مالکیت در اسلام، شکل ویژه ای دارد که نمونه آن را به ندرت می توان در مکاتب و جهان بینی های دیگر یافت. بر اساس آنچه در قرآن آمده، مالکیت در اسلام، دارای سلسله مراتبی به شرح زیر است:
1 . مالکیت الهی: قرآن، مالکیت حقیقی در جهان را از آنِ خدا می داند و تأکید می کند که آنچه در اختیار انسان قرار دارد، از سوی خداوند به او بخشیده شده است و با اراده اوست که این مالکیت، ادامه پیدا می کند و یا از انسان گرفته می شود: «حاکمیت آسمان ها و زمین و آنچه در آنهاست، از آنِ خداست و او بر همه چیز تواناست».1
2 . مالکیت اولیای الهی: خداوند، پس از این که خود را مالک همه چیز و همه کس معرّفی می کند، در درجه دوم، مالکیت را از آنِ فرستادگان ویژه و اولیای الهی ای که از سوی خود او برگزیده شده باشند، می داند و می فرماید: «پیامبر به مؤمنان، از خودشان، سزاوارتر است...».2
3 . مالکیت فردی: هر چند اسلام، مالکیت را در درجه اوّل و دوم در اختیار خدا و اولیای خدا می داند، امّا در نهایت، در جامعه اسلامی، مالکیت فردی را به رسمیت می شناسد و حتّی با وضع قوانین و مقرّرات بسیار دقیق و سختگیرانه، از حقوق مردم در برابر متجاوزان دفاع می کند: «ای کسانی که ایمان آورده اید! اموال یکدیگر را به ناحق مخورید، مگر آن که تجارتی از روی رضایت، میان شما انجام گیرد...».3 امّا مالکیتی را که خداوند به رسمیت می شناسد، مانند مالکیت خصوصی بی حدّ و مرز در نظام سرمایه داری امروز نیست که از یک سو، سبب شود گروهی با انباشت ثروت، روز به روز، بر اموال خود بیفزایند و از سوی دیگر، گروهی در فقر و فلاکت، دست و پا بزنند و برای تهیه ساده ترین نیازهای زندگی خود، دچار مشکل شوند. برای این منظور، خداوند، علاوه بر وضع قوانینی چون پرداخت خمس4، زکات5، صدقه6 و قرض الحسنه،7 به توزیع عادلانه ثروت و مبارزه با احتکار و مال اندوزی، توجّه بسیار نموده است: «... و همه کسانی را که طلا و نقره می اندوزند و در راه خدا هزینه نمی کنند، به عذابی دردناک بشارت ده».8
بر این اساس، صاحبان ثروت، حق ندارند در زمانی که جامعه، گرفتار فقر و محرومیت است و بازار مسلمانان، به گردش ثروت آنها نیاز دارد، ثروت و دارایی خود را که محصول تلاش افراد جامعه بوده است، از جریان اقتصاد، خارج کنند، حتّی اگر حقوق واجب آنها (خمس و زکات و...) را هم پرداخت کرده باشند.
پاورقی: 1 . سوره مائده، ایه120.
2 . سوره احزاب، ایه6.
3 . سوره نساء، ایه 29.
4 . ر.ک: سوره انفال، ایه 41.
5 . ر.ک: سوره بقره، ایه110.
6 . ر.ک: سوره طلاق، ایه7.
7 . سوره بقره، ایه245.
8 . سوره توبه، ایه34.