ناملایمات است . لذا امیرمؤمنان علی (ع) در گفتار خود به طور مکرر این مطلب را یادآوری کرده از جمله در فرازی از یکی از خطبه هایش می فرماید: «فاما اهل الطاعة، فاتابهم بجواره، و خلد هم فی داره، حیث لا یظعن النزال، ولا تتغیر بهم الحال، و لا تنوبهم الافزاع، و لاتنالهم الاسقام، و لا تعرض لهم الاخطار، و لا تشخصهم الاسفار; (8) خداوند پس از برپا شدن قیامت، فرمانبران خدا را در جوار رحمت خود، در سرای جاودانیش مخلد می سازد، سرایی که ساکنان آن، هرگز از آن کوچ نمی کنند، و احوالشان تغییر نمی یابد، خوف و ترس به آنها نمی رسد از بیماری ها مصون هستند، خطری متوجه آنها نمی شود، سفری در پیش ندارند، تا به اجبار از منزلی به منزل دیگر کوچ کنند .»

توضیح آن که مساله خلود و جاودانگی ، مساله ساده ای نیست، بلکه مساله بسیار مهمی است که می تواند هشدار بزرگی برای انسان ها باشد، به عنوان مثال اگر عدد یک را در جایی بنویسیم و در کنار آن تا کره ماه، بلکه تا دورترین ستاره های ثابت، صفر بگذاریم، و با این اعداد سرسام آور خواسته باشیم به انتهای خلود برسیم، به آن نخواهیم رسید . بنابراین مجرمانی که خداوند وعده خلود در آتش دوزخ به آنها داده، باید متوجه باشند که همیشه در عذابند، و همچنین در مقابل آن پاکان برجسته مانند عبادالرحمن که خداوند به آنها پاداش عظیم جاودانه داده، باید از یاد نبرند که به پاداش همیشگی خواهند رسید که هرگز پایانی ندارد . بنابراین آیا سزاوار است که انسان بر اثر دلبستگی های چند روزه دنیا به عذاب همیشگی گرفتار شود، و یا از پاداش همیشگی محروم بماند؟ ! مگر مفهوم «این نقد بگیر و دست از آن نسیه بردار» چقدر جاذبه دارد، که انسان مثلا ارزن را چون نقد است برگزیند، و در مقابل تریلیون ها تن طلای ناب را چون نسیه است رها کند؟ ! به گفته یکی از دانشمندان به فرض محال اگر امور آخرت احتمالی، و امور دنیا یقینی باشد، باز انسان عاقل، تریلیون ها قرن احتمالی را فدای چند سال یقینی نمی کند . تا چه رسد به این که مامسلمانان به وجود معاد و آخرت اعتقاد داریم، بنابراین نباید نقد فانی و چند روزه را در برابر نسیه نزدیک جاودانه ، برگزینیم، بر همین اساس امام باقر (ع) فرمود: «والعجب کل العجب للمصدق بدار الخلود، و هو یعمل لدار الغرور; (9) تعجب بسیار، از کسی که خانه جاویدان آخرت را تصدیق می کند، در عین حال به این دنیای فریبا و فانی دل بسته است .»

نیز فرمود: «فلا تعدن عیشا منصرفا عیشا، مالک منه الا لذة تزدلف بک الی حمامک; (10) زندگی فانی و ناپایدار را، زندگی نشمار، تو چرا به زندگی فانی دنیا (که مجازی است و) جز لذتی اندک در آن نیست دل بسته ای با این که این دنیا تو را به سوی مرگ نزدیک می کند؟» یعنی گیرم در این دنیا صد سال غرق در لذت و عیش و کیف باشی، ولی وقتی که در دنبال آن عذاب جاودانه الهی باشد، چه فایده دارد، آیا لذت نقد این چنینی، آن قدر مهم است که لذت خالد و همیشگی آخرت را فدای آن کنی؟ !

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر